خبرگزاری مهر؛ گروه استانها - کوثر کریمی: کرونا دیگر برای هر شهروندی در هر نقطهای از جهان نامی آشناست؛ ویروسی که شاید بتوان آن را یکی از مرگبارترین سلاح کشتار جهانی اما بدون شلیک گلوله نامید.
برخی افراد با جدی گرفتن توصیههای مکرر بهداشت و درمان، خود را قرنطینه کردند تا این ویروس شوم را پشت درهای بسته خانه نگه دارند اما در مقابل عده دیگری بدون توجه به این هشدارها کرونا را در آغوش گرفتند جان خود در معرض خطر گذاشتند و تعدادی دیگر نیز سلامتی خود را فدای بیتوجهی کردند.
در این میان عدهای دیگر نظیر کارکنان بانک به دلیل رعایت نکردن شهروندان و مراجعه برای کارهای غیرضروری به شعبه، در دام ویروس کرونا گرفتار شدند.
برخی از افراد مبتلا که خواسته یا ناخواسته پای این ویروس را به زندگی خود باز کردند، این روزهای عید را باید در بستر بیماری و بیمارستان سپری کنند.
شاید شنیدن توصیههای افرادی که روزی خود توصیههای بهداشتی را نادیده گرفتهاند، برای دیگر شهروندانی که هنوز به ویروس کرونا مبتلا نشدهاند، شنیدنی باشد.
بیمارستان رازی به عنوان بیمارستان معین برای مقابله با کرونا از سوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز تعیین شده است و تا ریشهکن شدن این ویروس در حالت قرنطینه قرار دارد؛ پیش ورودی بیمارستان چند نفری از اعضای خانوادهها نگران نشستهاند و با چشمی گریان برای سلامتی بیماران خود دعا میکنند.
اجازه ملاقات به این افراد داده نمیشود و برخی آنها به دیوار بیمارستان تکیه زده و قرآن میخوانند؛ برخی دیگر نیز با دلشوره قدمزنان راه میروند و در حال صحبت با موبایل آخرین وضعیت بیمار خود را به خانوادههایشان گزارش میدهند.
از آن جایی که تجمع یکی از مهمترین راههای شیوع ویروس کرونا است؛ این تعداد کمی هم که مقابل بیمارستان آمدهاند با فاصله زیاد از هم قرار گرفتهاند تا کلونی جمعیت شکل نگیرد.
تمام کادر درمانی و خدماتی بیمارستان رازی با لباسهای پوشیده از جمله گان های بلند، کفش پلاستیکی، ماسک، دستکش و عینک محوطه بیمارستان را از بخشی به بخش دیگر طی میکنند؛ ضدعفونی با الکل نیز هم برای ورود و هم خروج نیروها به وقت تعویض شیفت انجام میشود.
مردم از همه چیز دست بکشند
خسته از روزهای تکراری که در بیمارستان سپری میشوند، روی تخت دراز کشیده و به در و دیوار اتاق زل زده است؛ این روزها شاید بندبند سلولهای اتاق را رصد کرده است و فقط خستگی از چشمانش می بارد.
بانویی ۴۴ سالهای که هفتمین روز در بیمارستان بستری و تست کرونای وی مثبت شده است، در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: نمی دانم که تا چه زمانی باید در بیمارستان بمانم ولی فعلاً وضعیتم نسبت به روزهای اول بستری شدن خوب است.
او ادامه میدهد: برای خرید به مرکز شهر (چهارراه) رفتم و با اینکه دستکش و ماسک هم پوشیده بودم ولی چون آسمی هستم خیلی زودتر از دیگران بیمار میشوم.
این بانوی خانهدار در پایان توصیه میکند: از مردم درخواست میکنم که فعلاً از همه چیز دست بکشند تا این ویروس ریشهکن شود؛ این توصیه برای خود آنهاست تا مثل امثال من گرفتار کرونا نشوند.
از سرطان تا کرونا
تن نحیفش حکایت از خستگیهای یک بیماری دیگر دارد؛ صورتش هرچند پر غم اما خاک غم نتوانسته چهره جوانش را بزداید.
امل ۲۵ ساله که از کوت عبدالله به بیمارستان رازی آمده است، این روزها بیشتر رنگ سوزن و سِرُم را به چشم می بیند و تن رنجورش دیگر جایی برای تزریق ندارد.
این جوان مبتلا به کرونا در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: اصلاً برای کارهای غیرضروری بیرون نرفتم ولی به خاطر اینکه بیماری سرطان دارم، در حال طی مراحل شیمیدرمانی هستم.
او که برای جلسه شیمیدرمانی به دکتر مراجعه کرده و از آنجا به بیمارستان رازی منتقل شد، فکر میکند که به کرونا مبتلا نشده و میگوید: من بیمار نیستم و فقط سرفه دارم همین؛ اصلاً کرونا ندارم و تنها سرفههای مدام مرا اذیت میکند.
کارمند بانکی که قربانی بیتوجهی مردم شد
غذایش را تمام کرده است و دوباره ماسک را روی صورتش زد؛ وقتی با مخالفت هماتاقی دیگرش برای مصاحبه روبهرو شد، گفت: در مورد چه چیزی سوال داری بیا تا من جواب بدهم.
مرد ۴۹ ساله که خودش کارمند بانک است و با وجود رعایت همه نکات توصیه شده از جمله به مسافرت نرفتن ولی چند روزی هست که مهمان بیمارستان رازی شده است و نمیداند تا کی باید بستری باشد.
او میگوید: بانکها که روز آخر سال تعطیل شدند و امسال از پنجم فروردین هم دوباره ارائه خدمات دارند ولی متأسفانه خیلی از مردم برای کارهای غیرضروری به بانک می آیند.
این کارمند بانکی که قربانی سهلانگاریهای مردم شده و ناراحت از گذران شب عید در بیمارستان است، توصیه میکند: من به تمامی مردم توصیه میکنم که ضمن رعایت نکات بهداشتی از مراجعههای غیرضروری به شعب بانکهای مختلف خودداری کنند؛ عاجزانه تمنا دارم که این نکات را رعایت کنند تا این موضوع برای دیگر همکارانم تکرار نشود.
با شوخی مبتلا شدم ولی مردم جدی بگیرند
سنش عددی بین جوانی و میانسالی است؛ ماسک را روی صورتش زده و با هدفون مشغول گوش کردن موسیقی است تا حال و روز این روزهای بیمارستان بودنش را فراموش میکند.
این مرد ۳۸ ساله اهوازی با اشاره برای مصاحبه هدفونهایش را در آورد و در پاسخ به اینکه چرا به کرونا مبتلا شده است، میگوید: واقعیتش هیچ کدام از نکات اعلام شده را رعایت نکردم و خیلی راحت بدون ماسک و دستکش بیرون میرفتم.
او در پاسخ به اینکه با چه حال و علائمی به بیمارستان منتقل شد، میگوید: با سرفه شدید بهیکباره نفسم بیشازحد تنگ شد، طوری که نمیتوانستم نفس بکشم.
حمله ویروس به سیستم تنفسی درد زیادی دارد
این مرد مبتلا به کرونا که چهار روز مهمان بیمارستان رازی شده است، فکر میکند که دیگر باید مرخص شود ولی نمیداند که حداقل دوره درمانی که باید طی کند، دو هفته است.
او با اشاره به اینکه تجربه تنها چیزی است که رایگان در اختیار مردم قرار میگیرد و باید از آن استفاده کنند، میگوید: من کرونا را جدی نگرفتم ولی از مردم میخواهم که این ویروس را جدی بگیرند؛ واقعاً درد دارد به خصوص زمانی که ویروس به سیستم تنفسی حمله میکند، آنقدر درد زیادی دارد که آدم کم میآورد.
این بیمار مبتلا به کرونا میگوید: در آخر باز هم به مردم می گویم که ویروس کرونا را جدی بگیرند؛ حرفهای دیگر بیماران را برای خود درس عبرتی بدانند تا آن دردی را که ما متحمل میشویم به سراغ آنها نیاید.
از خانهداری تا میزبانی کرونا
داروهایش را مصرف کرده و هماتاقی ندارد؛ خسخس زیادی در گلو دارد و صدایش هم به سختی بالا میآید.
زن ۳۶ ساله اهل بستان که از سه روز پیش در بیمارستان رازی بستری شده دارای بیماری زمینهای ریوی است؛ خطر مرگ را بیش از بیماران دیگر حس میکند چون برای افراد مبتلا شده دارای بیماری زمینهای احتمال مرگ بیشتر از دیگر افراد مبتلا متصور میشود.
او که نمیداند جواب تستش مثبت شده و فقط کادر درمانی از این موضوع مطلع هستند، میگوید: مشکل روماتیسم و درگیری ریه داشتم و با شیوع ویروس کرونا باز هم بیمار شدم.
این زن خانهدار با اشاره به اینکه بدون دستکش و ماسک برای خرید به بازار رفته است، ادامه میدهد: خیلی اذیت هستم و به همه اعلام میکنم که از ماسک و دستکش استفاده کنند چون این ویروس خیلی خطرناک است.
هرچند که سن و سالش مشخص نیست ولی حداقل بیش از ۶ دهه از خدا عمر گرفته است و چینوچروکهای صورت و قد خمیدهاش حکایت از پیر بودنش دارد؛ تحمل وضعیت بیمارستان و فضای بسته برایش سخت است و چشم پرستارها را دور دیده و بدون دمپایی در حال طی کردن راهرو بود که با هوشیاری سرپرستار دوباره به تخت برگردانده شد.
هرچند شیله بر سر دارد ولی لهجهاش بختیاری است؛ در پاسخ به اینکه از کدام شهر آمده که است، با تأکید میگوید «تهران» و به اطراف زل میزند.
در پاسخ به اینکه چند سال دارد و چرا از تهران به اهواز آمده میگوید: این سؤالها چیست که از من پیرزن میپرسید! من نمی دانم چند سالهام! تهران هم برای گردش رفته بودم.
بیخیال از مصاحبه با این پیرزن شدم؛ جوان بیمار دیگری که تنها در اتاق نشسته و بیصدا افکار پریشانش را فریاد میزند، نظرم را جلب کرد؛ زن خانهدار ۲۶ ساله اهوازی که از هفت روز قبل به بیمارستان رازی آمده و جواب تست کرونای او مثبت اعلام شده است.
فرزندان بیمادر در خانه
او در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: نمی دانم از چه طریقی به این ویروس مبتلا شدم ولی بدون ماسک و دستکش بیرون رفتم.
این زن خانه دار ادامه میدهد: به همه می گویم که نکات بهداشتی را رعایت کنند و ماسک بزنند تا مبتلا نشوند که برای درمان در بیمارستان بستری شوند.
او در پایان میگوید: رعایت کردن نکات به نفع خود مردم است تا مثل ما گرفتار اتاقهای خستهکننده بیمارستان نشوند؛ هرچند خیلی درد می کشم ولی خیلی هم ناراحتم از اینکه دو فرزند پسرم در خانه بیمادر ماندهاند.
به گزارش خبرنگار مهر، عید نوروز برای هر ایرانی تداعیگر روزهای خوشی است که با عطر گلهای بهاری و دیدوبازدیدهای عیدانه آغاز میشود ولی نوروز امسال در ایران سایه کرونا بر سر کشور سنگینی میکند و عیدانه نزدیک به دو هزار ایرانی امسال در خانه ابدیت آنها برگزار میشود.
غمانگیزترین قسمت این سریال تراژدی را میتوان خاکسپاری غریبانه افراد مبتلا دانست؛ فقط تعداد کمی از اعضای خانواده امکان حضور در مراسم خاکسپاری را دارند و بعد از آن نیز همه آنها باید بدون دلداری بستگان، دوستان و اقوام این روزهای عزاداری را سپری کنند.
کمپینهای بسیاری برای قرنطینه خانگی مردم در کشور فعال شده ولی در مقابل گزارشهای بسیاری از سهلانگاری مردم مخابره میشود؛ مردمی که با سهلانگاری بیشازحد وجود ویروس کرونا را نادیده گرفتهاند و ابتدا چشم بازار را درآورده و بعد هم چمدان به دست راهی مسافرت شدند.
بعد از این حجم بیتوجهی مردم این روزها کلیپهای متفاوتی از تمنای پرستاران فعال در بیمارستانهای قرنطینه کشور در فضای مجازی دستبهدست میشود تا به مردم بفهمانند آنها به خانه نرفتهاند تا روند درمان مبتلایان کند نشده و خللی در خدماترسانیها ایجاد نشده است؛ پس ای کاش مردم نیز در خانه بمانند تا بار مضاعفی بر دوش پرستاران و دیگر کادر درمانی کشور نباشند.