این قنات شاهکاری از پیوند هنر، دانش، تکنولوژی و مدیریت منابع آب است که مهمترین شاخصه آن عمق مادر چاه، تکنولوژی حفر قنات و نیز شیوه بهره برداری آب از آن می باشد که آن را به یکی از جاذبه های تاریخی و مهندسی جهان تبدیل کرده است.
قنات قصبه بنای تاریخی، گردشگری و مفید برای کشاورزی است که در سال 1379 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 2963 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
این قنات از 2 رشته اصلی و 6 شاخه فرعی تشکیل شده و مادر چاه آن در دامنه شمالی سیاه کوه و مظهر کنونی قنات در جنوب محله معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد.
طول این قنات بیش از 33 کیلومتر است و عمق مادرچاه اصلی در انتهای رشته 'دولاب نو' با توجه به شیب زمین حدود 300 متر و میزان آبدهی آن بیش از 130 لیتر در ثانیه است.
از جمله تدابیر به کار رفته در معماری این قنات تعدد چاه های آن می باشد که به بیش از 470 حلقه می رسد.
تعدد چاه ها سبب پیشگیری از کور شدن چاه ها توسط دشمنان هنگام حمله و همچنین کاهش وزن طناب در زمان حفر و تخلیه چاه ها شده است.
از دیگر موارد آن می توان به 2 شاخه شدن در فاصله 683 متری کانال اصلی و سپس 6 شاخه شدن کانال ها به دلیل پیشگیری از ریزش احتمالی و قطع جریان آب اشاره کرد.
قنات قصبه به عنوان تنها نامزد ثبت جهانی منطقه هم اکنون با بازگشایی 500 متر اولیه برای بازدید گردشگران آماده شده و مابقی مسیر آن نیازمند مستحکم سازی و ایجاد امکانات رفاهی است.
60 درصد چاه های قنات مسدود است و 40 درصد آنها با آبدهی 150 لیتر در ثانیه باقی مانده است.
ناصر خسرو در سفرنامه خود سخن از قناتی پر آب می آورد با 700 گز عمق و چهار فرسنگ طول، این قنات قناتی نیست جز قنات قصبه گناباد که با 2500 سال قدمت قدیمی ترین و پر آب ترین قنات جهان با عمیق ترین مادر چاه جهان به عمق 300 متر است.
مادر چاه قنات قصبه با آبدهی بیش از 130 لیتر در ثانیه واقع در دامنه های شمالی سیاه کوه با کانالی به طول 33 کیلومتر متشکل از هفت کانال متصل به هم تا مظهر قنات واقع در جنوب محله معروف به قصبه شهر یک شاهکار ساخته دست بشر می باشد و نمادی از توانایی انسان در سازگاری با محیط است.
این اثر تاریخی یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری منطقه است که با بررسی باستان شناسان داخلی و یافته های سفالین پراکنده در داخل قنات، قدمت آن به دوره هخامنشی تخمین زده شده و با تلاش مسئولان در فهرست موقت یونسکو به عنوان یک اثر تاریخی جهانی ثبت شده است و پرونده ثبت نهایی آن در حال تکمیل می باشد.
در مطالعات و بررسی های میدانی مسیر قنات و پیمایش در سطح آن می توان قطعه سفال هایی را کنار خاک ریز دهانه چاه ها مشاهده کرد که تنها مدرک و سند برای تشخیص زمان احتمالی حفر قنات یا لایروبی آن محسوب می شود.
بر اساس سفال های قرن چهارم و نهم هجری که در کناره برخی چاه های فرعی قنات قصبه گناباد مشاهده شده، احتمال دارد شاخه اصلی قنات به طول 6403 متر ابتدا در امتداد شمال به جنوب حفر شده و در دوره های بعد به مقتضای نیاز شاخه های فرعی در جهت جنوب غربی از شاخه های اصلی جدا شده باشد.
با توجه به سفال های جمع آوری شده که قابل مقایسه با سفال های دوران هخامنشی است احتمال دارد ایجاد قنات گناباد مقدم بر وجود آن شهر یا تشکیل اجتماعی در آن منطقه باشد زیرا در عرصه بیابانی گناباد جز قنات که آب را از سفره های زیرزمینی در عمق صدها متر به سطح زمین انتقال می دهد منابع آب دیگری اعم از چشمه و رودخانه دائمی وجود ندارد و بدیهی است که لازمه یکجانشینی، وجود منبع مطمئن تامین آب است.
اما ایجاد و حفر یک قنات به عظمت قنات قصبه نیاز به نیروی انسانی ماهر، منابع مالی و ساختار اجتماعی و سیاسی معین است، حال کدام قنوات قبل از قنات قصبه وجود داشته است یک سوال اساسی باستان شناسی است.
می توان اینگونه تصور کرد که با حفر قنات قصبه و رسیدن آب آن به گناباد، این شهر رونقی دیگر گرفته و توسعه و رشد آن شتاب یافته است.
با این فرض می توان پذیرفت که قنات گناباد از پیشینه کهن تری نسبت به شهر گناباد برخوردار است.
نخستین کسی که توصیف به نسبت مفصل از قنات گناباد آورده، ناصر خسرو قبادیانی است که در سال 444 هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و در سفرنامه خود نوشته است: 'چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد می رفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ می رود.'
به نظر می رسد حکایتی که ناصر خسرو در سفرنامه خود آورده مبدا اظهار نظرهای بعدی در باره قنات گناباد باشد.
حمدالله مستوفی نیز در سال 740 هجری قمری با استفاده از روایت ناصر خسرو در باره این قنات نوشته است: 'چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز باشد و چند موضع می باشد و مجموع را آب از کاریز و بیشتر کاریز ها از طرف جنوب به شمال می رود.'
7496 / 6053
قنات قصبه بنای تاریخی، گردشگری و مفید برای کشاورزی است که در سال 1379 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 2963 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
این قنات از 2 رشته اصلی و 6 شاخه فرعی تشکیل شده و مادر چاه آن در دامنه شمالی سیاه کوه و مظهر کنونی قنات در جنوب محله معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد.
طول این قنات بیش از 33 کیلومتر است و عمق مادرچاه اصلی در انتهای رشته 'دولاب نو' با توجه به شیب زمین حدود 300 متر و میزان آبدهی آن بیش از 130 لیتر در ثانیه است.
از جمله تدابیر به کار رفته در معماری این قنات تعدد چاه های آن می باشد که به بیش از 470 حلقه می رسد.
تعدد چاه ها سبب پیشگیری از کور شدن چاه ها توسط دشمنان هنگام حمله و همچنین کاهش وزن طناب در زمان حفر و تخلیه چاه ها شده است.
از دیگر موارد آن می توان به 2 شاخه شدن در فاصله 683 متری کانال اصلی و سپس 6 شاخه شدن کانال ها به دلیل پیشگیری از ریزش احتمالی و قطع جریان آب اشاره کرد.
قنات قصبه به عنوان تنها نامزد ثبت جهانی منطقه هم اکنون با بازگشایی 500 متر اولیه برای بازدید گردشگران آماده شده و مابقی مسیر آن نیازمند مستحکم سازی و ایجاد امکانات رفاهی است.
60 درصد چاه های قنات مسدود است و 40 درصد آنها با آبدهی 150 لیتر در ثانیه باقی مانده است.
ناصر خسرو در سفرنامه خود سخن از قناتی پر آب می آورد با 700 گز عمق و چهار فرسنگ طول، این قنات قناتی نیست جز قنات قصبه گناباد که با 2500 سال قدمت قدیمی ترین و پر آب ترین قنات جهان با عمیق ترین مادر چاه جهان به عمق 300 متر است.
مادر چاه قنات قصبه با آبدهی بیش از 130 لیتر در ثانیه واقع در دامنه های شمالی سیاه کوه با کانالی به طول 33 کیلومتر متشکل از هفت کانال متصل به هم تا مظهر قنات واقع در جنوب محله معروف به قصبه شهر یک شاهکار ساخته دست بشر می باشد و نمادی از توانایی انسان در سازگاری با محیط است.
این اثر تاریخی یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری منطقه است که با بررسی باستان شناسان داخلی و یافته های سفالین پراکنده در داخل قنات، قدمت آن به دوره هخامنشی تخمین زده شده و با تلاش مسئولان در فهرست موقت یونسکو به عنوان یک اثر تاریخی جهانی ثبت شده است و پرونده ثبت نهایی آن در حال تکمیل می باشد.
در مطالعات و بررسی های میدانی مسیر قنات و پیمایش در سطح آن می توان قطعه سفال هایی را کنار خاک ریز دهانه چاه ها مشاهده کرد که تنها مدرک و سند برای تشخیص زمان احتمالی حفر قنات یا لایروبی آن محسوب می شود.
بر اساس سفال های قرن چهارم و نهم هجری که در کناره برخی چاه های فرعی قنات قصبه گناباد مشاهده شده، احتمال دارد شاخه اصلی قنات به طول 6403 متر ابتدا در امتداد شمال به جنوب حفر شده و در دوره های بعد به مقتضای نیاز شاخه های فرعی در جهت جنوب غربی از شاخه های اصلی جدا شده باشد.
با توجه به سفال های جمع آوری شده که قابل مقایسه با سفال های دوران هخامنشی است احتمال دارد ایجاد قنات گناباد مقدم بر وجود آن شهر یا تشکیل اجتماعی در آن منطقه باشد زیرا در عرصه بیابانی گناباد جز قنات که آب را از سفره های زیرزمینی در عمق صدها متر به سطح زمین انتقال می دهد منابع آب دیگری اعم از چشمه و رودخانه دائمی وجود ندارد و بدیهی است که لازمه یکجانشینی، وجود منبع مطمئن تامین آب است.
اما ایجاد و حفر یک قنات به عظمت قنات قصبه نیاز به نیروی انسانی ماهر، منابع مالی و ساختار اجتماعی و سیاسی معین است، حال کدام قنوات قبل از قنات قصبه وجود داشته است یک سوال اساسی باستان شناسی است.
می توان اینگونه تصور کرد که با حفر قنات قصبه و رسیدن آب آن به گناباد، این شهر رونقی دیگر گرفته و توسعه و رشد آن شتاب یافته است.
با این فرض می توان پذیرفت که قنات گناباد از پیشینه کهن تری نسبت به شهر گناباد برخوردار است.
نخستین کسی که توصیف به نسبت مفصل از قنات گناباد آورده، ناصر خسرو قبادیانی است که در سال 444 هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و در سفرنامه خود نوشته است: 'چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد می رفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ می رود.'
به نظر می رسد حکایتی که ناصر خسرو در سفرنامه خود آورده مبدا اظهار نظرهای بعدی در باره قنات گناباد باشد.
حمدالله مستوفی نیز در سال 740 هجری قمری با استفاده از روایت ناصر خسرو در باره این قنات نوشته است: 'چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز باشد و چند موضع می باشد و مجموع را آب از کاریز و بیشتر کاریز ها از طرف جنوب به شمال می رود.'
7496 / 6053
کپی شد