عیسی، امانتی که چند سالی به مادر سپرده شد
وقتی مادر باردار بود اتفاقی افتاد که زنده ماندن فرزند داخل شکمش را از محالات دانستند اما تقدیر برای این مادر و پسر روزهای دیگری را رقم زده بود.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مادر، عیسی[۱] را باردار بود که در سانحه تصادفی به شدت آسیب دید. همه زنده ماندن فرزندش را از محالات می دانستند اما ماه ربیع الاول شد و ایام امامت امام عصر (عج) که نوزاد به دنیا آمد.
مادر که عیسی تنها فرزند پسرش بود بسیار دست و دلش برای او می لرزید اما جنگ شده بود و این دسته گل مادر بی قرار رفتن.
تخریب و واحد اطلاعات عملیات محل فعالیتش شد و هر بار در پاسخ پرسش مادر می گفت که من آن عقب ها مشغول فعالیتم. عیسی از این غافل بود که هیچ گاه نمی شود واقعیت ها را از مادرها پنهان کرد و بالاخره او متوجه شد که فرزندش در واحد اطلاعات عملیات لشکر سری میان سرها دارد و از پسر می خواست که مراقب خود باشد و فرزند هم تنها خنده ای تحویلش می داد. در همه سال های بودنش در این واحد، خط شکن عملیات های لشکر بود تا کربلای چهار که قرار شد آنها به عنوان پشتیبان خط شکنان مازندرانی وارد عملیات شوند و عیسی نیز از سرگروه های واحد بود و مسئولیت چند گردان را بر عهده داشت. مشکلاتی برای عملیات پیش آمده و قرار بود بچه های لشکر که همگی در اطراف مسجد جامع خرمشهر بودند، آنجا را ترک کنند. همه رفته بودند اما تخریب چی ها هنوز حضور داشتند. چهارم دی ماه سال ۶۵ و توپخانه دشمن که اطراف مسجد جامع را زیر آتش گرفته و عیسی و دوستانش که در چند قدمی مسجد به سر می برند و گلوله کاتیوشای دشمن که ناگهان جسمش را نشانه می گیرد و روحش را مهمان آسمان ها می کند.[۲]
- شهید عیسی کره ای از خط شکنان لشکر ۱۰ سید الشهدا(س).
- برگرفته از خاطره جعفر طهماسبی.
دیدگاه تان را بنویسید