رسول بیات در یادداشتی در روزنامه مردم نو نوشت: 15 تیرماه سالروز رحلت بزرگ مرد فلسفه و حکمت اسلامی،علامه صائنی است بی تردید یکی از ماندگار ترین شخصیت ها در حوزه حکمت اسلامی ایشان است. اگرچه زندگی ایشان دچار فراز و نشیب های زیادی است و محل اقامت ایشان در شهر زنجان بر این فراز و فرود هم افزود اما نمی توان منکر ابعاد وسیع فلسفی ایشان شد.
سه ماه قبل از رحلت ایشان اینجانب مصاحبه ای مفصل با وی داشتم و بخشی از ابعاد زندگی شخصی وعلمی ایشان در آن مصاحبه از زبان علامه بیان و در نشریات استانی هم منتشر شد .در این یادنامه کوتاه نمی خواهم به تفصیل و تبیین کلمات وجملات اشاره شده توسط معظم له بپردازم اما ذکر برخی ازموارد برای تنویر افکار عمومی بویژه نسل حاضر ضروری است.

1-بعد علمی:
بر اساس تمام شواهد و قراین و سوابق و نقل قول های مستقیمی که از بزرگان و هم عصران ایشان شنیدم، علامه صائنی از نظر علمی درردیف اول شاگردان مکتب علامه طباطبایی بوده و حتی نقل شده است که علامه طباطبایی به شدت به حضرت آقای صائنی علاقه داشته و بیشتر مباحث خصوصی تدریس از جمله روش رئالیسم که بعد ها چاپ گردید در جمع محدود تدریس شده که آقای صائنی یکی از افراد ثابت آن محفل علمی ناب بوده است.
از زبان خود آقای صائنی شنیدم که وقتی ایشان عزم بر هجرت به زنجان نمودند علامه طباطبایی گریه کرده و متذکر شده بود که به زنجان نرود و اگرهم از قم میخواهد مهاجرت کند به تهران عزیمت نماید.
مقام علمی ایشان بر کسی پوشیده نبود. در یکی از دیدار هایی که در انجمن حکمت فلسفه با دکتر اعوانی رئیس انجمن حکمت ایران داشتم به نیکی از ایشان یاد می کرد و خطابش این بود که باید قدر علامه صائنی را بدانیم و در آن محفل دکتر دینانی هم بودند و ایشان هم گفتند واقعا باید بگوییم علامه صائنی پیرو همان دیدار مکاتبه ای با ایشان جهت تدریس شواهد الربوبیه در انجمن حکمت فلسفه داشتند که تصویر آن عینا در همین روزنامه چاپ می گردد.
پس از مدتی ایشان در محل انجمن تدریس شواهد الربوبیه برای دانشجویان مقطع دکتری را شروع کردند گرچه مدت کوتاه بود و با رحلت ایشان عملا درس تعطیل شد ولی به اقرار همه شاگردان یکی از بهترین تدریس ها بود.
آثار مکتوب ایشان فعلا منتشر نشده است ولی مجموعه سخنرانی های ایشان که تعدادی از عناوین آن سخنرانی ها توسط شاگردان ایشان از نوار پیاده شده و منتشرگردیده است ازغنای بسیار وسیع علمی و عرفانی و فلسفی برخوردار است.
علی رغم اینکه بالاجبار سخنرانی برای عموم مردم بوده و سطح آن بایستی عامیانه مطرح می شد ولی هر متفکر منصفی قطعا سطح علمی بسیار غنی مطالب مطرح شده را می تواند تایید نماید.
دریک مقطع تصمیم گرفتم با همکاری چند نفر از علاقه مندان بحث برزخ ایشان را که یک سخنرانی عمومی بود پس از پیاده نمودن از نوار کاست و ویرایش منتشر نماییم تمام سخنرانی های مربوط به برزح پیاده شد و ویرایش اولیه انجام گرفت. هربار که مطالعه می کردم نکته جدیدی می یافتم. امیدوارم با انتشار مجموعه آثارایشان عموم علاقه مندان به اندیشه وخرد بهره مند شوند.

2-ابعاد سیاسی زندگی ایشان
در طول زندگی چه در قم و چه در زنجان ایشان از برخی نا ملایمات وکج رفتاری ها بسیار رنجور بودند. البته عده ای هم بسیار زشت و نا پسند با ایشان برخورد کردند .ولی یکی از سئوالات اساسی که برایم مطرح بود و از ایشان سئوال کردم و جواب تفصیلی ازایشان نشنیدم اما اشاره مختصر ایشان برایم کافی بود؛ سئوالم از عدم همراهی و هماهنگی و نحوه مواجه با جریانات سیاسی موجود در شهر بود.
ایشان به صراحت گفتند پس ازانقلاب عده ای به دنبال تقسیم غنایم بودند و من نخواستم با آنها همراهی نمایم و دوم من دنبال شکستن شاخ خان وخان گری بودم. از هرنوع خانی که شما تصور می کنید و به همین دلیل برخی از معمرین شهر خوششان نیامد و با بنده در افتادند و آسیب های جدی به من زدند.
در هر صورت تلاطمات سیاسی بعد از انقلاب باعث شد در انزوا زندگی کند و شاید هم قربتش در غربتش باشد. اما به اقرارخودش اولین بیانیه جامعه مدرسین در حجره ایشان در قم تهیه و تنظیم و منتشرشده بود و یکی از مدافعین اصلی انقلاب بود.
امروز سال هاست دیگر مردم شهر زنجان و جامعه علمی از وجود ایشان بی بهره شده است. سال هاست طبق وعده و وعید ها قرار است برای بزرگداشت ایشان برنامه ای تدارک دیده شود. اما ظاهرا مهجوریت و محرومیتش پس از رحلتش هم ادامه دارد.

* روزنامه مردم نو، 1397،4،14.
7312/8068
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.