آبان ماه 65 بود که زندگی مشترک رضا و محبوبه آغاز شد و بیست و سوم فروردین 66 بود که دیگر رضا در میان آسمانیان جای گرفته بود.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: از همان روزهای اول زندگی مشترک، رضا[1] بنای رفتن گذاشته بود و مادر از محبوبه[2] می خواست که مانعش شود، می گفت تا پیش از این رضا تنها بود و مدت های زیادی را در جبهه گذرانده است و حالا دیگر تو هستی و باید بماند؛ حداقل یک سالی بماند و بعد برود.
اما محبوبه که شرط رفتن رضا به جبهه را پذیرفته بود و می دانست که کعبه آمال او جهاد در راه خداست، دلش نمی آمد که رضا را از این فیض محروم کند.
بالاخره نه درخواست های مادر و نه بی تابی های محبوبه هیچ کدام کارساز نشد و تنها یک ماه از زندگیشان می گذشت که رضا راهی جبهه شد.
این رفتن دو ماه طول کشید و آمدن و ماندنش تنها یک شب بود و رفت و قول داد تا برای تعطیلات نوروز بیاید.
پنجم فروردین بود که خود را به تهران رساند و این بار دو هفته ای کنار همسر و مادر ماند و رفت اما دیگر رضا نبود که برگشت بلکه پیکر بی جانش بود که بر دستها به سمت خانه می آمد.
و اینچنین زندگی مشترک رضا و محبوبه در 46 روز خلاصه شد...[3]
- شهید رضا مؤمنی، فرمانده تسلیحات لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در بیست و سوم فروردین سال 66 به شهادت رسید.
- محبوبه خاکپور، همسر شهیدان رضا مؤمنی و سعید شاهدی.
- برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.