این مطلب که در شماره 3895 روزنامه مردم نو به چاپ رسیده، آورده است: خانه، محل قرار و اطمینان خاطر و محلی برای داشتن احساس آرامش و امنیت است. در گذشته به وسیله ایجاد فضاهای بـاز و ســبز و باغ هــا و باغچه ها در فضــای اندرونی خانه هـای ایرانی، این مهـم تامین می شــد، اما شاید در خانه های امروزی احساس آرامـش کمتـر از گذشته وجـود داشـته باشــد.
از ایـن رو معمـاری منـزل بیشـتر از آنکه بــه بحث چیدمان و نحوه ساخت وساز بپـردازد، بـه موضوعاتی چون خلق فضاهای آرامش بخـش، تامیـن امنیـت روحی و روانی افـراد و نیـز چگونگی تاثیـر آن بـر روی روحیات و شخصیت افراد مختلف مربوط می شود.
بــا توجـه بــه اهمیـت موضـوع از ایـن پـس سعی خواهیم کرد در سلسه مصاحبه هایــی، از وضعیت موجود تـا شرایط ایـده آل خانـه ایرانی صحبـت کنیم. بــرای مثـال بدانیم کــه معمـاری خانه های ایرانی اکنون در چـه وضعیتی قرار دارد؟ رضـا باباخانی، منتقـد و محقق حـوزه معماری در گفت وگـو بــا مردم نــو، در پاســخ بــه این سوال می گوید: موضوعی کـه شما مطرح کردید (خواسـتگاه معمــاری خانــه ایرانــی) یــک بحــث مفصل و بسـیار تخصصی است.
خانـه در علوم و دانش هــای مختلــف تعاریــف خاصــی دارد. گاســتون باشــار، فیلســوف و اندیشـمند فرانسـوی خانـه را محلی بـرای رویاپــردازی و تخیــل انسـان تعریـف کــرده یــا لوکوربوزیــه معمــار فرانســوی خانــه را ماشینی بــرای زندگی می دانـد یــا خانـه از نــگاه زیگمونــد فرویــد، روانــکاو اتریشــی مأمــن امنــی بــرای رهایــی از اجتمــاع شـلوغ انسانی اسـت.
امــا از نـگاه بنــده خانــه یعنی هویــت، یعنی معنـا و مفهـوم زیستن. خانه فقــط محل گذران زندگی نیست، بلکه خانـه جایی است کــه تمـام هویـت انسان از بـدو تولد تــا لحظـه مـرگ بــا آن تنیــده می شود.
این پژوهشگر در ادامه عنوان می کند: خیلی از مشکلات امروز مـا از خانه ها نشأت می گیرد، متاسفانه در سال های اخیر بعداز ظهــور معماری مــدرن و حرکــت بــه ســمت توســعه ایــن نــوع معمــاری در ایــران عمــا خانــه ایرانــی جایــگاه خــود را در میــان ایرانیــان از دســت داده و ایــن سرمنشاء خیلی از بحران های ســال 15 یــا 10امــروز شـده است.
مثـال اگر کمی توجـه کنید پیـش ما با پدیـده خانه گریزی دسته جمعی در کان شهرهایی مثل تهران مواجه نبودیم، ایـن پدیـده در سال های اخیـر بسـیار شـدت گرفتـه اسـت و انتظار مــی رود در سال های نه چندان دور در سایر کلان شهرها هـم مشاهده شـود. پدیـده ای کــه هزینه هــای مستقیم و غیرمستقیم بســیار بالایی را بــه جامعـه تحمیل می کند، ساعت ها ترافیک، میلیون ها لیتـر سـوخت، تلفات انسانی و از بیـن رفتـن نیروی انسانی، آلودگی هـای زیست محیطی، سرازیرشــدن بودجه عمرانی کشـور بــرای توســعه زیرســاخت های حمل ونقــل غیرضـروری، همـه این ها از خانه گریزی دسـته جمعی کــه یــک پدیده بســیار پیچیـده است، نشأت می گیرد.
چطور است کــه تــا دو روز تعطیـلات پشت ســر هــم تکــرار می شــود، حداکثــر جمعیــت شــهر تهــران بــه ســمت خروجی هــای شــهر هجــوم می آورنــد، آیــا مــا در گذشــته تعطیــات نداشــتیم؟ آیـا در گذشـته شهرهای مثـل محمودآبـاد، کلاردشــت و غیــره... را نداشــتیم، آیــا در سـال های گذشــته مــردم تهران خودرو نداشــتند؟! چرا، همه این ها سال اخیر خانه گریزی دسته جمعی 10بــود، ولــی در پنـج یــا به صــورت یــک اپیدمی شــدت گرفته اســت. آیــا نبایــد ریشــه ایــن نــوع مســائل را در نحــوه معمــاری خانه هــای ایرانــی جســتجو کــرد؟ در واقــع خانــه و شهرهای بی هویت باعث ایــن مســئله است.
ســاعت 18 یــا حتی 12 چطــور می شــود خانواده ای حاضـر شــود در ترافیک جاده چالوس یــا هراز بماند و دود، صـدا و تنگی فضا را بــه جان بخرد، ولی در خانه نماند. آیـا این ثمره آپارتمان هــای بی هویت و تهی از معنا و مفهومی که به صورتی بی مهرانه در جای جای شــهر تهران رشد کرده اند، نیست! مــن همیشه تهــران را نمونــه خوب یک شهر بد مثـال می زنم کــه باید دید و از آن عبرت گرفت.
ساخت خانه های بی هویت و آپارتمان های بدون الگوهای معماری ایرانی، بــدون جانمایــی اجتماعــی و امکان سنجی فرهنگی، باعث بــروز بحران هویت شــده اســت.
بحرانی کــه در آن حتی نگاه فرزندان ما به جهان تحت تاثیــر قــرار گرفتــه و همـه چیـز غـرب و شـرق را بـرای مـا ایـده آل نشـان داده اسـت، تـا جایی کــه محصــول خود را نیز بــا برند غربی می فروشیم، نـه بـه غرب با برند ایرانی. بحران هویت در فرهنگ و مذهب گریزی نیز قابـل مشاهده است.
این ها، اتفاقی نیست یا یک شبه رخ نداده اسـت، بلکه ریشه در معماری ما دارد. انسان بی هویت حاصل خانه بی هویت است.
باباخانی در ادامه اظهار داشت: همه ما می دانیم شهرها از تک تـک خانه ها ساخته می شوند. وینستون چرچیل سیاستمدار انگلیسی جملـه بسیار تامل برانگیزی را بیان می کند: «مـا شهرها را می سازیم و شهرها ما را'
7312/8068
از ایـن رو معمـاری منـزل بیشـتر از آنکه بــه بحث چیدمان و نحوه ساخت وساز بپـردازد، بـه موضوعاتی چون خلق فضاهای آرامش بخـش، تامیـن امنیـت روحی و روانی افـراد و نیـز چگونگی تاثیـر آن بـر روی روحیات و شخصیت افراد مختلف مربوط می شود.
بــا توجـه بــه اهمیـت موضـوع از ایـن پـس سعی خواهیم کرد در سلسه مصاحبه هایــی، از وضعیت موجود تـا شرایط ایـده آل خانـه ایرانی صحبـت کنیم. بــرای مثـال بدانیم کــه معمـاری خانه های ایرانی اکنون در چـه وضعیتی قرار دارد؟ رضـا باباخانی، منتقـد و محقق حـوزه معماری در گفت وگـو بــا مردم نــو، در پاســخ بــه این سوال می گوید: موضوعی کـه شما مطرح کردید (خواسـتگاه معمــاری خانــه ایرانــی) یــک بحــث مفصل و بسـیار تخصصی است.
خانـه در علوم و دانش هــای مختلــف تعاریــف خاصــی دارد. گاســتون باشــار، فیلســوف و اندیشـمند فرانسـوی خانـه را محلی بـرای رویاپــردازی و تخیــل انسـان تعریـف کــرده یــا لوکوربوزیــه معمــار فرانســوی خانــه را ماشینی بــرای زندگی می دانـد یــا خانـه از نــگاه زیگمونــد فرویــد، روانــکاو اتریشــی مأمــن امنــی بــرای رهایــی از اجتمــاع شـلوغ انسانی اسـت.
امــا از نـگاه بنــده خانــه یعنی هویــت، یعنی معنـا و مفهـوم زیستن. خانه فقــط محل گذران زندگی نیست، بلکه خانـه جایی است کــه تمـام هویـت انسان از بـدو تولد تــا لحظـه مـرگ بــا آن تنیــده می شود.
این پژوهشگر در ادامه عنوان می کند: خیلی از مشکلات امروز مـا از خانه ها نشأت می گیرد، متاسفانه در سال های اخیر بعداز ظهــور معماری مــدرن و حرکــت بــه ســمت توســعه ایــن نــوع معمــاری در ایــران عمــا خانــه ایرانــی جایــگاه خــود را در میــان ایرانیــان از دســت داده و ایــن سرمنشاء خیلی از بحران های ســال 15 یــا 10امــروز شـده است.
مثـال اگر کمی توجـه کنید پیـش ما با پدیـده خانه گریزی دسته جمعی در کان شهرهایی مثل تهران مواجه نبودیم، ایـن پدیـده در سال های اخیـر بسـیار شـدت گرفتـه اسـت و انتظار مــی رود در سال های نه چندان دور در سایر کلان شهرها هـم مشاهده شـود. پدیـده ای کــه هزینه هــای مستقیم و غیرمستقیم بســیار بالایی را بــه جامعـه تحمیل می کند، ساعت ها ترافیک، میلیون ها لیتـر سـوخت، تلفات انسانی و از بیـن رفتـن نیروی انسانی، آلودگی هـای زیست محیطی، سرازیرشــدن بودجه عمرانی کشـور بــرای توســعه زیرســاخت های حمل ونقــل غیرضـروری، همـه این ها از خانه گریزی دسـته جمعی کــه یــک پدیده بســیار پیچیـده است، نشأت می گیرد.
چطور است کــه تــا دو روز تعطیـلات پشت ســر هــم تکــرار می شــود، حداکثــر جمعیــت شــهر تهــران بــه ســمت خروجی هــای شــهر هجــوم می آورنــد، آیــا مــا در گذشــته تعطیــات نداشــتیم؟ آیـا در گذشـته شهرهای مثـل محمودآبـاد، کلاردشــت و غیــره... را نداشــتیم، آیــا در سـال های گذشــته مــردم تهران خودرو نداشــتند؟! چرا، همه این ها سال اخیر خانه گریزی دسته جمعی 10بــود، ولــی در پنـج یــا به صــورت یــک اپیدمی شــدت گرفته اســت. آیــا نبایــد ریشــه ایــن نــوع مســائل را در نحــوه معمــاری خانه هــای ایرانــی جســتجو کــرد؟ در واقــع خانــه و شهرهای بی هویت باعث ایــن مســئله است.
ســاعت 18 یــا حتی 12 چطــور می شــود خانواده ای حاضـر شــود در ترافیک جاده چالوس یــا هراز بماند و دود، صـدا و تنگی فضا را بــه جان بخرد، ولی در خانه نماند. آیـا این ثمره آپارتمان هــای بی هویت و تهی از معنا و مفهومی که به صورتی بی مهرانه در جای جای شــهر تهران رشد کرده اند، نیست! مــن همیشه تهــران را نمونــه خوب یک شهر بد مثـال می زنم کــه باید دید و از آن عبرت گرفت.
ساخت خانه های بی هویت و آپارتمان های بدون الگوهای معماری ایرانی، بــدون جانمایــی اجتماعــی و امکان سنجی فرهنگی، باعث بــروز بحران هویت شــده اســت.
بحرانی کــه در آن حتی نگاه فرزندان ما به جهان تحت تاثیــر قــرار گرفتــه و همـه چیـز غـرب و شـرق را بـرای مـا ایـده آل نشـان داده اسـت، تـا جایی کــه محصــول خود را نیز بــا برند غربی می فروشیم، نـه بـه غرب با برند ایرانی. بحران هویت در فرهنگ و مذهب گریزی نیز قابـل مشاهده است.
این ها، اتفاقی نیست یا یک شبه رخ نداده اسـت، بلکه ریشه در معماری ما دارد. انسان بی هویت حاصل خانه بی هویت است.
باباخانی در ادامه اظهار داشت: همه ما می دانیم شهرها از تک تـک خانه ها ساخته می شوند. وینستون چرچیل سیاستمدار انگلیسی جملـه بسیار تامل برانگیزی را بیان می کند: «مـا شهرها را می سازیم و شهرها ما را'
7312/8068
کپی شد