پیروز ارجمند، که در دوره مدیریتش قانون اعطای مجوز به تکآهنگ تصویب شد میگوید: «هدف ما این بود که تا حد امکان زمینه انتشار قانونی آثار هنرمندان و تبدیل نشدن آنها به خوانندگان زیرزمینی را فراهم کنیم. به گونهای که نبودِ قانون و آییننامه در دفتر موسیقی منجر به تبدیل شدن هنرمند به خواننده زیرزمینی نشود.»
به گزارش جی پلاس، روز گذشته، شنبه 12 اسفند دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گزارشی از عملکرد خود از سال 94 تا 96 منتشر کرد. گزارشی شامل تعداد تک آهنگها، نماهنگها، آلبومهای موسیقی، آلبومهای تصویری و آمار اجراهای صحنهای از سال 94 تا 96.
این آمار نشان میداد در حوزه آلبوم و تکآهنگ شاهد ثابت ماندن رقم اولی و رشد ناگهانی رقم دومی طی یک سال هستیم به گونهای که در 95، 485 آلبوم و در 96، 495 آلبوم منتشر شده و از آن سو در 95 شاهد انتشار 371 تکآهنگ و در 96 شاهد انتشار 1150 تکآهنگ بودهایم.
پیروز ارجمند، مدیرعامل سابق دفتر موسیقی در مورد این تفاوت فاحش در آمارها به خبرآنلاین گفت: «به طور کلی میتوان گفت نوع عرضه موسیقی، در دنیا در حال تغییر است و از شیوهای که در قالب کاست و بعدتر سیدی و بعد از آن حاملهای صوتی بود گذر کرده و این کاملا طبیعی است.»
او گفت: «ماجرای انتشار تکآهنگ و نماهنگ به زمانی برمیگردد که من مسئولیت مدیرکلی دفتر موسیقی را در اواخر سال 92 پذیرفتم. پیش از آن پژوهشی را در حوزه هنری انجام داده و حدود پنج هزار تکآهنگ بدون مجوز را که در طول یک سال در قالب موسیقی زیرزمینی عرضه شده بود شناسایی کرده بودیم. بعد از بررسی کمی، در طول بررسی کیفی و تحلیل محتوا متوجه شدیم که بسیاری از این آثار از لحاظ کیفی هم قابلقبولاند. بعد از آن دلیل انتشارشان را به صورت زیرزمینی و چرایی مجوز نگرفتنشان را بررسی کردیم و متوجه شدیم عموم کسانی که اثرشان را به این شکل انتشار داده بودند معتقد بودند وقتی دفتر موسیقیِ معاونت هنریِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صرفا آثاری را بررسی میکند و به آنها مجوز میدهد که در قالب آلبوم باشند، آنها برای شنیده شدن تکآهنگشان راهی جز انتشار زیرزمینی ندارند!»
ارجمند در ادامه سخنان خود گفت: «برای حل شدن این موضوع، در سال 93 برای اولین بار پس از انقلاب اعلام کردیم که دفتر موسیقی به تکآهنگ و نماهنگ هم مجوز خواهد داد. هدف ما این بود که تا حد امکان زمینه انتشار قانونی آثار هنرمندان و تبدیل نشدن آنها به خوانندگان زیرزمینی را فراهم کنیم به گونهای که نبود قانون و آییننامه در دفتر موسیقی منجر به تبدیل شدن هنرمند به خواننده زیرزمینی نشود. این اتفاق رخ داد و هر چه قدر از این سو شاهد افزایش تعداد مجوز برای انتشار تک آهنگ بودیم، از آن سو روند رشد موسیقی زیرزمینی کندتر شد.»
ارجمند در مورد حُسن این دیگر این اتفاق هم گفت: «به این ترتیب آثار شماره ثبت پیدا کردند و به عنوان مثال آهنگساز، تنظیمکننده، ترانهسرا و دیگر عوامل تولیدکننده یک تکآهنگ میتوانستند در صورت بروز مشکلاتی همچون عدم رعایت کپی رایت، پیگیر حقوق مادی و معنویشان باشند.»
او در جواب سوال آخر در مورد تحلیلش نسبت به تکآهنگهایی که در دو، سه سال اخیر گروهها و خوانندگان موسیقی پاپ را یک شبه به شهرت رسانده اما با همان سرعت نیز محو شدهاند هم گفت: «ماندگاری یک گروه یا یک خواننده، سختتر از معروف شدن آنهاست و محبوب شدن هم بدون شک سختتر از مشهور شدن است. در هر سال چیزی نزدیک به سه هزار خواننده جدید در کل ایران یا آلبوم و تکآهنگ منتشر میکنند یا کنسرت میگذارند ولی از این سه هزار نفر، چیزی مابین 15 تا 20 نفر ماندگار میشوند. مردم حق انتخاب دارند و انتخاب خواهند کرد. اگر کسی یک تکآهنگ منتشر کرده و آن تکآهنگ بسیار شنیده شده، در صورتی که بتواند ادامه دهد میتواند ماندگاری خود را تضمین کند و در غیر این صورت، نه. این مسئله عجیبی در صنعت موسیقی نیست و در همه جای دنیا همینطور است. مثلا جیمز بلانت، آهنگساز و ترانهسرای معروف انگلیسی در دورهای در آمریکا بسیار معروف بود اما بعد از مدتی محو شد و مثالهایی شبیه او بسیار است. این یکی از خصلتهای این صنعت است و اگر خوانندهای توانست از فرصتی که بسیار شنیدهشدن تکآهنگش در اختیار او گذاشته به درستی و برای ادامه دادن مسیر استفاده کند که موفق خواهد شد و در غیر این صورت بازنده اصلی اوست و نه مردم. چون مردم به سراغ محصول شخص دیگری میروند.»