کودکانی ایرانی و اتباع که اظهارنظرهای متفاوتی درخصوص آنها و دلایل بازداشتشان مطرح شد.
از سویی اعلام میشد این طرح برای جمعآوری کودکان اتباع غیرقانونی است که به صورت متخلفانه در تهران کسب درآمد میکنند. از سویی دیگر با سیل انتقادات فعالان حقوق کودک و مردم در شبکههای اجتماعی به نوع برخورد با کودکان کار، وزیر کار در توئیتر و روزبه کردونی، مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگو با برخی رسانهها، مخالفت علنی خود را با این نوع برخورد و رفتار با کودکان کار اعلام و تاکید کردند: هدف ما باید حمایت اجتماعی از این کودکان باشد و ما با چنین برخورد خودسرانهای موافق نیستیم.
کردونی همچنین عنوان کرده بود نیروی انتظامی بدون هماهنگی این کودکان را بازداشت کرده است و نباید ساماندهی کودکان کار در دل جمعآوری متکدیان و معتادان متجاهر قرار گیرد. این اظهارنظرها آغازگر اختلاف نهادهای ناهماهنگ با یکدیگر درخصوص ساماندهی کودکان کار بود.
اما انتقال کودکان بازداشتی به مراکز نگهداری و تماس با خانوادههای آنها جهت تحویل گرفتنشان یا سپردن به بهزیستی به اینجا ختم نشد. در مراکز یاسر و بعثت، خبرنگاران را برای تهیه گزارش از وضعیت کودکان به راحتی نمیپذیرند. وقتی برای این موضوع مراجعه کردیم، اعلام کردند باید از بهزیستی و شهرداری توامان نامه داشته باشید؛ امری که بسیار زمانبر است و هر یک از این سازمانها به راحتی میتوانند نامه ندهند.
این ورای آن است که برخی افراد از نهادهای خاص خبری همراه با برخی مسوولان جمعآوری کودکان توانستند وارد مرکز یاسر شوند و با مدیر مجموعه صحبت کنند. در همین زمینه و در خصوص آخرین وضعیت کودکانی که در این مراکز نگهداری میشوند، با طاهره پژوهش، فعال مجرب حقوق کودکان به گفتوگو نشستیم.
موهای دختران را موقع ورود به مرکز نگهداری تراشیدند
پژوهش ابتدا درخصوص نحوه اجرای این طرح میگوید: این کارشکنی هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه هزاران مشکل هم به معضلات این کودکان اضافه میکند. اینکه اعلام میشود با خودروهای مناسب و با رفتار درست و توسط مددکار و با تمایل خود کودکان آنها را به این مراکز میآورند و از بهترین استانداردها برای رسیدگی به آنها استفاده میشود، درست نیست و خود کودکان میگویند به زور و با رفتار خشونتآمیز، آنها را به این مراکز آوردند و در واقع دستگیر شدند نه رفتن به صورت دلبخواهی. وی در اظهارنظری تکاندهنده میگوید: وقتی وارد مرکز یاسر شدم، دیدم موهای دختران را همچون اسرای جنگ جهانی دوم از ته تراشیدند که مبادا شپش پخش شود! در حالی که اگر کودک را فرزند خودمان بدانیم، میتوان موی آنها را کوتاه و شامپوی ضدشپش استفاده کرد تا بچهها احساس حقارت و زشت شدن نکنند. از سویی دیگر مسوولان اعلام میکنند بهخصوص کودکان بدسرپرست شرایط اسفباری در زندگی خود دارند. به همین دلیل آنها را به این مراکز منتقل میکنند تا شرایطشان مساعد شود در حالی که از هیچ لحاظی چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
هیچکس مسوولیت درستی در قبال بازداشت کودکان قبول نمیکند
پژوهش تاکید میکند: پس از جلسه با فرماندار، 300 نفر از کودکان کار بازداشت شده را آزاد کردند. در حالی که ظرفیت این مراکز نگهداری 25 کودک است اما این تعداد کودک را به این مراکز منتقل کرده بودند. از آن سو هم کودکان افغان را به اردوگاه ورامین فرستادند که اداره اتباع آنها را نپذیرفته و آزاد شدند. یکی از مسایلی که به وضوح در این طرح قابل مشاهده است، آنجاست که به طرز عجیبی ناهماهنگی بین دستگاههای مختلف اجرایی با بهزیستی درخصوص ساماندهی این کودکان وجود دارد. از سویی ادعا میشود شروع این حرکت با فرماندار بوده، از سویی دیگر فرماندار به رسانهها اعلام میکند قرار نیست کودکان کار در طرح جمعآوری متکدیان جمعآوری شوند. پژوهش معتقد است حرف اصلی فعالان حقوق کودک این بود که به جای طرح بازداشت کودکان کار، شرایط آنها را بررسی کنند و ببینند هر کدام چه مشکلی دارند. آنکه پول ندارد کمکهزینه تحصیلی به او دهید، آنکه مشکل فرهنگی دارد، کلاس برقرار کنید به خودش و پدر و مادرش آموزش دهید، اگر باندی هستند، رییس باند را بگیرید. چرا کودکان را برخلاف «پیماننامه جهانی منع خشونت علیه کودکان» آزار میدهید و بازداشت میکنید؟ هیچکس حق خشونت علیه هیچ کودکی را ندارد. این فعال حقوق کودکان تصریح میکند: به دلیل کودکآزاری حادثشده از سوی مسوولان، بازداشتکننده کودکان باید مجازات شود. وی توضیح میدهد که طرح جمعآوری کودکان کار با عنوان «ساماندهی» با این شیوه کماکان برقرار است و فقط شدت آن کم شده و هنوز برخیها از آن حمایت میکنند و تعدادی کودک نیز در این مراکز حضور دارند. این در حالی است که هیچکس از حقوق بچهها دفاع نمیکند.
وی در پاسخ به اینکه این همه سختگیری نسبت به حضور خبرنگاران برای تهیه گزارش از مراکز نگهداری به چه دلیل است، میگوید: به دلیل اینکه حرف و عمل مسوولان با اتفاقات رخداده در مراکز متناقض است و با ایجاد موانع برای ورود آنها جهت مشاهده، وضعیت را دشوار میکنند. فعالان حقوق کودک معتقدند پیش از آنکه کودکان کار را به این شکل جمعآوری کنند، باید سیاستها و برنامههایشان در زمینه ساماندهی مناسب مشخص باشد، سپس اقدام به جمعآوری آنها کنند در حالی که در کشور ما اول بچه را بازداشت میکنند، بعد تصمیم میگیرند در این مراکز با آنها چه کنند.
در واقع بهزیستی باید برنامه داشته باشد و از سایر نهادها برای همکاری معقول کمک بگیرد، نه اینکه بین شهرداری و آموزشوپرورش و فرمانداری با بهزیستی این میزان اختلافنظر وجود داشته باشد. از طرفی رییس آموزشوپرورش و رهبری تاکید میکنند همه کودکان افغان باید در مدارس بدون پیششرط ثبتنام شوند، از طرفی به جای آنکه کودکان کار اتباع را به مدرسه بازگردانند، آنها را بازداشت میکنند و به اداره اتباع میفرستند تا آنها را به کشورهایشان بفرستند.
16 هزار پرونده کودکان کار از 12 سال پیش در مرکز یاسر است
پژوهش با اشاره به اینکه 16 هزار پرونده از کودکان کار از سال 84 تاکنون در مرکز یاسر موجود است، تاکید میکند: در این سالها هیچ اقدام مفیدی برای این کودکان انجام نشد.
در مراکز نگهداری از کودکان کار چه اتفاقاتی رخ میدهد
به گفته این کارشناس حقوق کودکان از نظر اجرایی کار این مراکز به این صورت است که کودکان را پس از انتقال به مدت 21 روز در قرنطینه نگه میدارند سپس اگر سرپرست نداشته باشند به مراکز شبانهروزی یا شبهخانواده بهزیستی منتقل میشوند. اما کودکان در این مدت نمیتوانند به مدرسه بروند و از آموزش سیستماتیک باز میمانند. برخی افراد به صورت داوطلبانه به آنها تدریس میکنند اما این موضوع کافی نیست و باید آموزش دائم ببینند. از سویی دیگر هیچ کدام از فاکتورهایی که این مراکز را مراکز دوستدار کودک کند وجود ندارد.
به عنوان مثال کودک در بدو ورود به مرکز نگهداری باید تلفن در اختیار داشته باشد و به پدر یا مادر خود زنگ بزند و خبر دهد تا والدین آنها سرگردان در خیابانها و دادگاه به دنبال فرزند خود نباشند. پژوهش ادامه میدهد: همچنین قرار بود وضعیت آموزشی مناسبی را برای این مراکز در نظر بگیرند و کودکانی را که میتوانند به مدرسه بروند به مدارس بفرستند و بیهوده آنها را در این مراکز نگه ندارند و از تحصیل بازنمانند اما این اتفاق برای آموزش آنها رخ نداد.
از نظر سلامتی و توجه به وضعیت بهداشت نیز، همین که کودک از خانواده جدا میشود، بخشی از سلامتی کودک به لحاظ روحی و روانی به خطر میافتد چون طبق بررسیها حتی پدر و مادر معتاد اطمینان روحی به کودک میدهند اما در مراکز بهزیستی این کودکان هیچ محبتی دریافت نمیکنند و در واقع کمکی از این لحاظ به بهبود وضعیت این کودکان نمیشود.
پژوهش در پایان تاکید میکند: کل این طرح بارها اجرا شده و شکست خورده است. متاسفانه از نظرات مشورتی مدیران این حوزه استفاده نمیشود و همگی معتقدند این طرحها کارساز نیست.
فعالان این حوزه به عنوان فعالان اجتماعی حقوق کودک خواهان توقف این طرح و تدوین آییننامهای درست برای ساماندهی آنها هستند. همچنین به گفته پژوهش باید از کسانی که در این طرح کودکان را به هر نحوی آزار دادند، شکایت شود. زمانی که پول بیتالمال را برای آزار کودک هدر میدهند، یکبار هم بابت آن به مراجع قضایی پاسخگو باشند. هیچگاه این خاطیان با اجرای چنین طرحهایی پاسخگو نبودند.
در حالی که این بیتالمال باید در جهت رشد و شکوفایی این کودکان هزینه شود.با همه این تفاسیر و اظهارنظر جدید فرماندار که قرار نیست کودکان کار بار دیگر در طرح جمعآوری متکدیان جمعآوری شوند باید دید این طرح پرانتقاد از این به بعد به چه صورت قرار است اجرا شود و باز هم کودکان در میان، ساز زدنهای مسوولان مختلف این حوزه، قربانی میشوند؟
روزنامه صنعت
تهرام 1735**1625
از سویی اعلام میشد این طرح برای جمعآوری کودکان اتباع غیرقانونی است که به صورت متخلفانه در تهران کسب درآمد میکنند. از سویی دیگر با سیل انتقادات فعالان حقوق کودک و مردم در شبکههای اجتماعی به نوع برخورد با کودکان کار، وزیر کار در توئیتر و روزبه کردونی، مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی در گفتوگو با برخی رسانهها، مخالفت علنی خود را با این نوع برخورد و رفتار با کودکان کار اعلام و تاکید کردند: هدف ما باید حمایت اجتماعی از این کودکان باشد و ما با چنین برخورد خودسرانهای موافق نیستیم.
کردونی همچنین عنوان کرده بود نیروی انتظامی بدون هماهنگی این کودکان را بازداشت کرده است و نباید ساماندهی کودکان کار در دل جمعآوری متکدیان و معتادان متجاهر قرار گیرد. این اظهارنظرها آغازگر اختلاف نهادهای ناهماهنگ با یکدیگر درخصوص ساماندهی کودکان کار بود.
اما انتقال کودکان بازداشتی به مراکز نگهداری و تماس با خانوادههای آنها جهت تحویل گرفتنشان یا سپردن به بهزیستی به اینجا ختم نشد. در مراکز یاسر و بعثت، خبرنگاران را برای تهیه گزارش از وضعیت کودکان به راحتی نمیپذیرند. وقتی برای این موضوع مراجعه کردیم، اعلام کردند باید از بهزیستی و شهرداری توامان نامه داشته باشید؛ امری که بسیار زمانبر است و هر یک از این سازمانها به راحتی میتوانند نامه ندهند.
این ورای آن است که برخی افراد از نهادهای خاص خبری همراه با برخی مسوولان جمعآوری کودکان توانستند وارد مرکز یاسر شوند و با مدیر مجموعه صحبت کنند. در همین زمینه و در خصوص آخرین وضعیت کودکانی که در این مراکز نگهداری میشوند، با طاهره پژوهش، فعال مجرب حقوق کودکان به گفتوگو نشستیم.
موهای دختران را موقع ورود به مرکز نگهداری تراشیدند
پژوهش ابتدا درخصوص نحوه اجرای این طرح میگوید: این کارشکنی هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه هزاران مشکل هم به معضلات این کودکان اضافه میکند. اینکه اعلام میشود با خودروهای مناسب و با رفتار درست و توسط مددکار و با تمایل خود کودکان آنها را به این مراکز میآورند و از بهترین استانداردها برای رسیدگی به آنها استفاده میشود، درست نیست و خود کودکان میگویند به زور و با رفتار خشونتآمیز، آنها را به این مراکز آوردند و در واقع دستگیر شدند نه رفتن به صورت دلبخواهی. وی در اظهارنظری تکاندهنده میگوید: وقتی وارد مرکز یاسر شدم، دیدم موهای دختران را همچون اسرای جنگ جهانی دوم از ته تراشیدند که مبادا شپش پخش شود! در حالی که اگر کودک را فرزند خودمان بدانیم، میتوان موی آنها را کوتاه و شامپوی ضدشپش استفاده کرد تا بچهها احساس حقارت و زشت شدن نکنند. از سویی دیگر مسوولان اعلام میکنند بهخصوص کودکان بدسرپرست شرایط اسفباری در زندگی خود دارند. به همین دلیل آنها را به این مراکز منتقل میکنند تا شرایطشان مساعد شود در حالی که از هیچ لحاظی چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
هیچکس مسوولیت درستی در قبال بازداشت کودکان قبول نمیکند
پژوهش تاکید میکند: پس از جلسه با فرماندار، 300 نفر از کودکان کار بازداشت شده را آزاد کردند. در حالی که ظرفیت این مراکز نگهداری 25 کودک است اما این تعداد کودک را به این مراکز منتقل کرده بودند. از آن سو هم کودکان افغان را به اردوگاه ورامین فرستادند که اداره اتباع آنها را نپذیرفته و آزاد شدند. یکی از مسایلی که به وضوح در این طرح قابل مشاهده است، آنجاست که به طرز عجیبی ناهماهنگی بین دستگاههای مختلف اجرایی با بهزیستی درخصوص ساماندهی این کودکان وجود دارد. از سویی ادعا میشود شروع این حرکت با فرماندار بوده، از سویی دیگر فرماندار به رسانهها اعلام میکند قرار نیست کودکان کار در طرح جمعآوری متکدیان جمعآوری شوند. پژوهش معتقد است حرف اصلی فعالان حقوق کودک این بود که به جای طرح بازداشت کودکان کار، شرایط آنها را بررسی کنند و ببینند هر کدام چه مشکلی دارند. آنکه پول ندارد کمکهزینه تحصیلی به او دهید، آنکه مشکل فرهنگی دارد، کلاس برقرار کنید به خودش و پدر و مادرش آموزش دهید، اگر باندی هستند، رییس باند را بگیرید. چرا کودکان را برخلاف «پیماننامه جهانی منع خشونت علیه کودکان» آزار میدهید و بازداشت میکنید؟ هیچکس حق خشونت علیه هیچ کودکی را ندارد. این فعال حقوق کودکان تصریح میکند: به دلیل کودکآزاری حادثشده از سوی مسوولان، بازداشتکننده کودکان باید مجازات شود. وی توضیح میدهد که طرح جمعآوری کودکان کار با عنوان «ساماندهی» با این شیوه کماکان برقرار است و فقط شدت آن کم شده و هنوز برخیها از آن حمایت میکنند و تعدادی کودک نیز در این مراکز حضور دارند. این در حالی است که هیچکس از حقوق بچهها دفاع نمیکند.
وی در پاسخ به اینکه این همه سختگیری نسبت به حضور خبرنگاران برای تهیه گزارش از مراکز نگهداری به چه دلیل است، میگوید: به دلیل اینکه حرف و عمل مسوولان با اتفاقات رخداده در مراکز متناقض است و با ایجاد موانع برای ورود آنها جهت مشاهده، وضعیت را دشوار میکنند. فعالان حقوق کودک معتقدند پیش از آنکه کودکان کار را به این شکل جمعآوری کنند، باید سیاستها و برنامههایشان در زمینه ساماندهی مناسب مشخص باشد، سپس اقدام به جمعآوری آنها کنند در حالی که در کشور ما اول بچه را بازداشت میکنند، بعد تصمیم میگیرند در این مراکز با آنها چه کنند.
در واقع بهزیستی باید برنامه داشته باشد و از سایر نهادها برای همکاری معقول کمک بگیرد، نه اینکه بین شهرداری و آموزشوپرورش و فرمانداری با بهزیستی این میزان اختلافنظر وجود داشته باشد. از طرفی رییس آموزشوپرورش و رهبری تاکید میکنند همه کودکان افغان باید در مدارس بدون پیششرط ثبتنام شوند، از طرفی به جای آنکه کودکان کار اتباع را به مدرسه بازگردانند، آنها را بازداشت میکنند و به اداره اتباع میفرستند تا آنها را به کشورهایشان بفرستند.
16 هزار پرونده کودکان کار از 12 سال پیش در مرکز یاسر است
پژوهش با اشاره به اینکه 16 هزار پرونده از کودکان کار از سال 84 تاکنون در مرکز یاسر موجود است، تاکید میکند: در این سالها هیچ اقدام مفیدی برای این کودکان انجام نشد.
در مراکز نگهداری از کودکان کار چه اتفاقاتی رخ میدهد
به گفته این کارشناس حقوق کودکان از نظر اجرایی کار این مراکز به این صورت است که کودکان را پس از انتقال به مدت 21 روز در قرنطینه نگه میدارند سپس اگر سرپرست نداشته باشند به مراکز شبانهروزی یا شبهخانواده بهزیستی منتقل میشوند. اما کودکان در این مدت نمیتوانند به مدرسه بروند و از آموزش سیستماتیک باز میمانند. برخی افراد به صورت داوطلبانه به آنها تدریس میکنند اما این موضوع کافی نیست و باید آموزش دائم ببینند. از سویی دیگر هیچ کدام از فاکتورهایی که این مراکز را مراکز دوستدار کودک کند وجود ندارد.
به عنوان مثال کودک در بدو ورود به مرکز نگهداری باید تلفن در اختیار داشته باشد و به پدر یا مادر خود زنگ بزند و خبر دهد تا والدین آنها سرگردان در خیابانها و دادگاه به دنبال فرزند خود نباشند. پژوهش ادامه میدهد: همچنین قرار بود وضعیت آموزشی مناسبی را برای این مراکز در نظر بگیرند و کودکانی را که میتوانند به مدرسه بروند به مدارس بفرستند و بیهوده آنها را در این مراکز نگه ندارند و از تحصیل بازنمانند اما این اتفاق برای آموزش آنها رخ نداد.
از نظر سلامتی و توجه به وضعیت بهداشت نیز، همین که کودک از خانواده جدا میشود، بخشی از سلامتی کودک به لحاظ روحی و روانی به خطر میافتد چون طبق بررسیها حتی پدر و مادر معتاد اطمینان روحی به کودک میدهند اما در مراکز بهزیستی این کودکان هیچ محبتی دریافت نمیکنند و در واقع کمکی از این لحاظ به بهبود وضعیت این کودکان نمیشود.
پژوهش در پایان تاکید میکند: کل این طرح بارها اجرا شده و شکست خورده است. متاسفانه از نظرات مشورتی مدیران این حوزه استفاده نمیشود و همگی معتقدند این طرحها کارساز نیست.
فعالان این حوزه به عنوان فعالان اجتماعی حقوق کودک خواهان توقف این طرح و تدوین آییننامهای درست برای ساماندهی آنها هستند. همچنین به گفته پژوهش باید از کسانی که در این طرح کودکان را به هر نحوی آزار دادند، شکایت شود. زمانی که پول بیتالمال را برای آزار کودک هدر میدهند، یکبار هم بابت آن به مراجع قضایی پاسخگو باشند. هیچگاه این خاطیان با اجرای چنین طرحهایی پاسخگو نبودند.
در حالی که این بیتالمال باید در جهت رشد و شکوفایی این کودکان هزینه شود.با همه این تفاسیر و اظهارنظر جدید فرماندار که قرار نیست کودکان کار بار دیگر در طرح جمعآوری متکدیان جمعآوری شوند باید دید این طرح پرانتقاد از این به بعد به چه صورت قرار است اجرا شود و باز هم کودکان در میان، ساز زدنهای مسوولان مختلف این حوزه، قربانی میشوند؟
روزنامه صنعت
تهرام 1735**1625
کپی شد