جی پلاس/ به مناسبت سالروز شهادت؛
امام حسن(ع) در چه شرایطی زمامداری مسلمین را عهده دار شدند؟/چه احزابی در آن دوره روی کار بودند؟
امام حسن علیه السلام، دومین امام شیعیان جهان در نیمه ماه مبارک رمضان در مدینه منوره و در خانه مولای متقیان علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها دیده به جهان گشودند. آن حضرت در بیست و هشتم صفر 50 به شهادت رسیدند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، بنا به روایتی بیست و هشتم صفر سال 50مصادف با سالروز شهادت امام مجتبی علیه السلام است که به همین مناسبت به مختصری از زندگانی آن حضرت پرداخته می شود:
امام دوم شیعیان و اولین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بنا بر مشهور در پانزدهم رمضان سال سوم هجری در مدینه به دنیا آمدند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به دستور خداوند، ایشان را حسن نام نهادند و گوسفندی قربانی کردند و موی سر آن نورسیده را تراشیدند و به اندازه وزن آن، نقره صدقه دادند. آن حضرت در ۳۷ سالگی به خلافت رسیدند و در سال ۴۱ه.ق. مجبور به صلح با معاویه شدند. دوره حکومت آن حضرت شش ماه و سه روز طول کشید. امام حسن علیه السلام پس از صلح، به مدینه رفتند و ده سال تا هنگام شهادت در مدینه بودند.
زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام
شناسنامه امام حسن مجتبی علیه السلام
در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی علیه السلام اندکی اختلاف وجود دارد. طبق قول مشهور، در 15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشودند. هفت سال از عمر شریفشان مصادف با حیات پربار خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم بود. پدر گرامی شان امام علی بن ابیطالب علیه السلام و مادر ارجمندشان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، دختر پیامبر خداست.
پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم و والدین حضرت نه تنها در نامگذاری آن کودک از خدای متعال سبقت نگرفتند که در انتظار نشستند تا اسم آن مولود مبارک را خداوند بی همتا برگزیند. سرانجام وحی الهی نازل شد و به رسولش خبر داد که: «این نوزاد را حسن بنامید.» آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گوسفندی را قربانی کرد و موی سر آن نورسیده را تراشیدند و به اندازه وزن آن، نقره صدقه دادند و با دستان مبارکشان نوعی عطر مخلوط، به نام «خَلوق» به سر آن کودک شایسته مالیدند و آنگاه نافشان را بریدند و...
تنها کنیه امام مجتبی علیه السلام «ابومحمّد» است. ولی در القاب حضرت تعابیر مختلفی ذکر شده است. مشهورترین القاب حضرتش عبارتند از: تقیّ، زکیّ، سیّد، سبط، ولیّ. در نقش نگین انگشتری شان نیز اختلاف است. سیره نگاران، عبارات زیر را نقش نگین حضرت دانسته اند: «العزّة للّه وحده»؛ «العزّة للّه»؛ «اللّه اکبر»؛ «به نستعین» و «حسبی اللّه».
سیمای ظاهری امام حسن علیه السلام
امام مجتبی علیه السلام شباهت بسیاری به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم داشتند. شاید در همان روزهای آغازین حیات مبارکشان بود که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم با نظاره جمال و کمال ایشان فرمودند: تو از لحاظ آفرینش و خوی (صورت و سیرت) مانند من هستی.» ابن صبّاغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّة» چهره شکوهمند امام مجتبی علیه السلام را این گونه به تصویر کشیده است: «امام ابومحمد الحسن بن علی، رنگی سپید آمیخته با سرخی داشت. دیدگانشان درشت و سیاه، گونه هایشان هموار، موی وسط سینه شان نازک، موی ریششان انبوه، پشت گوششان پرمُو، بینی شان کشیده و برّاق همچون شمشیری از نقره، مفاصلشان درشت و شانه هایشان از یکدیگر دور، بود. انسانی متوسّط القامه و ملیح بودند. نیکوترین صورت را داشتند. با رنگ سیاه خضاب می کردند. مویشان پر چین و کوتاه و قامتشان رسا بود.»
همسران و فرزندان امام حسن علیه السلام
از امام مجتبی علیه السلام 15 فرزند بر جای مانده است که اسامی آنها، با تفکیک مادرانشان عبارتند از:
-زید، امّ الحسن و امّ الحسین؛ از مادری به نام «بشیر» بنت ابی مسعود. -حسن، (معروف به حسن مثّنی)؛ از مادری به نام «خولة» بنت منصور. -قاسم، عبداللّه و عمر؛ از مادر کنیز. -عبدالرحمن؛ از مادر کنیز. -حسین، فاطمه و طلحه؛ از مادری به نام «امّ اسحاق» بنت طلحة بن عبداللّه. -فاطمه، رقیّه و امّ سلمه؛ که مادرانشان متفاوت بوده است. بر اساس بیان تاریخ نگاران، فقط حسن و زید، صاحب نسل بوده اند و از سایر فرزندان امام مجتبی علیه السلام نسلی باقی نمانده است.
مختصری از زندگینامه امام حسن مجتبی(ع) از کتاب شیعه در اسلام
امام حسن علیه السلام سال سوم هجرت در مدینه متولد شدند و هفت سال و اندى جد خود را درک نمودند و در آغوش مهر آن حضرت به سر بردند و پس از رحلت پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله که با رحلت حضرت فاطمه سه ماه یا شش ماه بیشتر فاصله نداشت تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفتند.
امام حسن علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت و خلافت رسیدند و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداختند و در این مدت معاویه که دشمن سرسخت امام على و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت جنگیده بود به عراق که مقر خلافت امام حسن علیه السلام بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد و از سوى دیگر سرداران لشکریان امام حسن را تدریجاً با پولهاى گزاف و نویدهاى فریبنده اغوا نمود و لشکریان را بر آن حضرت شورانید. بالاخره آن حضرت به صلح مجبور شده خلافت ظاهرى را با شرایطى (به شرط اینکه پس از درگذشت معاویه دوباره خلافت به امام حسن علیه السلام برگردد و خاندان و شیعیانش از تعرض مصون باشند) به معاویه واگذار نمود. معاویه به این ترتیب خلافت اسلامى را قبضه کرد و وارد عراق شده و در سخنرانى عمومى رسمى شرایط صلح را الغا نموده و از هر راه ممکن استفاده کرده سختترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت و شیعیان ایشان روا داشت. امام حسن علیه السلام در تمام مدت امامت خود که ده سال طول کشید در نهایت شدت و اختناق زندگى کرد و هیچگونه امنى حتى در داخل خانه خود نداشت و بالاخره در سال پنجاه هجرى به تحریک معاویه بهدست همسر خود مسموم و شهید شد. (برگرفته از شیعه در اسلام علامه طباطبایی(ره))
پیش از امامت
امام حسن علیه السلام هفت سال از عمرشان را در دوران پیامبر(ص) سپری کردند. امام حسن علیه السلام علاوه بر درک محضر پیامبر(ص) در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بودند، مانند حادثه مباهله. آن حضرت مشمول حدیث کسا و آیه تطهیر شدند که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن همراه برادرشان حسین علیه السلام در بیعت رضوان حاضر بودند. امام حسن علیه السلام به همراه برادرشان، امام حسین علیه السلام، بالای سر آن حضرت هنگام رحلت حاضر بودند. هنگامی که ابوموسی اشعری فرماندار کوفه با فرستادگان امام علی (ع) برای مقابله با شورش داخلی (برپاکنندگان جنگ جمل) همکاری نکرد، امام علی علیه السلام فرزند خود امام حسن علیه السلام را به همراه عمار یاسر با نامهای به کوفه اعزام کرد. آن حضرت با سخنرانی خود در مسجد کوفه توانستند حدود ده هزار نفر را به میدان جنگ علیه ناکثین بکشانند.
امام حسن علیه السلام قبل از جنگ جمل سخنرانی کردند و امیرالمؤمنین علی علیه السلام وی را در این جنگ به میمنه (سمت راست) سپاه فرستادند. برخی گفتهاند که در این جنگ، حضرت علی (علیه السلام) به محمد حنفیه فرمودند: این نیزه را بگیر و جمل [منظور شتر عایشه است که عده بسیاری در مقابل آن کشته شدند] را پی کن. محمد حنفیه رفت و از شدت تیرباران بازگشت. پس از او حسن علیه السلام نیزه را گرفت و شتر را پی کرد.(برگرفته از ویکی شیعه)
امامت و خلافت
امام حسن (ع) مسئولیت خلافت را در جوی مضطرب و نا آرام و در وضعی بسیار پیچیده و پر کشاکش که در پایان زندگانی پدر بزرگوارشان امام علی (ع) بروز کرده و شعله ور شده بود به عهده گرفتند. امام حسن (ع) حکومت خود را با مردمی شروع کردند که به مکتبی بودن مبارزه و هدف های آن، ایمان واضح و کاملی نداشتند و آنان را از جنبه دینی و اسلامی با خواسته های مبارزه هماهنگی نبود و در آن هنگام به چهار حزب تقسیم شده بودند که از این قرار بود:
الف - حزب امویان. این حزب از گروههای قومی تشکیل شده بود که از نفوذ بسیار بر خوردار بودند و پیروان فراوان داشتند . آنها در محیط شیعیان امام حسن علیه السلام برای پیروزی معاویه کار و فعالیت داشتند و به منزله جاسوسان و ماموران مخفی، حرکات امام را زیر نظر داشتند.
ب - خوارج. بیشتر اهل کوفه به جنگ اصرار داشتند تا جائی که وقتی می خواستند با امام حسن (ع) بیعت کنند، با آن بزرگوار شرط کردند که باید با این تجاوزکنندگان گمراه حکومت بجنگند اما امام نپذیرفتند. سپس به خدمت امام حسین (ع) رفتند تا با او بیعت کنند و ایشان به آنان گفتند: «معاذ الله که تا حسن زنده است با شما بیعت کنم» . آنگاه چاره ای ندیدند جز آنکه با امام حسن علیه السلام بیعت کنند. آنان در زمینه توطئه گریهای خطرناک و مبارزه با برنامه و نقشه امام حسن (ع) با حزب اموی همکاری داشتند.
ج - شکاکان. آنان کسانی بودند که دعوت خوارج در آنان تاثیر گذاشته بود، بی آنکه از آنان باشند. اینان افرادی فرصت طلب و مذبذب بودند و خوی فرار بر طبیعت آنان غالب بود.
د - حمراء (سرخ). آنان پاسبانان «زیاد» بودند و می خواستند که سربازان شخص پیروز و شمشیرهای شخص غالب باشند. کارشان به جایی رسید که کوفه را به خود نسبت دادند و گفتند: «کوفه حمراء». اما پیروان امام حسن (ع) کسانی بودند که پس از شهادت پدر بزرگوارشان علی (ع)، به بیعت با او شتافتند و در کوفه عده آنان بسیار بود. اما دسیسه ها و فتنه گری دیگران، پیوسته هر حرکتی را که از اینان سر می زد، با شکست روبرو و خنثی می کرد.
صلح امام حسن مجتبی علیه السلام
یکی از کارهای مفید برای اسلام و مسلمین صلح امام حسن (ع) با معاویه است. این عمل مفید برای کسانی که آگاهی تاریخی و اسلامی ندارند، مورد شک است که چرا حضرت حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد و چرا مثل امام حسین قیام ننمود؟!
مطلبی که قبل از هر چیز لازم می دانیم متذکر شویم، این است که قیام امام حسین (ع) بعد از گذشت بیست سال از صلح امام حسن واقع شده است. امام حسین علیه السلام، ده سال با حضرت امام حسن علیه السلام بودند و باید تابع حضرت امام حسن علیه السلام باشند. ایشان ده سال بعد از امام حسن علیه السلام، امام بودند و در رهبری اختیار تام داشتند؛ ولی قیام نکردند، و قیام ایشان پس از ده سال از امامت شان به وقوع پیوست. اگر ایرادی باشد- که قطعاً نیست- بر هر دو وارد است. خود این مطلب دلیل است که قیام، زمینه و اقتضاء می خواهد و در آن بیست سال چنین زمینه و اقتضایی نبوده است.
امام حسن مجتبی علیه السلام بعد از صلح
امام حسن مجتبی علیه السلام چند روز پس از امضای قرارداد صلح با معاویه و رفت و آمدهای مکرر از سوی دوستان و دشمنان، مصلحت را در آن دیدند که به همراه بعضی از یاران، از کوفه به مدینه جدشان رسول خدا صلی الله علیه و آله هجرت کنند.
سبط اکبر پیامبر(ص)، این ناخدای بردبار تصمیم گرفتند با فرو بردن خشم خود و صبر و تحمل، کشتی اسلام را از غرقاب حتمی حکومت معاویه نجات بخشند و نگذارند حکام بنی امیه با احادیث جعلی و نسبت های ناروا به پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و پدرشان امیرمؤمنان علیه السلام و صحابه بزرگ، چهره واقعی اسلام را عوض کنند و به اسم اسلام بعد از پیامبر، اهداف شیطانی خود را بر امت اسلامی تحمیل نمایند و بدعت ها و سنت های جاهلیت را دوباره همانند اجدادشان احیا کنند.
حضرت ده سال در مدینه اقامت گزیدند و در این مدت همچون پدر و جد بزرگوارشان، طبیب و معلمی دلسوز و پناهگاهی مطمئن برای مردم مدینه و مظلومان عالم بودند و خورشیدگونه بر همه زوایای تاریک عالم اسلام می تابیدند و با سخنان زیبای علی گونه و رفتار حلیمانه محمدی و حجب و تقوای فاطمه گونه شان مسلمین جهان را رهبری می کردند و در مقابل جبهه کفر تاویلی و هم اندیشه های شیطانی آنان در راستای مبارزه با باطل، راست قامتانه ایستادگی کردند و به نور الهی درخششی دیگر دادند.
فضایل و مناقب امام حسن مجتبی علیه السلام
از برجسته ترین فضایل امام مجتبی علیه السلام این است که ایشان جزو اصحاب کساء و آل عبا و از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هستند؛ اهل بیتی که آیات فراوانی در شأن ایشان نازل شده است. آیه تطهیر از جمله آن آیات است: عمر بن ابی سلمه (پسر همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم) می گوید: پیامبر در خانه امّ سلمه حضور داشتند که این آیه نازل شد: «انّما یُریدُ اللّه لیُذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»؛ خداوند اراده کرده است که از شما اهل بیت، پلیدی را بزداید و پاکیزگیتان بخشد. در این هنگام حضرت، دخترشان فاطمه و پسرانشان حسن و حسین را فراخواندند و عبایی را بر سر آنها افکندند و در حالی که علی پشت سر ایشان ایستاده بودند، فرمودند: «اللّهمّ هؤُلاء اهلُ بیتی فَاَذْهَبْ عَنهُمُ الرّجسَ و طَهِّرْهُم تَطهیراً؛ پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند، پس پلیدی را از آنان دور فرما و آنان را پاکیزه گردان». امّ سلمه از آن حضرت پرسید: آیا من نیز جزو آنان هستم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پاسخ دادند: «تو در جایگاه خودت هستی، جایگاه تو بسیار نیکو است».
حضور امام مجتبی علیه السلام در جریان «مباهله» نیز نشانه اعتبار و اهمیّتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای امام مجتبی علیه السلام قائل شده اند. و نیز حضور آن حضرت در «بیعت رضوان» و بیعت کردن پیامبر با ایشان، جایگاه رفیع آن امام همام را نشان می دهد.
سیره اخلاقی امام حسن مجتبی علیه السلام
روش، منش، رفتار و کردار امام مجتبی علیه السلام نمونه روزگار بود. در یک جمع بندی کلّی، می توان چنین نتیجه گرفت که تاریخ نویسان مهم ترین برجستگی های اخلاقی آن حضرت را «بخشنده ترین، بزرگمنش ترین، با سخاوت ترین، حلیم ترین، زاهدترین، راستگوترین، پارساترین، عابدترین، گرامی ترین، پرگذشت ترین و دارای گشاده ترین سینه در میان مردم» ثبت و ضبط کرده اند.
امام مجتبی علیه السلام بنده خاکسار خدا بودند. در هنگام عبادت از قفس تنگ دنیا می رهیدند و تا شاخساران ملکوت پر می کشیدند. طعم عبادت، شهد دیگری در کامشان می نشاند و جوهر جانشان را قبضه می کرد. همواره در انتظار فرارسیدن ساعات نماز و لحظات عبادت می ماندند و چون وقت فرایض نزدیک می شد، روح و روانشان متغیّر می شد و رنگ از رخسارشان می پرید.
با آنکه مرکبهایی در اختیار داشتند، مسافت 450 کیلومتری مدینه تا مکّه معظّمه را زیر اشعه سوزان آفتاب حجاز و روی سنگریزه های داغ بیابان، پیاده می پیمودند و به این شکل 25 مرتبه پیاده به زیارت کعبه شتافتند تا رضایت خدای خویش را بیشتر فراهم آورند.
کرامت و بخشندگی امام
امام مجتبی علیه السلام از خیل ستارگان پرفروغ اند. ایشان به «کریم اهل بیت» شهرت دارند. رفتار کریمانه شان در سینه تاریخ موج می زند و جهانیان سرگشته درهم و دینار را به تحیّر وامی دارد. فردی از چادرنشینان خدمت امام مجتبی علیه السلام شرفیاب شد. قبل از آنکه اظهار نیاز کند، حضرت امر فرمودند که هرچه در خزانه هست، به او بدهند. وقتی به سراغ خزانه رفتند، مبلغ بیست هزار درهم یافتند و همه را به سائل نیازمند دادند. مرد سائل که از رفتار سخاوتمندانه امام به شگفت آمده بود، عرض کرد: آقای من! چرا به من فرصت ندادید تا نیاز خود را بیان کنم و در مدح شما سخن بگویم؟ امام در پاسخش فرمودند:
«ما گروهی هستیم که بخششهایمان تازه و بی درنگ صورت می گیرد.» امام مجتبی علیه السلام در جود و کرم از همگان سبقت گرفته بودند؛ آن چنان که با بذل و بخششهای خداپسندانه، دست از دارایی های خویش می کشیدند و همه را در راه خشنودی خدا تقدیم می کردند. این، در واقع بیانگر بی اعتنایی آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا بود. در همین مورد نوشته اند: «امام مجتبی علیه السلام در طول عمر خود، دو بار تمامِ اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را برای خود نگه داشته و نصف دیگر را در راه خدا بخشیدند.» امام مجتبی علیه السلام نسبت به فقیرانِ فرهنگی و فریب خوردگان جاهل نیز قلب رئوف و دل مهربان داشتند. گرچه آنها بر اثر فریب دشمنان با هتّاکی و بی حرمتی با امام برخورد می کردند؛ اما امام هیچگاه از سخنان بیهوده آنان غضبناک نمی شدند و با لطف و مهربانی آنها را نوازش می کردند و به رفع نیازهایشان همت می گماشتند. آنان نیز با دیدن برخوردهای خاضعانه امام به حیرت می افتادند و در اندک مدّت از گفته های خویش ندامت می جستند و اظهار پشیمانی می کردند. نمونه بارز فروتنی امام با فقرزدگان فرهنگی و دین باختگان بی هویّت، ملاقات با آن مرد شامی است که جریانش در متون تاریخی بیان شده است.
شهادت امام حسن (ع)
معاویه پس از صلح، مفاد صلحنامه را زیر پا گذاشت و برای اینکه بتواند راه را برای ولایتعهدی فرزنش یزید هموار کند توطئه قتل امام حسن علیه السلام را ریخت. مطابق با نقل شیخ مفید، معاویه وقتی تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن) فرستاد و به او وعده داد که در قبال مسموم کردن شوهرش، او را به ازدواج یزید درخواهد آورد.
شهادت امام حسن علیه السلام توسط معاویه علاوه از منابع شیعه در منابع اهل سنت نیز گزارش شده است. به عنوان نمونه زمخشری (م538ق) نویسنده اهل سنت در مورد جزئیات این جریان نوشته است:
معاویه صد هزار (درهم) به زن حسن رحمة الله علیه، جعده دختر اشعث وعده داد تا ایشان را مسموم کرد. او دو ماه بعد از آن زنده ماند. سم آن قدر اثر کرد که چندین طشت پر از خون از مقابلش برمى داشتند. حسن رحمة الله علیه مى فرمود: چند بار پیش از این به من سم داده اند، اما هیچ یک مثل این سم اثر نکرده است.
در مورد تاریخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد. در مورد سال شهادت آن حضرت سه نقل سال 49، سال 50 و سال 51 هجری قمری در منابع ذکر شده است و روز آن را نیز برخی منابع هفت صفر و برخی ۲۸ صفر دانستهاند.
پیکر مطهر آن حضرت را جمع عظیمی از مردم مشایعت کردند و آن را برای تدفین به سمت مرقد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حرکت دادند اما مروان بن حکم گروهی از بنی امیه و پیروانشان را جمع کرد و سر راه تابوت را گرفت تا مانع از دفن آن حضرت در جوار پیامبر شود. همچنین عایشه به تحریک مروان در آنجا حضور پیدا کرد و فریاد بر آورد که به خدا قسم حسن در اینجا (کنار قبر رسول خدا) دفن نمی شود مگر اینکه من اجازه دهم. با این سخن عایشه بنی هاشم قصد مجادله با آنها را نمودند اما امام حسین علیه السلام مانع شد و فرمود برادرم سفارش کرده که اگر مانع من از دفن او در کنار جدش شدند با کسی مخاصمه نکنم. نهایتا پیکر مطهر ایشان در قبرستان بقیع در کنار جده اش فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.
برگرفته از مطلبی منتشر شده در سایت شبکه قران و معارف سیما
دیدگاه تان را بنویسید