موضوع کودکان کار و خیابان، از اواخر مرداد امسال به خبر اول رسانهها تبدیل شد. وقتی چند روز پس از آغاز اجرای مصوبه جمعآوری فوریتهای خدمات اجتماعی تهران که متکدیان و کودکان کار را شامل میشد، شبکههای مجازی اخباری درباره نحوه ساماندهی کودکان کار و خیابان منتشر کردند و روند جدید ساماندهی این کودکان را با بازداشت و دستگیری مشابهت دادند.
به دنبال انتشار این اخبار، مسوولان سازمان بهزیستی کشور که طبق آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان – مصوب ١٣٨٤ - بخشی از وظایف مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابان را بر عهده دارند، اعلام کردند که «ساماندهی» به شیوه صحیح، میتواند از ایجاد آسیبهای جدید و بیشتر، برای این کودکان که شبانهروز خود را در خیابانها و در مواجهه با مخوفترین آسیبهای روحی و جسمی سپری میکنند، جلوگیری کند. در حالی که فرماندار تهران، از اجرای نحوه جمعآوری کودکان کار دفاع میکرد، فعالان حقوق کودک و کارشناسان اجتماعی با صدور بیانیههای متعدد خواستار توقف جمعآوری کودکان کار شدند و در نهایت، هفته گذشته روزبه کردونی؛ مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه از خروج کودکان کار و خیابان از شمول این مصوبه خبر داد.
روز چهارشنبه هم حبیبالله مسعودی فرید؛ معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با ایلنا، کودکان زباله گرد را به طور خاص مورد اشاره قرار داد و گفت که «باید طی 6 ماه آینده این کودکان را از زبالهگردی جدا کنیم و آنها را به سمت کارهایی سوق دهیم که آسیبی به آنها نرسد.»
اما ایلنا، دیروز خبر داد که فریبا درخشاننیا؛ مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان سازمان، مسوول دیگری در سازمان بهزیستی، حذف کار کودک را غیرقابل تحقق دانسته و گفته است: «حذف کار کودک مطلوب و ایدهآلی است که کاملا قابلتحقق نیست؛ بنابراین در حال حاضر بحث کاهش ساعات کار کودک را مدنظر داریم؛ یعنی بهزیستی بحث کاهش ساعات کار کودکان را دنبال میکند تا کودکان بتوانند ساعتی را به تحصیل مشغول باشند و فرآیند تکوین شخصیت و مراحل رشد خود را مناسبتر طی کنند.»
درخشان نیا به اعتراضات خانواده این کودکان نسبت به طرحهای ساماندهی هم اشاره کرده و در توضیح علت اعتراضات گفته بود: «وقتی سازمان بهزیستی این کودکان را جذب میکند آنها از درآمد روزانه و تامین مسائل مالی خانواده عقب میمانند و خانواده به بهزیستی فشار میآورد تا هرچه سریعتر این کودکان به خانه بازگردند. از طرفی، آزادی کودکان در این مراکز محدود میشود چرا که آنها تجربههایی کسب میکنند که کودکان معمولی آن را تجربه نمیکنند. بر همین اساس وقتی آزادیهای آنها محدود میشود برای آنها آزاردهنده است.»
درخشان نیا، بیشترین آسیب را متوجه کودکان زبالهگرد دانسته بود و درباره نتیجه مذاکرات سازمان بهزیستی با مسوولان شهرداری تهران برای ممانعت از کار این گروه از کودکان گفته بود: «درخصوص کودکان زبالهگرد با سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری چندین جلسه برگزار شده، قول مساعد برای ساماندهی دادهاند، اما هنوز مکاتبهای ملاحظه نکردهایم که پیمانکاران شهرداری از جذب کودکان برای این مشاغل خودداری کنند.
البته شهرداری قبول نمیکند و نمیپذیرد که پیمانکار شهرداری، کودکان را به کار گرفته و قرار شد مستندات انجمنهای غیردولتی را به شهرداری ارایه دهیم. امیدواریم به یک خروجی عملیاتی برسیم.»
درخشاننیا این انتقاد را هم از وزارت بهداشت به عنوان نهاد متولی حفظ سلامت آحاد جامعه داشت که کودکان کار و خیابان، از سوی مراکز درمانی وزارت بهداشت پذیرش نمیشوند. انتقاد این مقام مسوول در حالی است که تابستان ١٣٩٣، وزیر بهداشت با حضور در «خانه درمان» جمعیت امام علی(ع) از آمادگی دولت برای کمک به این کودکان و اختصاص مرکز درمانی، ارایه تجهیزات مورد نیاز و خدمات درمانی خبر داد و ضمن ابراز تاسف از مشکلات عدیده در زندگی این کودکان که سوءتغذیه و اعتیاد و بیماریهای عفونی را برای آنها سبب شده، وعده به اختصاص تعدادی از مراکز بهداشتی در چند استان برای درمان و پذیرش این کودکان داد اما درخشاننیا، میگفت که درمان این کودکان بلاتکلیف است زیرا مسوولان وزارت بهداشت پای میز مذاکره نیامدهاند و افزود: «مطابق آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان ١١ دستگاه باید در کنار سازمان بهزیستی برای بحث ساماندهی همکاری کنند، اما متاسفانه اغلب این دستگاهها از جمله وزارت بهداشت طبق آییننامه با بهزیستی همکاری لازم را نداشتهاند.
این آییننامه در جلسه هیات وزیران مصوب شده و از اسناد بالادستی محسوب میشود و در حکم قانون است؛ اما متاسفانه معضل عدم همکاری دستگاهها از جمله وزارت بهداشت را داشتهایم. آخرین نامهای را که به وزارت بهداشت ارسال کردیم در همین سال ٩٦ بود که درخواست کردیم تکالیف این وزارتخانه، به خصوص در بحث درمان مورد توجه قرار گیرد و کودکان مشمول آییننامه فوق باید مورد درمان و در چرخه حمایتی قرار گیرند، اما متاسفانه هیچ حمایتی از این کودکان صورت نگرفته و وزارت بهداشت هنوز هم پای میز مذاکره نیامده است.»
به نظر میرسد تنها راهحل چالش چندماهه مسوولان در مورد نحوه برخورد با کودکان کار و خیابان، تصویب لایحه حمایت از کودکان است. روز گذشته هم محمد نفریه؛ مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور از این راهحل برای پایان دادن به این چالشهای بینتیجه و به سرانجام رسیدن راهی برای ساماندهی شرایط زندگی و معیشت کودکان کار و خانواده ایشان گفت؛ لایحهای که بنا بر وعده نمایندگان مجلس، تا یک ماه آینده به صحن میرود تا به ٧ سال چشمانتظاری فعالان و متولیان حقوق کودک پایان دهد.
روزنامه اعتماد
تهرام/9353
به دنبال انتشار این اخبار، مسوولان سازمان بهزیستی کشور که طبق آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان – مصوب ١٣٨٤ - بخشی از وظایف مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابان را بر عهده دارند، اعلام کردند که «ساماندهی» به شیوه صحیح، میتواند از ایجاد آسیبهای جدید و بیشتر، برای این کودکان که شبانهروز خود را در خیابانها و در مواجهه با مخوفترین آسیبهای روحی و جسمی سپری میکنند، جلوگیری کند. در حالی که فرماندار تهران، از اجرای نحوه جمعآوری کودکان کار دفاع میکرد، فعالان حقوق کودک و کارشناسان اجتماعی با صدور بیانیههای متعدد خواستار توقف جمعآوری کودکان کار شدند و در نهایت، هفته گذشته روزبه کردونی؛ مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه از خروج کودکان کار و خیابان از شمول این مصوبه خبر داد.
روز چهارشنبه هم حبیبالله مسعودی فرید؛ معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با ایلنا، کودکان زباله گرد را به طور خاص مورد اشاره قرار داد و گفت که «باید طی 6 ماه آینده این کودکان را از زبالهگردی جدا کنیم و آنها را به سمت کارهایی سوق دهیم که آسیبی به آنها نرسد.»
اما ایلنا، دیروز خبر داد که فریبا درخشاننیا؛ مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان سازمان، مسوول دیگری در سازمان بهزیستی، حذف کار کودک را غیرقابل تحقق دانسته و گفته است: «حذف کار کودک مطلوب و ایدهآلی است که کاملا قابلتحقق نیست؛ بنابراین در حال حاضر بحث کاهش ساعات کار کودک را مدنظر داریم؛ یعنی بهزیستی بحث کاهش ساعات کار کودکان را دنبال میکند تا کودکان بتوانند ساعتی را به تحصیل مشغول باشند و فرآیند تکوین شخصیت و مراحل رشد خود را مناسبتر طی کنند.»
درخشان نیا به اعتراضات خانواده این کودکان نسبت به طرحهای ساماندهی هم اشاره کرده و در توضیح علت اعتراضات گفته بود: «وقتی سازمان بهزیستی این کودکان را جذب میکند آنها از درآمد روزانه و تامین مسائل مالی خانواده عقب میمانند و خانواده به بهزیستی فشار میآورد تا هرچه سریعتر این کودکان به خانه بازگردند. از طرفی، آزادی کودکان در این مراکز محدود میشود چرا که آنها تجربههایی کسب میکنند که کودکان معمولی آن را تجربه نمیکنند. بر همین اساس وقتی آزادیهای آنها محدود میشود برای آنها آزاردهنده است.»
درخشان نیا، بیشترین آسیب را متوجه کودکان زبالهگرد دانسته بود و درباره نتیجه مذاکرات سازمان بهزیستی با مسوولان شهرداری تهران برای ممانعت از کار این گروه از کودکان گفته بود: «درخصوص کودکان زبالهگرد با سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری چندین جلسه برگزار شده، قول مساعد برای ساماندهی دادهاند، اما هنوز مکاتبهای ملاحظه نکردهایم که پیمانکاران شهرداری از جذب کودکان برای این مشاغل خودداری کنند.
البته شهرداری قبول نمیکند و نمیپذیرد که پیمانکار شهرداری، کودکان را به کار گرفته و قرار شد مستندات انجمنهای غیردولتی را به شهرداری ارایه دهیم. امیدواریم به یک خروجی عملیاتی برسیم.»
درخشاننیا این انتقاد را هم از وزارت بهداشت به عنوان نهاد متولی حفظ سلامت آحاد جامعه داشت که کودکان کار و خیابان، از سوی مراکز درمانی وزارت بهداشت پذیرش نمیشوند. انتقاد این مقام مسوول در حالی است که تابستان ١٣٩٣، وزیر بهداشت با حضور در «خانه درمان» جمعیت امام علی(ع) از آمادگی دولت برای کمک به این کودکان و اختصاص مرکز درمانی، ارایه تجهیزات مورد نیاز و خدمات درمانی خبر داد و ضمن ابراز تاسف از مشکلات عدیده در زندگی این کودکان که سوءتغذیه و اعتیاد و بیماریهای عفونی را برای آنها سبب شده، وعده به اختصاص تعدادی از مراکز بهداشتی در چند استان برای درمان و پذیرش این کودکان داد اما درخشاننیا، میگفت که درمان این کودکان بلاتکلیف است زیرا مسوولان وزارت بهداشت پای میز مذاکره نیامدهاند و افزود: «مطابق آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان ١١ دستگاه باید در کنار سازمان بهزیستی برای بحث ساماندهی همکاری کنند، اما متاسفانه اغلب این دستگاهها از جمله وزارت بهداشت طبق آییننامه با بهزیستی همکاری لازم را نداشتهاند.
این آییننامه در جلسه هیات وزیران مصوب شده و از اسناد بالادستی محسوب میشود و در حکم قانون است؛ اما متاسفانه معضل عدم همکاری دستگاهها از جمله وزارت بهداشت را داشتهایم. آخرین نامهای را که به وزارت بهداشت ارسال کردیم در همین سال ٩٦ بود که درخواست کردیم تکالیف این وزارتخانه، به خصوص در بحث درمان مورد توجه قرار گیرد و کودکان مشمول آییننامه فوق باید مورد درمان و در چرخه حمایتی قرار گیرند، اما متاسفانه هیچ حمایتی از این کودکان صورت نگرفته و وزارت بهداشت هنوز هم پای میز مذاکره نیامده است.»
به نظر میرسد تنها راهحل چالش چندماهه مسوولان در مورد نحوه برخورد با کودکان کار و خیابان، تصویب لایحه حمایت از کودکان است. روز گذشته هم محمد نفریه؛ مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور از این راهحل برای پایان دادن به این چالشهای بینتیجه و به سرانجام رسیدن راهی برای ساماندهی شرایط زندگی و معیشت کودکان کار و خانواده ایشان گفت؛ لایحهای که بنا بر وعده نمایندگان مجلس، تا یک ماه آینده به صحن میرود تا به ٧ سال چشمانتظاری فعالان و متولیان حقوق کودک پایان دهد.
روزنامه اعتماد
تهرام/9353
کپی شد