با استناد به آنچه ویتفوگل(جغرافیدان آلمانی و واضع نظریه تمدن های آبی) می گوید، این رودها بخشی از بستر تمدن های اولیه بشری را در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده است.
جلگه خوزستان سالیان سال با تکیه بر موقعیت ممتاز ژئو استراتژیک خود و بهره گیری از منابع عظیم آبی در حوزه آبریز مستقیم این رودخانه ها، به عنوان قطب فعال اقتصادی در بخش های کشاورزی و صنایع سنگین، نقشی راهبردی را در اقتصاد پایه کشور ایفاگر بوده است.
با این وجود، در یک دهه گذشته، ظهور نتایج ناشی از روند تغییرات اقلیمی و نوسانات اکولوژیک در کشور و رخداد خشکسالی های پیوسته به ویژه از سال 1384 تاکنون، تعادل اکولوژیک در پهنه های اکوسیستمی کشور را بر هم زده است.
همزمان چرخه بی نظمی های طولانی مدت بارش، در کنار سیاست های نادرست متولیان محیط زیست کشور(به ویژه در حوزه مدیریت منابع آب) و البته تغییر سیاست ها با پیامدهای زیست محیطی در کشورهای همسایه، بسترساز نابسامانی های زیست محیطی به ویژه در حوزه منابع آب، هوا، خاک و جنگل ها شده است.
آلودگی هوا در کلانشهرهای ایران، آلودگی های شدید خاک به ویژه در استان های صنعتی، خشک شدن و کم آبی بی سابقه در تالاب های آلاگل، اجیگل، انزلی، چغاخور، هورالعظیم، گمیشان و دریاچه ارومیه و ...، تخریب و آتش سوزی در جنگل های بلوط ناحیه زاگرس از ایلام و کرمانشاه و لرستان تا خوزستان، تخریب جنگل های هیرکانی در نوار شمال کشور و ... نمونه هایی از این تاراج زیست محیطی محسوب می شوند.
خوزستان یکی از استان هایی است که با توجه به مختصات خاص جغرافیایی خود، بیشترین اثرات را از روند های معیوب زیست محیطی(در مقیاس ملی و منطقه ای) پذیرفته است و بدون شک در ابعاد مختلف زیست بوم در شرایط اضطرار و حتی بحران محیط زیستی به سر می برد.
نظرسنجی از آرای خبرگان زیست محیطی در استان خوزستان نشان داده است که مهم ترین چالش ها و مسائل زیست محیطی فراروی این استان به ترتیب اهمیت حول محورهای طرحهای انتقال بین حوضه ای آب، ریزگردها با منشا داخلی و خارجی، چالش های آتی سد گتوند، آلودگی های نفتی، آلودگی هوای ناشی از آلاینده های صنعتی است.
علاوه بر این موارد خشکسالی ناشی از کاهش قابل ملاحظه بارش ها، خشک شدن تالاب ها و هورها، بیابان زایی، آلودگی گسترده محیطی در کانون های سکونتی شهری- روستایی از دیگر ابعاد معضلات زیست محیطی مورد توجه در این استان بوده است.
در این بین شاید بحران آب خوزستان واژگان غریب و نامأنوسی باشند که کمتر کسی انتظار مواجه شدن با آن را داشته باشد!
چطور می شود خوزستانی که به عنوان امپراطوری آب ایران بیش از ٣٣ درصد از منابع آب سطحی کشور را در خود جای داده است؛ با تنش و فراتر از آن بحران آبی مواجه گردد تا جاییکه به اعتقاد مدیران ارشد استانی در شرایط اضطرار و یا ورشکستگی آبی قرار بگیرد؟! به گونه ای که تراز ذخیره آب پشت سدهای کارون، کرخه و دز به کمترین میزان خود در حافظه مان، ثبت گردد!
شاید امروز نکته ای که بیش از پیش حساسیت زیست محیطی شهروندان خوزستانی را بر انگیخته است ظهور مجمع الجزایر جدیدی است که در بستر شهری کارون، نگاه متعجب شهروندان را به خود جلب می کند! و یا شاید آنها بیشتر به اخبار و آثار نگران کننده چشمه های ریزگرد در جنوب و جنوب شرق استان فکر می کنند!
یا احتمالا همانند صیادانی باشند که از این پس به فکر تجارت از جلگه های نمکی هورالعظیم خشکانده شده هستند!
--------------------------------------------------------------------------------
استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
جلگه خوزستان سالیان سال با تکیه بر موقعیت ممتاز ژئو استراتژیک خود و بهره گیری از منابع عظیم آبی در حوزه آبریز مستقیم این رودخانه ها، به عنوان قطب فعال اقتصادی در بخش های کشاورزی و صنایع سنگین، نقشی راهبردی را در اقتصاد پایه کشور ایفاگر بوده است.
با این وجود، در یک دهه گذشته، ظهور نتایج ناشی از روند تغییرات اقلیمی و نوسانات اکولوژیک در کشور و رخداد خشکسالی های پیوسته به ویژه از سال 1384 تاکنون، تعادل اکولوژیک در پهنه های اکوسیستمی کشور را بر هم زده است.
همزمان چرخه بی نظمی های طولانی مدت بارش، در کنار سیاست های نادرست متولیان محیط زیست کشور(به ویژه در حوزه مدیریت منابع آب) و البته تغییر سیاست ها با پیامدهای زیست محیطی در کشورهای همسایه، بسترساز نابسامانی های زیست محیطی به ویژه در حوزه منابع آب، هوا، خاک و جنگل ها شده است.
آلودگی هوا در کلانشهرهای ایران، آلودگی های شدید خاک به ویژه در استان های صنعتی، خشک شدن و کم آبی بی سابقه در تالاب های آلاگل، اجیگل، انزلی، چغاخور، هورالعظیم، گمیشان و دریاچه ارومیه و ...، تخریب و آتش سوزی در جنگل های بلوط ناحیه زاگرس از ایلام و کرمانشاه و لرستان تا خوزستان، تخریب جنگل های هیرکانی در نوار شمال کشور و ... نمونه هایی از این تاراج زیست محیطی محسوب می شوند.
خوزستان یکی از استان هایی است که با توجه به مختصات خاص جغرافیایی خود، بیشترین اثرات را از روند های معیوب زیست محیطی(در مقیاس ملی و منطقه ای) پذیرفته است و بدون شک در ابعاد مختلف زیست بوم در شرایط اضطرار و حتی بحران محیط زیستی به سر می برد.
نظرسنجی از آرای خبرگان زیست محیطی در استان خوزستان نشان داده است که مهم ترین چالش ها و مسائل زیست محیطی فراروی این استان به ترتیب اهمیت حول محورهای طرحهای انتقال بین حوضه ای آب، ریزگردها با منشا داخلی و خارجی، چالش های آتی سد گتوند، آلودگی های نفتی، آلودگی هوای ناشی از آلاینده های صنعتی است.
علاوه بر این موارد خشکسالی ناشی از کاهش قابل ملاحظه بارش ها، خشک شدن تالاب ها و هورها، بیابان زایی، آلودگی گسترده محیطی در کانون های سکونتی شهری- روستایی از دیگر ابعاد معضلات زیست محیطی مورد توجه در این استان بوده است.
در این بین شاید بحران آب خوزستان واژگان غریب و نامأنوسی باشند که کمتر کسی انتظار مواجه شدن با آن را داشته باشد!
چطور می شود خوزستانی که به عنوان امپراطوری آب ایران بیش از ٣٣ درصد از منابع آب سطحی کشور را در خود جای داده است؛ با تنش و فراتر از آن بحران آبی مواجه گردد تا جاییکه به اعتقاد مدیران ارشد استانی در شرایط اضطرار و یا ورشکستگی آبی قرار بگیرد؟! به گونه ای که تراز ذخیره آب پشت سدهای کارون، کرخه و دز به کمترین میزان خود در حافظه مان، ثبت گردد!
شاید امروز نکته ای که بیش از پیش حساسیت زیست محیطی شهروندان خوزستانی را بر انگیخته است ظهور مجمع الجزایر جدیدی است که در بستر شهری کارون، نگاه متعجب شهروندان را به خود جلب می کند! و یا شاید آنها بیشتر به اخبار و آثار نگران کننده چشمه های ریزگرد در جنوب و جنوب شرق استان فکر می کنند!
یا احتمالا همانند صیادانی باشند که از این پس به فکر تجارت از جلگه های نمکی هورالعظیم خشکانده شده هستند!
--------------------------------------------------------------------------------
استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
کپی شد