مذاکره با کالدرون و استراماچونی برای هدایت تیم ملی ایران در حالی رخ می دهد که روح فدراسیون فوتبال از این اتفاقات خبردار نیست و این بار دیگر ثابت می کند دلالان نفوذ گسترده ای در فوتبال ایران دارند.
به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس؛ مدت ها است که مدیریت تیم ملی ایران از دست فدراسیون فوتبال خارج شده و افرادی خارج از این فدراسیون درباره سرنوشت این تیم تصمیم گیری می کنند؛ تصمیماتی که منتهی به زمان و مکان اردوها نمی شود و اسامی و نوع قرارداد مربیان هم توسط برخی دلال های معروف مشخص می شود.
شواهد و قراین در ماه های گذشته نشان می دهد که پروژه تصمیم گیری برای تیم ملی از سال ها قبل کلید خورده است اما از زمان رفتن کارلوس کی روش، نفوذ این افراد در امور تیم ملی پررنگ تر شده و تقریبا کارشناسان کمیته فنی و همین طور هیات رییسه و رییس فدراسیون فوتبال را به گوشه ای رانده شده اند.
مروری بر خط زمانی این اتفاقات از زمان جدایی کارلوس کی روش از تیم ملی تا روزهای گذشته که با استراماچونی برای هدایت تیم ملی مذاکره شد، نشان می دهد فدراسیون فوتبال نقشی در تصمیمات کلان تیم ملی ایران ندارد ولی به اجبار تظاهر به حکمرانی بر تیم ملی می کند.
دست اندازی به نیمکت تیم ملی از زمانی مشهودتر شده که علی رغم تکذیب مذاکره فدراسیون فوتبال با استراماچونی یا کالدرون، این مربیان ارائه پیشنهاد هدایت تیم ملی را تایید کردند و حال این سوال مطرح می شود که چه کسانی این اتفاقات را مدیریت می کنند و چه سودی از این اتفاقات می برند؟
برای درک بهتر نسبت به نفوذ این افراد در فدراسیون فوتبال و در اختیار گرفتن امور تیم ملی نگاهی به سیر اتفاقات در ماه های اخیر خواهیم داشت.
*مطرح کردن گزینه هایی عجیب و غریب برای تیم ملی
برای نخستین بار این مسائل در دوران انتخاب سرمربی جدید به جای کارلوس کی روش مشهود شد. درست در زمانی که تیم ملی در گیر و دار انتخاب سرمربی بود، مازیار ناظمی، مدیر اطلاع رسانی وزارت ورزش از مذاکره با مربیان مختلف از جمله زیدان و مورینیو برای تیم ملی سخن گفت. مطرح کردن گزینه های مختلف توسط او درحالی بود که فدراسیون بارها این مسائل را تکذیب کرد و گفت هیچ صحبتی با این مربیان نداشته است.
این اتفاقات و گمانه زنی ها تا زمان انتخاب ویلموتس هم ادامه داشت و در همان زمان نیز شائبه هایی مبنی بر انتخاب ویلموتس توسط برخی مدیران در خارج از فدراسیون شنیده شد و هنوز هم مهدی تاج و اعضای کمیته فنی به طور شفاف اعلام نکردند که چطور و از کجا روند مذاکره با ویلموتس را در پیش گرفتند و برخلاف اظهارات خود، چنین دستمزد گرانی را به او پرداخت کردند که هنوز هم در خطر پرداخت 6 میلیون دلار به این سرمربی ناکارآمد به سر می برند.
*مذاکره با برانکو با بند پخشش مطالباتش در پرسپولیس
برانکو ایوانکوویچ به علت اختلافاتش با کارلوس کی روش به راحتی از بین گزینه های موجود برای هدایت تیم ملی کنار رفت. او در همان زمان سراغ الاهلی عربستان رفت تا سرمربی تیم ملی نشود. بعد از گذشت چندین ماه از آن اتفاقات و برکناری ویلموتس از تیم ملی و برانکو از تیم سعودی، چهره هایی در خارج از فدراسیون به سراغ این مربی رفتند. این افراد که در اداره پرسپولیس و پرداخت مطالبات و بدهی های هنگفت این تیم هم نقش داشتند، برانکو را با توجه به بخشش مطالباتش از پرسپولیس مناسب ترین گزینه می دانستند اما سرمربی کروات سابق تیم ملی حاضر به آمدن به تیم ملی با وجود بخشش مطالباتش از پرسپولیس نبود تا مذاکره کنندگان قید او را هم بزنند.
این اتفاقات در حالی رخ داد که فدراسیون فوتبال بارها اعلام کرده بود که هیچ مذاکره ای با این مربی نداشته اما برانکو بعد از قبول پیشنهاد عمان اعلام کرد که بارها با او برای هدایت تیم ملی مذاکره شده است.
*انتخاب دراگان اسکوچیچ برای تیم ملی
انتخاب اسکوچیچ برای تیم ملی یکی از عجیب ترین اتفاقات در سال های گذشته بود؛ جایی که مدیران فدراسیون فوتبال هم از این اتفاق غافلگیر شدند اما نتوانستند در برابر آن مقاومت کنند. حتی ابراهیم شکوری، سرپرست دبیرکلی وقت فدراسیون فوتبال که طبیعتا باید بر تمام اتفاقات اجرایی نظارت داشته باشد، اعلام کرد اصلا از این مسائل خبر نداشته و غافلگیر شده است.
قبل از این اتفاقات، حیدر بهاروند، سرپرست ریاست فدراسیون فوتبال درباره گزینه های مدنظر فدراسیون فوتبال از علی دایی، امیر قلعه نویی و یحیی گل محمدی نام برد اما دربرابر احتمال حضور اسکوچیچ در بین گزینه های موجود اعلام کرد او جزو نامزدهای مربیگری تیم ملی نیست.
این مسائل و اتفاقات نشان داد که اسکوچیچ انتخاب فدراسیون فوتبال نیست و توافق های لازم در محلی به غیر از فدراسیون فوتبال صورت گرفته و نهایی شده است.
*مذاکره با کالدرون با شرایطی مشابه برانکو
خوب یا بد، اسکوچیچ سرمربی تیم ملی شده بود و از طرفی به علت دستمزد کمترش نسبت به سایر گزینه ها، برای فدراسیون فوتبال هم بد نبود اما این بار هم دست هایی خارج از فدراسیون برای منافع خود به سراغ تغییر و تحولات در تیم ملی رفتند. موضوع به مذاکره با کالدرون برای هدایت تیم ملی مربوط می شود که فدراسیون این موضوع را تکذیب کرد و مهدی محمدنبی هم اعلام کرد مذاکره ای با این مربی نشده است اما کالدرون در صحبتی که با خلیلی، سرپرست سابق پرسپولیس داشت این موضوع را تایید کرد.
مذاکره با کالدرون هم در شرایطی صورت گرفت که او مطالباتی را از پرسپولیس دارد و ظاهرا یکی از خواسته ها از این مربی آرژانتینی بخشش مطالباتش در این تیم بود تا بتواند سرمربی تیم ملی شود اما مسئولان فدراسیون به صورت چند باره گفتند که سراغ این مربی نرفتند که اتفاقا درست هم بود. در واقع چهره های سابق باز هم قصد دست اندازی به تیم ملی برای سودجویی از این اتفاقات را داشتند که نهایی نشد.
*مذاکراتی با استراماچونی با بهانه های تکراری
استراماچونی که او هم شرایطی مشابه برانکو و کالدرون را دارد، آخرین گزینه این افراد است که برخلاف تکذیب فدراسیون، این مربی اعلام کرده پیشنهاد مربیگری ایران را قبول نمی کند. این اتفاقات آخرین نمونه دخالت دلال های معروف و با پشتوانه در فوتبال ایران است که قصد داشتند تغییر و تحولات دیگری را در تیم ملی رقم بزنند.
جدا از مباحث مطرح شده، انتخاب مربی جدید با توجه به هزینه های زیادی که به بار می آورد، در شرایط تعطیلی فوتبال توجیهی برای کارشناسان ندارد چرا که در این شرایط برخی از کشورها مربیان ملی خود را برای کاهش هزینه ها برکنار کرده اند اما در ایران اتفاقات روند متفاوتی را طی می کند.
*سودجویی از کنار تیم ملی
یکی از انتقادات به کارلوس کی روش در دوران هشت ساله مربیگری بر تیم ملی این بود که وی دستمزد گزافی را از تیم ملی ایران می گرفت. این موضوع در حالی مطرح می شد که او سرمربی رئال مادرید بود و توانسته بود دوبار در جام جهانی مربیگری کند و سال ها در کنار الکس فرگوسن کار کرده بود اما اتفاقات مربوط به آوردن مارک ویلموتس به ایران نشان داد که این مسائل بهانه ای برای کنار زدن کی روش است.
به گزارش جی پلاس؛ علاوه بر ویلموتس، افرادی که دارای رانت های قدرتمند در میان سران عالی رتبه ورزش کشور هستند، قصد داشتند با آوردن کالدرون و استراماچونی که قبلا سود خوبی را عاید آن ها کرده بود، درآمدی را در وضعیت کرونایی به دست بیاورند که فعلا منتفی شده اما قطعا ادامه خواهد داشت. این اتفاقات تا حدودی نشان دهنده ارتباط این دلال ها با مدیرانی است که باید تصمیمات کلان ورزش را بگیرند اما سرگرم کارهایی شدند که تاکنون زیان زیادی را به بار آورده است.