با چقدر پول می‌توان 300 میلیون تومان وام گرفت؟ شرایط پیچیده وام «مهربانی» جدید که باید بدانید!

سقف این وام 300 میلیون تومان عنوان شده که روی کاغذ عدد بدی نیست و شرایطی که در آگهی‌های تبلیغاتی هم دیده می‌شود هر بیننده‌ای را تشویق به استفاده از آن می‌کند. اما شرایطی که بانک‌ها برای دریافت این وام گذاشته‌اند آن‌قدر عجیب و پیچیده است که حتی شائبه ربوی بودن آن را نیز بیشتر می‌کند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ روزنامه اعتماد نوشت: تبلیغات گسترده برخی بانک‌ها برای پرداخت وام قرض‌الحسنه با کارمزد 4 درصد، به اندازه کافی اغوا‌کننده است؛ اما نگاهی به «شرایط» پرداخت این وام که عنوان پرطمطمراق «مهربانی» را هم به خود گرفته، نشان می‌دهد که برخی بانک‌های دولتی که این طرح را به راه انداخته‌اند، با ایجاد ساختاری کاملا یک‌طرفه بیشتر دنبال درآمدزایی برای خود و احتمالا جذب منابع مردم و متقاضیان وام بوده‌اند. در «طرح مهربانی» چند بانک دولتی مدت‌هاست با تبلیغات عجیب و غریبی که از در و دیوار شهر بالا می‌رود یا در ساعات پربازدید برنامه‌های تلویزیونی پشت سرهم پخش می‌شود؛ مردم را دعوت به دریافت وام قرض‌الحسنه با کارمزد 4درصد می‌کنند. سقف این وام نیز 300 میلیون تومان عنوان شده که روی کاغذ عدد بدی نیست و شرایطی که در آگهی‌های تبلیغاتی هم دیده می‌شود هر بیننده‌ای را تشویق به استفاده از آن می‌کند. اما شرایطی که بانک‌ها برای دریافت این وام گذاشته‌اند آن‌قدر عجیب و پیچیده است که حتی شائبه ربوی بودن آن را نیز بیشتر می‌کند. برای نوشتن این گزارش، شرایط پرداخت وام قرض‌الحسنه تحت عنوان «طرح مهربانی» را در وبسایت دو بانک دولتی بررسی کرده و به نکات جالبی برخوردیم.

حکم قرض به شرط قرض چیست؟

اول از همه باید بگوییم که این وام همین‌طوری به کسی داده نمی‌شود. بانک‌ها از متقاضیان پول می‌گیرند و به تناسب مدت زمانی که پول آنها در حساب‌شان مانده وام می‌دهند. در واقع، بانک‌ها از مردم یک پولی را «قرض» می‌گیرند، از یک تا 18 ماه به صورت متغیر این پول را نزد خود نگه می‌دارند و تا سقف 300 میلیون تومان وام قرض‌الحسنه می‌دهند!

این اتفاق نوعی «قرض به شرط قرض» است که در احکام اسلامی البته یک نوع عملیات ربوی است.

این متن پرسش و پاسخی است که در وبسایت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی درباره حکم «قرض به شرط قرض» آمده است: «پرسش: اگر شخصی به دیگری قرض دهد ولی شرط کند که به شرطی بهت قرض می‌دهم که بعدا تو هم باید به‌ اندازه همین مبلغ به من قرض دهی آیا این کار و این قرض اشکال دارد؟ پاسخ: این نوعی رباخواری است.» کاری که بانک‌ها در این طرح می‌کنند شباهت تام و تمامی به چیزی دارد که در پرسش یاد شده آمده است. بانک از متقاضی وام یک پولی را به صورت قرض دریافت می‌کند و مطابق با مدت زمان نگه داشتن پول در بانک، ‌وام می‌دهد. اما سقف این وام همان 300 میلیون تومان باقی می‌ماند. ضمن اینکه در طرح «مهربانی» تمام پولی که شما به بانک «قرض» داده‌اید نیز به شما برگردانده می‌شود. یعنی هم پول‌تان را می‌گیرید و هم یک سودی بابت پولی که به بانک قرض داده‌اید!

با چقدر پول می توان 300 میلیون تومان گرفت؟

اما شرایط وام گرفتن چیست؟ چقدر پول باید به بانک قرض دهید تا لطف کرده و به شما دوباره قرض بدهد؟

بانک‌ها برای این کار یک جدول تهیه کرده‌اند که در وبسایت طرح‌های «مهربانی» آنها قابل دسترس است. در اینجا چند مثال در این باره می‌زنیم تا بیشتر روشن شود که این وام چگونه و تحت چه شرایطی پرداخت می‌شود. البته تمام این بانک‌های مشارکت‌کننده در طرح «مهربانی»، یک ماشین‌حساب برای محاسبه میزان سپرده‌گذاری و دریافت وام هم در وبسایت خود گذاشته‌اند و تمام کارهای افتتاح حساب و پرداخت وام و... را نیز به صورت آنلاین انجام می‌دهند و نیازی به حضور در شعبه نیست.

مطابق این ماشین‌حساب، اگر 500 میلیون تومان را به مدت 18 ماه در یک بانک دولتی سپرده‌گذاری کنید، بعد از یک سال و نیم بانک به شما 300 میلیون وام می‌دهد! گذشته از اینکه در این یک سال و نیم پولی که شما در بانک گذاشته‌اید با تورم موجود چه بلایی سرش می‌آید و آیا از ارزش آن کاسته می‌شود یا خیر، این را هم باید بگوییم که 37 میلیون تومان در مجموع اقساط 60 ماهه این وام 300 میلیون تومان به عنوان کارمزد از شما دریافت می‌شود!

حالا اگر همین 500 میلیون تومان را یک ماهه به بانک «قرض» دهید، بانک به شما پس از یک ماه 83 میلیون تومان پرداخت می‌کند که باید یک‌ساله آن را با سود 4درصد پس بدهید. اما اگر 500 میلیون به بانک بدهید و یک ماهه بخواهید وام بگیرید و قسط وام‌تان را هم در 5 سال تسویه کنید بانک به شما 16 میلیون و 650 هزار تومان وام می‌دهد و تازه 4درصد هم بابت این وام سود می‌گیرد! بانک دیگری که از قضا این هم دولتی است شرایط جالب‌تری گذاشته و البته جدول بسیار گیج‌کننده‌ای نیز منتشر کرده که هر کسی از آن سر درنمی‌آورد. اما یک مثال می‌زنیم: اگر در این بانک، شما ۸۱ میلیون تومان و به مدت ۱۲ ماه برای طرح مهربانی سپرده‌گذاری کنید، می‌توانید بعد از یک سال که 81 میلیون شما در بانک ماند، مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان با اقساط ۶ ماهه بگیرید که البته بخشی از این پول بابت کارمزد برداشت می‌شود. اما این برای اقساط 6 ماهه است و اگر بخواهید با اقساط 5 ساله وام بگیرید (چیزی که به صورت گل‌درشت در آگهی‌های بازرگانی این بانک‌ها دیده می‌شود) بانک به شما کلا ۵۱ میلیون تومان وام می‌دهد.

یا در مثالی دیگر، اگر شما ۳۰۰ میلیون تومان را به مدت ۳ ماه در این بانک برای طرح مهربانی سپرده‌گذاری کنید، می‌توانید در پایان ماه سوم مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان با اقساط ۶ ماهه بگیرید. اما برای اقساط 5 ساله رقم وام به 48 میلیون تومان می‌رسد! البته زیاد فرقی نمی‌کند چقدر سپرده بگذارید. سقف وام یکی است. مثلا‌ 5 میلیارد تومان را هم در بانک سپرده‌گذاری کنید درنهایت بعد از یک مدت زمانی، همان 300 میلیون تومان وام پرداخت می‌شود! در واقع سقف وام یکی است و فقط سپرده است که فرق دارد!

این «ساختار یک‌طرفه» به گونه‌ای برپا شده که قرارداد وام به سود طرف عرضه باشد. درحالی که طرف عرضه که همان بانک باشد، پول بیشتری دریافت کرده و مدت زمان زیادی هم این پول را نزد خود نگه داشته است. با توجه به تورم و کاهش ارزش پول، چه کسی این وسط سود بیشتری می‌برد؟

ضامن هم می خواهد

این را هم باید اضافه کنیم که برخلاف تبلیغات دولت بر سر پرداخت بدون ضامن وام‌های خُرد، وام طرح مهربانی یک یا دو ضامن با گواهی کسر از حقوق ضامن نیاز دارد که کار دریافت وام را برای کسانی که پول‌شان را در بانک سپرده‌گذاری کرده‌اند بسیار سخت می‌کند.

نکته دیگر اینکه این وام‌ها «قابل انتقال» است و احتمالا از این پس باید منتظر خرید و فروش وام‌های «مهربانی» هم باشیم و این وسط یک عده‌ای که وام را گرفته‌اند و از پس پرداخت اقساط برنمی‌آیند، در وبسایت‌های آگهی آنلاین دست به انتقال وام بزنند (این البته یک احتمال است و این احتمال هم براساس قانون کلی اقتصاد مطرح می‌شود که هر جا رانتی باشد، فسادی هم به وجود می‌آید).

چرا این اتفاق می افتد؟

با روند تورم موجود که مدت‌هاست در کانال 40درصدی به صورت مزمن باقی مانده و انگار به هسته سختی برخورد کرده، «پول» نیز به یک کالای گران تبدیل می‌شود. سیاست‌های تثبیتی نیز دلیلی شده بر «کمیاب» شدن پول. بانک مرکزی به دنبال کاهش تورم است و البته این وظیفه ذاتی بانک مرکزی است که بر نظام پولی کشور نظارت مستقیم داشته باشد و ارزش پول ملی را نیز حفظ کند. بانک مرکزی در این راه ابزارهایی دارد و یکی از این ابزارها کنترل ترازنامه‌های بانک‌ها و کاهش رشد نقدینگی از طریق فشار به منابع پایه پولی است.

در عین حال، نظام بانکی با مشکلاتی نظیر ناترازی‌های گسترده در منابع و هزینه‌های خود روبه‌رو است و شاید حالا که پول به عنصری «کمیاب» و «گران» نیز تبدیل شده، ساز و کار جذب منابع با پیشنهاد وام دادن را در پیش گرفته‌اند.

چنین شیوه تسهیلات‌دهی که بی‌شباهت به قرارداد «ترکمانچای» هم نیست، درحالی است که وام قرض‌الحسنه تعریف خاص خود را دارد و معمولا‌ به صورت «خُرد» و در ارقام کوچک توسط ساختاری اداره می‌شد که پیش از انقلاب در نهادهای مذهبی ایران ریشه دوانده بود. اگر قرار به وام قرض‌الحسنه باشد، چه نیازی است به چنین تبلیغاتی که با واقعیت نیز همخوانی ندارد؟ اگر قرار است منابع مردم گرفته شود و در ازای آن در شرایط تورمی، سودی پرداخت شود که حتی از میزان تورم کمتر است، چرا مسوولان دولتی این موضوع را به شکلی دیگر به نام خود سند می‌زنند؟

دیدگاه تان را بنویسید