یک روانشناس عنوان کرد؛
احساس گناه کودکان با "طلاق عاطفی" والدین
یک روانشناس با بیان اینکه کودکان در حالت طلاق عاطفی والدین، خشم و احساس گناه زیادی را تجربه میکنند، گفت: در این حالت بسیاری از والدین اعلام میکنند به خاطر فرزندان زندگی زناشویی توأم با بیمهری را تحمل میکنند و به همین دلیل این فرزندان خود را مسئول بودن والدین کنار هم میدانند.
به گزارش جی پلاس، گوهر یسنا انزانی با بیان اینکه طلاق عاطفی یا ازدواج توخالی یا طلاق خاموش، زندگی خاموشی است که زن و مرد در کنار هم هستند و در یک خانه زندگی می کنند اما هیچ گونه عشق، مصاحبت، دوستی، علائق مشترک، حمایت، احساسات مثبت، احترام ، محبت، اعتماد و امنیت بین زوجین دیده نمیشود، گفت: این افراد نسبت به هم احساسی ندارند، دچار مشاجرات پی در پی میشوند و همدیگر را آگاهانه یا ناآگاهانه آزار میدهند.
این روانشناس با بیان اینکه این خانوادهها در حل مشکلات دچار تعارضهای زیادی می شوند، اظهار کرد: در این حالت جو خانواده سرد و بی روح است، رابطه جنسی به شدت افت می کند و حتی امکان دارد زوج درگیریهای فیزیکی پیدا کنند یا از صحبت کردن با همدیگر اجتناب کنند. با وقوع طلاق عاطفی که در حال حاضر بین خانوادهها به شدت در حال افزایش است، فرزندان دچار مشکلات روحی و عاطفی شدیدی می شوند و بیشترین پیامد منفی و اثرات مخرب، بر روح و روان آنها وارد میشود.
انزانی در ادامه به تشریح اثرات طلاق عاطفی بر فرزندان اشاره کرد و گفت: علائم افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و استرس در این فرزندان شدت قابل ملاحظهای دارد. آنها به دوستان خود وابسته شده و مایل نیستند زمان زیادی در منزل باشند یا حتی اگر در منزل هستند به اتاق خود یا دوستان مجازی پناه میبرند و از بودن کنار والدین به شدت امتناع میکنند.
به گفته وی، طبق پژوهشها آثار مخرب این نوع زندگی (طلاق عاطفی والدین) بر پسران بیش از دختران بوده و آن ها دچار پرخاشگریهای فیزیکی و کلامی بیشتری می شوند این در حالیست که در دختران علائم افسردگی و اضطراب افزایش بیشتری دارد.
رئیس کلینیک تنفس دوباره ضمن بیان اینکه رفتارهای هنجارشکن در این فرزندان به شدت رو به افزایش میرود، تاکید کرد: رفتارهایی همچون مشاجرات پیدر پی با دوستان یا والدین ، چت کردنهای طولانی، استفاده از سیگار، قلیان، الکل یا مواد مخدر، پناه بردن به دوستیهای آسیبرسان، نقضکردن قوانین و مقررات، خشم یا پرخاشگری در کودکان خانوادههای مذکور افزایش مییابد.
انزانی با بیان اینکه کودکان معمولا در چنین خانوادههایی در انجام تکالیف درسی دچار ضعف شدید میشوند و مشکلات تحصیلی در آنها شدت میگیرد، تصریح کرد: علائم کم اشتهایی یا پراشتهایی عصبی نیز در آنها قابل مشاهده است. این کودکان به کرات دچار مشکلات خواب یا کابوس میشوند و حتی ممکن است دنبال جایگزینی برای فرار از شرایط موجود باشند که برایشان خطر ساز خواهد بود.
وی در ادامه اظهار کرد: خیلی از این فرزندان خود را مسئول بودن والدین کنار هم می دانند؛ چرا که بسیاری از اوقات والدین اعلام می کنند به خاطر فرزندان زندگی زناشویی توأم با بی مهری را تحمل می کنند. به همین دلیل کودکان در این حالت خشم و احساس گناه زیادی را تجربه میکنند . آنها در این خانواده نابسامان احساس امنیت نکرده و آرامش خود را از دست می دهند، دچار بدبینی شدید شده و حتی برای انتخاب کار، تحصیل و همسر دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
این روان شناس با اشاره به اینکه معمولا آثار مخرب طلاق عاطفی والدین بر فرزندان تا آخرین لحظات عمر ادامه خواهد داشت، ادامه داد: به همین دلیل نیاز به درمانهای طولانی مدت برای کاهش این علائم به وجود میآید. امید است با آگاهی از اثرات جبران ناپذیر زندگی زناشویی ناایمن، قبل از وقوع مشکلات حاد در سلامت روان فرزندان از ایجاد آن جلوگیری کنیم.
رئیس کلینیک تنفس دوباره با اشاره به راههای پیشگیری از وقوع طلاق عاطفی به افراد در آستانه ازدواج توصیه کرد تا قبل از ازدواج به مشاور متخصص مراجعه کنند و گفت: مراجعه به مشاوران و متخصصان به افراد کمک میکند تا خود را بشناسند. گاهی هرکدام از ما هزینههای زیادی برای خرید جهیزیه و مراسم عروسی پرداخت میکنیم اما حاضر نیستیم از ایمنی ازدواج خود مطمئن شویم، این درحالیست که باید تمام مهارتهای اجتماعی، مانند مهارت کنترل خشم، ارتباط موثر، کنترل استرس، مدیریت مالی، مدیریت برنامهریزی و هدفمندی، اعتماد به نفس و ... را برای زندگی ایمن بیاموزیم. یادگیری مهارتهای زندگی و مشاوره پیش از ازدواج به وسیله متخصص به هر فرد کمک میکند تا توقعات خود را بررسی کرده و زندگی شاد و سالمی را آغاز کنند.
وی ادامه داد: خانواده به لحاظ قداست، ابتداییترین و از نظر گستردگی، جهان شمولترین نماد اجتماعی است و روابط مناسب هر فرد در جامعه ، بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط والدین درون خانواده مناسبتر باشد، خانواده و به تبع آن جامعه از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید