چای نه در خانه و کاشانه که حتی در سنگرهای دفاع هم، مرهم خستگی بچه ها بود.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: بچه های لشکر ۳۱ عاشورا بیشتر از بقیه بچه ها با چای انس و الفت داشتند و همیشه آتشی درست کرده و بساط چای را به راه می انداختند. جلسه کنترل مناطق عملیاتی با حضور آقا مهدی[۱] و حاجی[۲] بر پا بود که حاجی به مزاح به آقا مهدی گفت: نگهبانان لشکر شما به بچه های لشکرهای دیگر سخت می گیرند اگر ترکی بلد نباشند، اجازه عبور نمی دهند.

آقا مهدی که تعجب کرده بود، گفت: مطمئنید که آنها بچه های لشکر ما هستند که حاجی خنده ای کرد و گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما که حدود خط لشکر را هم می شناسم.

آقا مهدی که تعجبش دوچندان شده بود، گفت: چطور ممکن است؟ حاجی گفت: هر خطی که از آن دود بلند شده باشد، لشکر شماست،‌ آخر همیشه کتری چای بچه ها به پاست.[۳]

  1. شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا.
  2. شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص).
  3. برگرفته از خاطره اسفندیار مبتکر سرابی.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
5 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.