گروه اقتصاد و درآمد جماران: در سال های اخیر روایت های رسمی و در نقطه مقابل آن روایت های مخالفان از علل وقوع انقلاب اسلامی علی رغم تفاوت های بنیادین دارای یک ویژگی مشترک بوده و آن هم عدم اشاره به وضعیت شکاف های طبقاتی، فساد، نابرابری، عدم توسعه انسانی و ... در دوران پهلوی بوده است. در همین خصوص برای بازخوانی بخشی از تاریخ مغفول مانده کشور، با تعدادی از صاحب نظران به گفت و گو پرداخته ایم.
در دومین گفت وگو از مجموعه مذکور، با محمد خوشچهره به پرسش و پاسخ پرداخته ایم. او ازدانشجویان مبارز قبل از انقلاب بوده و در سال های پس از انقلاب با حضور در دانشگاه به عنوان استاد رشته اقتصاد و همچنین نماینده مردم تهران مجلس شورای اسلامی شناخته می شود.
در سال های اخیر او به عنوان یک اقتصاددان و صاحب نظر اقتصاد سیاسی داخل و خارج کشور و یکی از مهم ترین منتقدان دولت های پیشین و فعلی در زمینه سیاست های اقتصادی بوده است.
در ادامه مشروح این گفت و گو را از نظر می گذارنید:
محمد خوشچهره در پاسخ به سوال خبرنگار جماران که چرا وضعیت بغرنج مردم در زمینه نابرابری ها و شکاف طبقاتی در سقوط رژیم شاه نادیده گرفته می شود؟ با بیان اینکه تفسیرها و تحریف هایی که اخیرا از علل وقوع انقلاب ارائه می شود که واقعا تلخ است، گفت:این ضعف کسانی است که مسئولیت تبیین و شفافیت زایی در ارائه یک تصویر واقعی از انقلاب داشته اند اما خوشبختانه مستندات خارجی و داخلی فراوانی در رابطه با انقلاب ایران زیاد است. قبل از هرچیزی منابعی که بر اساس خاطرات مسئولین رژیم گذشته، سیاسیون و سرویس های امنیتی و اطلاعاتی خارجی به ویژه در آمریکا و اروپا از جمله سفی انگلیس، رییس جمهور، وزیر خارجه و سفیر آمریکا در ایران تالیف شده، مرجع قابل توجهی است. برخی از این افراد تا یکی دو دهه پس از انقلاب امید به برگشت حکومت شاهنشاهی داشتند اما بعد از اینکه ناامید شدند، ناگفته های خود را بیان کردند لذا کسانی که می خواهند به تصویر واضحی از آن دوره دست یابند و به منابع رسمی نظام اعتماد لازم را ندارند با تحقیق می توانند تا اندازه ای به اصل قضایا برسند.
وی با بیان اینکه صداوسیما بسیاری از این منابع را معرفی و ارائه نکرده است یا بعضا با بدسلیقگی ارائه کرده است، گفت: زمانی که انقلاب شد، دستگاه های اطلاعاتی و سرویس های امنیتی زیر سوال رفتند که چه شد ایرانی که در دستان شما قرار داشت، بدون مداخله یک قدرت خارجی از دستتان رفت؟ آن زمان برخی چهره های نظامی، سیاسی و امنیتی برای تبرئه خود برخی اطلاعات را منتشر کردند. کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا چند ماه قبل از وقوع انقلاب به ایران آمده بود، ایران را جزیره ثبات نامید و همینکه نظام شاه از دست او رفت، این حرف برای کارتر گران تمام شد.او بعدها کتابی نوشت که نشان می دهد بعضا چه اتفاقاتی رخ داد و چرا انقلاب به وقوع پیوست. در این راستا منابع متعدد دیگری از کسانی مانند سایروس ونس وزیر خارجه، همیلتون جردن رییس ستاد کاخ سفید، پاول مشاور کارتر و سایر نظامیان و نیروهای اطلاعاتی آمریکا که خارطرتشان منتشر شده . به فارسی ترجمه شده وجود دارد در رأس آنها اولین کسی که سقوط شاه را جدی گرفت و اشکالات رژیم پهلوی را مانند فسادها، وابستگی ها و ... بازگو کرد ارتشبد فردوست بود که به خیلی از پوسیدگی های نظام شاهنشاهی و ضفع، زبونی و فساد شاه اشارات روشنی دارد. خیلی از روایت ها از حلقه های وابسته به شاه هم با وقفه هایی چندین ساله منتشر شد. یکی از آخرین مواردی که من مطالعه کردم خاطرات مادر فرح بود که مرتباکه در آخر خاطرات اظهار ندامت و پشیمانی می کند و آرزو می کند که ای کاش دخترش وارد این دربار نمی شد. این خاطرات، فساد دربار، وابستگی و ذلیل بودن شاه را شرح می دهد که چگونه توسط اطرافیانش با تملق و چاپلوسی تحمیق می شد. برای مثال، ولیان، وزیر کشاورزی یک هنرپیشه تئاتر را به طرقی به عنوان کشاورز نزد شاه می برد تا بگوید به برکت شاه به نان و نوا رسیده اند. مادر فرح می گوید یکی از افسران گارد به لهجه آن فرد مشکوک می شود و اصل قضیه را متوجه می شوند که برای فریب شاه بوده است. این قضایا خیلی مهم است که فقر، فساد، بی سوادی و ...در خاطرات اینگونه مطرح می شود ولی متاسفانه کمک نشده این کتاب ها بازنشر شوند یا حتی به جای برخی کتب در قالب تاریخ انقلاب در دانشگاه تدریس می شدند لذا علیرغم مهم بودن فهم معارف دین، باید معارف سیاسی و تاریخی را در دانشگاه ها طوری تدریس می کردند که یک دانشجو آن را بخواند و ارائه دهد تا از ظرق مختلف سطح آگاهی ملی، سیاسی و تاریخی یک کلاس رشد کند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که برخی حامیان رژیم سابق که انقلاب را ناشی از دست اندازی آمریکا وانگلیس برای مقابله با توسعه خواهی شاه می دانستند، خاطرنشان کرد: کافی است یک نگاه عالمانه به حوادث سال های 1356 و 1357 بیندازیم و مخصوصا نادیده و ناشنیده هایی که ازانبوه خاطرات و گزارشات داخلی و خارجی نوشته شده بیرون کشید تا به تصویر جامع تری در مورد شکل گیری و وقوع انقلاب و فرآیند پیروی انقلاب برسیم. مخصوصا از ابتدای سال 1357 که شاه با توصیه سیا و ام آی سیکس دست به اصلاحات و ااقدامات تاکتیکی زد تا بتواند زمان بخرد. برای اینکه فقر گسترده، فساد و ظلم به نیروهای روشنفکر متوجه شاه نشود، دستور داد هویدا و نصیری زندانی شوند. در نهایت روش هایی نظیر دولت آشتی ملی شریف امامی هم جواب نداد و ژنرال هایزر به ایران آمد تا کودتا را ترتیب دهد اما در عمل دید ارتش شاه فقط در حد گارد شاهنشاهی دراختیار اوست و این کار امکان پذیر نیست لذا دولت بختیار روی کار آمد. این کارها توسط آمریکا و انگلیس طراحی می شد و همین مسائل در خاطرات وابستگان رژیم بارها مطرح شد. برای مثال فریدون هویدا بعد از اعدام برادرش در خاطرات خود مسائل مهمی را افشا کرد. اشرف پهلوی نیز به فرح حمله کرد و فرح نیز متقابلا دست به افشاگری هایی علیه او زد که آدم وحشت می کند که چه اتفاقاتی درکشور و بین اینها رخ داده بود. خیلی ها از آن ماجراها که اینها افشا می کردند، خبر نداشتند. بعد از این افراد نظامیان شروع به انتشار خاطرات خود کردند. کافی است به آنها رجوع شود تا همگان متوجه شوند نظام شاهنشاهی در چارچوب قدرت جاری جهانی دچار پوسیدگی شد. ناتو پشت شاه بود و علی رغم جاری بودن جنگ سرد، با روسیه هم معاملاتی انجام می داد. یک فهرستی باید از خاطرات درباری ها و عوامل رژیم شاه تهیه شود تا عموم به آن مراجعه کنند. مردمی که به صورت گروه گروه و مرحله به مرحله مابق آیه شریفه یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا به انقلاب پیوستند به یاد می آورند که هر طرح، برنامه و مکری که آمریکا و یارانش برای کنترل و انحراف حرکت عظیم مردم کردند با عنایات و اراده خداوند متعال بر عکس می شد.
خوش چهره با اشاره به سوره نصر، بیان کرد: گروه ها و آحاد مردم بر اساس زمینه های مختلف مانند ظلم، فساد، فقر و ... فوج فوج به همدیگر ملحق شدند. در یک توصیف ساده میتوان گفت حدود 25 درصد جمعیت کشور در دهه 40 شهرنشینو 75 درصد روستا نشین بودند که بعدها این نسبت در دهه 90 برعکس شد. گروه هدف حکومت شاه درباریان، امرای ارتش، نخبگان وابسته به خود و مدیران ارشد حکومت بودند و اکثریت مردم از جمله روستاییان و کارگران و ... در شرایط نابسامان اقتصادی، اجتماعی، اموزشی، بهداشت و ... قرار داشتند. خیلی از نقاط کشور حتی در همین تهران آب و برق وجود نداشت و عمده مردم کشور بر اساس طبقه بندی های سازمان ملل طبقه سوم نامیده می شدند. در جای خود می شود توضیح داد که در سبد غذایی آنها چه چیزهایی قرار داشت!
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: علی رغم آرمان ها و شعارها و ادعاهایی که بین جریانات سیاسی و مبارز(حتی آنها که مبارزه مسلحانه داشند ) براساس درکی که از تسلط امریکا، انگلیس، اسراییل و .. بر هیات حاکمه کشور وجود داشت، هیچکس باور نداشت رژیم گذشته سرنگون شود. خفقان و برنامه های تخدیر فرهنگی نیز خیلی قوی و گسترده بود بنابراین اینطور نبود که یک عده یکباره بیدار شوند و دست به انقلاب بزنند. این انقلاب از منظر امام خمینی (س) تحقق اراده الهی بود و به تعبیر ایشان انفجار نور بود.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در پایان گفت: کسی نمی توانست بگوید من وارث انقلابم چون با مبارزات خود باعث پیروزی انقلاب شده ام. مقامات خارجی اقرار می کردند که اتفاقات خارج از اراده بود و آنچنان سرعت داشت که ما از آن عقب می افتادیم. امام بارها اشاره کردند ما تصور نمی کردیم فرانسه رفتن فرصتی برای انتشار اطلاعات شود. این انقلاب سطوح مختلفی داشت اما در بیان ساده هدیه ویژه ای به خلوص امام خمینی(س) که در برابر اراده خداوند تبارک و تعالی تسلیم بود.