بانو را سوار ماشین کرد و 10 بار دور میدان چرخاند و با لبخندی گفت: بیا این هم دور زدنی که می خواستی.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: از سه سال زندگی مشترک مجید[1] و فرشته[2]، شاید او سه ماه هم کنار همسر و فرزندانش نبود. یک بار که برای مرخصی آمده بود، فرشته نگاهی به او انداخت و گفت: حالا که هستی حداقل مرا جایی ببر و دوری بزنیم، حوصله ام سر رفت.
فرشته بانو را سوار ماشین کرد و به فلکه ای که نزدیکی خانه شان بود برد و 10 بار او را دور فلکه چرخاند و وقتی بانو به او گفت که چرا چنین می کند، با شوخ طبعی همیشگی اش، لبخندی زد و گفت: مگر تو نگفتی برویم دوری بزنیم، خب الان من 10 دور برایت زده ام، راضی شدی؟![3]
- شهید مجید رمضان، رئیس ستاد لشکر 27 حضرت رسول (ص) (این لشکر از رزمندگان استان تهران تشکیل شده بود) که در بیست و سوم دی ماه سال 65 به درجه رفیع شهادت نایل شد.
- فرشته سلطان مرادی، همسر شهید.
- برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.
کپی شد