چگونه به کودکان کار کمک کنیم؟
همه دوست دارند کمک کنند. هرکس هرکاری از دستاش برمیآید انجام میدهد تا دل کودکان کار را که از دردشان غمگین میشویم، شاد کند اما درمان اساسی این درد چیست؟
جی پلاس، سکانس اول: رانندهها جای کودکان گلفروش، بازیگران را میبینند که شاخههای گل را با لبخند تعارف میکنند. هرکدام یک دسته گل دستشان گرفتهاند و بین ماشینها این ور و آن ور میروند. درست مشابه همان کاری که بچههای گلفروش میکنند. بعضیهایشان هم فال در بساط دارند. رانندهها اول حسابی تعجب میکنند. بعد کم کم حالیشان میشود اوضاع از چه قرار است. جای اینکه شیشهها را بالا بکشند و مستقیم به جلو خیره شوند، شیشهها را پایین میدهند و به چاق سلامتی با هنرپیشه مشغول میشوند. اگر فرصتی باشد، بدشان هم نمیآید یک سلفی با او بگیرند. بچهها هم هستند البته؛ کنار بازیگران. آنها هم لبخند میزنند چون به یاری هنرمندان نیکوکار، کار و کاسبیشان سکه شده.
سکانس دوم: اعضای فراخوان اینستاگرامی، یک حرکت تازه ترتیب دادهاند. قرار است یک روز را در خیابان گلفروشی کنند تا بچههای کار بتوانند آن روز را فارغ از دغدغههای همیشه، به بازی و تفریح سپری کنند. اعتقادشان این است که میشود با همکاری، کارها را سبک کرد. روز موعود، اعضای فراخوان با لبخندهای آرامش بخش، دستههای گل را دستشان میگیرند و به رانندهها و عابران میفروشند. کارشان البته براحتی هنرپیشهها نیست اما نتیجه به نظر خودشان قابل قبول است. آنها توانستهاند برای یک روز هم که شده، دل کودکان کار را شاد کنند.
سکانس سوم: آقای نیکوکار از ماشیناش پیاده میشود. کت و شلوار مشکی تناش است و عینک قاب کائوچویی درشت دارد. بچهها دورهاش میکنند. او را میشناسند. میدانند هر وقت سر و کلهاش پیدا میشود، تمام گلها و فالهایشان را یک جا میخرد. کسی ندیده گلها را توی ماشیناش بگذارد و با خود ببرد. احتمالاً همان دور و برها، یک جایی رهایشان میکند یا به کسی میبخشدشان. اصلاً معلوم است نیازی به گل ندارد. قصدش فقط کمک به بچههاست. بچهها پول را میگیرند و خوشحال میشوند. میروند باقی روز را خوش باشند.
بچهها از اینکه کارشان را خوب انجام میدهند، خوشحال میشوند. اگر کم کاری کنند، حتماً سرزنش خواهند شد. بهتر است کارفرما را راضی نگه دارند. همان که آنها را سر چهارراه میگذارد. ممکن است سرپرستشان باشد یا اینکه بچهها را کرایه کرده باشد. گاهی فکر میکنیم با انجام کارهای سمبلیک، به کودکان کار کمک میکنیم. اینکه کمکشان کنیم کالاهایشان را زودتر بفروشند و دنبال بچگی کردنشان بروند. هرکاری که با نیت کمک کردن انجام شود، البته ارزشمند است اما گاهی باید ریشهای و اصولی به مسائل پرداخت تا نتیجه مطلوبتری حاصل شود.
اعظم حاج یوسفی، مدیر انجمن خیریه موعود که سالها تجربه فراهم کردن شرایط تحصیل را برای کودکان کار دارد، در این باره میگوید: «حرکاتی مثل گلفروشی هنرمندان سرچهارراه که برای حمایت از کودکان کار صورت میگیرد، گرچه پسندیده و خیرخواهانه است اما کمک اساسی به این بچهها نمیکند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که هرچه از این بچهها بیشتر خرید شود و کاسبیشان بهتر باشد، افراد سودجود بیشتر متمایل میشوند از کودکان، کار بکشند.»
او ادامه میدهد: «ما اعتقاد داریم کار بچه، فقط بچگی کردن است. درس خواندن و بازی. قانون کار کشور ما هم میگوید کار برای بچههای زیر 15 سال ممنوع است. ما کار هنرمندان و نیکوکاران را نفی نمیکنیم اما معتقدیم کودک به هیچ عنوان نباید برای کسب درآمد، تحصیل را رها کند. مواردی بوده که فردی نیکوکار با هزینه خودش کارگاهی راهاندازی کرده که بچهها به جای کار در خیابان، در این کارگاه مشغول باشند. این کار هم اشتباه است چون اصولاً بچه نباید کار کند. این فرد میتواند با همان هزینه، شرایط تحصیل کودکان را فراهم کند. ما در انجمن، سالهاست در تلاشیم با شناسایی کودکان در معرض ترک تحصیل و کودکان کار، با کمک خیران، آنها را سر کلاس بفرستیم تا ادامه تحصیل دهند. ما با خانواده این بچهها صحبت میکنیم و بابت درس خواندن بچهها بهشان حقوق میدهیم. یعنی هر اندازه که قرار است کودک سر چهارراه درآمد داشته باشد، با کمک خیران به خانواده پرداخت میکنیم و در ازای آن میخواهیم که کودک به تحصیلاش ادامه دهد؛ از دبستان تا پایان دانشگاه. نمونههای زیادی داریم که کودک کار بودهاند و حالا دانشجوی پزشکی و مهندسی و دیگر رشتههای دانشگاهی هستند.
ما در تلاشیم با حرکات درست و اصولی در جهت جلوگیری از کار اجباری کودکان فعالیت کنیم. معتقدیم این گونه، نهالی کاشته میشود که میتواند در آینده ثمرهای داشته باشد. بچههایی که سر چهارراه هستند، خیلیهایشان در آینده ممکن است بزهکار شوند. ما جای اینکه بعداً هزینه کانون اصلاح و تربیت و زندان را بدهیم، بهتر است روی تحصیل این کودکان سرمایهگذاری کنیم.»
همه دوست دارند کمک کنند. هرکس هرکاری از دستاش برمیآید انجام میدهد تا دل کودکان کار را که از دردشان غمگین میشویم، شاد کند. درمان اساسی این درد، گرچه زمان میبرد اما غیرممکن نیست اگر اصولی گام برداریم.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید