جی پلاس، «حوصله هیچ کارى ندارم، همیشه خسته ام، یا خوابیده ام یا بى حال گوشه اى نشسته ام، تمام بدنم درد مى کند مخصوصاً پاهایم، بعد از یک کار ساده مثل ظرف شستن چنان احساس خستگى مى کنم که هیچ کار دیگرى نمى توانم بکنم. خلق و خویم پایین آمده است، الان حدود ۲ ماه است که چنین حالتى دارم.» این شرح حال یک خانم ۳۲ ساله است که به علت خستگى مداوم به پزشک مراجعه کرده است. پزشک بعد از رد تمام علل احتمالى و انجام آزمایشات مناسب تشخیص بیمارى خستگى مزمن را داده است.
بیمارى خستگى مزمن یک بیمارى پیچیده است که مشخصه آن خستگى عمیق است. خستگى اى که با استراحت بهبود نمى یابد و با فعالیت ذهنى و جسمانى بدتر مى شود. این بیمارى یک بیمارى مرموز است که برخلاف عفونت ها هیچ علت مشخصى ندارد و برخلاف دیابت یا کم خونى هیچ معیار آزمایشگاهى براى تشخیص این بیمارى در دسترس نیست.
بیمارى خستگى مزمن ممکن است بعد از سرماخوردگى، هپاتیت یا ناخوشى هاى روده اى بروز کند. گاهى اوقات این بیمارى در جریان یک استرس شدید یا مدت کوتاهى بعد از آن رخ مى دهد و بعضى اوقات بدون هیچ عامل آغاز کننده یا علت مشخصى بروز مى کند. معمولاً این بیمارى در افراد کاملاً سالم و پرانرژى که هیچ بیمارى قبلى ندارند به صورت یک خستگى شدید، ضعف، سردرد، درد مفاصل و ماهیچه ها خود را نشان مى دهد. معمولاً خانم ها دو تا چهار برابر مردان مبتلا مى شوند و در هر گروه سنى ممکن است رخ دهد.
نشانه ها و علائم بیمارى شبیه علائم بیمارى هاى عفونى ویروسى شایع است اما برخلاف علائم آنفلوآنزا که معمولاً در عرض چند روز یا چند هفته از بین مى رود، نشانه هاى این بیمارى براى ماه ها یا حتى سال ها طول مى کشد و برخى اوقات در مسیر خود الگو هاى متفاوتى را نشان مى دهد. علاوه بر خستگى مداوم، این بیمارى هشت نشانه احتمالى دیگر نیز دارد که در تشخیص این بیمارى کمک کننده است. این علائم شامل: ۱- از دست دادن حافظه و تمرکز، ۲- گلودرد، ۳- بزرگ و دردناک شدن گره هاى لنفاوى گردن یا زیربغل، ۴- درد ماهیچه اى غیرقابل توجیه، ۵- دردى که از یک مفصل به مفصل دیگر مهاجرت مى کند اما هیچ قرمزى یا تورم مفصلى وجود ندارد، ۶- سردرد، ۷- اختلال خواب، ۸- خستگى شدید بعد از یک فعالیت معمولى.
بر طبق نظر «گروه بین المللى بررسى خستگى مزمن» (این گروه متشکل از پژوهشگران و پزشکانى است که بر روى معیار هاى تشخیصى و تعریف این بیمارى تحقیق مى کنند) هر شخصى که خستگى مداوم غیرقابل توجیه براى ۶ ماه یا بیشتر به علاوه حداقل چهار تا از هشت نشانه بالا را داشته باشد، مبتلا به این بیمارى است. البته افراد مبتلا علائم و نشانه هاى دیگرى نیز دارند که جزء معیار هاى تشخیصى این بیمارى نیست مانند درد شکم، نفخ، درد سینه، سرفه مزمن، اسهال یا یبوست، گیجى، خشکى دهان و چشم ها، درد گوش، ضربان قلب نامنظم، درد فک، سفتگى صبحگاهى، تهوع، تعریق شبانه، تنگى نفس، کاهش وزن و مشکلات روانى از قبیل افسردگى، تحریک پذیرى و اختلالات اضطرابى.
افراد مبتلا معمولاً در یک یا دو ماه اول بیمارى، علائم شدیدى دارند که به مرور زمان از شدت علائم کاسته مى شود. البته برخى افراد مبتلا به بهبودى کامل مى رسند و در برخى دیگر که درصد کمى از بیماران را تشکیل مى دهند علائم و نشانه هاى بیمارى باقى مى ماند اما اکثر بیماران یک بهبود تدریجى را تجربه مى کنند.
علت این بیمارى نامشخص است، پزشکان چندین علت احتمالى را پیشنهاد کرده اند اما قطعیت ندارد مانند کم خونى فقر آهن، قندخون پایین، آلرژى به مواد محیطى، اختلال کارکرد دستگاه ایمنى، تغییر در سطح هورمون هاى تولید شده در هیپوتالاموس، غده هیپوفیز و غده آدرنال و فشار خون پایین. برخى پزشکان معتقدند که علت بیمارى ناشى از التهاب مسیر هاى دستگاه عصبى در نتیجه یک بیمارى خودایمنى است اما برخلاف بیمارى هاى خود ایمنى _ بیمارى هایى که دستگاه ایمنى بدن بر ضد خود بدن عمل مى کند _ مانند لوپوس و آرتریت روماتویید، هیچ معیار آزمایشگاهى براى تشخیص این بیمارى وجود ندارد. در اکثر موارد هیچ بیمارى زمینه اى براى بیمارى خستگى مزمن یافت نشده است. با اینکه خانم ها، دو تا چهار برابر مردان به این بیمارى مبتلا مى شوند اما جنسیت یک عامل خطر براى این بیمارى نیست و چون علت بیمارى مشخص نیست، پزشکان هنوز نتوانسته اند عوامل خطرى را مشخص کنند.تشخیص بیمارى خستگى مزمن براساس رد سایر علل است. در واقع پزشک قبل از تشخیص این بیمارى هر وضعیتى یا بیمارى دیگرى را که باعث خستگى مزمن شده است رد مى کند. معمولاً پزشکان قبل از آنکه این بیمارى را تشخیص دهند، بیمارى هاى مشخصى را مدنظر قرار مى دهند، مانند: کم کارى غده تیروئید، سرطان یا هر بیمارى قبلى که اکنون عود کرده است، افسردگى شدید یا دیگر بیمارى هاى روانى از قبیل اسکیزوفرنى و فراموشى، سوءمصرف الکل و دیگر مواد مخدر و چاقى شدید در حد «ضریب توده بدنى» بیشتر از ۰۴۵ (۴۵>BMI).
عوارضى که ممکن است به دنبال این بیمارى ایجاد شود، اکثراً ناشى از عدم تشخیص است.
برخى از این عوارض عبارتند از: ۱- افسردگى به علت نشانه هاى بیمارى و هم به علت عدم تشخیص مناسب، ۲- عوارض جانبى مربوط به دارو هایى که به علت عدم تشخیص صحیح به بیمار داده شده است، ۳- منزوى شدن و گوشه گیرى از اجتماع به علت خستگى و بى حوصلگى، ۴- اختلال در کار و شغل فرد مبتلا.
سیر این بیمارى در افراد مختلف متفاوت است، برخى در عرض شش ماه یا یک سال کاملاً بهبود مى یابند و در برخى دیگر بهبودى، مدت ها طول مى کشد. این بیمارى هیچ درمان اختصاصى ندارد و هدف پزشکان معمولاً تخفیف نشانه هاى بیمار است. درمان علامتى بیمارى معمولاً به صورت زیر است: ۱- تغییر روش زندگى: یعنى دورى کردن از فعالیت هاى شدید یا استرس هاى روانى که ممکن است باعث ذخیره انرژى لازم براى فعالیت هاى ضرورى شود، ۲- فعالیت تدریجى اما ثابت: معمولاً پزشکان با کمک یک فیزیوتراپیست، یک برنامه فعالیتى که در آن فعالیت جسمانى به صورت تدریجى افزایش مى یابد براى بیمار تدارک مى بینند این عمل باعث کاهش یا پیشگیرى از ضعف ماهیچه اى ایجاد شده به وسیله فعالیت طولانى مى شود، ۳- درمان مشکلات روانى مانند افسردگى با دارو و یا رفتار درمانى یا هر دو، ۴- درمان درد بیمار با دارو هاى مسکن، ۵- در صورت داشتن نشانه هاى آلرژى، درمان با دارو هاى آنتى هیستامین و ضد احتقان ها انجام مى شود، ۶- درمان فشار خون پایین.
چون علل این بیمارى مشخص نیست، هیچ روش پیشگیرى مناسبى وجود ندارد. افراد مبتلا به بیمارى خستگى مزمن باید استرس هاى پیرامون خودشان را کاهش دهند و از تمرین هاى تمدد اعصاب استفاده کنند تا آرامش را در خود ایجاد کنند. بیماران باید خواب خود را تنظیم کنند و از پرخوابى یا بى خوابى اجتناب کنند. ورزش به صورت منظم در کاهش علائم و پیشرفت به سمت بهبودى بسیار موثر است. البته در ابتدا ورزش ممکن است خستگى و درد بیمار را افزایش دهد اما اگر به طور منظم انجام بگیرد در نهایت باعث بهبود علائم مى شود. ورزش هایى چون پیاده روى و شنا بسیار مفید است.
خستگى علل متعددى دارد و گاهى اوقات نشانه یک بیمارى جدى است و در خیلى از بیمارى ها مانند عفونت ها یا اختلالات روانى، خستگى یک نشانه شایع است. در صورت داشتن خستگى شدید و مداوم که در حدود چند هفته طول کشیده است، حتماً به پزشک مراجعه کنید.
منبع: فرادید
دیدگاه تان را بنویسید