در متون کهن ایران اگرچه به صنعت پارچه بافی(نساجی) اشاره شده ولی در هیچ کجا اثری از 'ملحفه بافی' به نحو خاص وجود ندارد.
ملحفه یا روانداز بافی به عنوان یکی از رشته های بومی شوشتر شناخته می شود و روایات بافندگان قدیمی استان گویای آن است که گرمسیری بودن اقلیم خوزستان و نیاز به رو انداز نازک در فصول گرم، مهم ترین دلیل تولید آن بوده است.
سرانجامِ مسیر پرفراز و نشیب ملحفه بافی شوشتر به عنوان مرکز و تنها نقطه تولید این محصول در استان، آرام گرفتن در خاطره و یاد نسل قدیم و ملحفه بافان قدیمی این شهر بوده است.
اکنون ملحفه بافی در شمار رشته هایی است که به جای تمرکز بر رونق بازار و بازآموزش آن باید راههای احیای آن را بازگفت و همین احیا نیز اگر صورت نگیرد، از آن چیزی جز پژوهش ها و نقل قول های کتبی و شفاهی پراکنده در تاریخ نساجی سنتی خوزستان نخواهد ماند.
**آخرین ملحفه باف خوزستان
هرچند هنوز هم بسیاری از ملحفه بافان قدیمی ایران زنده هستند، ولی هیچ یک از آن ها در عرصه تخصصی خود یعنی ملحفه بافی فعال نیستند.
سید علی زوار زاده آخرین ملحفه باف خوزستان بود که در سال 89 چشم از جهان بست. پدر، برادر و پدر بزرگ وی نیز از ملحفه بافان شوشتر به شمار می رفتند. زوار زاده از 6 سالگی در کنار پدرش ملحفه بافی را آموخت و تا روزهای پایان عمر به آن مشغول بود. دو فرزند داشت ولی به گفته همسرش، به دلیل وضعیت بغرنج فعالان این عرصه، مانع از حضور آن ها در این رشته شد.
عشق به ملحفه بافی سید علی زوار زاده را در این هنر-صنعت نگه داشت ولی ملحفه بافان بسیاری هستند که فعالیت در زمینه های دیگر را به حضور در صنعت ملحفه بافی ترجیح دادند.
**شوشتر تنها مرکز ملحفه بافی خوزستان
از دوره های بسیار دور، خوزستان با محوریت شوشتر یکی از مراکز مهم نساجی ایران به شمار می رفت و در هر دوره ای، شیوه جدیدی از پارچه بافی در آن ظهور کرده است.
اگرچه صنعت نازک بافی در شوشتر از قدمت زیادی برخوردار بوده ولی کاربرد این پارچه و نیز آب و هوای شوشتر شرایط را برای تولید رو انداز با عرض زیاد و بافت نازک که پیشتر وجود نداشته، فراهم کرد.
بافندگان قدیمی شوشتر از تاریخچه هنر ملحفه بافی در خوزستان اطلاعی ندارند ولی به گفته زوار زاده آخرین ملحفه باف شوشتر، برادران بهبهانی دستگاه شلاقی ملحفه بافی را حدود 100 سال پیش از بغداد وارد ایران کردند.
گرچه نمونه این دستگاه که امکان بافت پارچه با عرض زیاد را فراهم می کرد در اصفهان و یزد وجود داشته ولی در این شهرها این دستگاه برای بافت پارچه های گران قیمت مانند مخمل، به کار می ر فت.
تولیدات رو انداز شوشتر به مناطق همجوار مانند اهواز، بهبهان، دزفول و دیگر شهرهای کشور مانند تهران و همدان و همچنین برخی کشورهای عربی صادر می شد.
عباس رحیمی پژوهشگر عرصه صنایع دستی خوزستان در توضیح ملحفه بافی می گوید: برخلاف دیبا و حریر شوشتر که از قرن ها پیش در سفرنامه ها و متون ادبی مختلف آورده شده، نام ملحفه بافی در هیچ یک از متون قدیمی برده نشده و پژوهشگران با استناد به همین موضوع بیان می کنند که این هنر-صنعت قدمت زیادی در شوشتر ندارد.
وی ادامه می دهد: تاریخ دقیق راه اندازی نخستین دستگاه ملحفه بافی معلوم نیست و تاکنون در مورد زمان و دلایل پیدایش این هنر-صنعت گمنام، تحقیق جامع و منسجمی که زوایای پنهان گذشته آن را آشکار کند صورت نگرفته است.
رحیمی در خصوص ملحفه بافی در دیگر نقاط کشور توضیح می دهد: چند نمونه مشابه ملحفه در ایران وجود داشته که مهم ترین آن ها شمد بوده که در گذشته در استان های یزد، خراسان، مازندران و گلستان به صورت دستی و اکنون تنها در یزد به صورت بافت ماشینی تولید می شود.
وی درباره هنر-صنعت ملحفه بافی در دیگر نقاط خوزستان می گوید: ملحفه بافی اگرچه از شوشتر به بهبهان و دزفول رفت ولی پس از مدتی در آن جا منسوخ شد.
این پژوهشگر صنایع دستی یادآور می شود: ملحفه بافی حتی در مناطق اطراف شوشتر مانند گتوند و عقیلی نیز رایج نبوده و مردمان این مناطق بیشتر بافته های عشایری مانند موج و جاجیم تولید می کردند.
رحیمی با اشاره به تفاوت بین ملحفه شوشتر با دیگر نقاط کشور توضیح می دهد: ملحفه شوشتر عرض بیشتر داشته و در هیچ جای کشور مانند آن بافته نمی شد؛ همچنین پودر گذاری ملحفه بافی شوشتر بر خلاف دیگپر نقاط ایران، به روش شلاقی بوده است.
وی ادامه داد: ملحفه شوشتر، بدون طرح و نقش و سفید رنگ بوه و حاشیه یک سانتی متری سرمه ای یا سبز رنگ در چهار طرف آن وجود داشته و ملحفه یک نفره، دو نفره، رختخواب پیچ و آستر لباس از جمله محصولات آن بوده است.
**زنان و فعالیت در عرصه ملحفه بافی
رضا محمدی جاجیم باف قدیمی شوشتر می گوید: در دوران کودکی در دهه چهل کارگاه های ملحفه بافی در زیرزمین ها اداره می شد و در بسیاری موارد بافندگان آن ها زنان خانواده بودند.
با استناد به گفته های محمدی، به نظر می رسد بیشتر بافندگان کارگاه های خانگی زنان بودند که به دلیل ممنوعیت های شرعی(محرم و نامحرم) و اجتماعی در خانه های خود به تولید می پرداختند و محصولات آن ها توسط مردان شان در بازار به فروش می رسید.
**احیای ملحفه بافی از سوی میراث فرهنگی
شکرالله قاسمی معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان در گفت و گو با ایرنا با تاکید بر تلاش این سازمان برای احیای این رشته می افزاید: میراث فرهنگی همواره در راه اندازی و احیای صنایع از دست رفته و فراموش شده بومی تلاش داشته و ملحفه بافی نیز یکی از این رشته ها است که پس از حدود سه سال از تعطیلی آخرین کارگاه بافت آن در شوشتر برای احیا و راه اندازی مجدد آن اقدام شد.
وی در ادامه می گوید: نخستین گام در مسیر احیای این صنعت بومی، چله کشی جدید کار بود که با بهره گیری از دانش پیشکسوتان عرصه بافندگی در شوشتر با تلاش فراوان این مهم به دست آمد و پس از آن ساخت دستگاه جدید فلزی، نصب و کار گذاری چله کشی جدید به روی آن انجام شد.
معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان همچنین یادآور شد: در ادامه مسیر احیا از استاد کار بافندگی که به بافت ملحفه آشنایی داشت دعوت شد و در آخر پس از تلاشی چند ماهه، بافت ملحفه آغاز شد.
وی می افزاید: از طرف اداره میراث فرهنگی مکانی ثابت در بازارچه افضل برای دستگاه در نظر گرفته شده که تا زمان واگذاری این بازارچه به بخش خصوصی دستگاه در آن فعال بود و پس از آن به مکان دیگری در قلعه سلاسل انتقال یافت.
قاسمی با اشاره به مشکل بودن مسئله آموزش رشته های بومی توسط استادکاران بیان می کند: همکاری نکردن استاد کار (به دلایل مختلف) برای آموزش و انتقال حرفه خود به نیروی جوان اغلب مهمترین موضوع در بحث اموزش است که مانعی بر سر راه ترویج و توسعه این نوع صنایع بوده است.
**احیای بدون اصول ملحفه بافی
رحیمی پژوهشگر عرصه صنایع دستی خوزستان اما به احیای غیراصولی و ناپایدار هنر-صنعت ملحفه بافی و شکست این پروژه اشاره می کند.
وی عنوان می کند: تمام زیرساخت های موجود از جمله نیروی انسانی، طراحی محصول، کارگاه و مواد اولیه وجود دارد ولی چون بدون رعایت اصول احیا صورت گرفت، نتیجه ای نداشته است.
این پژوهشگر عرصه ملحفه بافی می گوید: اگرچه مستندنگاری احیا و آسیب شناسی برای رشته ملحفه بافی صورت گرفت و راهکارهای آن نیز ارائه شد ولی اداره میراث فرهنگی استان در احیای این رشته در شوشتر به آن توجه نکرد و به همین دلیل با وجود احیای این رشته و آموزش آن، کارگاه راه اندازی شده بدون هیچ فعالیت و تولیدی برپا هستند.
رحیمی با اشاره به دلایل منسوخ شدن رشته ملحفه بافی در شوشتر بیان می کند: راه اندازی کارخانه های صنعتی که خود نیز خیلی زود به ورشکستگی رسیدند یکی از دلایل نابودی هنر-صنعت ملحفه بافی شوشتر است.
وی در ادامه می گوید: عدم اصلاح فضای کارگاهی برای بافندگی و دیگر فعالیت های جانبی این صنعت، ساختار نامناسب مالی تولیدکنندگان ملحفه و دخالت غیرمنصفانه واسطه ها در بحث تامین مواد اولیه و فروش محصولات، دسترسی سخت صنعتگران به مواد اولیه باکیفیت، فعالیت کارگاه های صنعتی و رقابت محصولات آن ها با نساجی سنتی و ورود کالاهای مشابه خارجی از جمله دلایل منسوخ بودن این رشته بوده است.
این پژوهشگر عرصه صنایع دستی بیان می کند: معرفی نشدن این این هنر-صنعت، نبود تبلیغات و منتقل نشدن این هنر به نسل جدید و بی تفاوتی تولیدکنندگان و نهادهای دولتی به بحث بازاریابی و بازدرای اصولی در داخل و خارج از کشور، بحث بیمه اشتغال و خدمات درمانی برای تولیدکنندگان این صنعت نیز از جمله دلایل بی علاقگی به فعالیت در این رشته و از بین رفتن آن بوده است.
وی یادآور می شود: تبلیغ، بازشناسی و مدسازی این محصول در سطح بین المللی، جلب همکاری فروشگاه های محصولات تولیدی صنایع دستی، فراهم شدن بستر مناسب برای عرضه ملحفه دستباف در نمایشگاه های داخلی و بین المللی و تنوع بخشی و به روز رسانی کاربرد محصولات از جمله راهکارها برای احیای این هنر-صنعت است.
نخستین نشانه ها ازوجود پارچه منسوج در ایران، به چهار هزار سال پیش از میلاد در شوش خبرمی دهند. در حدود 2600 سال پیش(در دوران هخامنشیان) شوش همچنان در عرصه نساجی فعال بود و در زمان ساسانیان صنایع ایران از جمله نساجی به اوج خود رسید.
در دوران اسلامی و در آثار برخی نویسندگان مانند اصطخری،مسعودی ابن حوقل و مقدسی به صنعت درخشان نساجی ایران از جمله شوشتر و دیبای آن پرداخته شده است.
در دوران صفویه نساجی ایران به اوج خود رسید ولی در همان زمان با انقلاب صنعتی و ورود ماشین آلات به تولید(قرن 12) این فعالیت کاهش یافت و امروزه نیز مدرنیته در کنار بی توجهی مسئولان امر باعث شده تا رشته های صنایع دستی استان یکی پس از دیگری منسوخ شوند.
باید دید در ادامه این راه، اداره کل میراث فرهنگی خوزستان تا چه حد می تواند این هنر-صنعت را احیا کند و علاقمندان را به این صنعت جذب کند.
9890/6002
ملحفه یا روانداز بافی به عنوان یکی از رشته های بومی شوشتر شناخته می شود و روایات بافندگان قدیمی استان گویای آن است که گرمسیری بودن اقلیم خوزستان و نیاز به رو انداز نازک در فصول گرم، مهم ترین دلیل تولید آن بوده است.
سرانجامِ مسیر پرفراز و نشیب ملحفه بافی شوشتر به عنوان مرکز و تنها نقطه تولید این محصول در استان، آرام گرفتن در خاطره و یاد نسل قدیم و ملحفه بافان قدیمی این شهر بوده است.
اکنون ملحفه بافی در شمار رشته هایی است که به جای تمرکز بر رونق بازار و بازآموزش آن باید راههای احیای آن را بازگفت و همین احیا نیز اگر صورت نگیرد، از آن چیزی جز پژوهش ها و نقل قول های کتبی و شفاهی پراکنده در تاریخ نساجی سنتی خوزستان نخواهد ماند.
**آخرین ملحفه باف خوزستان
هرچند هنوز هم بسیاری از ملحفه بافان قدیمی ایران زنده هستند، ولی هیچ یک از آن ها در عرصه تخصصی خود یعنی ملحفه بافی فعال نیستند.
سید علی زوار زاده آخرین ملحفه باف خوزستان بود که در سال 89 چشم از جهان بست. پدر، برادر و پدر بزرگ وی نیز از ملحفه بافان شوشتر به شمار می رفتند. زوار زاده از 6 سالگی در کنار پدرش ملحفه بافی را آموخت و تا روزهای پایان عمر به آن مشغول بود. دو فرزند داشت ولی به گفته همسرش، به دلیل وضعیت بغرنج فعالان این عرصه، مانع از حضور آن ها در این رشته شد.
عشق به ملحفه بافی سید علی زوار زاده را در این هنر-صنعت نگه داشت ولی ملحفه بافان بسیاری هستند که فعالیت در زمینه های دیگر را به حضور در صنعت ملحفه بافی ترجیح دادند.
**شوشتر تنها مرکز ملحفه بافی خوزستان
از دوره های بسیار دور، خوزستان با محوریت شوشتر یکی از مراکز مهم نساجی ایران به شمار می رفت و در هر دوره ای، شیوه جدیدی از پارچه بافی در آن ظهور کرده است.
اگرچه صنعت نازک بافی در شوشتر از قدمت زیادی برخوردار بوده ولی کاربرد این پارچه و نیز آب و هوای شوشتر شرایط را برای تولید رو انداز با عرض زیاد و بافت نازک که پیشتر وجود نداشته، فراهم کرد.
بافندگان قدیمی شوشتر از تاریخچه هنر ملحفه بافی در خوزستان اطلاعی ندارند ولی به گفته زوار زاده آخرین ملحفه باف شوشتر، برادران بهبهانی دستگاه شلاقی ملحفه بافی را حدود 100 سال پیش از بغداد وارد ایران کردند.
گرچه نمونه این دستگاه که امکان بافت پارچه با عرض زیاد را فراهم می کرد در اصفهان و یزد وجود داشته ولی در این شهرها این دستگاه برای بافت پارچه های گران قیمت مانند مخمل، به کار می ر فت.
تولیدات رو انداز شوشتر به مناطق همجوار مانند اهواز، بهبهان، دزفول و دیگر شهرهای کشور مانند تهران و همدان و همچنین برخی کشورهای عربی صادر می شد.
عباس رحیمی پژوهشگر عرصه صنایع دستی خوزستان در توضیح ملحفه بافی می گوید: برخلاف دیبا و حریر شوشتر که از قرن ها پیش در سفرنامه ها و متون ادبی مختلف آورده شده، نام ملحفه بافی در هیچ یک از متون قدیمی برده نشده و پژوهشگران با استناد به همین موضوع بیان می کنند که این هنر-صنعت قدمت زیادی در شوشتر ندارد.
وی ادامه می دهد: تاریخ دقیق راه اندازی نخستین دستگاه ملحفه بافی معلوم نیست و تاکنون در مورد زمان و دلایل پیدایش این هنر-صنعت گمنام، تحقیق جامع و منسجمی که زوایای پنهان گذشته آن را آشکار کند صورت نگرفته است.
رحیمی در خصوص ملحفه بافی در دیگر نقاط کشور توضیح می دهد: چند نمونه مشابه ملحفه در ایران وجود داشته که مهم ترین آن ها شمد بوده که در گذشته در استان های یزد، خراسان، مازندران و گلستان به صورت دستی و اکنون تنها در یزد به صورت بافت ماشینی تولید می شود.
وی درباره هنر-صنعت ملحفه بافی در دیگر نقاط خوزستان می گوید: ملحفه بافی اگرچه از شوشتر به بهبهان و دزفول رفت ولی پس از مدتی در آن جا منسوخ شد.
این پژوهشگر صنایع دستی یادآور می شود: ملحفه بافی حتی در مناطق اطراف شوشتر مانند گتوند و عقیلی نیز رایج نبوده و مردمان این مناطق بیشتر بافته های عشایری مانند موج و جاجیم تولید می کردند.
رحیمی با اشاره به تفاوت بین ملحفه شوشتر با دیگر نقاط کشور توضیح می دهد: ملحفه شوشتر عرض بیشتر داشته و در هیچ جای کشور مانند آن بافته نمی شد؛ همچنین پودر گذاری ملحفه بافی شوشتر بر خلاف دیگپر نقاط ایران، به روش شلاقی بوده است.
وی ادامه داد: ملحفه شوشتر، بدون طرح و نقش و سفید رنگ بوه و حاشیه یک سانتی متری سرمه ای یا سبز رنگ در چهار طرف آن وجود داشته و ملحفه یک نفره، دو نفره، رختخواب پیچ و آستر لباس از جمله محصولات آن بوده است.
**زنان و فعالیت در عرصه ملحفه بافی
رضا محمدی جاجیم باف قدیمی شوشتر می گوید: در دوران کودکی در دهه چهل کارگاه های ملحفه بافی در زیرزمین ها اداره می شد و در بسیاری موارد بافندگان آن ها زنان خانواده بودند.
با استناد به گفته های محمدی، به نظر می رسد بیشتر بافندگان کارگاه های خانگی زنان بودند که به دلیل ممنوعیت های شرعی(محرم و نامحرم) و اجتماعی در خانه های خود به تولید می پرداختند و محصولات آن ها توسط مردان شان در بازار به فروش می رسید.
**احیای ملحفه بافی از سوی میراث فرهنگی
شکرالله قاسمی معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان در گفت و گو با ایرنا با تاکید بر تلاش این سازمان برای احیای این رشته می افزاید: میراث فرهنگی همواره در راه اندازی و احیای صنایع از دست رفته و فراموش شده بومی تلاش داشته و ملحفه بافی نیز یکی از این رشته ها است که پس از حدود سه سال از تعطیلی آخرین کارگاه بافت آن در شوشتر برای احیا و راه اندازی مجدد آن اقدام شد.
وی در ادامه می گوید: نخستین گام در مسیر احیای این صنعت بومی، چله کشی جدید کار بود که با بهره گیری از دانش پیشکسوتان عرصه بافندگی در شوشتر با تلاش فراوان این مهم به دست آمد و پس از آن ساخت دستگاه جدید فلزی، نصب و کار گذاری چله کشی جدید به روی آن انجام شد.
معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان همچنین یادآور شد: در ادامه مسیر احیا از استاد کار بافندگی که به بافت ملحفه آشنایی داشت دعوت شد و در آخر پس از تلاشی چند ماهه، بافت ملحفه آغاز شد.
وی می افزاید: از طرف اداره میراث فرهنگی مکانی ثابت در بازارچه افضل برای دستگاه در نظر گرفته شده که تا زمان واگذاری این بازارچه به بخش خصوصی دستگاه در آن فعال بود و پس از آن به مکان دیگری در قلعه سلاسل انتقال یافت.
قاسمی با اشاره به مشکل بودن مسئله آموزش رشته های بومی توسط استادکاران بیان می کند: همکاری نکردن استاد کار (به دلایل مختلف) برای آموزش و انتقال حرفه خود به نیروی جوان اغلب مهمترین موضوع در بحث اموزش است که مانعی بر سر راه ترویج و توسعه این نوع صنایع بوده است.
**احیای بدون اصول ملحفه بافی
رحیمی پژوهشگر عرصه صنایع دستی خوزستان اما به احیای غیراصولی و ناپایدار هنر-صنعت ملحفه بافی و شکست این پروژه اشاره می کند.
وی عنوان می کند: تمام زیرساخت های موجود از جمله نیروی انسانی، طراحی محصول، کارگاه و مواد اولیه وجود دارد ولی چون بدون رعایت اصول احیا صورت گرفت، نتیجه ای نداشته است.
این پژوهشگر عرصه ملحفه بافی می گوید: اگرچه مستندنگاری احیا و آسیب شناسی برای رشته ملحفه بافی صورت گرفت و راهکارهای آن نیز ارائه شد ولی اداره میراث فرهنگی استان در احیای این رشته در شوشتر به آن توجه نکرد و به همین دلیل با وجود احیای این رشته و آموزش آن، کارگاه راه اندازی شده بدون هیچ فعالیت و تولیدی برپا هستند.
رحیمی با اشاره به دلایل منسوخ شدن رشته ملحفه بافی در شوشتر بیان می کند: راه اندازی کارخانه های صنعتی که خود نیز خیلی زود به ورشکستگی رسیدند یکی از دلایل نابودی هنر-صنعت ملحفه بافی شوشتر است.
وی در ادامه می گوید: عدم اصلاح فضای کارگاهی برای بافندگی و دیگر فعالیت های جانبی این صنعت، ساختار نامناسب مالی تولیدکنندگان ملحفه و دخالت غیرمنصفانه واسطه ها در بحث تامین مواد اولیه و فروش محصولات، دسترسی سخت صنعتگران به مواد اولیه باکیفیت، فعالیت کارگاه های صنعتی و رقابت محصولات آن ها با نساجی سنتی و ورود کالاهای مشابه خارجی از جمله دلایل منسوخ بودن این رشته بوده است.
این پژوهشگر عرصه صنایع دستی بیان می کند: معرفی نشدن این این هنر-صنعت، نبود تبلیغات و منتقل نشدن این هنر به نسل جدید و بی تفاوتی تولیدکنندگان و نهادهای دولتی به بحث بازاریابی و بازدرای اصولی در داخل و خارج از کشور، بحث بیمه اشتغال و خدمات درمانی برای تولیدکنندگان این صنعت نیز از جمله دلایل بی علاقگی به فعالیت در این رشته و از بین رفتن آن بوده است.
وی یادآور می شود: تبلیغ، بازشناسی و مدسازی این محصول در سطح بین المللی، جلب همکاری فروشگاه های محصولات تولیدی صنایع دستی، فراهم شدن بستر مناسب برای عرضه ملحفه دستباف در نمایشگاه های داخلی و بین المللی و تنوع بخشی و به روز رسانی کاربرد محصولات از جمله راهکارها برای احیای این هنر-صنعت است.
نخستین نشانه ها ازوجود پارچه منسوج در ایران، به چهار هزار سال پیش از میلاد در شوش خبرمی دهند. در حدود 2600 سال پیش(در دوران هخامنشیان) شوش همچنان در عرصه نساجی فعال بود و در زمان ساسانیان صنایع ایران از جمله نساجی به اوج خود رسید.
در دوران اسلامی و در آثار برخی نویسندگان مانند اصطخری،مسعودی ابن حوقل و مقدسی به صنعت درخشان نساجی ایران از جمله شوشتر و دیبای آن پرداخته شده است.
در دوران صفویه نساجی ایران به اوج خود رسید ولی در همان زمان با انقلاب صنعتی و ورود ماشین آلات به تولید(قرن 12) این فعالیت کاهش یافت و امروزه نیز مدرنیته در کنار بی توجهی مسئولان امر باعث شده تا رشته های صنایع دستی استان یکی پس از دیگری منسوخ شوند.
باید دید در ادامه این راه، اداره کل میراث فرهنگی خوزستان تا چه حد می تواند این هنر-صنعت را احیا کند و علاقمندان را به این صنعت جذب کند.
9890/6002
کپی شد