به مناسبت ۱۳۰۰ امین سالروز ولادت؛
نفیسه خاتون که بود؟
نفیسه خاتون از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام بود که با همسر اسحاق موتمن فرزند امام صادق علیه السلام ازدواج کرد و راهی مصر شد. مردم به علت کرامات و جایگاه علمی و معنوی اش به او ارادت نشان دادند. و به هنگامی که درگذشت مردم مصر از همسرش خواستند که او را در آنجا به خاک بسپارند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، یازدهم ربیع الاول سال 145 قمری، دختری در مکه معظمه چشم به جهان گشود که نامش را سیده نفیسه گذاشتند. او فرزند حسن بن زید بن حسن بود. به مناسبت 1300 امین سالروز ولادتش مروری خواهیم داشت به زندگی آن بانوی جلیل القدر:
سیده نفیسه یا نفیسهخاتون (۱۴۵-۲۰۸ق) از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) و دختر حسن بن زید بن حسن است. منابع تاریخی، او را از زنان عابد، زاهد، محدّث، نیکوکار و حافظ قرآن شمرده اند. وی همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام صادق(ع) بود. سیده نفیسه که برای زیارت قبر حضرت ابراهیم(ع) به مصر سفر کرده بود، با اصرار مردم در مصر اقامت گزید و تا پایان عمر در آنجا ماند. در برخی منابع کرامت هایی مانند شفای بیمار و رهانیدن مصر و رود نیل از خشکسالی به سیده نفیسه نسبت داده شده است.
سیده نفیسه با تفسیر و حدیث آشنا بود به همین دلیل برخی از عالمان حدیث از جمله محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل در مجالس نقل حدیث او شرکت و از او روایت می کردند. نفیسه خاتون در رمضان سال ۲۰۸ق از دنیا رفت. اسحاق مؤتمن قصد انتقال جنازه همسرش را به مدینه داشت؛ اما به درخواست اهالی مصر او را در همانجا دفن کرد. مقبره او در قاهره زیارتگاه مسلمانان است.
زندگینامه سید نفیسه
نام سیده نفیسه
زادروز ۱۱ ربیعالاول سال ۱۴۵ق
زادگاه مکه
درگذشت رمضان سال ۲۰۸ق
مدفن مصر
محل زندگی مدینه
پدر حسن بن زید بن حسن
همسر اسحاق مؤتمن
فرزندان قاسم و امکلثوم
طول عمر ۶۳ سال
زندگینامه
نفیسه خاتون در مکه به دنیا آمد و در مدینه بزرگ شد.[۱] گفته اند خانه ای که نفیسه در مدینه در آن زندگی میکرد، در غرب مدینه و مقابل خانهای بود که به امام صادق(ع) تعلق داشت.[۲] در کتاب الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور، از کتاب اسعاف الراغبین نقل شده که نفیسه در سال ۱۴۵ق متولد شده است.[۳] عزیز الله عطاردی تولد او را در ۱۱ ربیعالاول همان سال ذکر کرده است.[۴]
نسبش از جانب پدر با سه واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می رسد.[۵] پدرش حسن بن زید از جانب منصور عباسی ۵ سال حاکم مدینه بود اما او را عزل و زندانی کرد.[۶] مقریزی از کتاب الروضة الانیسه بفضل مشهد السیده نفیسه، نقل کرده که مادرش ام ولد بود.[۷]
ازدواج
نفیسه خاتون با اسحاق بن جعفر مشهور به اسحاق مؤتمن، فرزند امام صادق(ع) ازدواج کرد.[۸] برخی منابع متأخر سن او را به هنگام ازدواج ۱۵ سال دانستهاند.[۹] اسحاق مؤتمن، فردی ثقه در نقل حدیث[۱۰] و از شاهدان وصیت امام هفتم درباره فرزندش امام رضا(ع) بوده است.[۱۱] نفیسه دو فرزند به نام قاسم و امکلثوم برای اسحاق بن جعفر به دنیا آورد.[۱۲]
مهاجرت به مصر
در کتاب الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور از کتاب المزارات سخاوی نقل شده که نفیسه خاتون در سال ۱۹۳ق پس از انجام مناسک حج با همسرش برای زیارت قبر حضرت ابراهیم(ع) به بیتالمقدس رفت سپس به مصر آمد مردم مصر از او استقبال کردند و او را ابتدا در خانه تاجر بزرگ مصر به نام جمال الدین بن عبدالله بن جَصّاص سکونت دادند گفتهاند مردم زیادی از مصر و اطراف آن به خاطر شفای دختر یهودی به وسیله وی، به قصد تبرک نزد او میآمدند او قصد کرد که از مصر به حجاز نقل مکان کند، مردم مصر از حاکم مصر خواستند که وی را از رفتن به حجاز منصرف کند. وی به حاکم مصر گفت من زنی ضعیف هستم و از عبادت خدا باز ماندهام و محل سکونتم کوچک است و گنجایش این همه جمعیت را ندارد حاکم مصر خانهای را که در درب السباع داشت به وی بخشید و از او خواست دو روز را در هفته برای مردم اختصاص دهد و روزهای دیگر را به عبادت بپردازد. نفیسه خاتون روزهای شنبه و چهارشنبه را به مردم اختصاص داد و برای همیشه در مصر ساکن شد.[۱۳]
جایگاه معنوی و علمی
زرکلی از سیده نفیسه با اوصافی همچون تقیه، صالحه و عالمة بالتفسیر و الحدیث یاد کرده است.[۱۴] نفیسة الدارین، نفیسة الطاهره، نفیسة العابده، نفیسة المصریه و نفیسة المصریین[۱۵] از دیگر القابی است که با آن توصیف شده است.
جایگاه معنوی
برخی گزارشها از عبادت، زهد و سخاوت سیده نفیسه سخن گفتهاند و آوردهاند که او مال زیادی داشت و به مردم به ویژه درماندگان و بیماران کمک میکرد.[۱۶] وی ۳۰ سفر حج رفته بود.[۱۷] به گزارش منابع اهل تهجد بود و بسیار روزه میگرفت.[۱۸] همچنین نقل شده که وی قبری را برای خود حفر کرده بود که هر روز داخل آن میرفت نماز میگزارد و قرآن را ختم میکرد.[۱۹] یکصد و نود ختم قرآن در آن قبر نمود. و برخی گفتهاند: دو هزار ختم؛ و برخی یکهزار و نهصد ختم. [۲۰] به گزارش ناسخ التواریخ، سیده نفیسه نزد اهالی مصر به جایگاه بالایی دست یافت.[۲۱] ابونصر بخاری گفته است که مردم مصر برای اثبات دعاوی خود به نام نفیسهخاتون سوگند یاد میکنند.[۲۲] برخی از محققان مصری، علاقمندی اهالی مصر به وی را به خاطر زندگی زاهدانهاش می دانند.[۲۳]
سیده نفیسه با قرآن انس داشت و حافظ آن بود.[۲۴] او در حال خواندن آیه[۲۵]«قل لمن ما فی السموات و الارض قل لله، کتب علی نفسه الرحمه» [۲۶] یا آیه «لهم دارالسلام عند ربهم وهو ولیّهم بما کانوا یعملون»[۲۷] از دنیا رفته است.[۲۸]
جایگاه علمی
سیده نفیسه با تفسیر و حدیث آشنا بود[۲۹] برخی از عالمان حدیث او را نقل میکردند.[۳۰] محمد بن ادریس شافعی (یکی از فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت) از او حدیث اخذ میکرد[۳۱] و احمد بن حنبل(پیشوای حنابله) در مجالس نقل حدیث او شرکت میکرد.[۳۲] هنگامی که محمد بن ادریس شافعی از دنیا رفت جنازه او را در منزل سیده نفیسه بردند و او در نماز میت شرکت کرد.[۳۳]
کرامات
در برخی منابع کرامت هایی مانند شفای بیمار[۳۴] و رهانیدن مصر و رود نیل از خشکسالی[۳۵] به سیده نفیسه نسبت داده شده است. جمال الدین بن تغری بُردی گفته است که کرامت های او در همهجا معروف است.[۳۶] احمد ابوکف ملقب شدن نفیسه به کریمةالدارین را به این دلیل می داند که مردم مصر از وی در زمان زنده بودن و پس از مرگش کراماتی مشاهده کردند.[۳۷] در برخی منابع کرامتهایی پس از مرگ وی نیز نقل شده است.[۳۸] ذبیح الله محلاتی در ریاحین الشریعه پس از آنکه کراماتی برای نفیسه خاتون ذکر میکند، منبع آنچه را که در شرح حال وی ذکر کرده کتب اهلسنت و قابل خدشه میداند.[۳۹]
وفات و آرامگاه
نفیسه خاتون در رمضان سال ۲۰۸ق از دنیا رفته است.[۴۰] از زینب دختر یحیی مُتوَّج، برادرزاده نفیسه نقل شده است که نفیسه در اوّل روز رجب مریض شد و بیماریاش تا دهه دوم ماه رمضان ادامه یافت.[۴۱] اسحاق مؤتمن میخواست جنازه همسرش را به مدینه ببرد اما به درخواست اهالی مصر او را در همانجا دفن کرد.[۴۲] مقریزی گفته است مردم مصر از اسحاق خواستند تا وی را به خاطر برکت در مصر دفن کند.[۴۳] اما بر اساس برخی منابع اسحاق نپذیرفت. اهالی مصر نزد حاکم مصر رفتند و از او خواستند اسحاق را از انتقال جنازه همسرش به مدینه منصرف کند. واسطه قراردادن حاکم مؤثر واقع نشد٬ آنان اموالی را فراهم کردند و به اسحاق دادند و از او خواستند تا با درخواستشان موافقت کند اما اسحاق نپذیرفت. ولی سرانجام به دفن همسرش در مصر رضایت داد. گفتهاند اسحاق به سبب رؤیایی که دیده بود تن به خواسته مردم مصر داد. بنابر این رؤیا، رسول اکرم (ص)به او گفته بود که همسرت را در همینجا به خاک بسپار.[۴۴]
بارگاه سیده نفیسه در قاهره
سیده نفیسه در خانه خود در مکانی که به درب السباع و درب یزرب شناخته میشد، دفن شد.[۴۵] مقریزی مدفن او را یکی از چهار مکانی دانسته که در مصر به استجابت دعا معروفاند.[۴۶] همچنین نقل کرده که اولین کسی که بر مزار او بنایی ساخت عبیدالله بن سری بن حکم، امیر مصر بود و تاریخ آن در کتیبه ای که بر ورودی ضریح نصب شده ربیعالثانی سال ۴۸۲ق درج شده است.[۴۷] و در سال ۵۳۲ق حافظ خلیفه آن را تجدید بنا کرد و بر آن ضریح و قبهای ساخت.[۴۸] یاقوت حموی(جغرافیدان قرن هفتم) از قبهای بر قبر او در آن زمان خبر داده است.[۴۹] مرقد سیده نفیسه از اماکن معروف زیارتی در مصر است.[۵۰] ابنکثیر که زیارت اهل قبور را شرک می دانسته می گوید: اهالی مصر درباره او سخنانی به کار می برند که منجر به کفر و شرک می شود. از گفته او به دست می آید که مردم شیعه و سنی مصر در آن زمان برای نفیسه خاتون احترام ویژه ای قائل بوده و به زیارت قبر وی میرفتهاند.[۵۱] همچنین از گزارش ذهبی که به مصریان نسبت میدهد که از او درخواست آمرزش میکنند، به دست میآید که اهالی مصر به او متوسل می شدهاند.[۵۲]
اهالی مصر از سال ۸۸۹ق در عصر ملک اشرف قایتبای (حکومت ۸۷۲-۹۰۱ق) از سلسله ممالیک چَرکَسی سالروز تولد سیده نفیسه را جشن میگیرند. در شب تولد او جمعیت بسیاری از شیعیان و اهلسنت تا پاسی از شب در حرمش به مولودیهخوانی و شادی میپردازند. مردم مصر برای برآوردن حاجات خود به سیده نفیسه متوسل می شوند و برای تبرک، ضریح را میبوسند. همچنین برگزاری جشنهای ازدواج در اطراف مرقد او و طواف عروس در حرم او مرسوم است.[۵۳]
برخی شیعیان ایرانی در عهد قاجار، در سفر حج٬ به شامات و مصر نیز میرفته و مرقد سیده نفیسه را زیارت میکردهاند. این زیارتها در برخی سفرنامههای حج ایرانیان انعکاس یافته و اطلاعاتی از مرقد وی و باورهای مصریان درباره ایشان به دست میدهند.[۵۴]
زیارتنامه
کتابهای شرححالنگاری زیارتنامههایی برای سیده نفیسه ذکر کردهاند. در این زیارتنامهها، مقامات معنوی و شرافت نسبی وی ستوده و بر او به عنوان بانویی از خاندان پیامبر درود فرستاده شده است.[۵۵] بنا بر برخی گزارشها، مسلمانان هنگام زیارت سیده نفیسه، زیارتنامهای میخواندند و در آن ضمن برشمردن شرافت نسبی وی از خدا میخواستند که حوائجشان را برآورده کند.[۵۶] متن این زیارتنامه در کتاب «الدر المنثور» ذکر شده است. بخشی از آن عبارت است از:
السلام و التحیة و الاکرام و الرضا من العلی الاعلی الرحمن علی سیدة نفیسة سلالة نبی الرحمة و هادی الامة... و اقض حوائجنا فی الدنیا و الاخرة یا رب العالمین.[۵۷]
اهالی مصر روز چهارشنبه را روز زیارتی سیده نفیسه میدانند.[۵۸]
احمد فهمی محمد
قِف لائذاً بسلیلة الزهراء بنت النبی کریمة الآباء
ذات العلا و المکرمات نفیسة بنت الامیر و سید الکرماء
[۵۹]
(ترجمه:بایست و به فرزندی از زهرا پناه ببر/دختر پیامبر و پدرانی بزرگوار/نفسیه خانم که والاست و صاحب کرامات است/دختر امیر وسرور کریمان است.)
تکنگاریها
درباره سیده نفیسه کتابهایی به زبان عربی و فارسی نوشته شده است. کتاب التحفة الانسیه من مآثر النفیسه درباره کرامتهای او و کتاب السیده نفیسه (نویسنده: توفیق ابوعلم) به زبان عربی نوشته شدهاند. همچنین عزیزالله عطاردی کتاب گوهر خاندان امامت یا زندگینامه سیده النفیسه و غلامرضا گلیزواره کتاب بانوی باکرامت را درباره وی نوشته است.[۶۰]
پانویس
1. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۴۴.
2. گلیزواره، بانوی کرامت، ۱۳۸۲ش، ص۳۸.
3. فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱.
4. عطاردی، گوهر خاندان امامت، ۱۳۷۳ش، ص۷.
5. ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲.
6. ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲.
7. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.
8. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۸.
9. عطاردی، گوهر خاندان امامت، ۱۳۷۳ش، ص۱۰؛ ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۰۱-۱۰۲.
10. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.
11. کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۱۶.
12. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.
13. فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۲.
14. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۴۴
15. ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۱۱.
16. ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲؛ محمد الحسون، اعلام النساء المؤمنات، ۱۴۱۱ق،ص۶۲۶-۶۲۸.
17. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۴۴؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۹.
18. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۹.
19. سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۲۶.
20. شبلنجی، نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، به نقل از: حسینی طهرانی، نور ملکوت قرآن، ج۴، ص۴۸۹.
21. سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۲۰.
22. ابونصر بخاری، سرالسلسلةالعلویه، ۱۳۸۱ق، ص۲۹.
23. شیخ محمد صبان، إسعاف الراغبین، نسخه خطی، ص۸۱.
24. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۳۷.
25. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.
26. سوره انعام، آیه ۱۲.
27. سوره انعام، آیه ۱۲۷.
28. فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱؛ محدث قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۱۸؛ حسینی طهرانی، روح ملکوت قرآن، ج۴، ص۴۹۰-۴۹۲.
29. الوردانی، الشیعه فی مصر، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۹.
30. ابنخلکان، وفیات الاعیان، دارصادر، ج۵، ص۴۲۳ـ۴۲۴.
31. شبلنجی، نورالابصار، قاهره، ص۲۵۶؛ فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱.
32. عطاردی، گوهر خاندان امامت، ۱۳۷۳ش، ص۱۲، ۲۹؛ ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۰۷
33. ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۴۳؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۲۴؛ فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱.
34. ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۰۷؛ محلاتی، ریاحین الشریعه، دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۸۷ـ۸۸؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۱.
35. شبلنجی، نورالابصار، قاهره، ص۲۵۶؛ محلاتی، ریاحین الشریعه، دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۸۵؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۱.
36. ابنتغری بردی، النجوم الزاهره، وزارهالثقافه والارشادالقومی، ج۲، ص۱۸۶.
37. ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۰۷.
38. برای نمونه برای نمونه رجوع کنید به: فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۲.
39. محلاتی، ریاحین الشریعه، دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۹۴.
40. ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، دارالثقافه، ج۵، ص۴۲۴؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.
41. نگاه کنید به حسینی طهرانی، روح ملکوت قرآن، ج۴، ص۴۹۱-۴۹۲.
42. ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲؛ فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۱.
43. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.
44. شبلنجی، نورالابصار، قاهره، ص۲۵۸؛ ابوکف، آل بیت النبی فی مصر، ۱۹۷۵م، ص۱۰۴؛ شیخ محمد صبان، إسعاف الراغبین، نسخه خطی، ص۸۱؛ قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۴۱۸؛ محمد الحسون، اعلام النساء، ص۱۸۹.
45. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.
46. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۰.
47. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۱-۶۴۲.
48. مقریزی، الخطط المقریزیه، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۶۴۲.
49. حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۴۲.
50. زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۴۴.
51. رجوع کنید به: ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۲۶۲.
52. ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۴۳.
53. الوردانی، الشیعه فی مصر، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۰، ۱۱۳.
54. برای نمونه: جعفریان، «سفرنامه حج جزائری عراقی»، ۱۳۸۹ش، ص۲۷۱.
55. شبلنجی، نورالابصار، قاهره، ص۲۵۹.
56. فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۲.
57. فوّاز العاملی، الدر المنثور، ۱۳۱۲ق، ص۵۲۲.
58. عطاردی، گوهر خاندان امامت، ۱۳۷۳ش، ص۶۲.
59. توفیق، السیدة نفیسة، ۲۰۰۸م، ص۲۲۲.
60. بانوی با کرامت، شرح حال و ذکر کرامات سیده نفیسه نواده امام حسن مجتبی(ع) سایت آدینه بوک
منابع
ابنتغری بردی، جمال الدین، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و قاهرة، قاهرة، وزارهالثقافه و الارشادالقومی، بیتا.
ابنخلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالثقافه، بیتا.
ابنعماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، تحقیق: ارناووط، دمشق-بیروت، ۱۹۸۶م/۱۴۰۶ق.
ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
ابوکف، احمد، آل بیت النبی فی مصر، قاهرة، دارمعارف، ۱۹۷۵م.
ابونصر بخاری، سهل بن عبدالله، سِرّ السلسلة العلویّة، تحقیق سید محمدباقر بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۱ق.
توفیق ابوعلم، السیده نفیسه، تحقیق: محمد شوقی، تهران، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه، ۱۴۲۸ق/۲۰۰۸م.
جعفریان، رسول، «سفرنامه حج جزائری عراقی»، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش.
حسینی طهرانی، سید محمدحسین، نور ملکوت قرآن.
حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵م.
زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م.
سپهر، عباسقلیخان، ناسخ التواریخ (دوران امام کاظم)، تهران، اسلامیة، ۱۳۵۲ش.
شبلنجی، مؤمن بن حسن، نورالابصار فی مناقب بنت النبی المختار، مطبوع در حاشیه کتاب اسعاف الراغبین، قاهره، چاپ سنگی، بیتا.
شیخ محمد صبان، اسعاف الراغبین فى سیرة المصطفى و فضائل اهل بیته.
عطاردی، عزیزالله، گوهر خاندان امامت یا زندگینامه سیده النفیسه، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۳ش.
فواز عاملی، زینب بنت یوسف نواز، الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور، مصر، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۲ق، افست بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
کحاله، عمررضا، اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۱م.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
گلیزواره، غلامرضا، بانوی باکرامت، قم، انتشارات حسنین، ۱۳۸۲ش.
محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، بیتا.
محمد الحسون ام علی مشکور، اعلام النساء المؤمنات، انتشارات اسوه، ۱۴۱۱ق.
مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار و الآثار المعروف بالخطط المقریزیه، تحقیق: محمد زینهم و مدینه الشرقاوی، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۹۹۸م.
وردانی، صالح، الشیعه فی مصر من الامام علی حتی الامام خمینی، قاهرة، مکتبة مدبولی الصغیر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
محدث قمی، شیخ عباس، منتهی المقال فی تواریخ النبی و الآل، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش.
دیدگاه تان را بنویسید