روایت عروس امام خمینی از روزهای بازگشت ایشان به ایران
فضای پراضطرابی در خانه حاکم بود و در همین اوضاع و احوال از ایران خبر رسید که دولت بختیار فرمان به کشتار و قتل عام دسته جمعی داده است.
جی پلاس: بانو فاطمه طباطبایی در کتاب اقلیم خاطرات به التهاب روزهای پایانی حضور امام در فرانسه و تصمیم گیری ایشان برای بازگشت به ایران ذکر خاطره کرده است:
روزهای پراضطرابی بود و با خبرهایی که می رسید دلهره ها بیشتر می شد. هرکس در اندیشه ای فرو می رفت. گاه از شنیدن خبرهای ایران به شوق می آمدیم و گاه مضطرب می شدیم.
فضای خانه با تحلیل ها و بیان خطرات احتمالی سنگین شده بود. ساعات و لحظه ها با اضطراب و هیجان سپری می شدند. بر سر خطرات احتمالی گفت و گوهایی وجود داشت. یکی می گفت: خطری هواپیمای امام را تهدید نمی کند، زیرا فرانسه خودش را درگیر چنین خطری نمی کند. افزون بر امام و همراهان ایشان، دویست خبرنگار در هواپیما حضور دارند. برخی دیگر می گفتند: ممکن است اسرائیل یا کشور دیگری هواپیما را برباید. در جواب نیز گفته می شد فرانسه بی گمان در جریان چنین کاری قرار خواهد گرفت؛ یعنی آنها بدون مشورت با فرانسه دست به چنین کاری نخواهند زد. پس این خطر کم رنگ است. ولی احتمال اینکه در فرودگاه مهرآباد امام و همراهانشان را بگیرند و به جای نامعلومی ببرند نیز قوی بود.
در همین احوال از ایران خبر رسید که دولت بختیار فرمان به کشتار و قتل عام های دسته جمعی داده است. از شنیدن این خبر ولوله ای در جمع ایجاد شد. یکی می گفت: امریکا دست از حمایت بختیار بر نمی دارد و مستشاران جدیدی به ایران فرستاده است. برخی از دوستان از تشکیل جلسات بیرون از ایران خبر آوردند و گفتند که سران بعضی از کشورها با هم جلسات مشترک گذاشته اند و چنین و چنان گفته اند. بعضی از مطالب را می پذیرفتیم و بعضی را تهدید می پنداشتیم. لحظات عجیبی بود. یکی از دوستان گفت بحران کنونی ایران به گونه ای است که حل آن از قدرت سران ایران گذشته است؛ از این رو از فرد موثقی شنیده بود که رئیس جمهور و رئیس کنگره امریکا و رئیس جمهور پاکستان درباره مسئله ایران با هم گفت و گو کرده اند. دیگران با شنیدن این اخبار به نقد و تحلیل آن می پرداختند. امام با شنیدن این خبرها و تحلیل دیگران همچنان مردم را به مقاومت و اعتراض دعوت کردند و از ارتشی ها و کارمندان دولت نیز خواستند که زیر بار ننگ اطاعت از غاصبان حقوق مردم نروند. به مردم نیز پیام فرستادند که دولت غیرقانونی ایران را محکوم کنند و از آن اطاعت نکنند؛ زیرا اطاعت از طاغوت حرام و مخالف رضای خداست.
برشی از کتاب اقلیم خاطرات؛ ص 542-543.
دیدگاه تان را بنویسید