حسن رحیم پور ازغدی چهارشنبه شب در نشستی به مناسبت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با موضوع 'سکولاریسم در حوزه و دانشگاه' افزود: امام راحل و شهیدان بهشتی، مفتح، مطهری و سایرین خون دل زیادی خوردند تا این وحدت شکل گرفت.
وی گفت: پیش از انقلاب اسلامی گفتمان حاکم بر دانشگاه ضددینی و فضا نیز بی دینی بود، در حوزه علمیه اما فضا دینی اما اساسا غیراجتماعی بود. دانشگاه سکولار دانشگاهی است که از موضع غیردینی به پیرامون خود بنگرد اما حوزه علمیه سکولار حوزه ای است که از موضع دین به پیرامون خود می نگرد اما نگاهش محدود و در حد احکام و اعتقادات معمولی است. با این حال سکولار در دانشگاه با سکولار در حوزه علمیه متفاوت است و خاستگاه یکسان ندارد اما نتیجه هر دو یکی است.
او افزود: جریان سکولار در دانشگاه معتقد است نباید برای علوم انسانی و علوم اجتماعی مبنا و غایت دینی قائل شد بلکه نگاه به آنها باید از منظر مادیات باشد. جریان سکولار در حوزه علمیه هم دین را محدود کرده و اصل ادعایش این است که دین فقط باید پاسخگوی مسائل فردی، اداری و یک سری مشکلات اخلاقی باشد. این تفکر به تهدیدات علیه توحید به لحاظ عملی و نظری و اخلاق اجتماعی جامعه توجهی ندارد، نگران عدالت و فاصله های طبقانی، به خطر افتادن ارزشهای اخلاقی اسلام در جامعه و خانواده ها نیست اما نگران خودش است.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب فضایی در حوزه علمیه حاکم بود که هنوز آن فضا در حد محدودی در حوزه وجود دارد. به این معنا که جریانهایی در حوزه هستند که افراد مذهبی هستند اما حوزه دین را از تمدنسازی، حاکمیت، سیاست، اقتصاد، اجتماع و رسانه تفکیک کردند. این افراد سواد کافی و قدرت اجتهاد هم ندارند، ضعیف هستند و به جای دفاع از دین هدفشان دفاع از خودشان می شود .
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در سالهای دهه 1360 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دقیقا جواب منطق را با گلوله دادند و از طرف دشمنان امام و انقلاب، خشونت و تروریسم شروع شد. نوعی از این خشونت از محافل روشنفکری دانشگاهی با شعارهای نواندیش مذهبی و یک نوع هم از گروه های متهجر مرکب از روحیه خوارجی، خشونت، تکفیر و اعتقاد به روشنفکری برخاست.
وی افزود: در دانشگاه و حوزه جریانهای سکولار دانشگاهی و جریانهای ضدانقلابی حوزوی مورد خشونت قرار نگرفتند بلکه به سمت روشنفکرترین روحانیون و متدین ترین روشنفکران آمدند و آنها را ترور کردند. اکنون که در پایان دهه 40 انقلاب قرار داریم، می بینیم که برخی از آنچه در دهه 1360 و آغاز انقلاب از طرف نیروهای انقلابی در حوزه و دانشگاه گفته می شد؛ هنوز این سخنان برای جامعه غریب است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: آنان که مثل بهشتی و مفتح در دهه 1360 ترور شدند، از پشت خنجر خوردند و مورد هدف قرار گرفتند، آنان مواجه با یک سری قضاوتهای سطحی، ادبیات خشن و توهین آمیز، تکفیر، رفتارهای غیراخلاقی و غیرمنطقی و درست گوش ندادن و پرخاش کردن شدند و اینجاست که به مظلومیت امام و حوزه و دانشگاه پی می بریم.
وی گفت: اگر کسانی امروز مانند شهید بهشتی دوباره سخنان زمان انقلاب را بر زبان می آوردند ممکن بود دوباره ترور شوند زیرا هنوز سخنان آن بعد از 40 سال از انقلاب غریب است. در آن زمان اتهامات زیادی به کسانی مانند شهید بهشتی و سایر روشنفکرانی که در دهه 60 ترور شدند، وارد شد و هنوز هم در مشهد، قم و برخی شهرهای دیگر جلساتی برگزار می شود که به اسم مذهب شهید مطهری را لعن می کنند زیرا امثال شهید مطهری سخنانی بر زبان آوردند که از دیدگاه آنها انحراف از مذهب تلقی می شود.
او افزود: هنوز هم ماجراهای آن زمان در حال تکرار است و افرادی سوالهایی می پرسند و ادبیاتی به کار می برند که نه اخلاقی، نه علمی و نه منطقی است و نه حریت و آزادگی در آن دیده می شود و نه شرافتمندانه است.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: دهه 1360 موج سنگینی از توفان تعابیر نادرست علیه چهره های شاخص از داخل دانشگاه و حوزه علمیه به راه افتاد و از همه جریانهای مخالف به سوی آنان تیراندازی می شد. 27 آذرماه (سالروز وحدت حوزه و دانشگاه) از آن جهت حائز اهمیت است که افرادی مانند شهید مفتح که یک انسان دانشگاهی حوزوی بود و در محافل دینی و غیردینی با قاطعیت از دین دفاع می کرد و در برابر جریان متهجر از روحیه اجتهاد دینی حرف می زد، زحمات زیادی را برای وحدت حوزه و دانشگاه متحمل شدند.
وی گفت: این افراد همزمان در چهار جبهه می جنگیدند و از دو طرف فحش می شنیدند زیرا به دنبال وحدت حوزه و دانشگاه، کلید زدن تمدن جدید اسلامی و عبور از توطئه های دشمن در حوزه سخت افرازی و نرم افزاری بودند.
او افزود: اساسا اگر انقلابیون و متدین دانشگاه با انقلابیون حوزه علمیه که هر دو این گروهها در حوزه و دانشگاه در اقلیت بودند با هم گره نمی خوردند و جلسات و حلقه های گفت و گو تشکیل نمی دادند امکان نداشت جمهوری اسلامی تاسیس شود. این افراد ادبیات اسلامی را در فضای ضداسلامی غنی سازی کردند و به نسل جوان آموزش دادند که چگونه بیاندیشند و به ابهامات و تهاجمات پاسخ می دهند.
وی ادامه داد: با این حال مبارزان و روشنفکرانی که برای وحدت حوزه و دانشگاه تلاش زیادی کردند از هر دو طرف هم به نام مذهب و هم به نام روشنفکری مورد تهاجم قرار می گرفتند.
رحیم پور ازغدی گفت: از دهه 1370 به بعد جریانهایی در حوزه های علمیه مشهد و قم نفوذ کردند و برخی طلبه ها را کاملا سکولاریزه نمودند لذا اکنون آخوندان معمری پیدا شدند که مقاله می نویسند و حقوق بشر سکولار را به جای حقوق بشر اسلامی قرار می دهد حتی برخی از مقالات این اشخاص، ضددین است و مبانی غرب زده دارد.
وی افزود: برخی جریانات ضددین در داخل حوزه های علمیه علنا تبلیغ می کنند، انجمن حجتیه مدرن در قم و مشهد به شدت فعال است و اعضای آن به صراحت به امام توهین می کنند و در برابر سخنانی که مبنای دفاع از حوزه علمیه و تربیت حوزوی داشته باشد مانند آتشفشانی به خروش می آیند.
او ادامه داد: کل نظام جمهوری اسلامی، حوزه علمیه و دانشگاه هدف نیستند بلکه وسایلی برای رسیدن به هدفند که همانا دفاع از حقیقت و فضیلت، عدالت و شکل گیری تمدن دینی معاصر است. تداوم انقلاب و پیشرفت کشور به وحدت حوزه و دانشگاه وابسته است. اگر به دنبال اصلاحات در جامعه و تمدنسازی اسلامی هستیم این مهم بدون پیوند حوزه و دانشگاه محقق نمی شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطر گفت: بعد از آنکه دانشگاه تهران شکل گرفت، حوزه و دانشگاه هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند، افراد زیادی از جمله شهید طالقانی، مطهری، بهشتی، مفتح، باهنر و غیره زحمات بسیاری متقبل شدند تا کم کم حوزه و دانشگاه پیوند خورد.
رحیم پور ازغدی افزود: تاکنون نیز پیشرفتهای زیادی در مسیر وحدت بین دانشگاه و حوزه بدست آمده اما خطرات همچنان وجود دارد زیرا امام راحل می فرمودند که 'اگر حوزه و دانشگاه اصلاح نشوند و پیوند نخورند، یا منزوی می شوند یا در خدمت دشمن قرار می گیرند' لذا در این صورت کشور به دست عده ای فاسد می افتد.
وی ادامه داد: هر اندیشه ای که در جامعه مطرح می شود، خروجی دانشگاهها و حوزه های علمیه است. حوزه و دانشگاه خراب، حکومت و جامعه را نیز خراب می کند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: وحدت یک مبنای توحیدی و فلسفی دارد. وحدت به معنای عدم کشمش و تخریب همدیگر است. اختلافاتی که بر اساس منافع باشد، باید با عدالت مدیریت شود و اختلافی که براساس عقاید باشد باید با عقلانیت مدیریت شود.
وی افزود: شیعه در اصول دین عقل محور و در فروع دین عدل محور است. اگر توحید مبنای فکری و اخلاقی و اجتماعی ما باشد، وحدت بین حوزه و دانشگاه شکل می گیرد.
7489/1858
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.