روزهای پاریس به روایت صادق طباطبایی-۳۵

چه کسانی از طرف امام مأمور بازسازی اقامتگاه نوفل لوشاتو شدند؟/ امام و سفارش تدارک شام و محل استراحت برای دانشجویان

امام‌ به‌ حجت‌الاسلام مروارید‎ ‎‌دستور دادند به‌ جای‌ ایشان‌ از دانشجویان پذیرایی کرده‌ و تدابیر لازم‌ را برای‌ شام، محل‌‎ ‎‌استراحت‌ و بازگشت‌ آنان‌ فراهم‌ کنند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: ‌‌‌‌در طول‌ مدت‌ زمان اقامت‌ امام‌ در نوفل‌ لوشاتو طبیعی‌ بود که‌ در دو ساختمانی‌ که‌ در‎ ‎‌اختیار ما بود و نیز در فضای‌ باغ‌ تغییراتی‌ داده‌ شود. همچنین‌ هتل‌ محل‌ اقامت‌ دوستان‎ ‎‌بسیار آسیب‌ دیده‌ بود. امام‌ به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ عجیبی‌ ابراز داشتند و دستور دادند در هر‎ ‎‌سه‌ محل‌ تعمیرات‌ اساسی‌ صورت‌ پذیرد و آقای‌ اشراقی‌ و آقای مروارید را مامور‎ ‎‌کردند در پاریس‌ بمانند و کلیه‌ کارهای لازم‌ را در اسرع وقت‌ انجام‌ داده‌ و هزینه‌های‌‎ ‎‌ضروری‌ را بپردازند. علاوه‌ بر این‌ تعداد زیادی از دانشجویان که‌ از سراسر اروپا برای‌‎ ‎‌خداحافظی‌ با امام آمده‌ بودند و نمی‌توانستند شبانه‌ به‌ شهرهای‌ محل‌ تحصیل‌ و اقامت‌‎ ‎‌خود بازگردند، ناچار از اقامت‌ در نوفل‌لوشاتو بودند. امام‌ به‌ حجت‌الاسلام مروارید‎ ‎‌دستور دادند به‌ جای‌ ایشان‌ از آنان‌ پذیرایی کرده‌ و تدابیر لازم‌ را برای‌ شام، محل‌‎ ‎‌استراحت‌ و بازگشت‌ آنان‌ فراهم‌ کنند. حاج‌ مهدی‌ عراقی‌ نیز بودجه‌ لازم‌ را فراهم‌‎ ‎‌آورده‌ و در اختیار ایشان‌ قرار داد. هنگام‌ خروج‌ امام‌ از نوفل‌لوشاتو، مردم‌ در دو طرف‌‎ ‎‌خیابان‌ ایستاده‌ بودند و عکس‌ امام‌ و پرچم‌ کاغذی‌ کشور خود را در دست‌ داشتند، یادم‌‎ ‎‌نیست‌ راننده‌ اتومبیل‌ چه‌ کسی‌ بود، اما وقتی حرکت‌ کرد یکباره‌ خیلی‌ تند گاز داد، امام‌‎ ‎‌سفارش‌ کردند آرامتر که‌ مردم‌ ببینند ایشان‌ به‌ ابراز احساسات‌ آنها پاسخ‌ می‌دهند. شب‌ ‌‎‌بود و هوا تاریک‌ بود و همراهان‌ امام‌ با چند سواری‌ و دو مینی‌بوس‌ به‌ فرودگاه‌ رفتند.‎ ‎‌مسیر نوفل‌ لوشاتو تا فرودگاه‌ اورلی‌ را پلیس‌ اسکورت‌ کرد.‌

‌‌پیگیری‌ کارها باز هم‌ با مرحوم‌ عراقی‌ بود ایشان‌ اثاث‌ همه‌ را تحویل‌ گرفت. همه‌ به‌‎ ‎‌دلیل‌ رعایت‌ مساله‌ سوخت‌ هواپیما با حداقل‌ بار راهی‌ ایران‌ شدند. من‌ خودم‌ یک‌ ساک‌‎ ‎‌کوچکی‌ به‌ همراه‌ داشتم. در داخل‌ هواپیما نیز حاج‌ مهدی‌ عراقی‌ اداره‌کننده‌ بود.‌

 

 

برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 207-208؛ چاپ سوم (1392)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

دیدگاه تان را بنویسید