مدیر گروه روانشناسی دانشگاه امام جواد(ع) یزد با اشاره به لزوم تبدیل مشاورههای پیش از ازدواج به آموزشهای مهارت زندگی، اظهار کرد: طلاق عاطفی، زیربنا و پایه طلاق قانونی است
به گزارش جی پلاس، دکتر «مهدی تولائی» سردی رابطه میان زن و شوهر در زندگی زناشویی را طلاق عاطفی تعریف و در این باره اظهار کرد: در این نوع طلاق، زندگی خانوادگی به یک زندگی همخانگی و فاقد هر نوع عاطفه بین زوجین تبدیل میشود .
وی طلاق عاطفی را زیربنا و پایهی طلاق قانونی خواند و افزود: اگر زندگی به جایی برسد که محبت، مسئولیت و تعهد در آن کم رنگ یا صفر شود، طلاق عاطفی اتفاق افتاده است که عمدتاً نیز در بسیاری از موارد به جدایی زن و شوهر منجر میشود .
تولائی تغییر سبک زندگی در خانوادهها را یکی از علل بروز طلاق عاطفی دانست و اضافه کرد: به طور کلی نداشتن درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، سردی روابط نسبت به شریک زندگی خود، سبک اشتباه زندگی، عوامل خانوادگی و اجتماعی در بروز این نوع طلاق نقشی موثر دارند .
وی در عین حال طلاق عاطفی را از دلایل پیدایش ازدواج سفید ذکر کرد و در این رابطه گفت: هنگامی که علاقه میان زوجها از بین برود و به یکدیگر توجه نداشته باشند، فرد به محبت بیرون از خانواده روی میآورد که نتیجه آن همان زندگی مشترک بدون ازدواج خواهد بود .
این مقام مسئول با اشاره به این که برای این سبک طلاق آماری وجود ندارد، افزود: با این وجود در شرایط کنونی که آمار طلاق قانونی روندی افزایشی دارد، طلاق عاطفی نیز چندین برابر طلاق قانونی افزایش یافته است .
عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه با بیان این که در مسائل روانشناختی و امور اجتماعی با دو نوع آمار شامل رقم سیاه و رقم خاکستری روبرو هستیم، تصریح کرد: رقم سیاه آمار مانند طلاقهای قانونی قابل مشاهده هستند اما رقم خاکستری هر چند گویای آماری واقعی از طلاق است ولی همانند طلاقهای عاطفی قابل مشاهده نیست .
وی در این باره افزود: در طلاق عاطفی درصد زیادی از زوجها به دلیل ناپسند بودن طلاق در ذهن عموم یا به سبب داشتن فرزند، علیرغم نبود علاقه بین زوجین با یکدیگر زندگی میکنند که این تعداد گویای آمار خاکستری است .
تولائی با بیان این که متاسفانه مسائل تجملاتی خانوادههای ایرانی بر رفاه و آرامش آنها ارجعیت پیدا کرده است، تصریح کرد: زن ومرد تماموقت کار میکنند و زمانی که به خانه برمیگردند مانند دو همخانه با هم رفتار میکنند بدون این که توجهی به یکدیگر داشته باشند .
وی ادامه داد: این شرایط، به مروز زمان خانوادهها را در فازی میبرد که به آن طلاق عاطفی میگویند و این فاز مقدمهای برای طلاق قانونی است .
عضو هیأت علمی دانشگاه با اشاره به این که در جامعه ما جوانها بدون این که درک درستی از زندگی مشترک داشته باشند و قوانین زندگی را بدانند، وارد زندگی متأهلی میشوند، افزود: برای جلوگیری از افزایش چنین اختلافاتی لازم است در مرحله اول و قبل از ازدواج خانوادهها از همسانی و برابری نسبی به خصوص در زمینه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و باورهای دینی اطمینان حاصل شود.
تولائی قدم دوم در راستای پیشگیری از طلاق عاطفی را ترویج فرهنگ مشاورهای دانست و بیان کرد: به نظر من با برخورداری از مشاورههای پیش از ازدواج، دیگر ازدواجها مانند هندوانه نبریده نیست و می توان تشخیص داد که آیا این دو فرد باهم تطبیق شخصیتی دارند یا خیر .
وی در ادامه با بیان این که فرزندان باید قوانین زندگی مشترک را از والدین خود بیاموزند، خاطرنشان کرد: متاسفانه والدین هم با این قوانین آشنا نیستند و زندگی خود آنان هم یک زندگی سنتی است که در بسیاری از موارد با هم تفاهم ندارند و با پیروی از فرهنگ گذشته، یکدیگر را تحمل میکنند درصورتی که این فرهنگ در جامعه امروز جایگاهی ندارد .
مدیر گروه روانشناسی دانشگاه امام جواد(ع) با بیان این که آسیبشناسیهای اجتماعی، افزایش بزهکاری را در میان فرزندان این نوع طلاق نشان میدهد، تصریح کرد: تمام آسیبهایی که در فرزندان طلاق مشاهده میشود از جمله عدم پایبندی به خانواده، عدم مسئولیت و بزهکاری، در فرزندان طلاق عاطفی هم دیده میشود .
وی در ادامه با اشاره به این که ممکن است درصد این آسیبها در طلاق عاطفی کمتر یا بیشتر باشد، گفت: در بسیاری از موارد هنگامی که والدین از هم جدا میشوند، فرزندان تنها یک سری از کمبودها را احساس میکنند اما محیط خانواده دیگر به آرامش رسیده و خبری از دعواها و کشمکشهای پدر و مادر نیست در صورتی که در طلاق عاطفی درگیریها همچنان وجود دارد .
تولائی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این که پایبندی به زندگی خانوادگی، محبت و پذیرش شرایط زندگی باعث تداوم زندگی مشترک میشود، گفت: اگر دو طرف به زندگی پایبند باشند و نگاهشان به دنبال افراد و زندگی دیگران نباشد، میتوانند برای خود یک زندگی نرمال بسازند .
وی با تاکید بر لزوم تداوم آموزشهای پیش از ازدواج، اظهار کرد: زوجها باید آموزشهای پیش از ازدواج را به آموزشهای مهارت زندگی تبدیل کنند یعنی بعد از پنج سال اول، روی کیفیت زندگی کار کنند .
تولائی در پایان سرپوش گذاشتن روی چنین مشکلات و مسائلی را بزرگترین ظلم دانست و خاطرنشانکرد: ما نمیتوانیم بگوییم که در جامعه طلاق عاطفی وجود ندارد، باید خانوادهها را آگاه کنیم که چنین خطراتی فرزندان شما را تهدید میکند و با اطلاع رسانی مانع گسترش این نوع طلاق شویم .