یکسال از وقوع حادثه تروریستی کرمان در چهارمین سالگرد حاج قاسم سلیمانی می‌گذرد. این حادثه 84 کشته و 284 مجروح داشت. پای درد دل بازماندگان حادثه نشستیم تا بدانیم در یک سال گذشته مسئولان برای بهبود شرایط زندگی آنها چه اقداماتی انجام داده‌اند؟

پایگاه خبری جماران: 13 دی ماه سال 1402، مثل تمام سه سال گذشته مردم کرمان آماده می‌شدند تا چهارمین سالگرد ترور حاج قاسم سلیمانی سرباز وطن را بار دیگر گرامی بدارند. صبح آن روز همه چیز عادی بود و از چند روز قبل شهر کرمان میزبان میهمانانی از سراسر کشور و حتی کشورهای همسایه بود تا اینکه ظهر، انفجاری در ورودی گلزار شهدا و کمی بعد انفجار دوم در خروجی این گلزار رخ داد و این روز را برای همیشه در تاریخ کرمان به‌عنوان یک روز خونین به ثبت رساند.

در این عملیات انتحاری که مسئولیت آن را داعش بر عهده گرفت، 89 تن از هموطنانمان جان خود را از دست دادند و 284 تن نیز زخمی شدند. انفجاری که تبعات آن برای خانواده بازماندگان کم یا زیاد بود و هنوز هم که هنوز است، به روایت بازماندگان این واقعه، برخی مصدومان و مجروحان درگیر درمان و طی مراحل مختلف برای بازیابی سلامت هستند.

یکی از جانبازان این حادثه امیرعلی کوچولو بود که حالا با نبود تکه‌ای از جمجمه‌اش و با تحمل 6 عمل جراحی سنگین، کمی به زندگی عادی بازگشته است. امیرعلی که یکی از اعضای خانواده هشت شهید است، این روزها مدرسه می‌رود اما دوره درمان سختی را پشت سر گذاشته است.

حسین سلطانی نژاد وارث خانواده هشت شهید در گفت‌وگو با خبرنگار جماران درباره شرایط خانواده پس از آن انفجار بیان کرد: همه هشت شهید وابستگان من بودند. دو خواهرم، همسرم، دخترم و چهار خواهرزاده‌ام در این حادثه تروریستی جان خود را از دست دادند.

وی افزود: همسر من لیسانس زبان انگلیسی داشت و قبل از سال 87 در شهر سیرجان زندگی می‌کرد. او قبل از ازدواج شاغل بود و حتی بعد از ازدواجمان، به مدت یک سال و نیم در کرمان به صورت حق التدریس به کار خود ادامه داد اما با تولد پسرم امیرعلی، تصمیم گرفت که در خانه بماند.

photo_6012320634165642548_y

سلطانی نژاد گفت: دخترم 9 سالش بود و بعد از مراسم حاج قاسم، مدرسه می‌خواست برای آنها جشن تکلیف بگیرد که به این جشن نرسید. ما خانواده هشت شهید هستیم و یک جانباز هم داریم.

photo_6012320634165642549_x

وی درباره دلیل حضور تمام اعضای خانواده‌اش در محل گلزار شهدا توضیح داد: من موکب‌دار بودم. خواهرانم به اتفاق همسرم و بچه‌ها هر روز پیش من می‌آمدند. آنها در خانه مقدماتی برای موکب مثل وسایل صبحانه آماده می‌کردند یا زعفران و هل برای چای و بقیه مسایل آسیاب می‌کردند و به سمت موکب می‌آمدند.

به گفته وارث خانواده هشت شهید بچه‌ها چون کوچک بودند، همراه خانم‌ها به موکب می‌آمدند تا لیوانی جابجا کنند یا کارهای سبک را انجام دهند. خانم‌ها هم در کنار موکب می‌نشستند تا از فضای معنوی محیط استفاده کنند. کلا فضای موکب حس و حال خوبی داشت.

وی ادامه داد: ما از روز 17 دی ماه 1398 که روز تشییع حاج قاسم بود، یک موکب برای این مراسم زدیم و همه ساله موکب را برای گرامی داشت سالگرد حاج قاسم برپا می‌کردیم. سال گذشته که سال چهارم بود، همین روال حاکم بود تا اینکه در انفجار دومی که رخ داد، هشت نفر از اعضای خانواده من شهید شدند و پسرم امیر علی جانباز شد. او در واقع تنها بازمانده جمعی بود که انفجار در نزدیکی آنها رخ داده بود.

 

ثبت 45 درصد جانبازی برای امیر علی

وارث خانواده هشت شهید درباره شرایط فعلی امیرعلی گفت: خوشبختانه امیر علی نقص عضو پیدا نکرده است، اما یک ساچمه یادگاری در سرش دارد که نمی‌توان به آن دست زد. یک تکه از جمجمه‌اش نیست و 6 عمل جراحی سنگین انجام داده است.

وی ادامه داد: دو عمل جراحی در سر، دو تا در شکم و دو تا در پایش انجام شده است. 17 تا 18 ساچمه از بدنش در آورده‌اند و به جز ساچمه‌ای که در سر باقی مانده، در پایش هم یک ساچمه مانده است.

سلطانی نژاد درباره کمک‌های دولت به هزینه درمان مصدومان حادثه گفت: در مرحله اول امیر علی در بیمارستان باهنر که متعلق به این حوادث است، بستری شد. آنجا هیچ هزینه‌ای نداشت. بعد که سر امیر علی عفونت کرد، مجبور شدیم او را به تهران اعزام کنیم. در تهران بیمه دانا تمام هزینه‌های 20 روز بستری امیرعلی در بیمارستان مدائن را داد و در کرمان هم در کلینیک نیمه شعبان امیر علی عمل روده داشت، زیرا ساچمه داخل روده‌اش هم وجود داشت، عمل اینجا را هم بیمه سلامت و تکمیلی آتیه سازان تقبل کرد و همه هزینه‌ها را پرداخت کرد.

وی اضافه کرد: در حال حاضر امیرعلی تحت نظر و کنترل است اما مدرسه می‌رود، بازی می‌کند و همه چیز خوب است. امیرعلی جانباز 45 درصد است.

 

درخواست دیه شهدا

وارث خانواده هشت شهید درباره وضعیت رسیدگی به بازماندگان شهدا بعد از حادثه توضیح داد: ما چون هشت شهید و یک جانباز از خانواده‌مان در این حادثه داشتیم، منزل ما از صبح ساعت 7 روز بعد از حادثه تا دو یا سه ماه بعدش خالی نمی‌شد. مسئولان جسته و گریخته در حال رفت و آمد به منزل ما بودند.

وی افزود: ما به‌واسطه ریحانه که دختر کاپشن صورتی بود و جهانی شده بود، یک خانواده خاص بودیم. تعداد شهدا و مصیبتی که به خانواده ما حادث شد، به نحوی بود که تردد مسئولان به منزل ما زیاد بود. من نمی‌توانم وضعیت رسیدگی مسئولان را قضاوت کنم زیرا ما کمی خاص شدیم.

سلطانی نژاد ادامه داد: متأسفانه برخی آسیب دیدگان شاکی هستند. همه خانواده‌های آسیب دیده تحت پوشش بنیاد شهید هستند اما برخی خانواده‌های شهید انتظار دارند که مشکلاتشان حل شود.

وی درباره این مشکلات گفت: برخی درخواست دیه شهدا را دارند. متأسفانه هیچ ارگانی زیر بار پرداخت دیه نرفته است. بنیاد شهید می‌گوید چون این افراد را شهید به حساب آوردیم، نمی‌توان به آنها دیه داد. اگر دیه بدهیم از زمره شهدا و پوشش بنیاد بیرون می‌آیند.

وارث خانواده هشت شهید یادآور شد: پوشش بنیاد صرفا یک حقوق 15 میلیون تومانی و بیمه تکمیلی است. پدران شهدا این حقوق را دریافت می‌کنند و اگر کسی همسرش شهید شده باشد، این رقم به پدر و مادرش می‌رسد. اینها قوانین مصوب بنیاد است.

وی افزود: بنیاد غیر از حقوق و بیمه تکمیلی، کاری برای خانواده شهدا نمی‌کند. برخی که پدر خانواده را از دست داده‌اند، درگیر چالش شده‌اند و جدا از مسایل اجتماعی که با آن درگیر هستند با مسایل اقتصادی هم درگیر شده‌اند.

سلطانی نژاد گفت: برخی افراد یک یا دو بچه داشته و مشکلات خاص خودشان را دارند. خانواده‌های شهدا از این بابت مطالبه دیه را دارند که می‌گویند فوت عزیزانشان ناشی از یک حادثه بوده است. این سانحه را یک اجنبی ایجاد کرده است. این اتفاقی در ایران افتاده را باید مدیریت می‌کردند اما حالا این مدیریت اتفاق نیفتاده است، بنابراین باید دیه پرداخت شود.

وی اضافه کرد: حتی اگر کسی تصادف کند، دیه را پرداخت می‌کنند. درست است که بیمه، این دیه را پرداخت می‌کند، اما در واقع فردی که مقصر بوده دیه متوفی را پرداخت کرده است. بنابراین، دولت باید دیه شهدا را فارغ از اینکه وضع اقتصای خانواده‌ها بد یا خوب است، پرداخت کند. حادثه دیدگان پول خون بچه‌هایشان را می‌خواهند. آنها با این دیدگاه جلو می‌روند، اما هیچ خبری نیست.

 

نارضایتی از نظر کمیسیون تعیین درصد جانبازی

وارث خانواده هشت شهید درباره درخواست‌های دیگر بازماندگان بیان کرد: بعد از اینکه افراد دچار مصدومیت شدند، به بیمارستان برای درمان مراجعه کردند. در روزهای اول همه چیز شلوغ بود و برای اینکه درمان این افراد رایگان شود، درصدی جانبازی برای آنها در نظر گرفتند تا کار مداوا به رایگان انجام شود.

وی اضافه کرد: بعد که کمیسیون اصلی برای تعیین درصد جانبازی تشکیل شد، برخی افرادی که سرپایی درمان شده بودند، از زمره جانبازی خارج شدند و هیچ درصدی به آنها تعلق نگرفت. برخی هم درصد جانبازیشان کمتر از انتظار خانواده تعیین شد. این موارد باعث نارضایتی خانواده‌ها شده است.

 

نبود حتی یک المان در محل انفجار

سلطانی نژاد به نامگذاری کوچه‌ها به نام شهدای انفجار کرمان اشاره کرد و گفت: در حال حاضر کوچه محل سکونت من به نام دخترم و همسرم است. کوچه دامادهایمان هم به اسم خواهرم و بچه‌هایشان اس،ت اما مثلا باید نام یک خیابان به نام شهدای سلطانی نژاد باشد. این مهم محقق نشده است. هشت شهید از یک خانواده بوده‌اند. باید یک خیابان یا بلوار به نام آنها نامگذاری شود. ما هر خیابانی را اعلام می‌کنیم، شورای شهر کرمان و شهرداری در این قضیه کوتاهی می‌کنند و می‌گویند اسم این خیابان را نمی‌توان تغییر داد.

وی اضافه کرد: هیچ المانی در کرمان برای شهدای حادثه تروریستی در دو محل انفجار اول و دوم تاکنون طراحی نشده است. یکسال از این حادثه گذشته است و المانی برای یادبود شهدا در این مکان نصب نشده است.

سلطانی نژاد یادآور شد: در دیگر حوادث تروریستی، چند روز بعد از حادثه امکان ملاقات با حضرت آقا برای خانواده‌های ایرانی و لبنانی شهدا فراهم می‌شد اما در این حادثه تروریستی با وجود اینکه بنده شخصا از تریبون برنامه «بدون تعارف» اعلام کردم که آرزوی دیدار رهبری را دارم، اما متأسفانه این امکان فراهم نشده است.

وی درباره نحوه تأمین هزینه‌های موکب توضیح داد: من با جمعی از دوستان و خانواده‌هایمان موکب را راه‌اندازی کرده بودیم. ما دوستانی داشتیم که دستشان می‎ رسید و به ما برای تهیه اقلام مورد نیاز کمک می‌کردند و به این ترتیب موکب را می‌چرخاندیم.

این وارث خانواده هشت شهید درباره استفاده از کمک‌های مردمی برای تامین اقلام مورد نیاز موکب گفت: مردم قطعا به موکب‌ها کمک می‌کنند، اما ما پویش مردمی نداشتیم که از همه کمک بگیریم. من با افرادی که می‌شناختم درباره موکب صحبت می‌کردم و از آنها کمک می‌گرفتم. مثلا یکی می‌گفت که 500 کیک و آب میوه می‌دهم، آن دیگری شیر می‌داد. ما صندوق نمی‌گذاشتیم که مردم کمک کنند. برخی موکب‌ها کارتخوان می‌گذارند و کمک‌های مردمی را جمع می‌کنند اما ما به این شکل نبودیم. من دوستانی داشتم که به موکب کمک می‌کردند.

وی افزود: ما اولین موکب خود را در مراسم تشییع حاج قاسم راه‌اندازی کردیم، اما بعد برای سایر مراسم مذهبی هم موکب داشتیم. در دهه محرم، املت ذغالی و شله زرد به مردم دادیم در ایام فاطمیه هم موکب داشتیم.

سلطانی نژاد درباره انگیزه‌اش از راه‌اندازی موکب گفت: 17 دی ماه روز تشییع حاج قاسم در کرمان بود. چون مسیری که برای تشییع در نظر گرفته شده بود، خیلی شلوغ می‌شد ما هم یک گوشه‌ای را در نظر گرفتیم که موکب بزنیم زیرا مردم از جاهای مختلف آمده بودند و باید پذیرایی می‌شدند. ما عدسی، چای، شربت، کیک، کلوچه و کلمپه تدارک دیدیم. مسایل فرهنگی مثل صدا و ضبط صوت هم داشتیم.

وی اضافه کرد: من اربعین که به کربلا رفتم در ذهنم بود که باید از زائران پذیرایی کنیم. اعتقاد من این است که شکل منسجم موکب‌ها در ایران برگرفته از شرایط اربعین در کربلا است.

سلطانی نژاد درباره حال و هوای روز انجام عملیات تروریستی توضیح داد: روز سالگرد حاج قاسم در 13 دی ماه سال گذشته، مصادف با روز چهارشنبه بود. از چهار روز قبل حرکت به سمت آرامگاه آغاز شده بود و روز 13 دی، وضعیت جمعیت خاص‌تر بود.

وی افزود: مثل اینکه روز اربعین به‌طور خاص در کربلا خیلی شلوع می‌شود. سالگرد شهادت حاج قاسم خیلی شلوغ بود. ما از شیراز، خوزستان و غیره مهمان داشتیم. دوستان گفتند ظاهرا از کشور عراق هم در آن روز میهمان داشتیم. در واقع به نوعی کرمان به شهر مقاومت تبدیل شده است.

به گفته این وارث خانواده هشت شهید قوه قضائیه پیگیر تشکیل پرونده برای عاملان این حادثه تروریستی است. بنیاد هابیلیان رأسا این وظیفه را بر عهده گرفته است، اما از آنجایی که دادگاه گروهک منافقین که در انفجارهای سال‎های 58 تا 60 مشارکت داشته‌اند، هنوز در حال پیگیری است، دادگاه عملان انفجارهای کرمان هم طولانی خواهد شد.

وی ادامه داد: داعش مسئولیت این حمله را به عهده گرفت اما مجامع بین‌المللی هنوز هیچ بیانیه‌ای در این رابطه صادر نکرده و حمایت‌های رژیم صهیونیستی را محکوم نکرده‌اند، ولی از طرف قوه قضائیه پرونده در حال پیگیری است. ما مطالبه این موضوع را داریم اما روند رسیدگی ظاهرا طولانی می شود.

 

ریحانه داستان «زن، زندگی، آزادی» را یکسره عوض کرد

مصیب سلطانی نژاد داماد خانواده هشت شهید و پدر دختر کاپشن صورتی نیز در گفت‌وگو با جماران درباره وقایع سال گذشته بیان کرد: من در در گلزار شهدای کرمان عزیزانم را از دست دادم. همسرم، پسرم و دخترم در این حادثه شهید شدند.

photo_6012320634165642553_x

وی افزود: فاطمه سلطانی نژاد همسرم بود که خانه‌دار بود. محمد امین و ریحانه که به دختر کاپشن صورتی معروف شد، در روز حادثه برای حضور در موکب، به گلزار شهدا رفته بودند. کاپشن صورتی 18 ماهش بود و پسرم هشت سالش بود.

سلطانی نژاد گفت: کار هر سالمان این بود که در ایام ماه محرم و بقیه مناسبت‌هایی که موکب برپا می‌شود، موکب برپا می‌کنیم. مدیر موکب برادر خانمم بود. بچه‌ها دوست داشتند که همراه مادرشان بروند و خانمم هم برای کمک می‌رفت.

photo_6012320634165642556_y

وی اضافه کرد: خانم من بعد از انفجار اول که جلوی موکب اتفاق می‌افتد، به همراه دیگر اعضای خانواده به سمت پارکینگ می‌روند که سوار ماشین شده و بیرون بروند. حدود 15 دقیقه منتظر می‌شوند که برادر خانمم از موکب بیاید تا با هم به خانه برگردند اما برادرخانم من چون وسایل تحویلش بود، نمی‌تواند به بقیه ملحق شود و تقدیر ما بود که خدا خواست آن لحظه آنجا منتظر بمانند و انفجار دوم در کنار خانواده ما اتفاق افتاد.

پدر کاپشن صورتی توضیح داد: خانواده ما در مسیر گلزار و نزدیکی پارکینگ بودند. دو انفجار در سمت ورودی و سمت خروجی بلوار رخ داد که انفجار دوم منجر به از دست رفتن اعضای خانواده شد.

وی درباره ویژگی‌های همسرش بیان کرد: خانم من حاج قاسم را خیلی دوست داشت. پسرم هم ارادت عجیبی به سردار داشت. بنای زندگی ما بر اساس بنای زندگی حاج قاسم بود. یعنی سادگی که حاج قاسم در خانه‌اش داشت را ما در خانه خود پیاده کرده بودیم.

سلطانی نژاد افزود: خانم من مومن، پاک و معتقد بود و اجرش را گرفت. ریحانه داستان زن، زندگی و آزادی را یکسره عوض کرد زیرا در دامن چنین زنی بزرگ شده بود. ریحانه در بغل مادرش بود که انفجار در دو متری پای همسرم اتفاق می‌افتد.

photo_6012320634165642557_x

وی درباره توقعاتش از مسئولان گفت: ما نیازی به رسیدگی نداریم. بچه‌های خودمان را نفرستادیم که کسی رسیدگی کند. مسئولان آمدند، دستشان درد نکند. آنها برای تسلیت و دلداری آمدند و قوت قلبی بود. خداخیرشان بدهد.

وی تاکید کرد: من خواسته‌ای از کسی ندارم، زیرا بچه‌های ما هدفشان چیز دیگری بود. ما این‌قدر غنی شدیم که نیازی نداریم دست سوی کسی دراز کنیم.

پدر کاپشن صورتی درباره سرنوشت عاملان حادثه تروریستی بیان کرد: عاملان حادثه دستگیر شده‌اند و دولت پیگیر کارها هست. ما فعلا به عنوان شاکی در دادگاه حضور نیافتیم. دادستانی و خود دولت پیگیر پرونده است. ما از رسانه‌ها شنیدیم که تمام عاملان دستگیر شده‌اند. ریشه این حادثه به موساد باز می‌گردد. هزینه‌ای که آمریکا و اسرائیل توسط موساد برای داعشی‌ها کردند، این اتفاق را در کرمان رقم زد.

 

خواستار تقاص خون به ناحق ریخته هستیم

پیمان سلطانی که سه عضو خانواده‌اش را در حادثه تروریستی سال گذشته کرمان از دست داده است، درباره این واقعه به جماران گفت: سمیه سلطانی نژاد همسرم متولد 1370، فاطمه زهرا سلطانی دخترم 11 ساله و مهدی سلطانی پسرم کلاس اول دبستان بود که در این حادثه شهید شدند.

پیام سلطانی همسر

وی افزود: همسرم خانه دار بود. بچه‌ها موکب داشتند و همسر و فرزندانم هر روز به موکب می‌رفتند. موکب از 11 دی ماه شروع می‌شد و تا 14 و 15 دی ماه برقرار بود. همسرم در مناسبت‌های مذهبی در موکب شرکت می‌کرد و به میهمانانی که برای زیارت حاج قاسم می‌آمدند، چای، شیر کاکائو و کیک می‌داد.

سلطانی بیان کرد: انفجار اول در نزدیکی موکب ما بود. بچه‌ها می‌ترسند. برادر خانمم که آنجا بوده ماشین پیدا می‌کند و می‌گوید که خانم‌ها به همراه بچه‌ها از آنجا بروند. در محل تخت دریاقلی همسرم به همراه دیگر اعضای خانواده توقف می‌کنند تا حتما برادرخانمم به آنها ملحق شود. در این چند دقیقه متاسفانه انفجار دوم هم رخ می‌دهد و هشت نفر از خانواده ما شهید می‌شوند.

وی اضافه کرد: بچه‌های من علاقه خیلی خاصی به حاج قاسم داشتند. دخترم خیلی اصرار داشت کنار قبر حاج قاسم عکس بگیرد. وقتی از او عکس گرفتم، پسرم که شاهد این منظره بود، اصرار کرد که او هم با قبر حاج قاسم عکس بگیرد. من یک عکس مشترک از هر دو گرفتم.

پیام سلطانی پسر

این عضو خانواده سلطانی نژاد افزود: بچه‌ها خودشان اصرار داشتند که برای پذیرایی به موکب بروند. معمولا 9 صبح تا یک و نیم در موکب بودند و بعد برای ناهار به خانه می‌آمدند. هرچه به روز سالگرد نزدیکتر می‌شد، بیشتر در موکب می‌ماندند. در روزهای شلوغ من هم بعد از ناهار با آنها می‌رفتم. از حدود ساعت چهار و نیم پنج بعد از ظهر تا هشت شب در موکب می‌ماندیم.

وی درباره نحوه تامین هزینه‌های موکب گفت: هزینه‌های موکب را خودمان تأمین می‌کردیم.

سلطانی درباره رسیدگی به بازماندگان بعد از حادثه توضیح داد: در همان روزهای اول بعد از حادثه مسئولان به ما سر زدند ولی دیگر از آنها خبری نشد. همان روزهای اول می‌آمدند، می‌رفتند و عکس می‌گرفتند. بنیاد شهید هم ما را حمایت کرده و برایمان مستمری وضع کرده است.

به گفته سلطانی نژاد حدود 42 تا 43 نفر از عاملان حادثه دستگیر شده‌اند و در دادگاه برای آنها پرونده تشکیل شده است.

photo_6012320634165642551_y

وی درباره درخواستش از مسئولان توضیح داد: توقع ما از مسئولان این است که تقاص خون به ناحق ریخته شده بچه‌های ما را بگیرد. زندگی من از هم پاشید. همین دو بچه با همسرم را داشتم. خودتان را جای من بگذارید. درب خانه را باز می‌کنید، وقتی لباس‌هایشان که آماده بود تا فردا به مدرسه بروند، اما اجل مهلتشان نداد را می‌بینید؛ چه حسی به شما دست می‌دهد؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.