لیلی گلستان در واکنش به برخی حاشیهها از جمله تابلوی سهراب سپهری که این روزها داستانش را سریال آقازاده روایت میکند، گفت: من فکر میکنم این یک جریان برنامهریزی شده است و به نظرم با هدف خاصی انجام گرفته؛ نمیدانم هدفشان چیست اما میدانم حتما نیتی دارند؛ نیتی که خیر نیست شر است.
به گزارش جی پلاس، بخشهایی از این گفتگو را بخوانید.
چرا هر اقدامی که میکنید، با واکنشهای پررنگ و چگال مواجه میشود؟ مثلا وقتی در تدکس TEDex سخنرانی کردید، بازتابی گسترده داشت یا مثلا شما را مافیای هنرهای تجسمی میدانند یا همینطور اظهاراتتان درباره فروغ فرخزاد که هر چند وقت یکبار رو میآید و واکنشهای بسیاری برمیانگیزد.
این کارها از نوع رفتار و تربیت و فضای فرهنگی- هنری و سالها تجربهام میآید . این کارها با هدف سر و صدا کردن یا دیده شدن نمیکنم . من کار خودم را میکنم و اتفاقا مردم میپسندند، مثلا ترجمه میکنم و اتفاقا به چاپهای بالاتر میرسد. شاید ماجرا این است که مردم میدانند من کار بزن در رو نمیکنم. فهمیدهاند که با وسواس و دقت زیادی کار میکنم. در ضمن این هم طبیعی است که پشت سرم حرف بزنند. وقتی کسی دیده شود، پشت سرش حرف هست، همیشه همین بوده، قبل از انقلاب و حالا. از این بابت ناراحت نیستم. بگویند مافیای گالری گلستان! اصلا نمیفهمم یعنی چه و برایم مهم نیست. آیا حمایت کردن از جوانان اسمش مافیا است؟ یادداشتم درباره فروغ فرخزاد هم معتقدم دوباره آن را رو کردن یک جور شیطنت آگاهانه است. فکر میکنم آن حرفها مربوط به دهه ۷۰ باشد. دقیقا خاطرم نیست اما فکر میکنم از من سوال شد که به عنوان یک دختر در آستانه بلوغ در خانهای که این حرفها و اتفاقات در آن بوده، چه حسی داشتی یا راجع به این شاعر چه فکر میکنی. خب من مادرم را میدیدم و طبعا طرف مادرم بودم و طبعا دوست نداشتم کسی بیاید زندگی ما را به هم بزند که زد. کسانی که دارند از من بابت اظهاراتم ایراد میگیرند اگر برای خودشان همین اتفاق رخ بدهد، همینطور قضاوت میکنند؟ این حرفها را میشنوم و نشنیده میگیرم. از این گوش میشنوم و از گوش دیگر در میکنم. آنقدر انتقادهای عجیب کردند، حرفهای بد زدند که اندازه ندارد، اما از بچگی به من یاد دادند که دقت داشته باشم وببینم چه کسی چه چیزی میگوید. در خانوادهام به من یاد دادند که هر کسی از من تعریف کرد خوشحال نشوم و هر کسی مرا تکذیب کرد، ناراحت نشوم. من این را یاد گرفتهام و اصلا از حرفهایی که پشت سرم میزنند، ناراحت نمیشوم. خودم میدانم این حرفها را به چه دلیل و در جواب چه سوالی گفتهام. درست هم گفتهام. شعر فروغ به جای خودش قابل تعریف است اما به عنوان یک انسان با این عملکرد قابل تعریف نیست. همیشه هنر را از هنرمندش باید جدا کرد.
حتما سریال آقازاده را دیدهاید. نظرتان درباره تابلوی سهراب سپهری و داستان جعل تابلو در این سریال چیست؟ قصد ندارید واکنش نشان بدهید؟
من فکر میکنم این یک جریان برنامهریزی شده است و به نظرم با هدف خاصی انجام گرفته؛ نمیدانم هدفشان چیست اما میدانم حتما نیتی دارند؛ نیتی که خیر نیست شر است. این کارها برای چیست؟ مردم دارند به کرونا مبتلا میشوند و روزی ۲۰۰ نفر جانشان را از دست میدهند و میبینیم اوضاع مملکت و گرانی بیداد میکند، آنوقت میآییم و چنین فیلمی میسازیم. من باز هم برای هزارمین بار از این گوش میشنوم و از گوش دیگر در میکنم و چون اهمیت نمیدهم به این چیزها. اما من از بالا به این اتفاقات نگاه میکنم. آدمهایی که از این کارها میکنند، بدانند همهاش نقش بر آب است.