آنچه در واقعیت می بینیم و آنچه در صحبت ها و سخنرانی ها می شنویم، همه حکایت از روزهای سختی دارند. روزهایی که با گران شدن اجناس و پایین آمدن قدرت خرید مردم، تنها بخشی از سختی هایش آشکار شده است.
من معتقدم انقلاب و مردم با همه ی سختی، این روزها را هم پشت سر خواهند گذاشت و پوسته ی جدیدی از نظام به همت جوانان این سرزمین طی یکی دو سال آینده دوباره دور و اطراف انقلاب را خواهد گرفت. پوسته ای متفاوت از آنچه امروز هست؛ متفاوت از نظر شکل و متفاوت از نظر محتوا. پوسته ای که در آن رانت خواری، ویژه خواری، تشکیلات هزار فامیل، سوء استفاده، فرصت طلبی، غرور، دروغ، فساد در همه ی ابعادش، ذخیره سازی ارز و طلا از گُرده ی مردم، لابی های پشت صحنه، تهدید و تطمیع، نفاق و هزاررویی و فاصله با مستضعفان نباشد. این پوست اندازی کمی بیش از حد دردناک است، چرا که جدا کردن برخی زالوهای چاق شده از خون مردم و چسبیده به حلقوم بیت المال از رگ و استخوان مردم و نظام، سخت است و دردآور!
نمود آشکارتری از این درد و سختی، تغییرات آنی بازار، گرانی اجناس و تورم چند صد درصدیست که بی خیالی مسئولان، ناتوانی مدیران در کنترل بازار، بی خبری از اتفاقات و رویدادهای زندگی مردم، غفلت و عدم باور مشکلات مردم، بر آن بار، مضاعف شده است.
این روزها در شهر و به ویژه در فضای مجازی، گروه ها و جمع هایی را شاهد هستم که در این جنگ تمام عیار رسانه ای و اقتصادی، به هم کمک می کنند و باری از دوش هم بر می دارند.
دوستانی من را در گروه هایی عضو کرده اند که روش های مقابله با نگرانی و استرس روزانه را آموزش می دهد. دوست دیگری مرا به گروهی دعوت کرده که در آن تجربه ی مردم کشورهایی را که سال های گذشته با چنین مشکلاتی روبرو بوده اند به اشتراک گذاشته شده و راهکارهایشان برجسته تر عنوان شده است. دوستان گرامی دیگری مرا به عضویت گروهی درآورده اند که با چند صد نفر عضو، مغازه ها، فروشگاه ها و صنوفی را در شهر و بازار بیرجند معرفی می کند که نسبت به سایر مناطق ارزان فروش تر و منصف تر و قیمت هایشان با نوسان و تغییر کمتری روبروست.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در شرایطی زندگی می کنیم که شاهد هستید. لذت هایمان از زندگی به دلیل هزاران دغدغه روزانه، تقریباً صفر، تفریحاتمان، حداقل و نگرانی ها و استرس هایمان در اوج است. بعضی از بزرگوارانی که دستی بر دهان بیت المال داشتند در ادامه ی زندگی دست خانواده ها را گرفتند و برای بهره مندی از لذتی که حقشان می دانستند بار سفر به آن سوی مرزها بربستند! چمدان های زیادی هم این طرف مرز بسته شده و مثل همه ی سالهای بعد از انقلاب که کمی شرایط سخت تر می شد، میدان خالی کردن های آقایان گُل می کرد، آماده ی سفر به آنسوی آبهاست! من و شمایی که با همه ی انتقادهایمان، اما هنوز دل در گرو این نظام و انقلاب داریم، مرد و زن همین سرزمین و همین استانیم. نه دستی بر دهان بیت المال داریم، نه چمدانی آماده برای رفتن به ناکجاآبادِ لذت ها. باید تحمل کنیم و سختی ها را به جان بخریم؛ هرچند تکرار سختی ها بیش از اندازه شده و حوصله از سر بسیاری برده است.
از تجربه هایم برای آرامش می گویم نه از توصیه ها و پندها، که نه در مقام آن هستم و نه برای شما حوصله ای برای شنیدن پند و نصیحت ها مانده. خواهش می کنم با پذیرش وضع فعلی، کمی هم به فکر روح و روانتان باشید، عضو صفحه ها و کانال ها و گروه هایی که مدام اخبار نگران کننده و جهت دار و هدف دار از داخل و خارج کشور را بازتاب می کنند نباشید.
روش های اسلامی و دینی (نه غربی و انحرافی) آرامش روح و روان را بیاموزید و هر روز تجربه کنید، روش های اقتصادی زندگی کردن و صرفه جویی های پربازده را به اشتراک بگذارید، مجرای تولید و توزیع و انتشار شایعه ها نباشید، گاهی کمی بی خیال باشید، می دانم بیهوده گوییست اما نگرانی ها و استرس را کمتر به اطرافیانتان منتقل کنید. دست همدیگر را بیش از پیش بگیرید و البته و در کنار همه ی اینها، مطالبه گری منطقی و معقول و صریح و قاطعانه از برخی مسئولان بی تدبیرِ فراموشکارِ غافل ِ دروغگویِ فرصت طلبِ دست برده در جیبِ روح و روان ملت را فراموش نکنید.
7559*3028
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.