« شانزده میلیون هکتار وسعت اراضی جنگلی کشور است؛ ١٧درصد در استانهای شمالی و ٨٣درصد در دیگر نقاط کشور پخش است اما نه تجهیزات کافی است و نه نیروها.» این سخن فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، تصویری کلی از آن چیزی است که در هر آتشسوزی اتفاق میافتد؛ نیروهای اطفای حریق به دل آتش میزنند و گروههای داوطلب هم برای کمک پیش میروند اما هر دو با دستهای خالی.
به گزارش جی پلاس، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: مثل پناهگاه حیات وحش میانکاله که چهار روز تمام در آتش سوخت و نیرو برای خاموش کردن آتش کم داشت و امکانات هم. چنان شد که مردم برای کمک آمدند اما برای تشنگی داوطلبان مردمی آبی نبود، نیروهای اطفای حریق با بالگرد آمدند اما بالگرد آبپاشی برای خاموشی آتش نبود. این آتشسوزی چهارمین آتشسوزیای بود که امسال در این منطقه رخ داد و در تاریخ میانکاله بیسابقه بود اما یکی از هزاران آتشسوزیای بود که هر سال ۱۵هزار هکتار از جنگلها و مراتع کشور را میسوزاند.
یک روز پس از پایان گرفتن این حریق، حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، توضیح داد که «ما حتی جیره خشک و آب معدنی هم در اختیار نداشتیم تا به مردمی که برای کمک شتافته بودند، بدهیم.» آتشسوزی در منطقه حفاظتشده میانکاله که دهم مرداد آغاز شد و تا چهاردهم ادامه داشت، توانست بیشتر از ٢٠٠ هکتار از اکوسیستم این پناهگاه را از بین ببرد. جوامع محلی مثل همیشه به کمک آمدند چون نیروی انسانی سازمانی کافی نیست: «اکثر نیروهای انسانی سازمان صرف پایش، بررسی مناطق و برخورد با متخلفان میشود و سازمان نیروهای جداگانه برای اطفای حریق در اختیار ندارد. به علاوه نیروهایی که در اختیار سازمان هستند نیز تجهیزات کافی ندارند.» وظیفه نهایی به عهده محیطبانان بود اما آنها هم «حداقل امکانات» را در اختیار داشتند و دارند. نیروهای سازمان محیط زیست برای تأمین بالگرد با مخزن آب اگرچه به وزارت دفاع درخواست دادند اما «چون چنین آتشسوزیای در جنگلهای میانکاله در سالهای اخیر سابقه نداشت» موفق به تهیه آن نشدند.
داوطلبان آموزشندیده در خطرند
هفته پیش که جنگل مارمیشو در آذربایجانغربی آتش گرفت و ٨٠درصد از مناطق این جنگل بکر در ارومیه را سوزاند، وهابزاده، مدیرکل منابع طبیعی استان آذربایجانغربی گفت: «برخی از همکاران برای خاموش کردن آتش تا مرز شهادت هم رفتند. با وجود چندینبار درخواست از سازمان جنگلها برای اعزام بالگرد آبپاش، تازه زمانی که ۸۰درصد جنگل سوخت، هماهنگی صورت گرفت.» اینجا نیروهای هلالاحمر برای افراد اعزامی آذوقه تأمین کردند اما اگر کمک مردم و اهالی نبود، کار پیش نمیرفت.»
نیروهای مردمی درحالی برای نجات مارمیشو شتافتند که «به دلیل وجود خمپاره، آثار و بقایای جنگ» در این جنگل باید احتیاط میکردند و همین مسأله مهار آتش را کُندتر کرد. دود تعداد زیادی از نیروها را مصدوم کرد چون «آنها با امکانات کم و دست خالی اقدام به مهار آتش کردند. این حقیقت مسلم است که اگر میخواهند درختها را حفظ کنند باید اعتبار ویژه برای اطفای حریق وجود داشته باشد؛ نه اینکه با بیل آتش را خاموش کنند.»
این قصه چند سالی است که تکرار میشود. گروههای مردمی به کمک میشتابند اما با دست خالی و بدون اینکه آموزش دیده باشند. محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی در سازمان حفاظت محیط زیست درباره خطراتی که گروههای داوطلب را تهدید میکند میگوید: «هر سال شاهد آسیب رسیدن به گروهی از هموطنان هستیم که با نیت خیر و به صورت داوطلبانه برای مهار آتش آمدهاند. همین امسال در روز ملی جنگلبان از یکی از داوطلبانی که دچار ٧٠درصد سوختگی شده بود، قدردانی شد. کسانی که با آتش آشنایی ندارند همواره بشدت در معرض خطر هستند، چرا که آتشسوزی در جنگل و مرتع شرایط سخت و پیچیدهای دارد، هر آن ممکن است تکه سنگها به دلیل حرارت پرتاب شوند و آتش شعله بکشد. بنابراین حتما باید گروههای داوطلب آموزشهای لازم را دیده باشند.»
او بهترین کمک از سوی جوامع محلی و گروههای داوطلب را اطلاعرسانی در لحظات اول میداند: «آنها باید در وهله اول ادارههای محیط زیست و جنگلبانی را خبر و با ابزار ابتدایی از گسترش آتش جلوگیری کنند و اگر آتش گسترده شده بود، کار را به افراد کارآزموده و زبدهتر بسپارند.» اطلاعرسانیها بهجز با مراجعه مستقیم به پاسگاههای محیطبانی یا اداره محیطزیست یا منابع طبیعی، میتواند از طریق تماس با کد ۱۵۰۴ باشد؛ تا گزارشها و اطلاعات تخریب، تصرفات، چرای غیرمجاز و آتشسوزی بهطور شبانهروز به اطلاع نیروهای یگان منابع طبیعی و محیطزیست برسد.
مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی درباره اینکه چرا امکانات اطفای حریق در اختیار جوامع محلی قرار گرفته است، میگوید: «میشود به جوامعی که در حاشیه رویشگاههای جنگلی زندگی میکنند، آبپاشهای معمولی داد که گالنهای ٢٠ لیتری دارد و به راحتی روی دوش حمل میشود. با این کار همان لحظات اول آتش خاموش میشود. این روش به مراتب باصرفهتر است تا اینکه بخواهند منتظر نیروهای یگان باشند. ما باید به این سمت برویم و امکاناتی در اختیار جوامع بگذاریم.»
٩٥درصد آتشسوزیها عاملی انسانی دارد. مسئولان کشور بارها این آمار را اعلام کردهاند و از لزوم فرهنگسازی گفتهاند. درویش معتقد است که بخشی از آتشسوزیها به دلیل بعضی آزمندیها اتفاق میافتد: «مثلا چوپانی که محیطبان او را از چرای دام در زمینهای ممنوعه منع کرده، آنجا را به آتش میکشد یا بعضی به عمد برای تغییر کاربری اراضی و گسترش باغداری و کشاورزی منطقهای را میسوزانند.» او اینها را میگوید و برای توضیح اینکه «اغلب آتشسوزیها به دلیل عوامل انسانی، ریشه در نادانی دارد» مثال میزند: «فردی که ته سیگارش را از خودرو بیرون میاندازد و کسی که کمپینگ میکند و از خاموشی آتشش مطمئن نمیشود، ازجمله مواردی هستند که با آموزش میتوانند از سوختن جنگلها پیشگیری کنند.»
به ناوگان اطفای حریق نیاز داریم
آتشسوزیها پیش از تابستان آغاز شد و با آمدن فصل گرما به اوج رسید؛ مثل هر سال. امسال همزمان با رسیدن تابستان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست درخواست کرد که ابعاد مختلف ممنوعیت مطلق روشنکردن آتش در هوای باز طی فصل گرما بررسی شود. دولت برای مقابله با آتشسوزی ستادی با همکاری وزارت دفاع، ستاد مدیریت بحران، سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت از محیطزیست برای واکنش سریع فعال کرد و ۴۳ بالگرد و هواپیما در ۱۴ نقطه کشور مستقر شدند تا هر جا لازم شد، فورا اعزام شوند. به علاوه پارسال هم سه میلیارد تومان تجهیزات انفرادی، ۳۰میلیارد تومان تجهیزات خودرویی و تجهیزات خاموشکننده آتش خریداری شد و در برنامه ششم توسعه اعتباراتی برای اطفای حریق پیشبینی شد؛ با این حال به نظر میآید امکانات همچنان برای وسعت جنگلها و مراتع ایران کافی نیست. سرهنگ قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری این را به زبان آمار توضیح میدهد: «١٣٥میلیون هکتار وسعت اراضی ملی، ٨٢میلیون هکتار وسعت اراضی مرتعی و ١٦میلیون هکتار وسعت اراضی جنگلی کشور است. از این ١٦میلیون هکتار جنگل دست کاشت و طبیعی، ١٧درصد در استانهای شمالی و ٨٣درصد در دیگر نقاط کشور است. حفاظت از همین وسعت سرزمینی تجهیزات خاصی را میطلبد.»
او به تلاشهای دولت از سال ٩٤ تا کنون اشاره میکند و نگاه تازه به تأمین تجهیزات اطفای حریق. سال گذشته تفاهمی چندجانبه میان وزارت دفاع، سازمان جنگلها و سازمان محیطزیست برای استفاده از بودجه دولتی در تأمین تجهیزات اطفا اتفاق افتاد. سبزعلی با وجود این موارد اما معتقد است که باز هم به زیرساختهای دیگری نیاز است: «ما باید ناوگان اطفای حریق داشته باشیم. در بررسی کشورهای دیگر میبینیم که آنها ناوگان و سیستمی خاص اطفای حریق دارند اما در سازمانهای محیطزیست و جنگلها نیروها چندمسئولیتی هستند؛ مثلا بار مسئولیت ما در سازمان جنگلها چنان سنگین است که باید هم متخلفان محصولات، قاچاقچیان چوب، کورههای زغال، دامهای غیرمجاز را کنترل کنیم و هم به آتشسوزیها برسیم.»
آتشسوزیها کمتر شده
سبزعلی توضیح میدهد که با وجود رسیدگی به امکانات در سه سال اخیر، آتشسوزیها هم به مراتب کمتر شده است: «در سال ١٣٩٥ با وجود افزایش فقرات آتشسوزی نسبت به سال ٩٤ نزدیک به ٣٥درصد کاهش حریق داشتیم؛ این آمار اما در مراتع به دلیل پوشش علفی با افزایش مواجه بود. از سوی دیگر در سال ١٣٩٦ نسبت به سال ١٣٩٥ در تمام استانها٥٠درصد کاهش حریق اتفاق افتاد؛ به جز در استان خوزستان که نسبت به پارسال افزایشی صد درصدی داشت. دلیل این اتفاق افزایش گرما و اختلافات قومی و قبیلهای است.»
براساس آمار تازه مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت صید و شکار سازمان حفاظت محیطزیست استانهای خوزستان، کردستان و مازندران از ابتدای سال تاکنون به ترتیب بیشترین آتشسوزیهای مرتعی و جنگلی را داشتهاند؛ به طوری که «٨٠درصد آتشسوزی جنگلها در کشور از ابتدای سال در این سه استان انجام شده است.»
هر سال ٣٠هزار پرونده تخلف
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها با اشاره به اینکه در سال ٣٠هزار پرونده تخلف در این سازمان تشکیل میشود، ادامه میدهد: «بسیاری نمیدانند هر یک درخت بلوط برای سه انسان اکسیژن تولید و هر هکتار جنگل ٦٨ تن گردوغبار را به خودش جذب میکند. ایران در کمربند خشک و نیمهخشک واقع شده و جنگلها و مراتع برای آن ارزش حیاتی دارد. اگر ما شاهد تغییر اقلیم، کاهش بارندگی، وقوع ریزگرد و فرونشست زمینیم، عامل این وقایع دخالت نابجا در طبیعت است. به همین دلیل است که باید در وهله اول فرهنگسازی کرد.»
او با گفتن از فرهنگسازی درباره آسیب به محیطزیست حرف میزند: «در شمال کشور همه داسی به دست دارند تا برای کبابشان زغالی دست و پا کنند، به مزرعهداران بارها تذکر دادهایم که بعد از برداشت محصول «پسچَر» (بقایای گیاهی به جا مانده در مزرعه) را آتش نزنند اما کسی گوش نمیکند، مجلس در اینباره قانون وضع کرد و مجازات هم تعیین شد اما کارساز نبود و این نشان میدهد که پای فرهنگسازی میلنگد. فاجعه را هر سال سیزدهبدر میبینید. کارخانهای در یکی از شهرستانها پنیر تولید میکرد و پساب شورش را به مراتع میداد و فکر میکرد خدمت میکند. در بعضی استانها با خودروی پراید قاچاق چوب میکنند. ما بشدت دچار چالش فرهنگی هستیم.»
مردم کنار ما نباشند، نمیشود
اینها همه در حالی است که به گفته سبزعلی «مادامی که مردم کنار ما نباشد، هیچ توفیقی حاصل نمیشود. برای همین است که نگاه ما واگذاری حفاظت به مردم است، به نوعی که در عین حفاظت از منابع منتفع شوند؛ مثلا با کشت گیاهان دارویی.» او با اشاره به نقش بالای عوامل انسانی در آتشسوزیها میگوید: «باید زیرساختهایمان را اصلاح کنیم. همین کسانی که اینجا رعایت نمیکنند و آتشسوزی را رقم میزنند، اگر به کشور دیگر بروند، حتما ممنوعیتها را رعایت میکنند. ترکیه مناطق قرقی دارد که ورود افراد ممنوع است و اگر کسی وارد شود، ماموران حکم تیر دارند. ما در ابتدای انقلاب داشتههای طبیعی بیشتری داشتیم که حالا درصد زیادی از آن از دست رفته است. جنگلهای کشور ترکیه در این مدت، افزایش دو برابری داشته اما ما از سال ٥٦ تا به حال حجم عظیمی را از دست دادهایم.»