چند روزی همقدم با شهید ناصر کاملی-۱۴
آخرین برگ از خاطرات ناصر از زبان بانو
با اینکه اجاره کردن خانه برایش سخت بود اما می خواست هر طور شده من راحت باشم ولی دست آخر...
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: سال ها از شهادت ناصر گذشته و مرور خاطراتش برای بانو بسیار شیرین و دلنشین است. ناصر نه تنها عاشق زندگی و همسرش بود که فردی منطقی و کاردان نیز بود و فاطمه بانو این صفت برجسته اش را اینطور روایت می کند:
ناصر[1] بسیار بادرایت بود و برای همه کارهایش دلیل و منطق داشت. قرار بود زندگی مشترکمان را آغاز کنیم. برایش اجاره کردن خانه سخت بود اما چون خانه پدری اش هم دو اتاق بالا و دو اتاق پایین داشت، می گفت برای تو سخت است که آنجا زندگی کنی.
من[2] دوست نداشتم به مستأجری بروم چون تا آن موقع طعمش را نچشیده بودم و دوست داشتم در همان خانه پدری اش زندگیمان را شروع کنیم و وقتی این اشتیاق مرا دید، قبول کرد.
دو اتاق بالا را برای ما در نظر گرفتند. فضای داخل خرپشته را نیز به عنوان آشپزخانه، کابینت زدند. آن وقت ناصر برای تزئین فضای آشپزخانه، داخل جعبه های چوبی میوه، سبزی های مختلفی مانند نعنا، شاهی و... کاشت که فضا را نیز معطر کرده بود. وسایلمان را چیدیم و شام مختصری در خانه دایی ام به عده کمی از فامیل دادیم و اینگونه زندگی مشترک پر از عشق و محبتمان آغاز شد.[3]
- شهید ناصر کاملی، جانشین فرمانده گردان حمزه سید الشهدا(س) لشکر 27 محمد رسول الله (ص) که در چهارم اسفند ماه سال 62 در عملیات خیبر (این عملیات در سوم اسفند ماه سال 62 با رمز یا رسول الله (ص) و در شمال بصره و مقابل استان های العماره و بصره و در دو محور هورالهویزه و زید آغاز شد) به شهادت رسید.
- فاطمه (اکرم) جهان باقری، همسر شهید.
- برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.
دیدگاه تان را بنویسید