از حوادثی که بر سرنوشت رژیم شاه و انقلاب اسلامی بسیار تاثیر گذاشت، حادثه خونین 17 شهریور سال 1357 در میدان ژاله تهران است که به جمعه سیاه معروف شد.
برخورد رژیم شاه با مردمی که جهت بزرگداشت شهدای شبهای احیای این محل، تجمع کرده بودند چنان خشونتبار و غیرانسانی بود که آخرین رشتههای عاطفی بین مردم و رژیم را به کلی قطع، و این روز را به نقطه بیبازگشت سقوط نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی مبدل کرد. از این تاریخ به بعد حتی کسانی که به هر دلیل از پیوستن به حرکت انقلابی مردم در تردید بودند، تصمیم نهایی خود را گرفتند و با پیوستن به امواج خروشان انقلاب، یکپارچگی ملت و انزوای کامل رژیم شاه را که مدعی داشتن پشتوانه وسیع مردمی بود، رقم زدند.
تمرکز بر شعار واحد و سراسری <سرنگونی نظام شاهنشاهی و تاسیس جمهوری اسلامی>، اعتصابات گسترده در سازمانهای دولتی و غیردولتی به ویژه اعتصابات فلجکننده کارکنان صنعت نفت در سراسر کشور که رژیم را از نظر مالی به زانو درآورد، فرار گروهی ارتشیان از پادگانها و پیوستن غالب آنها به صفوف مردم، انسجام همه نیروها زیر پرچم روحانیت و رهبری حضرت امام رحمت ا… علیه، افشای مفاسد سیاسی و اقتصادی وابستگان رژیم و توزیع اسناد آن بین مردم توسط کارکنان انقلابی سازمانها و بانکها، آغاز فرار بسیاری از سران جنایتکار حکومتی به خارج از کشور و آشکار شدن بسیاری از نشانههای دیگر ضعف رژیم و اقتدار انقلاب اسلامی از 17 شهریور 57 به بعد به اوج خود رسید و زمینه های تسریع فروپاشی نظام وابسته شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم کرد. اگرچه پس از راهپیمائیهای عظیم 13 شهریور (عید فطر) و 16 شهریور که حقیقتاً پایههای حکومت پهلوی را به لرزه درآورد شاید شاه هیچ چاره ای جز عمل به توصیه اربابان امریکائیش برای نشان دادن مشت آهنین به مردم نداشت، اما همین اقدام که بجای ترساندن مردم شجاعت و روحیه شهادتطلبیشان را بالا برد به فضل الهی به تیر خلاصی بر حیات ننگین رژیم شاه مبدل شد و با گسترش و فشردگی قیام و سرنگونی نظام شاهنشاهی یکبار دیگر پیروزی خون بر شمشیر را عملا محقق ساخت.
7158 /6002
برخورد رژیم شاه با مردمی که جهت بزرگداشت شهدای شبهای احیای این محل، تجمع کرده بودند چنان خشونتبار و غیرانسانی بود که آخرین رشتههای عاطفی بین مردم و رژیم را به کلی قطع، و این روز را به نقطه بیبازگشت سقوط نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی مبدل کرد. از این تاریخ به بعد حتی کسانی که به هر دلیل از پیوستن به حرکت انقلابی مردم در تردید بودند، تصمیم نهایی خود را گرفتند و با پیوستن به امواج خروشان انقلاب، یکپارچگی ملت و انزوای کامل رژیم شاه را که مدعی داشتن پشتوانه وسیع مردمی بود، رقم زدند.
تمرکز بر شعار واحد و سراسری <سرنگونی نظام شاهنشاهی و تاسیس جمهوری اسلامی>، اعتصابات گسترده در سازمانهای دولتی و غیردولتی به ویژه اعتصابات فلجکننده کارکنان صنعت نفت در سراسر کشور که رژیم را از نظر مالی به زانو درآورد، فرار گروهی ارتشیان از پادگانها و پیوستن غالب آنها به صفوف مردم، انسجام همه نیروها زیر پرچم روحانیت و رهبری حضرت امام رحمت ا… علیه، افشای مفاسد سیاسی و اقتصادی وابستگان رژیم و توزیع اسناد آن بین مردم توسط کارکنان انقلابی سازمانها و بانکها، آغاز فرار بسیاری از سران جنایتکار حکومتی به خارج از کشور و آشکار شدن بسیاری از نشانههای دیگر ضعف رژیم و اقتدار انقلاب اسلامی از 17 شهریور 57 به بعد به اوج خود رسید و زمینه های تسریع فروپاشی نظام وابسته شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم کرد. اگرچه پس از راهپیمائیهای عظیم 13 شهریور (عید فطر) و 16 شهریور که حقیقتاً پایههای حکومت پهلوی را به لرزه درآورد شاید شاه هیچ چاره ای جز عمل به توصیه اربابان امریکائیش برای نشان دادن مشت آهنین به مردم نداشت، اما همین اقدام که بجای ترساندن مردم شجاعت و روحیه شهادتطلبیشان را بالا برد به فضل الهی به تیر خلاصی بر حیات ننگین رژیم شاه مبدل شد و با گسترش و فشردگی قیام و سرنگونی نظام شاهنشاهی یکبار دیگر پیروزی خون بر شمشیر را عملا محقق ساخت.
7158 /6002
کپی شد