به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، بیش از 2 هفته از تجمعات اعتراضی کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه می گذرد. در پی این تجمعات، کارگران گروه ملی فولاد اهواز نیز دست به حرکتی مشابه زدند.
پس از این رخدادها، گروهی از رسانه ها روی معضلات فرایند خصوصی سازی به عنوان دلیل اصلی اعتراضات اخیر تمرکز کرده و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دادند.
پژوهشگر ایرنا به سراغ آرمان استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی رفت تا تشریح ابعاد و زمینه های مساله خصوصی سازی به ویژه شرایط نامساعد شرکت نیشکر هفت تپه و دیگر صنایع ازجمله گروه ملی فولاد ایران را از وی جویا شود. آرمان به دلیل مسوولیت هایی که تا پایان سال گذشته در طرح های بزرگ و متوسط استان خوزستان داشته مخاطب پرسش های گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری در این باره قرار گرفت.
به گفته این صاحب نظر اقتصادی، اصل 44 قانون اساسی دولت را موظف به انجام خصوصی سازی کرده است ولی هیچ زمانی اراده ای در حل اساسی مساله وجود نداشته است. دولت ها واحدهای صنعتی و تولیدی در اختیار خود را به عنوان رفع دیون و بدهی های دولتی به سازمان های عمومی و بخش خصوصی واگذار کرده اند اما بخش عمومی هم با بخش دولتی تفاوت چندان از نظر شیوه مدیریتی ندارد. ضمن اینکه در پاره ای از موارد، واحدهای تولیدی به کسانی که از طریق رانت های اطلاعاتی و... دسترسی داشتند، واگذار شده که شاید نمونه آشکار آن را بتوانیم در شرکت هپکو ببینیم.

** شکر خوزستان از ابتدا تا امروز
آرمان درباره سابقه صنعت شکر خوزستان که اکنون با طعم تلخ مشکلات معیشتی کارگرانش روبه رو است بیان داشت: کلمه خوزستان از خوز می آید و خوز یعنی نیشکر. سابقه تولید شکر از نیشکر در ایران به دوره امیرکبیر بر می گردد. در زمان پهلوی اول هم سعی شد این صنعت را توسعه بدهند. انگلیسی ها در زمان رضاشاه تصدی تولید نفت در خوزستان را داشتند و مخالف توسعه این استان بودند. آنان مارهای سمی را از هندوستان به آنجا می آوردند و در مزارع ما رها می کردند تا اینکه نیشکر متوقف شد.
در دوره پهلوی دوم، تصمیم گرفتند تا از این استعداد خوزستان بهره گیری کنند. شرایط مناسب کاشت نیشکر درجه حرارت 55 درجه است و در عین حال آب هم باید وجود داشته باشد. در مناطقی که نیشکر کاشته می شود مثل برزیل یا جنوب ایالات متحده آمریکا، استرالیا و هندوستان هیچ گاه درجه حرارت به این اندازه افزایش پیدا نمی کند اما موقعیت خوزستان برای کاشت نیشکر بسیار مناسب است. بنابراین ساخت یک کارخانه نیشکر در نظر گرفته شد و سال 1340 به بهره داری رسید.
این کارخانه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با ظرفیت کامل کار می کرد اما پس از پیروزی انقلاب و در جنگ تحمیلی چندبار بمبباران شد و تلفات جانی داشت و تعدادی شهید شدند. پس از جنگ تحمیلی این مجتمع به تملک بانک کشاورزی درآمد. نتیجه این مدیریت آسیب هایی بود که به آن مجتمع تولیدی وارد آمد مانند کشت و صنعت مغان در آذربایجان شرقی و کشت و صنعت جیرفت که با سو مدیریت روبه رو شدند. در کشت و صنعت کارون خوزستان هم تنها 23 هزار میلیار ریال زیان انباشته شد.
واردات بی رویه شکر به ویژه در دولت های نهم و دهم باعث شده بود که کارخانه حتی قادر به فروش تولید شکر خود هم نباشد. تولید شکر در کارخانه هفت تپه که قبلا 100 هزار تن بود به 35 هزار تن کاهش پیدا کرد و مزارع نیشکر آسیب های فراوان دید.به دلیل این آسیب ها و به دنبال اجرای سیاست های خصوصی سازی، بانک کشاورزی این مجموعه را در معرض فروش قرار داد. این کار در دولت آقای روحانی صورت گرفت و گروهی این مجتمع را خریداری کردند.
درباره مافیای واردات شکر هم باید اضافه کرد که امسال با وجود تامین آب در خوزستان و در اوج مصرف نیشکر چالش هایی برای آب منطقه از سوی مافیای شکر ایجاد شد و تولید شکر امسال در خوزستان نسبت به پارسال 45 درصد کاهش پیدا کرد. مافیای واردات غیر قابل انکار است و اینها به خاطر منافع دست به هر اقدامی می زنند.

** مجتمع هفت تپه و ظرفیت های بی نظیر
آرمان در تشریح اوضاع صنایع شکر بیان کرد:نیشکر کالایی است که دور ریز ندارد و منافع ناشی از آن در تولید محصولات جانبی از نیشکر است. در مجتمع کشت و صنعت هفت تپه زنجیره کامل تولید شکر و محصولات جانبی وجود دارد. این مجتمع صنعتی دارای یک کارخانه خوراک دام است. همچنین، یک کارخانه تبدیل ضایعات نیشکر به کاغذ وجود دارد. یک کارخانه نیشکر به ظرفیت 100 هزار تن وجود دارد و این مجتمع یک زنجیره کامل است که در ایران نظیر ندارد. در جهان تولیدکنندگان شکر مثل برزیل و هندوستان به دلیل نداشتن انرژی ضایعات نیشکر را مورد استفاده قرار می دهند.
با این حال، هیچ وقت این مجتمع تولیدی به عنوان بزرگترین کارخانه جهان برای تولید شکر از نیشکر نتوانست با ظرفیت 180 هزار تن به تولید بپردازد. ضمن اینکه با توجه به زمین هایی که در اختیار دارد توان تولید بیش از 240 هزار تن شکر را دارد.
من به خاطر مسوولیت شغلی که داشتم به اتفاق همکارانم چند بار از این کارخانه بازدید کردم. گروهی که این مجموعه را خریداری کردند، طرح های بسیار بزرگی برای توسعه آنجا داشتند از جمله خرید 2 کارخانه قند جدید از ایتالیا که زیرنظر مشاوران خارجی در حال مونتاژ و حمل آنها به ایران بود.
تولید شکر هفت تپه که به 35 هزار تن در سال کاهش پیدا کرده بود، پارسال تا 65 هزار تن هم افزایش پیدا کرد. در طرح توسعه تازه کارخانه، خوراک دامی که پیش از این تعطیل بود با تغییرات تکنولوژیک به یک کارخانه تولید خوراک دام تبدیل می شد و این ظرفیت را داشت که نه تنها گاو و گوسفند بلکه خوراک مورد نیاز ماهی های پرورشی و طیور را هم تامین کند. در مجموع این کارخانه رو به رشد بود. بعد هم کارخانه دیگری را برای تولید الکل خریداری کردند که در آخرین بازدیدی که من به اتفاق همکارانم داشتم این کارخانه تقریبا نزدیک به بهره برداری بود.

** مشکلات دامن گیر شرکت هفت تپه
این کارشناس اقتصادی در تبیین دلایل بروز چالش در این مجتمع تولیدی گفت: مشکلات اصلی این مجتمع به دلیل سیاست های اشتباه در سال‌های گذشته برای جذب نیرو بوده است. افراد مختلفی بنا به سفارش افراد با نفوذ برای استخدام تحمیل شدند و تعداد آنان به چهار هزار نفر رسید. زمانی که شرکت نیشکر هفت تپه دولتی و در اختیار بانک کشاورزی بود، بانک می توانست حقوق کارگران را تامین و همچنین یک کارخانه زیان ده را مدیریت کند ولی نتیجه آن یک زیان انباشت شده بود که با همین زیان انباشته کارخانه را فروختند، بدون اینکه سازمان خصوصی سازی راهکاری را برای مشخص کردن چگونگی پرداخت این زیان مشخص کند.
تعدادی از افراد و کارگران این مجتمع حتی حضور فیزیکی هم در آنجا نداشتند و فقط از آنجا حقوق می گیرند. به نظر می ‌رسد بخشی از افرادی که تظاهرات می کنند و ما در شبکه های خارجی می بینیم، بیشترشان از افرادی هستند که قبلا بدون حضور در محل کارخانه و بدون کار کردن حقوق دریافت می کردند که دولت می توانست حقوق آنها را پرداخت کند ولی بخش خصوصی نمی تواند این کار را بکند.
بخش خصوصی پس از تحویل کارخانه، برآورد کرده بود که تعداد هزار و 800 نفر از هفت تپه حقوق دریافت می کنند ولی در آنجا حضور ندارد. بنابراین تصمیم به تعدیل نیرو گرفته شد زیرا برای تولید 35 هزار تن شکر در سال طبیعی بود که چهار هزار نفر نیاز نیست.
از آنجا که به جای سرمایه گذاری، راهکار در تحمیل افراد بیکار به این کارخانه ها جست وجو شد، این وضع به وجود آمد. مدیریت جدید توانست پارسال تولید شکر را تقریبا به دوبرابر افزایش دهد به چیزی حدود 65 هزار تن؛ و همانطور که بیان شد برنامه های دیگری داشت.
در مورد فرار مدیریت کارخانه، صحبت های آقای اژه ای را در تلویزیون خودمان شنیدم، شاید فرار او از روی ترس بوده باشد به خاطر اینکه به سرنوشت سلطان سکه دچار نشود. تا آنجا که اطلاع دارم مدیریت کارخانه در زمان هایی به ویژه زمان های بحرانی در محل شرکت حاضر بود.

** گروه ملی فولاد ایران در اهواز چرا به اعتراض رسید؟
آرمان درباره دیگر تجمع اعتراضی در خوزستان بیان کرد: گروه ملی فولاد مجموعه بسیار بزرگی است که در اواخر دهه 40 خورشیدی ساخته شد. در آن زمان به دلیل اینکه ایران دارای درآمدهای ارزی کافی نبود با ماشین آلات دست دوم، این کارخانه خریداری شد و تولیدات متنوعی مثل تیرآهن میلگرد، لوله های بدون درز و سایر محصولات دیگر تولید می کرد.
پس از اینکه این کارخانه در اختیار دولت قرار گرفت، نتوانست مدیریت مناسبی را اعمال کند و این شرکت زیان ده شد. همچنین تعداد کارکنان بیش از حد متعارف و در نهایت هم با زیان روبه رو بود و مشکلاتش هم مربوط به اکنون نیست.
این مجموعه قرار بود که با احداث کارخانه ذوب آهن بتواند مواد اولیه خود را تامین کند اما مدیریت آن به «امیر منصور آریا» واگذار شد و او هم در نهایت اعدام شد. سپس مالکیت کارخانه فولاد به بانک ملی سپرده شد. بانک ملی هم نتوانست یک مجموعه پیچیده صنعتی مثل گروه ملی فولاد را اداره کند.
رییس سازمان خصوصی سازی در مصاحبه با روزنامه همشهری گفته بود آنچه در هفت تپه اتفاق افتاده تقصیر ما است و ما باید آن را حل کنیم. سازمان خصوصی سازی به این اذعان کرده که در مورد واگذاری هایی مثل هپکو در اراک یا هفت تپه خوزستان و گروه ملی فولاد مقصر است زیرا عوامل و شرایط اولیه واگذاری را رعایت نکردند. در سایر کشورها از سرمایه گذار تضمین می گیرند ولی متاسفانه این کار در سازمان خصوصی ما صورت نمی گیرد.
زمانی که آلمان شرقی به آلمان غربی ملحق شد، سیاست دولت این نبود که از فروش کارخانه ها و شرکت ها درآمدزایی کند بلکه کارخانه هایی بودند که به یک «مارک» آلمان فروخته شد ولی از سرمایه گذار تعهد گرفتند و سرمایه گذار را موظف به سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال کردند؛ کاری که در ایران هیچ وقت مبنا نبوده است.

** راهکارهایی برای مدیریت وضع التهابی
آرمان در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی چه باید کرد توضیح داد: بعضی فکر می کنند یک مقدار پول برای حقوق عقب مانده کارگران پرداخت کنند و التهابات بخوابد، مشکل حل می‌شود، درحالی که دو سه ماه بعد همین مساله تکرار خواهد شد. در مورد نیشکر هفت تپه کافی است به مدیریت قبلی امنیت بدهند. من خودم وقتی برای بازدید از کارخانه می‌رفتم با اسکورت و محافظ بودم، چون آنجا تظاهرات بود و ماشین ما شماره دولتی داشت و ممکن بود اعتراض کنندگان به ما حمله کنند. چه طور می شود که با این اوضاع انتظار داشت که کاری صورت گیرد.
من تصور می کنم در این مرحله باید از ظرفیت های حکم حکومتی بهره گرفت همانطور که سایر کشورها هم در موارد ضروری از امکان هایی نظیر این حکم استفاده می کنند. در همین ارتباط، طرح 920 هکتاری خوزستان سال‌ها به حال خود رها شده بود. در این طرح یک و نیم میلیارد دلار از محل صندوق توسعه ملی با موافقت رهبری به طرح‌های آبیاری و زهکشی استان خوزستان اختصاص یافت و بودجه برای صد هزار هکتار برای ایلام در نظر گرفته شد. فاز نخست این طرح در هفته‌های گذشته به بهره برداری رسید.
برای حل مشکلات نیشکر هفت تپه، گروه ملی فولاد اهواز و کشت و صنعت نابسامان کارون نیاز به منابعی از صندوق توسعه ملی است و این در اختیار رهبر معظم انقلاب است. در غیر این صورت مشکلات در استان حساس خوزستان برقرار خواهد ماند.
پژوهش**ر.ش**9279/ 6037
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.