با حضور در تحریریه جی پلاس؛
تندگویان: مهمترین مسئله امروز جوانان ایران "بحران هویت" است/ حزب و ایثارگری نباید خرج مدیر فاسد شود/ مگر شهیدتندگویان 29ساله، برای وزارت چند سال سابقه داشت؟/ کشور به انقلاب دوم جوانان نیاز دارد
معاون ساماندهی امور جوانان مهمترین مسئله جوان ایرانی را "بحران هویت" دانست و گفت: افرادی که امروز در راس مدیریت کشور هستند سوابقشان را از کجا آورده اند؟ روزی که انقلاب شد همین جوانان در راس انقلاب نبودند؟! در آن زمان مگر قانون سنوات وجود داشت؟! مگر شهید تندگویان که در 29 سالگی وزیر شد چند سال سابقه کار داشت؟! باید بدانیم که در آن سال ها اعتماد کردیم و امروز هم نیاز به اعتماد مجدد به جوانان داریم وگرنه شکست خواهیم خورد.
محمد حمیدی - محمد مهدی تندگویان در دولت دوم حسن روحانی به معاونت ساماندهی امور جوانان منصوب شد؛ معاونتی که بعد از ادغام سازمان تربیت و بدنی و سازمان ملی جوانان شکل گرفت. حالا حدود 100 روز است سکان مدیریت حوزه جوانان ایران را برعهده گرفته و با مشکلاتی که آنها در بخش های مختلف دارند، دست به گریبان هست.
او می گوید تمام تلاش خود را برای توانمندسازی تشکل های مردم نهاد در حوزه جوانان، خواهد کرد و سعی می کند برنامه ای بلندمدت تدوین کند تا چراغ راهی باشد برای مدیران بعد از خودش.
محمدمهدی تندگویان با حضور در جماران، ضمن دیدار از تحریریه جماران و جی پلاس و اطلاع از عملکرد و برنامه های جی پلاس در زمینه تولید محتوا برای جوانان، گفت و گویی تفصیلی با جی پلاس انجام داد. او که روزانه زمانی را به شنیدن دغدغه ها و مسائل جوانان به طور مستقیم، می گذارد، مهمترین مشکل جوانان ایران را "مسئله هویت" می داند!
** پس از تسلیم لایحه بودجه پیشنهادی دولت به مجلس، بحث های مختلفی مطرح شد و شما هم گلایه هایی درباره میزان بودجه جوانان در سال 97 داشتید. چرا این بودجه کافی نیست؟
خوشبختانه معاونت جوانان نسبت به سال گذشته افزایش بودجه داشته اما این بودجه جوابگوی نیاز حوزه جوانان در کل کشور نیست. ما به سمت افزایش تشکل ها و بهره برداری از خانه های جوان می رویم و نیازمند اعتبار مضاعف هستیم. شاید در حوزه جوانان در دولت اعتبارات زیادی داشته باشیم ولی این پول در سرفصل های سایر وزارتخانه ها قرار می گیرد و چیزی به معاونت ساماندهی امور جوانان نمی رسد. متاسفانه معاونت ساماندهی نمی تواند به نحوه هزینه این پول ها نظارت داشته باشد!
** سهم استان ها از این بودجه چقدر است؟
متاسفانه بودجه امسال با حساب حقوق کارکنان این معاونت در نظر گرفته شده است. امسال چیزی حدود 18 تا 19 میلیارد تومان از بودجه صرف حقوق کارکنان معاونت خواهد شد. اگر طرح های ملی و ستادی را هم از این بودجه کم کنیم در مجموع سهم هر استان چیزی حدود 500 تا 700 میلیون تومان می شود. با این اعداد مطرح شده باید بگویم تنها می توانیم در هر استان یک یا 2 پروژه را به بهره برداری برسانیم. با توجه به اینکه تشکل های جوانان رو به افزایش است برای حمایت از این تشکل ها بودجه کافی در اختیار نداریم.
** طبق قانون درصدی از درآمد حاصل از مالیات بر ارزش افزوده به حوزه جوانان تعلق می گیرد؛ این پول نمی تواند در زمینه پیشبرد اهداف معاونت کمک کند؟
بحث مالیات بر ارزش افزوده و درآمد حاصل از فروش دخانیات رقم قابل توجهی است و اگر بتوانیم تمام این بودجه را محقق کنیم رقمی بالغ بر 400 میلیارد تومان خواهد شد. این پول در اختیار معاونت جوانان وزارت ورزش قرار نمی گیرد و بانک های عامل این مبلغ را به عنوان وام ازدواج و یا وام اشتغال در اختیار جوانان قرار می دهند.
** معاونت جوانان چطور می تواند بر فرآیند تخصیص و خرج این بودجه نظارت داشته باشد؟
یا باید اعتبارات حوزه جوانان در وزارتخانه افزایش پیدا کند و یا اجازه ورود و نظارت بر سایر وزارتخانه ها و نهادهایی که در حوزه جوانان از دولت بودجه دریافت می کنند نیز داده شود. به هر حال یکی از این دو اتفاق باید رخ دهد و راهی جز این نداریم. اگر وزارتخانه های دیگر با سرفصل جوانان اعتباراتی را از دولت دریافت می کنند باید به معاونت ساماندهی امور جوانان پاسخگو باشند. در اصل باید جایگاه واقعی معاونت ساماندهی جوانان مشخص باشد. امروز نه نظارتی بر دیگر نهادها داریم و نه دخل و تصرفی در سرفصل های بودجه جوانان در دیگر نهادها و وزارتخانه ها داریم. اگر وزارتخانه ای در حوزه جوانان عملکرد مناسبی هم نداشته باشد، متاسفانه ما نمی توانیم ورود پیدا کنیم! معتقدم حوزه جوانان امروز نیازمند سیاستگذاری های کلان است.
** با بودجه فعلی، امکان توسعه و تجهیز خانه های جوان در استان های مختلف، وجود دارد؟
فعلا این خانه ها را به صورت استیجاری در اختیار گرفته ایم و هر استان حداقل یک یا 2 خانه جوان را راه اندازی کرده است. پیش بینی ما این است که تا پایان سال 97 در کل کشور 100 خانه جوان راه اندازی کنیم. امیدوارم بتوانیم این خانه ها را از حالت استیجاری خارج کنیم و به سمت تملک آنها برویم. دستور این موضوع هم داده شده و استانداری ها موظف شده اند که زمین را در اختیار معاونت قرار دهند. طرح سازه ها هم تصویب شده و به استان ها ابلاغ شده است. بودجه عمرانی این خانه ها هم به استان ها فرستاده شده است.
** سازمان ملی جوانان ساختمان های متعددی در کشور در اختیار داشت که بعد از ادغام با سازمان تربیت بدنی و تبدیل شدن به وزارتخانه این ساختمان ها را از دست داد. فکر نمی کنید اگر املاک سازمان ملی جوانان را دوباره پس بگیرید دیگر احتیاجی به اجاره کردن یا ساخت و ساز برای ایجاد این خانه ها نداشته باشید؟!
متاسفانه بعد از انحلال سازمان ملی جوانان و تشکیل معاونت جوانان در وزارتخانه، این اموال و دارایی ها در اختیار معاونت جوانان قرار نگرفت. مکاتباتی با استانداری ها انجام داده ایم. متاسفانه بخشی از این املاک در اختیار نهادهایی قرار گرفته است که شاید قابل بازگشت نباشد.
** کدام نهادها؟!
بخشی از املاک سازمان جوانان در اختیار شهرداری ها قرار گرفته، برخی دیگر در اختیار نهادهای نظامی، بخشی به امامان جمعه شهرهای مختلف واگذار شده و بخشی هم در اختیار استانداری ها است! برای بازپس گیری این املاک مکاتبه انجام داده ایم و جناب وزیر هم نامه ای به آقای رحمانی فضلی (وزیر کشور) زده اند که استانداری ها تکلیف املاک مربوط به سازمان ملی جوانان را روشن کنند. اگر همان املاک به معاونت بازگردد بخش بزرگی از مشکلات ما حل می شود و نیازمند اعتبارات مضاعف برای احداث خانه های جوان نیستیم اما استیجاری بودن خانه های جوان نه وجهه خوبی برای دولت دارد و نه برای جوانان استانی که از این خانه ها استفاده می کنند.
** لایحه تفکیک حوزه جوانان از ورزش بالاخره چه سرانجامی در مجلس شورای اسلامی پیدا کرد؟ پیش از این قرار بود تا اوایل آذر برای رای گیری به صحن بیاید اما نشد!
تفکیک حوزه جوانان از ورزش در یک لایحه کلی از سوی دولت قرار دارد و نمایندگان در کمیسیون های مربوطه از جزئیاتش اطلاع دارند. خوشبختانه اکثر نمایندگان با این جداسازی موافق هستند. شاید با لایحه دولت مشکل داشته باشند، اما در حوزه جوانان همه موافق تفکیک هستند. اگر این اتفاق رخ دهد مقداری در نظارت قوی تر می شویم و در بودجه جوانان هم دست بازتری پیدا می کنیم. تا وقتی این اتفاق رخ ندهد و زیرمجموعه یک وزارتخانه باشیم، نه در بحث بودجه می توانیم اعمال نظر کنیم و نه نهادهای دیگر به ما پاسخگو هستند. بیشترین کاری که می توانیم انجام دهیم، پایش کردن گزارش عملکرد دستگاه های مختلف در حوزه جوانان و ارسال برای نهاد ریاست جمهوری است.
** یعنی بحث تفکیک جوانان از وزارت ورزش لایحه مجزایی ندارد و در دل یک لایحه بزرگتر گنجانده شده است؟!
بله.
** پیش بینی می کنید چه زمانی به صحن بیاید؟
چون این یک لایحه خیلی بزرگ است، فکر می کنم بعد از تعیین تکلیف بودجه، در اولویت کاری مجلس قرار بگیرد. ما دو بحث را در مجلس پیگیری می کنیم؛ یکی ساختار خود وزارت ورزش وجوانان است که هنوز مصوب نشده و بحث دوم هم بحث تفکیک است. هر دو موضوع، بعد از بوجه در اولویت کاری مجلس هستند و فکر می کنم که تا پایان سال این دو لایحه باید تعیین تکلیف شوند.
** مگر ساختار وزارتخانه هنوز در مجلس به تصویب نرسیده است؟!
از زمانی که سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان به صورت وزارتخانه درآمدند این وزارتخانه هنوز ساختار مصوب ندارد! وزارتخانه تشکیل شده ولی ساختار مصوب قانونی آن به تصویب مجلس نرسیده و این موضوع باید به صورت قانون ابلاغ شود.
** جوانان بخش مهمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در این بین شاید جوانانی که در حوزه های مختلف فعالیت می کنند در طی این سال ها نادیده گرفته شده اند. به عنوان مسئولی که البته حدود 100 روز است کارش را در معاونت جوانان شروع کرده، برنامه خاصی برای این قشر دارید؟
بعد از حضور من در معاونت ساماندهی موضوعی را مطرح کردیم به عنوان نخبگان اجتماعی؛ متاسفانه مدرک گرایی در کشور، هدف برخی از جوانان برای رفتن به دانشگاه شد و امروز هم با یک جامعه بیکار مواجهه هستیم که اکثر آنها مدارج علمی بالایی دارند. این موضوع یکی از معضلات است چرا که کشور به این همه مدرک احتیاج نداشت. یکی از اهداف ما این است که نخبگان حاضر در کشور - که توانسته اند در زمینه های مختلف کارآفرینی کنند - که خیلی از آنها ممکن است مدارج بالای دانشگاهی هم نداشته باشند- را به عنوان نخبگان اجتماعی مورد تجلیل قرار دهیم.
این افراد می توانند تغییر فرهنگ در کشور را رقم بزنند. ما در روستاها نیاز به تشکل های هدفمند داریم که بتوانند آن جوامع را با دستاوردهای روستایی توانمند کنند. جوانان ایران امروز این اتفاق را رقم زده اند. این جوانان در کنار کشاورزان قرار گرفته اند و تلاش کردند تا محصولات روستای خودشان را به کشورهای دیگر صادر کنند. جوانان امروز با تجارت بین الملل و تجارت الکترونیک کاملا آشنا هستند. بازار سنتی کشاورزی ما نمی توانست از پس معادلات امروز تجارت جهانی برآید اما جوانان ما امروز این کار را انجام داده اند. این افراد از نظر ما نخبگان اجتماعی هستند و باید بتوانیم از تلاش های آنها به بهترین نحو استفاده کنیم. تنها خواسته این تشکل ها این است که راه کار کردن برای آنها را تسهیل کنیم. آنها به دنبال حمایت مالی نیستند و بیشتر تلاش دارند تا حمایت معنوی ما را به دست بیاورند.
** چقدر توانسته اید این فضا را برای آنها فراهم کنید؟ معاونت ساماندهی جوانان برای سهولت کار این جمع از جوانان و تشکل های مردم نهاد آنها به ویژه در ارتباط با دستگاه های دیگر، تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟
متاسفانه در گذشته روابط سازمانی ما ضعیف بوده است. در این 100 روز تلاش کردیم این ضعف را پوشش دهیم. تفاهم نامه هایی بین وزیر ورزش و جوانان و دیگر وزرا تنظیم کردیم که می تواند مشکل را حل کند. این تفاهم نامه ها به کارمندان وزارتخانه ها ابلاغ می شود و تشکل های جوان ما می توانند فعالیت خود را با دغدغه کمتری انجام دهند.
** این تفاهم نامه چقدر ضمانت اجرایی دارند؟
تمام این تفاهم نامه ها اجرایی بوده و پی گیری حسن اجرای آنها بر عهده معاونت ساماندهی جوانان است. در هر استان جلسات ستاد ساماندهی جوانان تشکیل می شود و درخواست کردیم شخص استاندار هم در این جلسات شرکت کند. استان ها می گویند اگر تفاهم نامه ها شکل بگیرد و ابلاغ شود، راحت تر می توانند در این زمینه فعالیت کنند. رسالت ما این است که موضوعات را پی گیری کنیم و من قول می دهم با تمام توان از حق جوانان در استان های دیگر حفاظت کنم. اگر تفاهم نامه ای در یکی از استان ها اجرا نشود حتما با آن عاملین برخورد خواهیم کرد. اگر بتوانم در بخش بودجه ای وزارتخانه ها دخالت کنیم هم می توانیم در آینده وزارتخانه ها را مجبور به اجرا مصوبات مختص حوزه جوانان کنیم.
** دکتر روحانی به عنوان رئیس شورای عالی جوانان، چرا در جلسات این شورا، حضور پیدا نمی کنند؟! و البته جلسات با حضور معاون اول رئیس جمهور هم به صورت نامنظم برگزار می شود!
اول باید بدانیم چه انتظاری از این شورا داریم؟ تشکیل شورا خیلی کار پیچیده ای نیست و من همین امروز می توانم در نامه ای خواستار تشکیل شورا با حضور رئیس جمهور شوم اما دغدغه من در اجرای مصوبات است. در خیلی از حوزه ها دیگر نیازی به مصوبه نداریم و فقط برخی اتفاقات خاص است که شاید نیاز باشد در شورای عالی مطرح شوند. اگر بتوانیم با یک پرونده اجرایی خوب جلسه بعدی شورا را تشکیل دهیم موفق بوده ایم.
یکی از تلاش های ما در معاونت جوانان این است که مصوبات قبلی را پی گیری کنیم و از اجرای آنها مطمئن شویم. متاسفانه امروز سیاست گذاری مشخصی برای حوزه جوانان در کشور وجود ندارد و هیچ مصوبه ای به نهادهای مختلف ابلاغ نشده است! امروز در سایت های بین المللی مختص جوانان که وارد شوید در مورد استراتژی ایران در خصوص جوانان متوجه می شوید که هیچ استراتژای برای جوانان نداریم. ما در حال تدوین یک برنامه بلندمدت در معاونت سامندهی جوانان هستیم که هر کسی به این حوزه ورود پیدا می کند، برنامه بلندمدتی را پیش رو داشته باشد.
** تدوین این برنامه چه مقدار زمان خواهد برد؟
حداقل یک سال زمان می برد تا بتوانیم یک برنامه بلند مدت 5 ساله و یا 10 ساله تدوین کنیم. بعد از این است که تکلیف شورای عالی جوانان هم مشخص می شود.
** برنامه معاونت ساماندهی برای تسهیل زمینه وام ازدواج جوانان چیست؟
خوشبختانه دو اتفاق خوب در بحث وام ازدواج رخ داد. یکی افزایش مبلغ وام و دیگری هم طرح ضربتی پرداخت وام ازدواج که بانک مرکزی اجرا کرد. با کاری که بانک مرکزی انجام داد وام ازدواج در کشور به روز می شود و هیچ کسی در نوبت وام ازدواج نیست.
** صحبت هایی مبنی بر افزایش رقم وام ازدواج در دوره مسئولیت رستمی (معاون ساماندهی جوانان پیشین) مطرح شد. آن طرح به کجا رسید؟
رقم فعلی برای زوجین 20 میلیون تومان است که رقم قابل قبولی است. به نظر من باید این رقم را در کل کشور مورد بازبینی قرار داد. قبول دارم که در تهران نمی شود با 20 میلیون تومان زندگی را آغاز کرد اما در شهرستان ها این کار شدنی است. افزایش وام ازدواج بستگی به وضعیت اقتصادی کشور دارد. به شخصه دوست دارم میزان وام ازدواج چند برابر رقم امروز باشد. اما با وضعیت اقتصادی کشور تقریبا امکان این افزایش وجود ندارد.
** قبول دارید که این مبلغ کفاف آغاز زندگی نه فقط تهران بلکه در خیلی از شهرهای بزرگ را نمی دهد؟ با این حساب برنامه ای برای جوانان ساکن در این شهرها از جمله تهران، دارید؟
اگر موضوع اشتغال و مسکن حل شود، وام ازدواج دیگر در اولویت قرار نمی گیرد. در برنامه ششم توسعه ابلاغ شده که اگر بنگاه های اقتصادی از جوانان استفاده کنند با بخشودگی مالیاتی مواجه می شوند. در بحث مسکن هم ابلاغیه هایی از این دست داریم. به هر حال وزارت کار و وزارت مسکن باید اقداماتی در این زمینه انجام دهند.
** به موضوع اشتغال جوانان اشاره کردید. چندی پیش ربیعی (وزیر کار و رفاه اجتماعی) طرح کاروزی را رونمایی کرد که اجرا هم شد اما بخشی از جوانان به این موضوع ایراد گرفته و مطالباتی. برنامه ای برای پی گیری این مطالبات داشته اید؟
ما در حوزه اشتغال جوانان نمی توانیم کاری انجام دهیم. مصوبات مرتبط با بخش جوانان را به وزارت کار ابلاغ کرده ایم و باید امیدوار باشیم آنها هم در این زمینه تجدید نظر کنند!
** با این تفاسیر ظاهرا معاونت جوانان برای اجرای مصوبات راه دیگری، صرفا فقط می تواند امیدوار باشد!
با این حرف موافق نیستم. من در حوزه تشکل های مردم نهاد بسیار امیدوار هستم. در این حوزه قول می دهم آنها را توانمند کنم و تلاش می کنم که ارتباط خوبی با سازمان های دیگر برقرار کنند تا بتوانند تسهیلات مناسبی از این سازمان ها بگیرند. در حوزه سربازی جوانان، با ستاد کل نیروهای مصلح به نتیجه مشخصی رسیده ایم و می خواهیم برای جوانانی که در تشکل های مربوط به ما فعالیت می کنند معافیت سربازی و یا کسر خدمت و امریه بگیریم و تقریبا این موضوع نهایی شده است. این گونه کارها از دست ما بر می آید و به نتیجه هم رسیده ایم.
** سال گذشته نشستی با حضور جوانان و برخی از وزرای دولت یازدهم با موضوع "هم اندیشی جوانان و مسئولین" برگزار شد و در آن مطالباتی در زمینه اجرای دقیق قانون بازنشستگی، داشتند. چه برنامه ای در این زمینه دارید؟
انتظار داریم دولت در سال آینده اعلام کند که چه تعداد از نیروهای بازنشسته را از بدنه اجرایی خارج کرده است و چه تعداد جوان استخدام کرده است. ما هم پی گیر اجرای قانون بازنشستگی هستیم و معتقدیم صرف استخدام کردن تعدادی از جوانان کفایت نمی کند. بدنه مدیریت اجرایی کشور باید جوان شود.
** برخی از انتصاب ها در کشور هم به نوعی نمایشی شده و دستگاه های اجرای با انتصاب یک مشاور جوان سعی می کنند که در ظاهر، دِین خود را در بحث دخالت دادن جوان ها، ادا کرده باشند!
به نظر من استفاده از مشاور جوان یک موضوع غلط است. اتفاقا افراد بازنشسته باید در بحث مشاوره شرکت کنند ولی در بحث اجرا باید جای خودشان را به جوانان بدهند. البته مشکلاتی هم در این زمینه وجود دارد. من در معاونت ساماندهی جوانان جوان ترین مدیر اجرایی در دولت دوازدهم را منصوب کرده ام. متاسفانه در انتصابات به این موضوع خرده می گیرند و می گویند جوان دارای سنوات و تجارب مرتبط نیست اما این موضوعات واقعا باید حل شود. اگر هر جوانی را بخواهیم به عنوان مدیر وارد چرخه مدیریت کشور کنیم، ببینیم نمی توانیم آن را احراز صلاحیت کنیم چون سابقه کاری نداشته، راه به جایی نمی بریم. سوالی که مطرح می شود این است که خود افرادی که امروز در راس مدیریت کشور هستند سوابقشان را از کجا آورده اند؟ روزی که انقلاب شد همین جوانان در راس انقلاب نبودند؟! در آن زمان مگر قانون سنوات وجود داشت؟! مگر شهید تندگویان که در 29 سالگی وزیر شد چند سال سابقه کار داشت؟! باید بدانیم که در آن سال ها اعتماد کردیم و امروز هم نیاز به اعتماد مجدد به جوانان داریم وگرنه شکست خواهیم خورد. جوانان کار خودشان را انجام می دهند. در حوزه استارت آپ ها و تجارت الکترونیک موفق هستند؛ دولت باید در پیش این جوانان زانو بزند. اگر دولت این جوانان را جدی نگیرد اقتصاد را از دست خواهد داد.
** موضع برخی این است که جوانان تجربه کافی در امر اجرایی ندارند.
جوان باید آزمون و خطا کند و این موضوع هیچ ایرادی ندارد. به هر حال از جایی باید شروع کرد. همه مدیران امروز کشور بعد از انقلاب آزمون و خطا کردند. جوانان امروز خیلی پخته تر از گذشته هستند و مطمئن باشید که خیلی زود فرا خواهند گرفت. امروز دسترسی به اطلاعات بیشتر از گذشته است و این موضوع مهمی است. مدیری که امروز حتی ایمیل ندارد به درد مدیریت اجرایی در کشور نمی خورد و باید جای خودش را به مدیر جدید بدهد.
** دختران ایران نیمی از جمعیت جوان ما را تشکیل می دهند اما متاسفانه با محدودیت های فراوانی رو به رو هستند. برنامه شما در این حوزه چیست؟
معاونت ساماندهی همه جوانان را به یک چشم نگاه می کند.
** اما چیزی که در جامعه رخ می دهد به گونه ای دیگر است!
من ضامن فرهنگ نیستم. از یکی از بانوان فعال در حوزه اقتصادی که در شهرستان کار می کند خواستم میزان فعالیتش را گسترش دهد. جوابی که به من داد این بود: «پدرم اجازه این کار را به من نمی دهد». این یک مشکل فرهنگی است. کشور نیازمند تغییر فرهنگ است و این هم نیازمند بسترسازی و امنیت است. تا وقتی که امنیتی در اجتماع وجود نداشته باشد خانواده ها نمی توانند با این تغییر رو به رو شوند. باید بپذیریم که تعرض در کشور وجود دارد. برخوردهای نامناسب با بانوان در شهرهای ما وجود دارد. نگاه های جنسیتی و تفکیک های جنسیتی در کشور وجود دارد. این موضوعات نیازمند یک تغییر و تحول فرهنگی است و اختیار این موضوع هم از حوزه وظایف ما خارج است. اگر به این تغییر فرهنگ برسیم آن وقت است که من به عنوان متولی امور جوانان در کشور، باید تلاش کنم تا شرایط را برای برابری جایگاه بانوان در کشور فراهم کنم.
** شبکه های اجتماعی بخش مهمی از دنیای امروز را در بر گرفته و شیوه ارتباط افراد را تغییر داده است. به عنوان مدیر جوان جامعه ایران چقدر از این ابزار برای ارتباط با جوانان بهره برده اید.
به صورت میانگین روزی 2 ساعت از وقتم را به حضور در شبکه های اجتماعی اختصاص می دهم و سعی می کنم به همه پیام ها جواب بدهم. تلاش دارم تا رابطه مستقیمی با جوانان داشته باشم چون این ارتباط نزدیک می تواند در حوزه سیاست گذاری به ما کمک می کند. این ارتباط کمک کرده است که با مشکلات جوانان از نزدیک آشنا شوم و به مدیران هم ابلاغ کنم.
** مشکلات جوانان کشور از چه جنسی است؟
جنس مشکلات جوانان ایران عمدتا هویتی است. جوانان ما دچار بحران های مشخص هویتی هستند و خودشان را گم کرده اند. کافی است کمی به آنها بها داده شود تا از این شکل خارج شوند. خیلی از این جوانان طرح های فوق العاده ای دارند ولی متاسفانه جایگاهی برای مراجعه نداشته اند. اگر این اتفاق قبلا افتاده بود این مشکلات حل می شد. جوانان ما نیاز به توجه دارند.
** بحث مهاجرت و کوچ نخبگان جوان کشور در چه وضعی قرار دارد؟
خوشبختانه گزارش هایی که از طرف معاونت علمی رئیس جمهور به دست ما رسیده، نشان می دهد که به طور متوسط روزانه 3 بازگشت نخبه به کشور را شاهد هستیم. این یک آمار فوق العاده است. باید بگویم آماری که از فرار مغزها در کشور منتشر می کنند، کاملا دروغ است. آمارهای جهانی را باید از نهادهای بین المللی بگیرید. وقتی انقلاب رخ داد آمار دانشجویان ایرانی در خارج از کشور 100 هزار نفر بوده و 470 هزار دانشجو هم در داخل کشور مشغول فعالیت بودند. امروز چیزی حدود 6 میلیون دانشجو در کشور داریم. تعداد دانشجویانی که در خارج از کشور مشغول تحصیل هستند هم چیزی حدود 57 هزار نفر است. این آمار واقعی از سازمان ها و نهادهای بین المللی گرفته شده است. عده ای در کشور سعی دارند فضای یأس آور را غالب کنند. با اطمینان می گویم آمار تاسف باری در این زمینه ارائه شده و مهاجرت بسیار را حکایت می کند، کاملا دروغ است. امروز ما شاهد بازگشت این جوانان به کشور هستیم. جوانانی که دیجی کالا، اسنپ و دیگر کسب و کارهای نوین را در کشور راه اندازی کرده اند همان جوانانی هستند که دوباره به کشور برگشته اند. بعضا وقتی با برخی از جوانانی که خارج از کشور حضور دارند صحبت می کنیم، عمدتا دارای مشکلات متعددی از قبیل شرایط سخت، رفتارهای نژادپرستانه و... هستند.
** رسانه ها چگونه می توانند در این زمینه موثر باشند؟
رسانه ها به عنوان پل ارتباطی بین دولت و مردم باید سعی کند تا فضای مناسبی را در جامعه به وجود بیاورد. رسانه ها باید امیدبخشی کنند. امروز جوانان باید دیده شوند و هیچ کسی نمی تواند جلوی این ماجرا را بگیرد.
** شما و تعدادی دیگر از فرزندان شهدا در سال 92 تشکلی را ایجاد کردید و سعی در ورود به عرصه سیاست داشتید. امروز برخی اعتقاد دارند که راه برون رفت کشور از مشکلات، بازگشت به ارزش های انقلاب است. چه نظری در این باره دارید؟
در سال 92 جمعی از فرزندان شهید تشکلی را راه اندازی کردند که سلایق مختلف سیاسی را در بر می گرفت و امروز هم در کنار هم به خوبی فعالیت می کنند. دغدغه مندی این تشکل هم اصل نظام است. اعتقاد همه بچه ها این است که ارزش ما به عنوان برند ایثارگری بالاتر از مسائل جناحی و شخصی است و تلاش می کنیم هیچ وقت تحت نفوذ هیچ جناحی قرار نگیریم. من را به عنوان یک اصلاح طلب می شناسند اما من عضو هیچ یک از احزاب اصلاح طلب نیستم. همیشه هم گفته ام که ارزش برند من بالاتر از نام احزاب است. افتخار ما فرزند شهید بودن است و مقام معظم رهبری هم در جلسات خصوصی این موضوع را به ما گوشزد کرده اند. در این جمع هر کسی می تواند که سلیقه ای داشته باشد و کما اینکه چنین هم هست.
** موضع اصلی این تشکل چیست؟
حرف اصلی این تشکل اخلاق سیاسی است. گمشده امروز کشور ما اخلاق سیاسی است و من اعتقاد دارم که اخلاق سیاسی در کشور مرده است. اصلاح طلبی و اصولگرایی برای شکل گیری جامعه مدنی با اخلاق تشکیل شدند. اگر قرار باشد در مناظرات مدام بی اخلاقی کنیم و یکدیگر را به دروغگویی محکوم کنیم درست نیست و نشان از مرگ اخلاق دارد. حرف اصلی انقلاب 57 اخلاق بود. مگر در دوران دفاع مقدس مثلا به شهید همت گفتند شما اصولگرا هستید و در جبهه جنوب بجنگید و یا دیگر شهید چون اصلاح طلب است جبهه غرب را به او دادند؟ خیر! همه افراد با هر گرایشی که داشتند وارد میدان شدند و برای دفاع از کشور تلاش کردند. در زمان انقلاب هم از هر تفکری در میدان حضور داشتند. وقتی شهید تندگویان در زندان بود از مارکسیست و ملی مذهبی با ایشان در زندان بودند.
** امروز شما با این افراد در ارتباط هستید؟
بله تعدادی از این دوستان در کشور حضور دارند. هرچند که نسبت به گذشته کمتر در صحنه هستند و گرایش های سیاسی خود را بروز نمی دهند. ولی باید بدانیم این انقلاب یک هدف واحد داشت. ما در سال 92 تلاش کردیم اخلاق را دوباره در جامعه جاری کنیم. در لیستی که ارائه دادیم از چپ ترین افراد در آن حضور داشتند تا دوستانی که تفکر راست داشتند. وجه مشترک ما فرزند شهید بودن بود و خواستیم این موضوع را در کل کشور بسط بدهیم. تلاش کردیم فرزندان شهید را در جنبه های سیاسی وارد کار کنیم. امروز در شورای شهرهای مختلف نزدیک به 400 تا 500 فرزند شهید حضور دارند. در مجلس شورای اسلامی فراکسیون فرزندان شهید داریم. در شورای شهر قبلی تهران، تنها من فرزند شهید بودم که در شورای پنجم به دو فرزند شهید افزایش یافت. سعی داشتیم با هدف خدمت به مردم وارد سیاست شویم. متاسفانه در سال های اخیر تعدادی از افراد بی هویت وارد احزاب شدند، احزاب را زیرسوال بردند و اخلاق سیاسی را هم نابود کردند.
** چه کسانی؟!
یکی از مشکلات ما در کشور داریم این است که احزاب قربانی اشخاص می شوند. این یک رویه غلط است. اگر من به عنوان یکی از افراد حزب خطایی انجام دادم، حزب نباید از من حمایت کند و اتفاقا باید من را حذف کند. این اتفاق باعث می شود حزب سالم بماند. در کشور ما این موضوع برعکس شده است؛ افراد مفسد مشخصی داریم که حزب از آنها حمایت کرده و باعث بقای سیاسی این افراد شده است. در حوزه ایثارگران هم همین موضوع قابل بحث است. اگر شخص ایثارگری هست که مفسده های اقتصادی، اخلاقی و غیره دارد نباید مورد حمایت قرار بگیرد. مدیری که مفاسدش معلوم است مصاحبه ای می کند و از کلمه ایثارگری سوء استفاده می کند، باید از این افراد پرسید که امروز چه چیزی از آن ایثارگری را حفظ کرده است؟ باید با این افراد برخورد شود و مقوله ایثارگری را نباید خرج چنین افرادی کرد. اتفاقا او خائن به ایثارگری است. ما در تشکل خودمان این ادعا را کردیم که می توانیم اخلاق را به جامعه سیاسی کشور باز گردانیم اما متاسفانه اجازه نمی دهند که موفق باشیم.
** چه کسانی اجازه نمی دهند؟!
به هر حال در هر شبکه ای رانت هایی وجود دارد و با تهدید آن منافع، این شبکه ها دست به کار می شوند و مقابل اصلاح می ایستند. امروز کشور نیازمند انقلاب دوم جوانان است. موضوعی که در حوزه جوانان مورد پیگیری ما هم هست. تلاش داریم ثابت کنیم که تشکل های جوان ما صرفا اهداف سیاسی ندارند و سعی در خدمت دارند. جوانی که اختراعات جوانان کشور را جمع آوری کرده و با اسپانسرهای شخصی توانسته این اختراعات را به تولید انبوه برساند، کاری سیاسی انجام نداده؛ این کار به معنی واقعی خدمت به کشور است. امروز این جوانان اقتصاد کشور را به حرکت در آورده اند. این جوانان با قوت بخشیدن به تشکل های بومی و محلی در حال شکل دادن به مهاجرت معکوس هستند. این یک انقلاب است؛ این انقلاب به معنی تغییر حکومت نیست بلکه انقلاب در تغییر نگرش در صنعت و تجارت است. در فرهنگ، اخلاق و مذهب است. این جوانان تلاش می کنند درد خودشان را خودشان دوا کنند. ما در تشکل فرزندان شاهد هم همین موضوع را مد نظر قرار داده ایم.
** اعتماد به جوانان به نوعی در تمام جهان هم رخ داده است. در فرانسه یک جوان رئیس جمهور می شود و در کانادا و دیگر کشورها هم همین اتفاق رخ داد. پیش بینی می کنید در ایران این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟
در ایران هم این اتفاق در حال افتادن است. ما هم پیشنهادهایی در این خصوص به دولت داده ایم. یکی از طرح ها این بود که در جشنواره شهید رجایی، به وزارتخانه های فعال در زمینه استفاده از مدیران جوان، جوایزی اعطا شود. ما باید عملیات جوانگرایی را به صورت واقعی اجرا کنیم و به وزارتخانه های فعال در این زمینه امتیاز خواهیم داد؛ یعنی به میزانی که مدیریت های اجرایی را به دست مدیران جوان سپردند، امتیازی به آنها تعلق می گیرد.
** در خارج از حوزه معاونت ساماندهی جوانان، چطور؟
در این زمینه فقط می توانیم تشکل های جوانان را قدرت ببخشیم. برای بخش های دیگر، از جوانان می خواهیم که از امکانات محلی و بومی خودشان استفاده کنند و به گونه ای خودشان را به دولت معرفی کنند که دولت متوجه توانمندی های آنها شود. به آنها می گویم از فکر مطالبه مالی از دولت خارج شوید و سعی بر توانمندی خودتان داشته باشید. برای نمونه در زلزله کرمانشاه تشکل های جوانان به خوبی توانستند ورود پیدا کنند و از پس کار بر بیاییند. کمک تشکل های جوانان ما برابری می کند با کمکی که دولت به مردم زلزله زده اختصاص داده است. خود جوانان پایگاه هایی را راه اندازی کردند و خوشبختانه مردم هم به این جوانان اعتماد کردند. ساماندهی انجام شد و کمک ها به مناطق زلزله زده رسید. اتفاقا تمام مشکلات در توزیع این کمک ها بود که مدیریت مناسبی از سمت نهادهای مسئول صورت نپذیرفت!
** برخی معتقدند بین جوانان و دولت، دیگر اعتمادی وجود ندارد! به نظر شما این اتفاق رخ داده است؟
جوانان کشور، اعتماد لازم را به حاکمیت دارند. کافی است شعارهای ما به عمل تبدیل شود. جوانان از شعارزدگی خسته اند؛ فرقی هم بین دولت اصولگرا و دولت اصلاح طلب وجود ندارد. کافی است که کوچکترین توجه ای به آنها داشته و اجازه حضور در یک جلسه رسمی استان را به آنها بدهید؛ آن وقت ببینید که چگونه وارد کار می شوند. استعداد جوانان فوق العاده است و باید به آنها اعتماد کرد. جوانان امروز حمایت معنوی می خواهند. در بخش های مادی هم باید، وظیفه دولت است که سرمایه گذاری کند. به هر حال دولت برای تغییر ساختار اقتصاد کشور، باید در بخش توانمندسازی جوانان هزینه کند.
دیدگاه تان را بنویسید