یادداشت جی پلاس؛

«آتابای» را نجات دهیم

لینک کوتاه کپی شد

گروه هنری جی پلاس، میلاد شیراوند: امسال فیلم «آتابای» را در جشنواره دیدم، دیروز هم درگیری یک خبرنگار با عواملش بر سر ترکی بودن فیلم!

آتابای، داستان ساده ای داشت، در نگاه کلی یک فیلم معمولی است، اما چند ویژگی منحصر به فرد داشت.

 صداقت در فیلم نامه حجازی فر موج می زد. مجموعه ای از خیر و شر های یک منطقه در ایران را با کمال دقت و شرافت به تصویر کشید. اسیر اغراق و بزرگنمایی برای ستایش مردم آن دیار نشد و در عوض زیبایی های مردم و منطقه را به درستی و همانطور که بود به نمایش گذاشت. این نگاه عاری از تعصب گوهری نایاب در جامعه امروزی ماست چراکه هرچیزی را با هر آنچه که هست روایت نمی کنیم و اسیر اغراق در ستایش و تخریب یک پدیده می شویم. این فیلم نشان داد که زیر پوست روستا چه اتفاقاتی در جریان است، چند همسری را به چالش می کشد و نگاه خردبینانه مرکز نشینان به حاشیه را دست می اندازد و دست آخر زندگی در دوردست را شدنی و ممکن، نشان می دهد.

آتابای از جنبه دیگری هم ستودنی است، اینکه ایران تنها متشکل از فارس زبانان نیست و دیگرانی هم در این کشور هستند، دستاورد آن بود.

سهم مردم مناطق مختلف در سینمای ایران کم است. کارهایی هم که شده در روایت زندگی غیرفارس زبانان الکن و ناتوان بوده است آن طور که یا تمسخر می شده اند یا مدینه فاضله ای درست می کردند که با واقعیت دور است.

در کل روند آتابای اگر مستمر قرار بگیرد، بسیاری از کپی برداری ها در سینمای ایران جای خود را به داستان های ناب و بکر مناطق مختلف کشور می دهد.

اما آنچه که آتابای ندارد، حامی است، مخصوصا زمانی که دست اندرکار فیلم در مقابل یک فاشیست تمام عیار قرار می گیرد.

فاشیستی که مغزی مکانیکی دارد با استفاده کوته بینانه از یک اصل قانون اساسی درخصوص زبان معیار، چالشی ایجاد می کند که سازندگان آتابای را تا حد تندروهای منطقه تخفیف می دهد و از سویی کوته فکرانی چون خود را یله می دهد تا شکاف نژادها را عمیق تر کند. ما که در میان این دو سو ایستاده ایم وظیفه داریم که آتابای را نجات دهیم و گرامی بداریم تا کاریکاتور شوونیزم را پس بزنیم و از سوی دیگر میدان را برای نژاد پرستان تنگ تر کنیم.

من نه ترک هستم که کورکورانه از آتابای دفاع کنم نه فارسی را مزاحم زندگی خود می دانم و نه فارس بودن را ملاک رسمی بودن و ملی بودن یک زبان می دانم.

فارسی زبان عشق ورزیدن و ارتباط گرفتن با یکدیگر است اما اول و آخر زندگی هیچ کدام از مردم ایران نبوده و نخواهد بود. همانقدر عزیز است، که ترکی، کردی، تاتی، بلوچی، مازنی، لری، عربی و ... عزیز است. نه کمتر نه بیشتر.

 

دیدگاه تان را بنویسید