تحقیقات جنایی برای دستگیری عاملان اسیدپاشی روی وکیل جوان، به شناسایی یک رمال به‌عنوان متهم اصلی این اسیدپاشی منجر شد.

به گزارش جی پلاس، ماجرای این اسیدپاشی که پس از ضرب‌وجرح قربانی با چوب و سنگ اتفاق افتاد، سوم تیر به «غلامی»، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، اطلاع داده شد. 

سرایداری که پلیس را در جریان قرار داده بود، گفت: در اتاقک سرایداری بودم که ناگهان صدای فریاد شنیدم، وقتی گوشم را تیز کردم، یک مرد کمک می‌خواست و فریاد می‌زد سوختم سوختم، کمک کنید، اسید! دنبال منبع صدا گشتم و قبل از رسیدن به دفتر آقای وکیل، مرد میان‌سالی را در راه‌پله‌ها دیدم که موهای جوگندمی داشت. من آن زمان نمی‌دانستم او در ماجرا دخالت دارد، وگرنه او را می‌گرفتم. 

در ادامه تحقیقات، مرد قربانی که سر، صورت، دست‌ها و بخش‌هایی از شکمش دچار سوختگی شده است، پس از مداوای اولیه و بهبود نسبی برای توضیحاتی درباره ماجرا در دادسرای جنایی حاضر شد و گفت: روز حادثه با یکی از دوستانم قرار داشتم و قرار بود جایی برویم. با این تصور که او آمده است، در را باز کردم و وقتی در را باز کردم، سه مرد جوان و یک زن و مرد میان‌سال به من حمله کردند و با چوب و سنگ به جانم افتادند. بعد هم چیزی را که فکر می‌کنم اسید بود، روی من ریختند و پس از سرقت تعدادی از اسناد و مدارک فرار کردند. من اصلا آنها را نمی‌شناختم و نمی‌دانم چرا به من حمله کردند. 

شاکی در ادامه گفت: زن و مردی که اول وارد شدند، برگه‌ای در دست داشتند و گفتند سرشان کلاه رفته و برای مشاوره پیش من آمده‌اند. وقتی برگه را از آنها گرفتم، دیدم خالی است و همان موقع بود که ضربه‌ای به سرم خورد و روی زمین افتادم، بعد هم کتک مفصلی خوردم و آخر سر هم روی من اسید ریختند. 

با تحقیق درباره مدارک سرقت‌شده از دفتر وکیل، زن فالگیری به‌عنوان مظنون شناسایی شد و در ادامه نیز چند نفر از مرتبطان او به‌عنوان عوامل احتمالی این اسیدپاشی مرموز شناسایی شدند.

در نهایت مرد جوانی که به‌عنوان پیک برای این فالگیر کار می‌کرد، دستگیر شد و به اتهام خود و همدستی با دیگران اعتراف کرد و گفت: حدود چهار سال قبل خواهرم برای حل مشکلی پیش دعانویس رفت و آنجا از من هم برای آن خانم فالگیر گفت. بعد از مدتی قرار شد من به‌عنوان پیک در تهران برای آن فالگیر کار کنم؛ چون خودش در کرج بود و رابط ما زنی به نام ژینوس بود و میانگین روزی دو دعا و گاهی تا 10 دعا هم به دست مشتریان می‌رساندم که برای هرکدام مزد جدا می‌گرفتم. خانم فالگیر که آتوسا نام دارد، به‌تازگی از طریق ژینوس به من پیام داد که اگر کاری را که می‌خواهد انجام دهم، پول خوبی به من می‌دهد و بعد فهمیدم باید روی آن آقای وکیل اسید بپاشیم. آتوسا از ما خواسته بود او را کور کنیم، اما من اسید را فقط روی بدنش ریختم. 

در ادامه وکیل دادگستری که قربانی این ماجرا شده است، گفت: چندی قبل خانمی به من مراجعه کرد و گفت در آرایشگاه با این فالگیر آشنا شده است و از مشکلاتش گفته و فالگیر هم در ازای دریافت 120 میلیون تومان، دعایی به او داده است و به هر دلیلی موضوع همسر آن خانم که در مناقصه‌ای به مشکل خورده بود، حل شده بود، اما پس از مدتی رمال تقاضای 700 میلیون تومان کرده بود. پس از مخالفت خانمی ‌که من وکیل او هستم، فالگیر تهدید کرده بود با دعا و فال خودش و خانواده‌اش را به روز سیاه می‌نشاند؛ برای همین او به من مراجعه کرده بود و من هم پیگیر موضوع بودم که این اتفاق افتاد. 

در بخش دیگری از ماجرا، متهم دستگیرشده گفت: 20 میلیون از آتوسا گرفته‌ام، اما فقط سه میلیون از پول برای خودم مانده و بقیه را به همدستانم داده‌ام. خودم هم آتوسا را ندیده‌ام، فقط از طریق ژینوس با او ارتباط داشتم.  درحال‌حاضر علاوه بر متهم دستگیرشده، یک نفر دیگر نیز دستگیر شده و تحقیقات برای دستگیری‌ آتوسا، ژینوس و دو  مرد دیگر همچنان ادامه دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.