ترکش از سمت چپ صورتش وارد شده و در سمت راست جا خوش کرده بود. با اینکه کوچک بود اما یک ماهی ناصر را بیمارستان نشین کرده بود.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: در همه عملیات هایی که شرکت می کرد، زخمی از آن عملیات بر تنش می نشست و این موضوع را با اکرم[1] مطرح نمی کرد و در همان بیمارستان های صحرایی مداوا می شد و برمی گشت به جهاد اما دو تا عملیات بود که مجروحیت سنگین داشت و به تهران منتقل شد.
عملیات والفجر چهار[2] بود، ترکش از یک سمت صورت وارد شده و در سمت دیگر صورت جا خوش کرده بود. خبر که به اکرم رسید، سریع خود را به بیمارستان رساند و سراغ ناصر[3] را گرفت اما وقتی وارد اتاق شد نمی توانست او را پیدا کند تا اینکه صدایی آشنا او را به نام خواند. برگشت، ناصر بود اما نه ناصری که اکرم می شناخت. با اینکه ترکشی کوچک بود اما صورت ناصر را کاملاً به هم ریخته بود، چشم ها کاسه خون و همه صورت ورم کرده و دهانش قفل شده بود. با دیدن این صحنه، حال اکرم دگرگون شد و گفت: یعنی تو ناصر منی؟!
ترکش طوری جاگیری کرده بود که ناصر باید با دو چوب بستنی دهانش را باز می کرد تا بتواند غذایی بخورد. با اینکه جثه ریزی داشت ولی کاری کرد که ناصر یک ماهی را در بیمارستان بگذراند. وضعیتش بهتر که شد دوباره راهی شد و رفت.[4]
ادامه دارد...
- فاطمه (اکرم) جهان باقری، همسر شهید.
- عملیات والفجر 4 در سه مرحله و با هدف وصل بلندی های سورن، سورکوه و کانی مانگا از روز بیست و هفتم مهر ماه به مدت 33 روز آغاز شد. رمز این عملیات یا الله، یا الله، یا الله بود و به وسیله ارتش و سپاه به مرحله اجرا در آمد.
- شهید ناصر کاملی، جانشین فرمانده گردان حمزه سید الشهدا(س) لشکر 27 محمد رسول الله (ص) که در چهارم اسفند ماه سال 62 در عملیات خیبر (این عملیات در سوم اسفند ماه سال 62 با رمز یا رسول الله (ص) و در شمال بصره و مقابل استان های العماره و بصره و در دو محور هورالهویزه و زید آغاز شد) به شهادت رسید.
- برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.