در حالی که حجم فروش جهانی آثار هنری در سال 2022 افزایش سالانهای را تجربه کرد، ارزش مبادلات در این بازار به حدود 68 میلیارد دلار آمریکا رسید و از ارقام گزارش شده قبل از همهگیری کرونا فراتر رفت. دو حراجی بزرگ آثار هنری جهان نیز توانستند در این سال رکورد فروش خودشان را بشکنند و ارقام جدیدی را اقتصاد هنر جهان به ثبت برسانند.
پایگاه خبری جماران؛ گروه هنری - فاطمه خلیلی: ایالات متحده در سال 2022 پیشروترین بازار هنر در سراسر جهان بود و 45 درصد از ارزش بازار جهانی را به خود اختصاص داد. در آن سال بریتانیا با سهم 18 درصد از فروش جهانی در رتبه دوم و چین با سهم 17 درصد از بازار در جایگاه سوم قرار گرفتند. در همان سال، اندی وارهول آمریکایی باارزشترین هنرمند حراج در سال 2022 شناخته شد. سالی که مجموع درآمد آثار وارهول در حراجهای هنرهای زیبا در سراسر جهان به برآورد تقریبی 590 میلیون دلار آمریکا رسید. کلود مونه فرانسوی و پابلو پیکاسوی اسپانیایی نیز در سال 2022 به ترتیب با مجموع درآمد به دست آمده از حراجیها، حدود 539 میلیون و 495 میلیون دلار آمریکا فروش داشتند.
از سوی دیگر سال گذشته برای مهمترین مراسم حراجی جهان نیز بسیار متفاوت بود؛ فروش جهانی خانه حراج کریستیز در سال 2022 تقریباً 18.5 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و به بالاترین رقم گزارش شده توسط این شرکت تا به امروز رسید. در سال 2022، حراج و فروش خصوصی کریستیز در مجموع حدود 8.41 میلیارد دلار آمریکا برآورد شد که کمی از رکورد قبلی این شرکت در سال 2014 فراتر رفت.
فروش جهانی خانه حراج ساتبی نیز در سال 2022 نسبت به سال قبل افزایش یافت و به بالاترین رقم گزارش شده توسط این شرکت رسید. پس از رسیدن به حدود 7.3 میلیارد دلار در سال 2021، کل فروش ساتبی در سال 2022 بیشتر شد و به حدود هشت میلیارد دلار آمریکا رسید.
اما جریان هنری در ایران شرایط متفاوتتری را تجربه میکند؛ اساسا ساز و کار اقتصاد هنر در ایران چندان با ساختارهای اقتصاد جهانی مطابقت ندارد و شیوه و روش مخصوص به خودش را دارد. نگاهی به آمارها و اطلاعات منتشرشده از میزان فروش حراجیها یا لیست فروش قیمت آثار در بسیاری از گالریها بهویژه در پایتخت کافیست تا به این نتیجه رسید که قیمت آثار هنری افزایش پیدا کرده است؛ پیشرفتی که با توجه به بیثباتی وضعیت اقتصاد کشور، بیارزش شدن ارزش پول ملی و تورم زیاد، لزوما نمیتواند به معنای پویایی یا پیشرفت اقتصاد هنر باشد.
فروش آثار هنری ایران در بازارها و بسترهای مختلفی همچون گالریها، حراجهای داخلی و خارجی و در میان مجموعهداران و به شکل فردی انجام میشود. مشخص است که وضعیت فروش در تمامی این بسترها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در بازار هنرهای تجسمی تاثیرگذار است و دقیقاً به همین دلیل نمیتوان با اطمینان و دقت از درآمد یا فروش گالریها در بخش نمایشگاهی یا بخش مجموعهای صحبت کرد. خرید و فروش مجموعهداران هم به بررسی اطلاعات کافی، شفاف و مشخصی نیازمند است که در دسترس نیست.
در این میان مراسمهای حراجی به نسبت از نظر آماری با سهولت بیشتری قابل بررسی هستند؛ هرچند که باز هم باید این نکته را در نظر داشت که حراجیها در ایران از شفافیت کافی در زمینههایی همچون نحوه قیمتگذاری یا اسامی خریداران، برخوردار نیستند.
در خصوص انتشار اطلاعات خریداران و فروشندگان در حراجیهای هنری نیز مقررات از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. بسیاری از کشورها شفافیت در حراجهای هنری را رعایت و اطلاعات خریداران و فروشندگان خود را اعلام میکنند. این شفافیت با هدف جلوگیری از پولشویی و تضمین عدالت انجام میشود. با این حال، در موارد خاص، حفظ حریم خصوصی برای خریداران و فروشندگان نیز ممکن است مورد توجه قرار گیرد. این در حالی است که در برخی از کشورها همانند ایران این اصل اجرا نمیشود و اسامی خریداران از سوی مسئولان مراسمهای حراجی عنوان نمیشود. در این میان البته باید این موضوع را در نظر گرفت که اساسا اقتصاد هنر صرفا در حراجهای هنری خلاصه نمیشود و آنچه میتواند پویایی این بازار را تضمین کند، در وهله نخست رونق عرضه و فروش در گالریهاست.
اقتصاد هنر در ایران اما وضعیت متفاوتی دارد. بازار هنر در کشور به دلایلی گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با چالشهای منحصربهفردی روبهرو است. بازار هنر ایران تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی قرار گرفته و سهولت مبادلات فرامرزی و تعامل با جامعه هنری جهانی را محدود کرده است. از سوی دیگر بیثباتی اقتصادی و نوسانات ارزش پول ملی نیز بر قدرت خرید مجموعهداران و هنرمندان تأثیر گذاشته و این پدیده را به دنبال داشته است که برخی از فروشندگان در بسترهای مختلف اقدام به قیمتسازیهای کاذب بسیار زیاد کنند تا بتوانند با تبدیل قیمت ریال با دلار، قیمت اثر را در بازارهای بینالمللی افزایش دهند؛ موضوعی که سلامت اقتصاد هنر در ایران را به شدت به مخاطره انداخته است.
تکلیف بازار گالریهای ایران نیز در سالهای اخیر روشنتر از قبل شده است؛ با شیوع ویروس کرونا و آغاز تعطیلی اجباری گالریها بسیاری از گالریها و بهویژه آنهایی که به صورت استجاری فعالیت میکردند در تلاطم بیثباتی اقتصاد کشور، تعطیل شدند. به دنبال این ضربه جبرانناپذیر، با از سرگیری فعالیت مجدد گالریها بعد از دوران همهگیری برخی از گالریها نتوانستند در بازار دوام بیاورند. چندی از این وضعیت نگذشته بود که با آغاز اعتراضات سراسری سال 1401 و تعطیلی مجدد اغلب گالریها، باز هم بازار گالریها پویایی تازه بازیافته خود را از دست داد و ضربه دیگری به این جان نحیف زده شد. این ضربه البته بیشتر شامل حال هنرمندان جوانی و تازهکاری شد که اغلب نه امکان ورود به بازار حراجیها را دارند و نه فرصت ارائه آثار در گالریهای نام و نشان دار. در نتیجه عملا بازار هنر ایران در اختیار هنرمندان مستر یا آن گروه از هنرمندان جوانی قرار گرفت که توانسته بودند جای خود را در میان گالریهای بهنام پیدا کنند.
اما به طور کلی، در ایران سه حراجی اصلی و مهم با عنواین «حراج ملی»، «حراج تهران» و «حراج باران» به صورت رسمی فعالیت دارند که پویاترین آنها مراسم حراج تهران است. مقالهای تحت عنوان «بررسی اقتصاد هنر در آسیب شناسی حراج تهران (آثارهنری)» که توسط ابراهیمی و همکاران در سال 1394 به چاپ رسیده است نشان داد که وجود ا کسپوها، گالریها و حراج تهران توانسته است کمک شایانی در اقتصاد هنر بکند.
مراسم حراج تهران 17 دوره است که برگزار میشود و آخرین دوره آن با عنوان حراج آثار هنر مدرن و معاصر ایران، در تیرماه 1402 برگزار شد که مجموع فروش آن 211 میلیار و 210 میلیون تومان معادل با 4.3 میلیون دلار بود. در این مراسم اثری بدون عنوان از سهراب سپهری که با کمینه و بیشینه 17 تا 19 میلیارد تومان عرضه شده بود، با قیمت 21.3 میلیارد تومان معادل با 432.5 هزار دلار چکش خورد و به عنوان گرانترین اثر فروخته شده در این مراسم حراجی و گرانقیمتترین اثر فروخته شده در کل ادوار این حراجی، رکورد زد.
مشخص است که با توجه به تحریمها، امکان خرید و فروش آثار خارجی در مراسم حراج تهران فراهم نیست؛ اما با توجه با اینکه اغلب این آثار مستر در حراجها یا بازارهای بینالمللی خرید و فروش میشوند، افزایش قیمت ریالی آنها به افزایش قیمت دلاری آنها کمک میکند. از این جهت است که برخی از کارشناسان هنری به میزان افزایش یا کاهش قیمت آثار هنری را در تناسب با تحولات قیمت دلار یا بیثباتی اقتصاد ایران، میسنجند. با اتخاذ این رویکرد، اثر اخیر سهراب سپهری رکورد گرانترین اثر را از لحاظ قیمت دلاری نشکسته است. بر این اساس رکورددار گرانترین اثر سپهری از نظر دلاری نقاشی بدون عنوان از او است که در خرداد 1395، با قیمت 3 میلیارد تومان معادل با 863.5 هزار دلار چکش خورد. این اثر، همچنین، عنوان گرانترین اثر در میان تمامی دورههای حراج تهران را از لحاظ قیمت دلاری به خود اختصاص داده است.
«حراج باران» هم کلا چهار دروه برگزار شد. آخرین اطلاعات و اخبار منتشرشده بیانگر این است که آخرین مراسم این حراجی مربوط به چهارمین دوره است که با عنوان حراج هنرهای ایرانی اسلامی باران در آبان 1398 با مجموع فروش ۲۶ میلیارد تومان برگزار شد. گرانترین اثر فروختهشده در این مراسم پنج برگ از شاهنامه به خط نستعلیق متعلق به دوره تیموری بود که ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده بود و به قیمت ۹ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان چکش خورد. در رتبه بعدی نیز نقاشی مینیاتور و خط، چهره نواب اکبری بیگم، زوجه پادشاه هندوستان اثر هنرمند هندی مربوط به دوره زندیه قرار گرفت که ۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
هفتمین و آخرین دوره «حراج ملی» تیر ماه 1401 و با عرضه ۴۰ اثر هنری با عنوان کلاسیک ایرانی و اسلامی برگزار شد و ۴۲ میلیارد و ۴۲۴ میلیون تومان فروش کرد. اما بعد از این حواشی به وجود آمده پس از آخرین دوره، اعلام شد که نام این مراسم حراجی که نخستین دوره آن مهرماه سال ۱۳۹۵ برگزار شده بود، به «حراج ایرانیان» تغییر کرده است.
اما بازار فروش آثار هنرمندان ایرانی تنها به همین حراجهای داخلی محدود نمیشود و از قضا بسیاری از هنرمندان صاحبنام ایرانی دارای بازار قابلتوجهی در حراجهای خارجی هستند. در آخرین نمونه میتوان به حراج 2 آبان 1402 خاورمیانه ساتبیز اشاره کرد. عنوان گرانترین اثر ایرانی این مزایده به اثر «بدون عنوان» مسعود عربشاهی با قیمت 40،6 هزار پوند تعلق گرفت. در رتبه بعدی نقاشی 27،9 هزار پوندی حسین زندهرودی با عنوان «بیبی+اِفاِف+تیاِی» قرار دارد و بعد از آن نیز رتبه سوم به اثر «بدون عنوان» سهراب سپهری با قیمت 21،5 هزار پوند، رسید.
در این میان بررسی بازار فروش هنرمندان صاحبنام ایرانی در مراسمهایی حراجی ایرانی و خارجی، اعداد و ارقام جالبی را نشان میدهد. به عنوان مثال میانگین فروش آثار سهراب سپهری که عنوان گرانترین اثر فروخته شده در حراج تهران را نیز به دوش میکشد، 191 هزار دلار آمریکا است.
اما عملکرد حراجیهای هنری در که مهمترین آنها همان حراج تهران است، با انتقادهای زیادی مواجه است که تاکنون جواب مشخصی هم به آنها داده نشده یا با طرح این موضوع که اصل برگزاری مراسم حراج در ایران کمک شایانی به اقتصاد هنر کرده است، پرونده بسیاری از انتقادات را بسته شده تصور میکنند.
یکی از مهمترین انتقادات به حراجهای داخلی این است که اساس قیمتگذاری آثار هنری به چه صورت است؟ و اینکه چرا قیمتهای آثار هنری در حراجهای داخلی با معادل قیمت دلاری آنها ارزیابی میشود؟ علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران بهمن سال 99 در گفتوگویی با ایسنا بر این موضوع تاکید کرده بود که اساسا افزایش قیمت در ایران باعث میشود قیمت آثار هنری نیز با افزایش همراه شود. او البته به این موضوع نیز اشاره کرد که یکی دیگر از دلایل افزایش قیمت آثار هنری در حراج تهران، نزدیک شدن آنها به قیمتهای دلاری آثار هنری است.
حال با در نظر گرفتن این واقعیت که خریداران آثار هنری در حراج تهران مشخص نیستند و با توجه به اظهار نظر مدیر حراج تهران درباره نزدیک شدن قیمت آثار به قیمت دلاری آنها بیایید این فرضیه را در نظر بگیریم که ممکن است حراج تهران از روی قصد کمینه و بیشینه برخی از هنرمندان صاحبنام را افزایش دهد تا بتواند بازار آن هنرمند را حراجهای خارجی تضمین کند. حال اگر خریدار در حراج ایران و فروشنده اثر در حراج خارجی یکسان باشد، آیا نمیتوان به این نتیجه رسید که اساسا بازارسازی صورت گرفته است؟ آیا نمیتوان این گمانه را در نظر گرفت که ممکن است خریدار با حراج تهران هماهنگ باشد تا از این طرق با افزایش قیمت دلاری آثار هنری برخی از هنرمندان مستر، بتوان قیمت اثر دیگری از آن هنرمند را در حراج بعدی داخلی افزایش داد؟ البته ممکن است تمام این گمانهزنیها اشتباه باشد، اما نمیتوان تقصیر را بر گردن کسانی انداخت که چنین گمانهزنیهای را مطرح میکنند؛ چراکه اساسا شفافیتی درباره نحوه قیمتگذاری آثار و شیوه خرید و فروش آنها وجود ندارد.
منابع:
https://www.statista.com/topics/1119/art-market/#topicOverview
https://paykareh.scu.ac.ir/article_14807_d6d39eb3aa5429bfd612ec479c6aaec4.pdf