افشین سنگچاپ که این روزها در سریال «پدر پسری» شبکه تهران ایفای نقش میکند، علت ضعف تلویزیون در زمینه تولید سریالهای طنز را نبود افراد متخصص در این زمینه عنوان کرد.
به گزارش جی پلاس، این بازیگر و بازیگردان دربارهی کمبود سریالهای طنز در سالهای اخیر گفت: وقتی همه چیز رانت و زد و بند میشود معلوم است سر متخصص کلاه میرود. شکست میخوریم و میلیادرها تومان را دور میریزیم. من معتقدم پول تلویزیون حقالناس است و هرکس درباره آن اهمال و تخطی کند و دست در حقالناس ببرد، عاقبت خوشی نخواهد داشت. چندین سال است اینها را بازگو میکنیم.
سنگ چاپ که در سریالهایی چون لیسانسهها، فوقلیسانسهها، وارش و بچه مهندس ایفای نقش کرده است، با اشاره به دوری برخی از طنزپردازان برجسته از تلویزیون در سالهای اخیر گفت: ما چند طنزکار داریم که از تلویزیون رانده شدند؛ مثلا مهران مدیری بعد از ۳۰ ـ ۴۰ سال باید پلاتو کار کند و در تلویزیون «دورهمی» را به او میدهند که یک شوی سبک و درجه دهم است؛ در حالی که به آدمی که اینکاره و متخصص نیست، سریال طنز می دهند.
او ذوق و استعداد را مهمترین مولفه برای ساخت آثار طنز عنوان کرد و افزود: اصل مطلب این است که انتخاب را دست کسی میدهند که نه ذوق و هنر دارد و نه انگیزه؛ فقط یک آدم اداری است که میخواهد آخر برج حقوقش را بگیرد و برود. سریال ساخته میشود، پول و امکانات هم داده میشود اما ذوق و استعداد و توانایی که اصل مطلب است، نیست. بچههای ما ثابت کردند بدون امکانات هم آنقدر ذوق دارند که از پس خودشان بربیایند. صاحب فکر و صاحب ذوق در خانه نشسته و شخصی که بیذوق و بیاستعداد است کار میکند. طنزکارها را رد کردهایم رفتهاند و اصرار داریم مردم را بدون هیچ چیزی بخندانیم. نمیشود باید آدمش بیاید. الان بهترین زمان برای آشتی مردم با تلویزیون سر قضیه سریالهای طنز است.
سنگ چاپ همچنین عنوان کرد: ما چیزی به نام شاگردپروری نداریم؛ استادی که فوت کرده است و یا بازنشسته میشود، هیچ عقبه و دستیاری ندارد.
این هنرمند درباره ضرورت ساخت سریالهای طنز به ویژه در شرایط کنونی گفت: آدم خودش کلی غم دارد نمی تواند تلویزیون را هم روشن کند یک غم دیگر به غمهایش اضافه شود. آمار فروش فیلمها نشان داده الان وقت این است که باید مردم را شاد و با انرژی نگه داریم.
سنگچاپ که در سریالهایی چون پیامک از دیار باقی، روز حسرت و اغما دستیار کارگردان (سیروس مقدم) بوده است، سپس گفت: «نون خ» و «پایتخت» و هر سریالی که دست اهلش افتاد این را ثابت کرد که سریال خوب جواب میدهد و مردم دوستش دارند و حتی مهمانی رفتن را به خاطرش کنسل میکنند؛ البته نسبت به این کویر و برهوتی که وجود دارد این سریالها بهتر بودند. اگر اینها در دهه هشتاد پخش میشدند، مورد نقد قرار میگرفتند و جزو ضعیفترین کارها میشدند اما در بیابان، یک لنگه کفش هم غنیمت است.