آیا همکاسه کردن مربیان با بازیکنان تصمیم درستی است؟ پرسپولیس با برانکو انبوهی از جامها را کسب کرد و صاحب سبک شد اما در عصر او با بازیکنان بیکیفیت اوکراینی قرارداد امضا نشد؟ شفر چطور؟
به گزارش جی پلاس؛ بعد از حضور "جورج توپالوویچ"، "یان نیکولفسکی"، "کمیل سوسکو" یا حتی "ساشا ایلیچ" بخشنامه کردند که تیمهای لیگ برتری حق جذب دروازهبان خارجی ندارند. هدف هم میدان دادن به جوانهای ایرانی و پرورش استعدادهای وطنی بود. این که آنها فرصت بازی کردن پیدا کنند. این بخشنامه البته بعد از مدتی لغو شد اما بعضی معتقدند شهاب گردان و حامد لک و علیرضا بیرانوند و ... محصول همان دستور هستند که البته بهنوعی کپیبرداری از لیگهای عربی بود.
خبر تازه در مورد ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی احتمالاً ریشه در بدقولیهای و آبروریزیهای بینالمللی دارد. اینکه موضوع دیگر نه لفتولیسهای دلالان و واسطهها برای بهکارگیری بازیکن بیکیفیت بلکه باز شدن پروندههای متعدد در فیفا علیه ایران و محکومیتهای مسلسلوار است. امری که نام و اعتبار کشور را به حراج گذاشته است و هرچه اهل هنر و اندیشه و علم تلاش میکنند تا نام ایران را بلندآوازه کنند، شکایتهای چند هزار دلاری مکرر توسط مربیان و بازیکنان خارجی و پوشش رسانهای گسترده، آن را بر باد میدهد.
از آرمناک پطروسیان و لئون استپانیان وایمون زاید و ابراهیم توره و مامه تیام تا فابیو جانواریو و نلسون کوریا و عماد رضا و بشار رسن و ... در همه این سالها خاطرات متعددی در ذهن داریم. بازیکنان که اتفاقاً خوب و با کیفیت بودند و میشود از آنها بهعنوان خامههای روی کیک لیگ نام برد. در این میان لیست بازیکنان فاجعهبار بسیار بالابلند است. بازیکنانی که هنوز هم باورمان نمیشود چطور به فوتبال ایران آمدند و حتی پیراهن تیمهای بزرگ را پوشیدند و اعصاب هواداران را رنده کردند!
در چند سال اخیر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس بهویژه قطر و امارات به ایستگاه پایانی ستارههای دنیا تبدیلشدهاند. ما البته دلخور میشویم اما تنها راهی که میشد پای دونادونی و ژاوی و گابی و رائول و کلودیو کانیگیا و ... به ایران باز شود همین حضور آنها در تیمهای عربی بود. اما استراتژی عربها آیا تنها افزودن الماس به گروههایشان برای جلبتوجه تماشاگران داخلی است؟ آیا حضور این ستارهها باعث رشد بازیکنان جوان و افزایش اعتمادبهنفس آنها نمیشود؟ وقتی یک جوان قطری در تمرینات شانهبهشانه ژاوی بازی میکند، آیا فردا از روبرو شدن با حریفان آسیایی ترسی به دل راه میدهد؟
اثبات مسائل کیفی همیشه دشوار است. این که آیا عربهای شیفته ماجراجویی پولهایشان را دور ریختهاند یا این یک سرمایهگذاری بلندمدت و سودآور است را نمیشود فعلاً با قاطعیت تائید یا تکذیب کرد اما حضور بازیکنان خارجی در لیگ خودمان چطور؟ آیا باعث شده تماشاگرانی برای دیدن آنها به ورزشگاهها بیایند؟ آیا نقش کلیدی در قهرمانی تیمها دارند؟ آیا از استعدادهای جوانی که به نیمکت دوخته میشوند کیفیت ممتازتری دارند؟ آیا در دو دهه گذشته آنها توانستهاند به بینش و نگرش بازیکنان همتیمی سمتوسوی مثبت بدهند؟ آیا تیمهای داخلی از و فروششان درآمد قابلتوجهی کسب کردهاند؟
مربیان خارجی چطور؟ آیا همکاسه کردن مربیان با بازیکنان تصمیم درستی است؟ پرسپولیس با برانکو انبوهی از جامها را کسب کرد و صاحب سبک شد اما در عصر او با بازیکنان بیکیفیت اوکراینی قرارداد امضا نشد؟ شفر چطور؟ و ...
پاسخ روشن و قابل استناد به این سؤالها میتواند زوایای دستور «ورود بازیکن و مربی خارجی ممنوع» را روشنتر کند وگرنه بازهم موضوع تا سرحد کریهای هواداری در شبکههای اجتماعی تنزل پیدا میکند که؛ «قرار بود گواردیولا بیاد مربی ما بشه وزیر ترسید»، «مدیرعامل ما با رونالدو داخلی بسته بود، رقیبان رفتن زیرآب زدن که اصلاً ورود خارجیها ممنوع بشه»، «نیمار خودش گفته که آرزومه پیراهن تیم ما رو تنش کنه و حتی گفته خودم اسپانسر میشم ولی اینا از ترس این که بیاد ما قهرمان بشیم ورود خارجیا رو ممنوع کردن و ...»