احساس می‌کنم یک نفر چیزی را که متعلق به من بوده از من گرفته است

کولاکوویچ: پیشنهاداتی از لهستان، روسیه، ایتالیا و ترکیه دارم

سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران گفت: احساس من در حال حاضر این است که یک نفر، چیزی را که متعلق به من بوده از من گرفته است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس،‌ فسخ قرارداد ایگور کولاکوویچ، سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران در حالی که سهمیه المپیک را برای فدراسیون والیبال کسب کرده بود، موضوع عجیبی است که یک سایت لهستانی در گفت‌وگو با این مربی اهل مونته‌نگرو به آن پرداخته است.

* ویتال هینن، قرارداد خود را با فدراسیون والیبال لهستان تا سال 2021 تمدید کرد، لورن تیلی هم علاوه بر تمدید قرارداد خود به‌عنوان سرمربی تیم ملی فرانسه در چهار سال آینده هدایت تیم پاناسونیک پنترز در لیگ ژاپن را بر عهده خواهد داشت، ولی شما باید از تیم ملی ایران جدا شوید. چرا؟
فدراسیون والیبال ایران، یک روز بعد از انتشار خبر تعویق المپیک با من تماس گرفت و اعلام کرد که به خاطر شیوع ویروس کرونا و مشکلات مالی، شرایط سختی دارند. قرارداد من تا ماه سپتامبر 2020 معتبر بود، ولی هیچ تورنمنتی در این فاصله زمانی برگزار نمی‌شد. من دلیل این تصمیم فدراسیون والیبال ایران را درک می‌کنم، چون در سال‌های گذشته، همکاری خوبی با آنها داشتم. من به آنها حق می‌دهم.

آیا این تصمیم فدراسیون والیبال ایران، منصفانه بود؟
احساس من در حال حاضر این است که یک نفر، چیزی را که متعلق به من بوده از من گرفته است. من پیش از این 3 بار به المپیک رفته‌ام و توکیو، چهارمین حضور من در این بازی‌ها می‌توانست باشد. المپیک برای هر مربی و بازیکنی، یک رویاست که به واقعیت تبدیل شده است. من امید زیادی به المپیک توکیو داشتم چون در 3 سال گذشته، خیلی سخت کار کرده بودیم. من با دقت بازیکنان را انتخاب کرده بودم و جو خوبی بر تیم حاکم بود. ما برنامه‌های زیادی برای سال 2020 پیش از شیوع کرونا داشتیم. حالا یک مربی جدید می‌آید و محصولی که ما کاشته بودیم را برداشت می‌کند. همه می‌دانند که صعود به المپیک،‌ چقدر سخت است. شاید این تنها احساس شخصی من است ولی فدراسیون والیبال هیج پیشنهاد یا راه حلی برای تمدید قرارداد به من پیشنهاد نکرد. من به آنها تضمین دادم که مسئله مالی برایم اهمیتی ندارد. حالا خودتان قضاوت کنید که تصمیم قدراسیون ایران، منصفانه بود یا نه. درست است که آنها به من این شغل را داده بودند و حق دارند هر زمان که بخواهند از من بگیرند ولی باید به تمام مفاد قرارداد احترام بگذارند. 

پس از اینکه سرمربی تیم ملی والیبال ایران شدید،‌ نظر شما در مورد آنها تغییر کرد؟
من از زمانی که سرمربی تیم ملی صربستان بودم، تیم ایران را می‌شناختم. من برای آنها احترام زیادی قائل بودم و حالا بیش از پیش به آنها احترام می‌گذارم. آنها از نظر تکنیکی، بهتر از چیزی که من انتظار داشتم، تمرین می‌کنند. آنها بسیار متعصب و باهوش هستند ولی نمی‌‌توانند احساسات خود را کنترل کنند. فاصله بین تاثر عمیق و خوشحالی آنها بسیار کم است و در ورزش امروز جهان، جایی برای چنین نوساناتی وجود ندارد چون درست بعد از هر بازی باید برای چالشی جدید آماده شوید.

چگونه اعتماد آنها را جلب کردید؟
کار با صداقت، شعار من است. من همیشه صادقانه به طرف مقابلم احترام می‌گذارم.

نخستین بازدید خود از ایران را به خاطر دارید؟
من قبل از بستن قرارداد با ایران، 2 بار در این کشور بودم. دفعه اول، هدایت تیم ملی صربستان را بر عهده داشتم ولی بازیکنان ایرانی را زمانی خوب شناختم که سرمربی تیم ملی کشورشان شدم. تصور اینکه رفتار مردمی اینقدر دوستانه باشد، سخت است. من برای دیدن پلی‌آف لیگ برتر هم به ایران رفتم. رفتار بازیکنان، توصیف ناپذیر بود. بازیکنان زمان زیادی از بازی را به بحث با داور و میز منشی می‌گذراندند. تا اینکه تصمیم گرفتم در ایران کار کنم. من مطمئن شدم که نمی‌توانم بازیکنان را در این مورد کنترل کنم ولی از طرف دیگر، من آدمی هستم که حتی در بدترین شرایط به آسانی ناامید نمی‌شوم. من در اولین تمرین گروهی، ویدئویی از یک مسابقه لیگ برتر ایران را به بازیکنان نشان دادم. من مخصوصاً صحنه‌های جر و بحث آنها با داور و همچنین نمای نزدیک از صورت آنها را بارها و بارها برایشان به نمایش گذاشتم و به آنها گفتم جایی برای چنین احساساتی در تیم من نیست. آنها از دیدن این ویدئو خجالت زده شدند و من در آن لحظه مطمئن شدم که در تیم ملی ایران، چنین اتفاقاتی تکرار نخواهد شد. البته این بدان معنی نبود که بازیکنان هرگز با داور جر و بحث نکردند ولی میزان اعتراضات آنها خیلی کمتر از لیگ ایران بود. با این حال و با وجودی که ممکن بود برخورد خیلی بدی با بازیکن معترض صورت بگیرد ولی من به شجاعت آنها احترام می‌گذاشتم.

شنیده می‌شود که قدرت نمایی والیبال ایران تا زمانی است که سعید معروف در این تیم بازی می‌کند. درست است؟
اینکه بازیکنان چشم به سعید معروف دارند، درست است چون او کاپیتان و رهبر آنها در زمین است. او می‌داند چطور از پس مسئولیت خود در زمین بر بیاید. در فرهنگ ایرانی، نقش رهبر بسیار مهم و قابل احترام است و به همین خاطر روحانیون و رهبران دینی در ایران، صاحب احترام زیادی هستند. تصور اینکه یک بازیکن جوان به بازیکن باتجربه‌تر احترام نگذارد، غیرممکن است. معروف، ستاره بزرگی در ایران است و شایسته هدایت نسل فعلی تیم ملی است. من از اینکه با بازیکنانی مثل او،‌ موسوی، غفور، میلاد عبادی‌پور، قائمی و فیاضی کار کردم، بسیار خرسندم.

سال گذشته در فینال مسابقات والیبال باشگاه‌های آسیا، درگیری سختی بین کوبیاک و فیاضی رخ داد. شما اما کوبیاک را به ایران دعوت کردید. چه اتفاقی افتاد؟
من کوبیاک را از نزدیک، خیلی نمی‌شناسم و شناخت من از او محدود به رویارویی تیم‌های من و اوست. من برای او به عنوان یک ورزشکار، احترام زیادی قائل هستم ولی نمی‌دانم که اخلاق او در محافل خصوصی چگونه است. وقتی که یک نفر، نظرات خود را در مورد یک تیم و یا یک ملت، تعمیم می‌دهد، من وظیفه خودم می‌دانم که واکنش نشان دهم. واضح است که پرهیز از احساسات در جریان یک مسابقه، کار بسیار سختی است و دو طرف ممکن است عصبانی شده و حرف‌های ناخوشایندی هم بر زبان بیاورند. این رفتارها قابل قبول نیست. ممکن است برخی رفتار بازیکنان ایرانی، دیگران را آزرده کند ولی برخی اوقات بازیکنان صربستان، برزیل، آرژانتین، ایتالیا و لهستان هم رفتار مشابهی زیر تور دارند. حرف‌هایی که کوبیاک در مورد ملت ایران زد، بازتاب گسترده‌ای در ایران داشت و باعث تحریک آنها شد. با این حال، هیچ اتفاقی در بازی ایران و لهستان در لیگ ملت‌ها نیفتاد. ما باید همواره به یاد داشته باشیم که ورزش، وسیله‌ای برای ارتباط انسان‌هاست نه تفرقه بین آنها.

در لیگ ملت‌های گذشته، دیداری بین ایران و لهستان در ارومیه برگزار شد. بازگشت تیم ملی لهستان از سالن به هتل، بیش از 2 ساعت طول کشید چون هزاران تماشاگر ایرانی در مسیر اتوبوس لهستانی‌ها بودند. لهستانی‌ها گفتند که احساس ناامنی می‌کردند.
باور کنید ما هم با چنین مشکلی مواجه بودیم. تماشاگران ایرانی بیشتر، احساسات خود را به نمایش گذاشتند و نشانه‌هایی از خشونت در رفتار آنها دیده نمی‌شد. چنین رفتارهایی در اروپا کمتر دیده می‌شود. مردم ارومیه به شدت متعصب هستند و با والیبالیست‌ها مثل ستاره‌های ورزشی برخورد می‌کنند. رفتار آنها با طرفداران تهرانی و اردبیلی کاملاً متفاوت است. ما در روز نخست ورودمان به ارومیه 45 دقیقه در اتوبوس حبس شدیم و به خاطر اردحام جمعیت نتوانستیم از اتوبوس پیاده شویم. پلیس هم قادر نبود جمعیت زیادی که حاضر شده بودند را کنترل کند. سرانجام ما از تونلی که توسط خود هواداران درست شده بود به هتل راه پیدا کردیم. من می‌دانم که که این قضیه در نگاه اول مثل نوعی حمله به نظر می‌رسد ولی فرهنگ ایرانی‌ها و اروپایی‌ها با هم تفاوت زیادی دارد. مردم ایران، بسیار گرم، خوب و علاقمند به ورزش هستند.

شما چگونه با این حجم از تعصب که فشار زیادی روی تیم وارد می‌کند، کنار آمدید؟
ایران 85 میلیون نفر جمعیت دارد و من با اطمینان می‌گویم که والیبال، ورزش ملی آنهاست. به همین خاطر است که هر پیروزی را با صدای بلند جشن می‌گیرند و باخت‌ها را مقابل هر تیمی که باشد، فراموش نمی‌کنند. کنار آمدن با چنین هوادارانی برای حریفان بسیار سخت است. مطالبی که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود برای بازیکنان ایرانی بسیار مهم است. من بارها تلاش کردم که آنها توجهی به مطالب شبکه‌های اجتماعی نکنند ولی قبول این توصیه برای بازیکنان جوان، بسیار سخت است. من فکر نمی‌کنم جای دیگری در کره زمین بتوان پیدا کرد که چنین تماشاگرانی داشته باشد.

بازیکنان ایرانی و لهستانی از هم متنفر هستند. آیا در این بین مبالغه‌ای نشده است؟
ایرانی‌ها هیچ تنفری ندارند. آنها مردمی جوان و پر انرژی هستند که فقط پیروزی می‌خواهند. می‌دانم که اتفاقات متعددی در دیدار تیم‌های ملی ایران و لهستان افتاده است ولی هیچ داستانی پشت آن نیست. من چنین حس تنفری را از سوی بازیکنان ایرانی به هیچ وجه تایید نمی‌کنم.

برنامه شما بعد از جدایی از تیم ملی ایران چیست؟ آیا درست است که شاید در لیگ لهستان مشغول شوید؟
این سوال را از مدیر برنامه‌ام بپرسید. من پیشنهاداتی از لهستان، روسیه، ایتالیا و ترکیه دارم. برنامه من بازگشت به اروپا پس از پایان قراردادم با فدراسیون والیبال ایران بود. من دوست دارم که هدایت یکی از تیم‌های مطرح اروپا را بر عهده بگیرم. در حال حاضر اما می‌خواهم از تابستان زیبای مونته نگرو لذت ببرم.

وقتی نیکولا گربیچ، هدایت تیم ملی صربستان را بر عهده گرفت، گفتید که مناسب‌ترین فرد برای این کار انتخاب شد.
نیکولا برای من بهترین بازیکن تاریخ والیبال است. او در زمان بازی، بهترین کاپیتان و رهبر برای تیم ملی بود که تمام تمرکزش روی والیبال قرار داشت. من نکات زیادی از نیکولا یاد گرفتم و او را «پروفسور والیبال» صدا می‌زدم. خیلی سخت است که او را حتی در مربیگری با شخص دیگری مثلا اسلوبودان کواچ مقایسه کنیم. من کواچ را به خوبی نیکولا نمی‌شناسم  ولی کارنامه او در تیم‌های پروجا، ایران و اسلوونی گواهی بر کیفیت کار اوست.

تیم ملی صربستان برای دومین دوره متوالی به المپیک نرسید.
صربستان تاوان قوانین ناعادلانه انتخابی المپیک را می‌دهد. تیم ملی صربستان پس از قهرمانی در اروپا، یکی از بخت‌های مسلم کسب مدال در المپیک بود ولی فشار ناشی از این مسئله و مصدومیت بازیکنان باعث شد تا به المپیک نرسند. صربستان شایسته حضور در المپیک است چون همیشه جایگاه آنها در والیبال همیشه در صف اول بوده است.

از نیکولا گربیچ به‌عنوان بهترین والیبالیست تاریخ نام بردید. بهترین ورزشکار صربستان کیست؟
نواک جوکوویچ. دلیل انتخاب من،‌ جام‌های متعدد او نیست، بلکه روشی است که صربستان را در دنیا مطرح کرده است. وقتی همه از جوکوویچ انتقاد می‌کنند، او تلاش می‌کند به جایگاه نخست برگردد. من چنین روحیه مستحکمی را در هیچ ورزشکاری ندیدم.

 

دیدگاه تان را بنویسید