پس از خوش آمدگویی در لابی هتل وقتی رو به روی او برای مصاحبه می‌نشینم آرامش حاکم بر چهره‌اش و تن صدای آرام او فضای مصاحبه را به سمتی می‌کشاند که بتوان به مسائلی پرداخت که به نظر می‌رسد تمام دغدغه زندگی‌اش در آن‌ها خلاصه شده است، این‌ها را از حرف‌هایش و زبان بدنش در حین مصاحبه دریافتم.
وقتی نام «پوران درخشنده» به عنوان نخستین کارگردان زن سینمای ایران بعد از انقلاب به زبان می‌آید همه ذهن‌ها به سمت فیلم‌هایی همانند «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» و امثالهم می‌رود موضوعاتی اجتماعی برگرفته از آسیب‌ها و دردهای مردم که در قاب دوربین این بانوی کارگردان با بیش از 30 سال فعالیت در عرصه فیلم‌سازی به نمایش در آمده است.
سفر او به زنجان برای حضور در رویداد فرهنگی بانوی طلایی این فرصت را برای انجام گپ و گفت از فضای هنری و فعالیت‌های او به صدای زنجان داد که در ادامه این گفت وگو را می‌خوانید:

نخستین بار است که به زنجان سفر می‌کنید؟
خیر قبلاً هم سفرهایی به این شهر داشتم چرا که زنجان را استان ارزشمندی می‌دانم و سعی کردم از جاذبه‌ها و مکان‌ها و شهرهایی همانند قیدار و سلطانیه که نشان از تاریخ گذشته دارند، دیدن کنم. در طول سفرهایم در کنار همه این نگاه‌ها احساس می‌کنم زن‌ها نیز در این استان در تلاشند تا خود را توانمند کنند.

با فضای هنری استان آشنا هستید؟ وضعیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟
زیاد با این فضا در استان آشنا نیستم ولی موضوعی که خیلی متأسف شدم وجود دو سینما در شهر بوده که یکی از آن‌ها نیز تخریب شده و در حال حاضر برای تمام جمعیت استان فقط یک سینما وجود دارد و این خیلی غم‌انگیز است. برای این‌که وقتی این مردم نتوانند به سینما بروند و با هنر ارتباط برقرار کنند طبیعتاً تلاش‌های هنرمندان برای ارتقا کیفی کارها در فضاهای فرهنگی، نگاه فرهنگی و فرهنگ‌سازی خیلی کم‌رنگ می‌شود از همین رو باید اقدامات موثری برای افزایش تعداد سینماهای زنجان انجام شود تا جوانان بتوانند در سینما حضور پیدا کنند و به صورت جمعی و با خانواده فیلم ببینند و در مورد آن صحبت کنند، چرا که تبادل افکار منجر به ساختن و تحول می‌شود، این‌که دانلود یک فیلم از سایت‌ها و تماشای آن در تنهایی لذتی ندارد، باید به سینما از بعد نگاه جمعی توجه شود.

از آنجایی که ژانر اکثر فیلم‌های شما در حوزه اجتماعی و با محوریت معضلات و آسیب‌های اجتماعی در جامعه است، سوالم اینجاست که چرا از ابتدا این حوزه را برای فعالیت خود انتخاب کردید؟ و پس از گذشت بیش از 30 سال از ساخت اولین فیلمتان در سال 64 آیا از فعالیت در این حوزه خسته نشدید و در روحیه و زندگی شخصیتان تأثیرگذار نبوده؟ تصمیم ندارید که برای ایجاد تنوع در کارها و روحیه خودتان هم که شده تغییر مسیر بدهید و در سبک‌های دیگری فعالیت کنید؟
خیر. من از ابتدا مسیری که انتخاب کردم مردمی بود، می‌خواستم در کنار مردم و گویای درد و حرف آن‌ها باشم بنابراین این نگاه آسیب‌شناسانه اجتماعی که خودم را متعهد کرده بودم به ادامه این روند، به همین دلیل در طول 12 فیلم سینمایی که ساختم از مسیرم دور نشدم بلکه احساس می‌کنم که چقدر برایم راه درستی بوده است. در طول پیشنهاداتی که در مورد ساخت فیلم‌هایی در ژانرهای مختلف حتی فیلم کمدی داده شده، مسیرم را تغییر ندادم چرا که این راه برایم بسیار مقدس بوده چون به مردم متنهی می‌شود، مردم را همانند خانواده خودم می‌دانم، در خانواده من اگر یک آسیب و دردی وجود داشته باشد نمی‌توانم بی‌تفاوت از کنارش رد شده و از چیزی حرف بزنم که سرگرم‌کننده باشد، من ترجیح می‌دهم به آن درد فکر کنم که چگونه می‌شود آن را کاهش، درمان و یا حتی جراحی کرد، این‌ها مواردی است که من به آن اهمیت می‌دهم و نهایتاً چون این افکار به مردم ختم می‌شود آنان نیز در کارهای ساخته شده، درد خود را احساس می‌کنند.
من تغییر مسیر نمی‌دهم چون نیاز جامعه امروز ماست که در مورد مسائل اجتماعی، فرهنگی و آگاه‌سازی مردم کار شود، گذر جامعه ما در حالی از سنتی به مدرنیته از طریق ماهواره‌ها و شبکه‌های مجازی و اجتماعی میسر شد که اصلاً در برابر تهاجمات مسلح نبودیم از همین رو تلفات خیلی زیادی داشتیم و تنها راه واکسینه کردن در مقابل این تلفات آگاهی‌بخشی است.

غالباً سوژه‌ فیلم‌های شما ساختارشکنانه بوده و موضوعاتی را مطرح می‌کند که کسی جرأت بیان آن را ندارد، پشتوانه شما در ارائه فیلم‌هایی با موضوعات آسیب‌های اجتماعی و بیان مسائلی که گاهاً به دلیل حدود و عرف جامعه طرح آن‌ها با محدودیت و یا در مواردی ممنوعه به شمار می‌آید، چیست؟
پشتوانه من حق، حقیقت و مردم است از همین رو به دنبال این نیستم که اذهان عمومی را به چیزی سوق دهم که وجود ندارد و باطل است. من به دنبال چیزی هستم که فکر می‌کنم جامعه‌ام را به سمت تباهی می‌برد و من وظیفه دارم که ورود کنم.
در حال حاضر پشتوانه من مردمی است که من را محرم خود دانسته و انتظار دارند که معضلات و دردهایشان را در فیلم‌هایم مطرح کنم، خوشبختانه به جایی رسیدم که مردم به من اعتماد دارند و من نیز به این اعتماد باور دارم و خودم را از آن‌ها می‌دانم.
از آنجایی که سینما را عمل مقدسی می‌دانم و فکر می‌کنم با سینما می‌شود خیلی کارها و حرف‌ها را زد و بسیاری از آدم‌ها را متوجه مسائلی کرد که زندگیشان را ویران می‌کند و نیز چگونگی ایجاد اعتماد به نفس و رسیدن به تعالی.
هر چند سینما رویاپردازی است ولی من می‌خواهم پشت این رویاپردازی یک تلاش حاکم باشد چرا که وقتی در فیلم‌هایم به موضوعی مانند معلولیت می‌پردازم به دنبال این نیستم که او را تمام شده به تصویر بکشم بلکه در تلاشم تا ایجاد اعتماد به نفس برای ادامه زندگی را با قدرت و توان بیشتر به نمایش درآورم.

برخی از منتقدان بر این باورند که فیلم‌های شما به نوعی سیاه‌نمایی از جامعه است و این کاملاً اهداف شما را زیر سوال می‌برد چرا که در حرف‌هایتان عنوان کردید هدف اصلی در ساخت فیلم‌هایتان آگاه‌سازی، پیشگیری و حتی درمان برخی از معضلات و آسیب‌های اجتماعی است.
بله این انتقادات در راستای وارونه جلوه دادن اهداف اصلی من در فیلم‌هایم است. چرا که مردم نیز به این باور رسیده‌اند که این آسیب‌ها و معضلات درد مشترک بسیاری از افراد بوده که همانند آشغال زیر فرش قایم کرده‌ایم، واقعیت این است که شاید بسیاری از افراد نیز من را اخلاقی می‌دانند و معتقدند که در فیلم‌هایم می‌خواهم پیام اخلاقی دهم، من اخلاق را از واجبات زندگی می‌دانم و معتقدم انسان باید رفتار انسانی که جدا از اخلاق نیست را داشته باشد چرا که این اخلاق است که همه چیز را می‌سازد.
از آنجایی که تمامی فعالیت‌های من با پژوهش همراه بوده و هیچ کاری را بدون پژوهش انجام نمی‌دهم، خلاف واقع نیستند، همیشه این پژوهش‌ها بیشتر از دو سال به طول می‌انجامد از همین رو فیلم‌های من با فاصله‌های چندین ساله از هم تولید می‌شوند، از فیلم سقف دودی در حال حاضر بیشتر از دو سال می‌گذرد که آماده ساخت فیلم « هیس، پسرها گریه نمی‌کنند» هستم.
پژوهش‌های من در مورد آسیب‌ها بسیار گسترده است چون رابطه من با مردم تعریف می‌شود. آسیب‌های اجتماعی گریبانگیر پسران دردی است که در حال حاضر در جامعه وجود دارد و من دلم نمی‌خواهد پسران ما در نهایت مظلومیت اتفاقاتی در کودکی برایشان رقم بخورد که در بزرگسالی خود و جامعه‌ را به تباهی بکشند و نتوانند درد خود را به کسی بگویند حتی به پدر، چون این رابطه‌ها بین فرزند و والدین به ویژه پسر و پدر تعریف نشده و در فیلم‌های ما به آن نپرداختند و به دنبال ناگفته‌هایی که در قالب تابو بوده، نرفتیم.
مدت‌هاست می‌خواهم در مورد زنان مطلقه کار کنم، زنی که در جامعه جایگاهی ندارد و آسیب‌هایی که اطرافشان هست و به زحمت و با تحمل درد و ناسزا خود را از آسیب‌ها نجات می‌دهند و مقاومت می‌کنند تا سرپا بمانند و بگویند من زنم باید کار کنم و زندگی‌ام را ادامه دهم.
این‌ها همه موضوعاتی است که نیاز به کار فرهنگی دارد و من نیز قول داده‌ام فقط در این مسیری قدم بردارم که منتهی به تغییر نگرش و رفتار در جامعه شده و همه از قبیل پدر و مادر، مسئولان، آموزش و پرورش خود را در مورد کارهایی که انجام می‌دهند قضاوت کنند.
افرادی که با این نگرش‌ها مخالفند به دنبال پنهان کردن دردها بوده و به دنبال سوء‌استفاده از ندانستن‌ها و عدم آگاهی افراد هستند، وقتی موضوعی به نام ترس از آبرو مطرح می‌شود و دختری که مورد سوء استفاده قرار گرفته و تمام زندگیش ویران شده ولی به دلیل این‌که دختر است و انگشت اتهام به سمتش نشانه رفته، نمی‌تواند چیزی بگوید و سکوت می‌کند، چرا این فرصت را به کسانی بدهیم که بخواهند سوء استفاده کنند از این موقعیتی که اشکال ماست چرا باید همصدا با متجاوزان شویم که آن‌ها به تجاوزهای خود ادامه دهند.

از آنجایی که هدف اصلی شما در ساخت فیلم‌هایتان تأثیرگذاری در جامعه است آیا پس از اکران آثارتان ارزیابی از میزان تأثیرگذاری آن در جامعه انجام می‌دهید تا از نتایج آن در تولید دیگر آثار بهره ببرید؟
خیر فعلاً این موضوع در سینمای ایران وجود ندارد در حالی که باید بر این موارد نیز توجه ویژه کرده و این ارزیابی‌ها را آغاز کنیم به طوری که تأثیرات فیلم تولید شده از سوی یک کارگردان را در جامعه بررسی کرده و در مورد آن‌ها تصمیم‌سازی کنیم، هر چند این وظیفه رسانه‌ها هم هست که در این زمینه فعال باشند و ورود کنند.

معیارهای شما در انتخاب سوژه‌های فیلم‌هایتان چه بوده است؟
دامنه گسترش درد در جامعه برای من از اهمیت خاصی برای انتخاب سوژه‌هایم و پرداختن به آن‌ها برخوردار است. همیشه وقتی این درد در جامعه شروع می‌شود من را درگیر خود کرده و پژوهش‌هایی را در مورد آن انجام می‌دهم.

برخی‌ها معتقدند نگاه شما به حوزه مسائل زنان و رویکرد حاکم بر فضای فیلم‌هایتان نشأت گرفته از نگاه فمنیستی شماست.آیا شما دیدگاه فمنیستی در مورد زنان دارید؟
فمنیست به آن معنایی که عنوان می‌کنند زنان موجود برترند اعتقادی ندارم چرا که به تعادل فکر می‌کنم و معتقدم در ابتدا باید مردها را آگاه کرد که بتوانند در کنار زنان قرار گیرند نه در مقابلشان. در صورتی که می‌خواهیم یک حرکت فرهنگی انجام دهیم باید زنان و مردان با هم آغازگر آن باشند تا شکل گرفته و به نتیجه منجر شود.
بنابراین همیشه به این فکر هستم که در هر مساله‌ای به تعادل برسم در صورتی که منظور از فمنیست بودن دفاع از حقوق از دست رفته زنان است بله من یک فمنیست هستم ولی اگر می‌خواهیم بگوییم زنان جنس برتر از مردها هستند خیر در این صورت تفکر فمنیستی ندارم چرا که معتقدم زن و مرد باید در کنار هم و باهم به تکامل و تعالی برسند و به همدیگر کمک کنند، قرار دادن زنان در مقابل مردها مگر چه دردی را دوا می‌کند؟ جز این‌که هیچ‌گاه حرکت‌ها به نتیجه منتهی نمی‌شود.
علت این‌که در فیلم‌هایم به مسائل زنان بیشتر می‌پردازم این است که زن نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهد و نیم دیگر جامعه را نیز زنان تربیت می‌کنند بنابراین جایگاه زن بی‌بدیل است به همین دلیل نگاهم به زنان است.

آیا تاکنون به بهانه زن بودنتان خلل و کارشکنی در روند فعالیت‌ها و اخذ مجوزهایتان از سوی نهادهای مربوطه انجام شده است یا خیر؟
بنده در مورد گرفتن پروانه ساخت برای فیلم‌هایم مشکلی نداشتم ولی در مورد فیلم «هیس، پسرها گریه نمی‌کنند» که درباره پسران می‌خواهم بسازم خیلی کلنجار رفتم و اصرار بر ساخت آن دارم چرا که معتقدم این مسئله‌ مهمی است و دردناک‌تر از آسیب‌های مرتبط با دختران بوده و سرعت و وسعت بیشتری دارد. در عین حال برخی از مسئولان عنوان می‌کردند که به مسائل مرتبط با مردان ورود نکنم به همین دلیل پروانه ساخت ندادند و پروانه‌ام را لغو کردند، من دو سال منتظر ماندم تا این‌که با اتفاقات رخ داده در مدرسه معین تهران، و شکایات والدین تلاش‌های من برای ساخت فیلم مذکور به نتیجه رسید و مسئولان خود به عمق آسیب‌های گریبانگیر پسران پی بردند.

فیلم «هیس، پسرها گریه نمی‌کنند» در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟
در مرحله‌ای است که پروانه ساخت گرفتم اما با مشکل مالی برای ساخت آن مواجه هستم. چرا که شرایطی در سینمای ایران فراهم کردند که به سمت فیلم‌های کمدی سوق داده شده و بازیگران درگیر فیلم‌ها شدند و پول‌های بادآورده و پولشویی منجر به افزایش دستمزدها شده و هزینه تولید فیلم سینمایی بسیار افزایش یافته و منِ فیلم‌ساز مستقل که وابسته به جایی نبوده و حمایتی نمی‌شوم با مشکل در ساخت فیلم مواجهم.

از انجایی که به قول خودتان فیلم ساز مستقلی هستید و از جایی نیز حمایت نمی‌شوید چرا در ساخت فیلم به دنبال فیلم‌هایی که درآمدزایی بیشتری دارند نرفتید؟
من به دنبال کسب درآمد از سینما نبودم، اولاً من کارمند تلوزیون هستم و با حقوق دریافتی زندگی می‌کنم از همین رو برای من بعد فرهنگی سینما از اهمیت خاصی برخوردار بود.

آیا به دلیل کم‌توجهی به بعد مالی و درآمدزایی از سینما با مشکل مواجه نشدید؟
من به سبب استقبال گسترده مردم از فیلم‌هایی که ساختم درآمدزایی نیز داشتم از همین رو توانستم بخشی از سرمایه ساخت فیلم‌هایم را تأمین کنم در حال حاضر نیز می‌توانم سرمایه فیلم در دست ساختم را تأمین کنم و فقط برای بخش اندکی نیاز به حمایت دارم. و آن هم به این دلیل که متأسفانه فضای تولید فیلم در سینمای ایران به دلیل ورود آن به فیلم‌های کمدی و حضور پول‌های بادآورده سبب افزایش قیمت تولید فیلم شده تا جایی که بازیگری که پیش از این 200 میلیون تومان دستمزد طلب می‌کرد در حال حاضر مطالبه 800 میلیون تومانی برای بازی دارد از همین رو این مسائل توازن را به هم زده است.

جایگاه کنونی فیلم‌های اجتماعی در سینمای ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مردم از فیلم‌های اجتماعی درست و دغدغه‌مند حمایت می‌کنند.

شما با فعالیت بیش از 30 ساله در سینمای ایران و مهارت‌هایی که کسب کردید به عنوان بانوی برتر در این فضا شناخته شده هستید آیا تلاشی برای تربیت نسل‌های امروزی در حوزه هنر و انتقال تجربیات خود به علاقه‌مندان داشتید؟
در حد توان تلاش‌هایی را در این زمینه داشتم که امیدوارم نتیجه‌بخش باشد در کنار آن برای انتقال راحت‌تر این تجربیات آموزشگاه فیلم‌سازی با مدیریت خودم دایر کردم با این هدف که از نیروهای ورودی به آموزشگاه حمایت‌های لازم را برای حضورشان در سینما داشته باشند.

نیروهای فعال در حوزه‌های هنری شهرستان‌ها و ظرفیت‌های موجود در آن‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در همه شهرها این ظرفیت‌ها وجود دارد، منتهی نیروهای علاقه‌مند برای فعالیت در عرصه‌های هنری باید در موقعیتی قرار گیرند که حمایت شوند در غیر این صورت رسوب کرده و پیشرفتی حاصل نمی‌شود باید امکانات در اختیارشان قرار دهیم و فضا برای رشد و نمو این هنرمندان در عرصه فیلم‌سازی فراهم شود.

یکی از معضلات کنونی جامعه ما عدم ازدواج دختران و پسران دهه شصتی و افزایش رو به رشد تعداد بازماندگان از ازدواج این قشر در جامعه است، آیا برنامه‌ای برای ساخت فیلمی در این زمینه مد نظر دارید؟
بله. یکی از فیلم‌هایی که باید در پرونده کاری من وجود داشته باشد و دوست دارم بسازم ازدواج دهه شصتی‌ها است، دختران دهه شصتی که با عقاید دهه 50 تربیت شده بودند سنشان بالا رفت چون همانند دختران دهه‌های امروزی نمی‌توانستند خود وارد این رابطه‌‌ها شده و همسرگزینی کنند از همین رو منتظر ماندند تا انتخاب شوند ولی سن‌شان به 40 سال رسید و مجرد ماندند و باید گفت این افراد قربانی شدند و هیچ کس هم حمایت و توجهی به آن‌ها ندارد.

به عنوان سوال آخر بزرگترین دغدغه، معضل و تهدیدی که به عنوان بانوی فیلم‌ساز در کار خود احساس می‌کنید، چیست؟
این‌که بتوانم اجازه بیان دردهای بزرگی که جامعه‌ام درگیر آن است و من نیز شاهد آن‌ها هستم را داشته باشم. امیدوارم بتوانم در کنار جامعه‌ام برای آن قدم درستی برداشته و دردی را مطرح کنم که درمان شود معتقدم این اسلحه‌ای به نام دوربین که در اختیارم قرار داده شده مسئولیت من را در مقابل جامعه بیشتر می‌کند. نسبت به دردهای جامعه نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم از همین رو درمان آن‌ها نیز نیازمند بیان جزئیات است و با یک قرص مداوا نمی‌شود و نمی‌توان حذف و یا خط بر روی آن کشید.

* روزنامه صدای زنجان، الهام احمدی، 1397،9،12.
3088/6085
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.