بیابان زایی به عنوان یک معضل جهانی پیامدهای نامطلوب پیچیده و گسترده ای دارد که با توجه به نظام اقتصادی هر کشور، شدت و اندازه آن متفاوت است. این پدیده در کنار ایجاد فقر گسترده، سبب تخریب مراتع جهان و افت توان تولید خاک در منطقه های خشک جهان می شود و در نهایت و در ایران نیز عواملی همچون «هجوم ماسک های روان، افت سفره های زیرزمینی آب، کاهش حاصلخیزی خاک، لطمه وارد کردن به پوشش گیاهی و آسیب پذیر کردن اراضی، افزایش سیل خیزی، گرد و غبار و آلودگی هوا، گسترش ریزگردها و عواقب ناشی از آن، بیکاری، فقر، مهاجرت و ایجاد موانع برای توسعه مناطق محروم» از مهم ترین پیامدهای نامطلوب بیابان زایی به شمار می رود.
پدیده بیابان زایی به دنبال وقوع خشکسالی و قحطی های شدید رخ می دهد که اواخر دهه 60 میلادی در آفریقا به عنوان یک معضل جهانی به خصوص در کشورهای توسعه نیافته در سطح بین المللی مطرح شد و مجمع عمومی سازمان ملل را بر آن داشت تا در 1974 میلادی نخستین قطعنامه رسمی را برای جلب نظر ملت ها به منظور رویارویی با بیابان زایی تصویب کند و بدین ترتیب پس از برگزاری نشست های متعدد، متن کنوانسیونی را در 17 ژوئن 1994 میلادی تدوین نهایی کرد و آن را به جامعه جهانی عرضه داشت و اینگونه 17 ژوئن(27 خرداد) به عنوان«روز جهانی بیابان زدایی»‌ نام گرفت.
پس از آن سازمان ملل متحد(UNEP) اقدام های وسیعی در چهار قاره آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا آغاز کرد که شامل تهیه طرح و اجرای برنامه های مهار بیابان زایی و طرح های حفاظت آب و خاک به کمک کشورهای پیشرفته بود اما این عوامل با نیازهای جامعه جهانی یکسان نبود و در نتیجه بیابان زایی با گسترش روزافزون که تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی است، به یکی از مسایل و چالش های اصلی در عصر حاضر تبدیل شد و نگرانی های عمده ای را برای جامعه بشری ایجاد کرد. ‏
ایران نیز به دلیل اینکه سرزمینی به شمار می رود که 85 درصد از نواحی آن؛ اقلیم های خشک، نیمه خشک و فراخشک است و با توجه به رشد یک درصدی میزان سالیانه بیابان زایی و گسترش روزافزون این پدیده به منظور رویارویی با بیابان زایی، احیای منابع تجدید شونده و توسعه پوشش گیاهی ناحیه های بیابانی، در گروه نخستین کشورهایی بود که به عضویت این کنوانسیون درآمد.
کنوانسیون بین المللی بیابان زدایی هر ساله با توجه به چالش های مرتبط با بیابان شعاری به مناسبت این روز اعلام می کند که امسال عنوان «سرزمین ما، خانه ما، آینده ما» تعیین شده است که بر نقش محوری زمین در کاهش روند مهاجرت از زمین های مولد با هدف آینده ای امن و باثبات تاکید دارد.
پدیده بیابان زدایی و راه های مبارزه با آن موضوعی است که پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به گفت وگو با «پرویز کردوانی» پدر کویر شناسی ایران، جغرافیدان، استاد ممتاز دانشگاه تهران و کارشناس برجسته حوزه زمین شناسی پرداخت.
کردوانی با اشاره به تاریخچه راه های رویارویی با بیابان زایی در کشورمان گفت: در ایران برای نخستین بار در 1342 خورشیدی نوعی مالچ از کشور لیبی برای تثبیت ماسه زارها وارد و در جنوب شهر قزوین استفاده شد. مالچ نفتی به طور معمول گران و با ارزش است، زمین را سیاه می کند و حرارت منطقه را بالا می برد که باعث می شود بادهای آن منطقه گرم و نامطبوع باشند و همین طور سبب نابودی موجودهای بیابان ها و گیاهان می شود در صورتی که باید گفت هر روشی که برای بیابان زدایی استفاده می شود بایستی ارزان، زود بازده و دایمی باشند و محیط زیست را آلوده نکند.
پدر کویر شناسی ایران مالچ پاشی بر روی بیابان ها را از عوامل گسترش سرطان دانست و اظهار کرد: مالچ نفتی که روی تپه ها و ماسه زارها پاشیده می شود، نفوذناپذیری منطقه در برابر باران را به دنبال دارد و پس از گذشت چهار تا پنج سال به دوده سرطان زا تبدیل خواهد شد. روش های جدید مبارزه با بیابان زایی باید جایگزین روش های قدیمی شوند. ریگ راهکاری ارزان، ساده و دایمی و به اندازه کافی در کشور وجود دارد و می توان در بعضی از نواحی از ریگ های رنگی استفاده و نقش و نگارهایی ایجاد کرد که آن منطقه مناسب برای گردشگری شود.
وقتی مالچ‌پاشی صورت می گیرد، یک جا بلند و یک جا پست خواهد شد و آب در گودال های ایجاد شده همچون دریاچه ساکن و تبخیر می‌شود. بارندگی در سطح منطقه هدر می رود و اثر آن هم حداکثر پس از چهار سال از میان می‌رود. همین اتفاق در شهرهای اهواز، یزد و کاشان روی داد اما متاسفانه برای حرکت ماسه‌های روان همان روش های پیشین را استفاده می‌کنند و هیچ نوآوری در این زمینه وجود ندارد.
کارشناس برجسته حوزه زمین شناسی با بیان اینکه راه های مبارزه با بیابان و ریزگردها با یکدیگر متفاوت است، بیان کرد: برای تثبیت ماسه نیز باید «مالچ رسی» جایگزین مالچ نفتی شود. البته در شهرهای جنوبی کشور به ویژه استان خوزستان مالچ رسی نیز به منظور تثبیت ماسه زارها مناسب نیست و تنها گزینه مطلوب پوشش گیاهی به شمار می رود زیرا پاشیدن بذر گیاه در ماسه زارها بسیار کم هزینه است و آب زیادی هم نمی خواهد.
مالچ زیستی نیز با توجه به اینکه آب زیادی مصرف می کند با شرایط کم آبی در کشور مقرون به صرفه نیست و علاوه بر این برای تولید این نوع مالچ باید زراعت و کارخانه هایی ایجاد شود که از هزینه های بسیار بالایی برخوردار است. متاسفانه در سال های اخیر مشاهده شد که در برای مبارزه با بیابان زایی به کشت گیاه «سالیکورنیا» می پردازند که باید گفت این گیاه شورپسند برای منطقه هایی مناسب است که خاک آنها غیرقابل استفاده باشد نه در شهرهایی همچون خوزستان که خاک حاصلخیز دارند و زمین به دلیل بی آبی زیر کشت نمی روند.
وی با اشاره به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بیابان زایی یادآور شد: بیابان زایی به عنوان یک معضل جهانی، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اکولوژیکی بسیار پیچیده و گسترده ای دارد که با توجه به نظام اقتصادی هر کشور، شدت و اندازه آن می تواند متفاوت باشد. این پدیده در ابعاد جهانی علاوه بر تحمیل فقر گسترده، تخریب مراتع جهان و افت توان تولید خاک در منطقه های خشک جهان، تخریب منابع طبیعی را به دنبال داشته است و در ایران نیز عواملی همچون «هجوم ماسک های روان، افت سفره های زیرزمینی آب، کاهش حاصلخیزی خاک، لطمه وارد کردن به پوشش گیاهی و آسیب پذیر کردن اراضی، افزایش سیل خیزی، گرد و غبار و آلودگی هوا، گسترش ریزگردها و عواقب ناشی از آن، بیکاری، فقر، مهاجرت و ایجاد موانع برای توسعه مناطق محروم» از مهم ترین پیامدهای نامطلوب بیابان زایی به شمار می رود.
این جغرافیدان مهمترین منطقه در کشور را از لحاظ بیابان و تثبیت گردو غبار استان خوزستان دانست و گفت: منشا ریزگردهایی که تا حدود 23 استان کشور را فرا می گیرد کانون های خارجی است که در عراق، عربستان، آفریقا و اردن قرار دارد اما وقوع گردو غبار در چند سال اخیر دلیل های متفاوتی دارد که علاوه بر استان خوزستان در اصفهان، کرمان و سمنان نیز دیده شده است. جنگل ها و تالاب های خشکیده، زمین های کشت نشده و دشت هایی که به دلیل چاه های بی شمار خشک شده اند، منشاء این گردو غبار هستند. تالاب های خشک شده را نیز می توان با ریگ پوشاند و این مساله آسیبی بر محیط ندارد و تا زمان آبگیری تالاب می تواند استفاده شود. برخی زمین های کشاورزی را که کانون گرد و غبار شده اند تا زمان تامین آب می توان ریگ پاشی کرد و در موقع لزوم آن را شخم زد که مشکلی هم پیش نمی آورد.
این استاد دانشگاه استفاده از نظریه های محققان داخلی را در زمینه مبارزه با بیابان زایی موثر عنوان کرد و اظهارکرد:متاسفانه نسبت به نظریه های محققان داخلی استقبال خاصی صورت نمی پذیرد. برخی تصور می کنند که همه چیز باید وارداتی باشد تا کاربردی شود در حالی که بسیاری از نظریه های محققان داخلی از جمله همین نظریه مبارزه با گردو غبار و بیابان زدایی می تواند به عنوان الگو و ملاک عمل برای تمام کشورهای دنیا قرار گیرد.
پدر کویر شناسی ایران، خشک شدن زمین های کشاورزی و کم‌آبی را یکی از دلایل بیابان زایی و پدیده گردو غبار دانست و یادآور شد: سطح زمین هایی که کشت در آنها صورت نمی گیرد در سال های اخیر روز به فزونی رفته به طوری که در منطقه های روستایی چاه های غیرمجاز بسته شده و همین امر روستاییان را برای تامین معاش خانواده خود با مشکل های عدیده ای روبه رو کرده است.
دلیل عمده مهاجرت، آلودگی، سخت شدن زندگی ها و ‌افزایش ماشین ها در شهر و اهمیت ندادن به بخش کشاورزی است. آب در اولویت توسعه شهری قرار دارد و رونق نداشتن کشاورزی سبب ایجاد بیابان ها می شود و در پی آن شاهد پدیده ای به نام گردوغبار هستیم که زندگی افراد را در شهرهای مختلف با اختلال روبه رو کرده است. به دلیل کم آبی وسعت زیادی از زمین های زراعی بی استفاده می شوند که این اتفاق سبب بیابان‌زایی و منشا گرد و غبار خواهد شد، خشک شدن تالاب ها نیز یکی دیگر از عوامل بیابان زایی در کشور است.
گردوغبار که شامل 2 دسته خیلی خطرناک و کمتر خطرناک هستند، با پیشروی بیابان ها به وجود می آیند. آنها از منشا کانی که از سنگ، رس و کوارتز(خرده شیشه) شکل می گیرند و اگر به داخل بینی بروند، شش را پاره می کنند. همچنین ریزگردهایی هم که منشأ آلی دارند، از نفت و بقایای گیاهی مانند باتلاق ها ایجاد می شوند و این ریزگردها هم مثل دوده بخاری ریز و خطرناک هستند.
کردوانی در پایان ایجاد پوشش های گیاهی و ایجاد جنگل های در دست کاشت را راهی برای توسعه پایدار و مبارزه با بیابان زدایی دانست و گفت: یکی از مهمترین دستاوردهای توسعه پایدار و بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی مناطق بیابانی ایجاد پوشش های گیاهی و جنگل های در دست کاشت است. بسیاری از دولت ها رویارویی با بیابان زایی را به صورت جدی در دستور کار خود قرار داده اند و با استفاده از اقدام ها و راهکارهای تحقیقاتی، اجرایی و راهبردی در تلاش برای جلوگیری از گسترش این پدیده و مهار آن هستند. در کشور ما نیز به دلیل قرار گرفتن در کمربندی خشک جهان ضرورت مبارزه با بیابان زایی دوچندان خواهد بود و در این میان نقش مردم در بیابان زدایی و استفاده از دانش بومی برای حفاظت و جلوگیری از تخریب منطقه های قابل بهره وری بسیار حایز اهمیت است.
پژوهشم**9117**2002**9131/ 6037
خبرنگار: مریم همتی**انتشاردهنده: عبدالحمید راجی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.