اغلب این افراد در سایه پل های روگذر پناه گرفته و منتظرند تا خط و خشی از خودرویی بزدایند و پولی به جیب بزنند، اما کیست که نداند این شغل تقریبا جدید تا چه حد هم برای نقاشان و صافکاران اتوبانی و هم برای خودروهای عبوری دربردارنده خطرات جدی است؛ کافیست راننده با بی احتیاطی خودرو را برای چانه زنی کنار اتوبان متوقف کند، آنگاه ممکن است فاجعه ای همچون تصادف زنجیره ای خودروها را خلق کند یا حتی ممکن است جان این افراد که در کنار بزرگراه ها به انتظار نشسته اند به دلیل انحراف و وقوع هر حادثه احتمالی تهدید شود.
فکر می کنم بحث کردن در مورد ماهیت شکل گیری این شغل و اینکه جزو مشاغل کاذب است و بیان استدلال های آنچنانی هم کمی کلیشه است و هم در حوصله این نوشتار نیست اما باید پذیرفت که امروزه صدها تن از بیکاران کشور از فرط بی درآمدی و نچرخیدن زندگی شان چنین شغل پرریسکی را انتخاب کرده اند و لازم است در این خصوص برای شان تدبیری اندیشید.
مجید؛ جوانی که اهل سبزوار است در بزرگراه شهید صیاد شیرازی (حد فاصل بزرگراه رسالت) در مورد اینکه چرا چنین شغلی را انتخاب کرده، می گوید: «سالها در یکی از کارخانه های مشهد کار می کردم اما متاسفانه این واحد تولیدی به یکباره دچار ورشکستگی شد و من و حدود 15 نفر دیگر شغل مان را از دست دادیم».
او گفت: با توجه به اینکه در دوران نوجوانی و حتی زمانی که در دبیرستان بودم، وردست یکی از استادکاران صافکاری در شهر خودم بودم، تسلط کافی به این حرفه دارم اما به این دلیل که سرمایه ای برای دایر کردن کارگاه و اجاره مغازه و خرید تجهیزات ندارم، از طریق یکی از دوستان که او هم چند ماهیست در این شغل فعالیت می کند، پیشنهاد کار در حاشیه بزرگراه ها را دریافت کردم.
البته مجید در ادامه گفت که از فرط ناچاری به تهران آمده و اکنون به دور از خانواده ، شبها را نیز در پارک می خوابد.
رحمت، همکار دیگر مجید نیز در مورد میزان رضایت از این کار و درآمدی که روزانه دارد، گفت: این کار همیشه با استرس همراه است زیرا هر لحظه بیم آن می رود که مامورین شهرداری یا حتی پلیس سر وقت ما بیایند و بساط مان را جمع کنند.
او ادامه داد: اگر شانس بیاوری ممکن است روزی چند مشتری راهنمای سمت راست خودرویش را به طرفت روشن کرده و کنارت توقف کند و کارهای جزئی نقاشی و صافکاری که عمدتا خط و خش و خوردگی های سطحی است را به شما بسپارد و ما هم با هزینه ای به مراتب کمتر از مغازه های صافکاری و نقاشی شهر کارشان را انجام می دهیم.
به گفته رحمت گاهی روزانه حدود 200 هزار تومان درآمد دارند و ممکن است روزی نیز تا غروب «هیچ» عایدی نداشته باشند.
مرد موسپید کرده ای نیز که ساکن کرج است از روزگار نه چندان دور خود که زمانی برای خودش کارگاه صافکاری و چندین شاگرد و وردست داشته و اکنون به دلیل چک برگشتی همه داشته هایش از دست رفته و کنار اتوبانی شده، دل پری داشت.
صادق گفت: از نظر مهارت و تسلط به کار در سطح بسیار بالایی است و همه گواهینامه های لازم در مورد فن صافکاری خودرو را از سازمان فنی و حرفه ای هم دریافت کرده اما اکنون ناگزیر است برای تامین مخارج خانواده همه امیدهایش را به گوشه ای از اتوبان امام علی منتقل کند!
او تاکید کرد که جماعتی که اکنون در حاشیه بزرگراه های پایتخت به کار صافکاری و نقاشی مشغول هستند از آدم های شرافتمند کشورند و در صورتی که از سوی دولت و سازمان های مربوطه مورد حمایت واقع شوند و وام های ارزان قیمت و با نرخ بهره پایین را دریافت کنند دوباره می توانند به شهر و دیار خود برگردند و بصورتی آبرومندانه شغل خود را از سر گیرند.
به نظر می رسد این شغل نوپدید باید هرچه سریعتر مورد توجه جدی متولیان امور اشتغال و حتی نهادهای اجتماعی که در زمینه آسیب های این حوزه فعالیت دارند، قرار گیرد و پیش از اینکه این موج به صنوف دیگری مانند مکانیکی ها، جلوبندی سازها و ... سرایت کند و پای شان را به گوشه بزرگراه های شهر باز کند، باید برای نقاشان و صافکارانی که در شرایطی بسیار پرخطر فعالیت دارند، چاره اندیشی کنند.
وجود این مناظر علاوه بر اینکه نمادی از بیکاری افراد است، سیمای ناخوشایندی ایجاد کرده و ممکن است سایر آسیب های اجتماعی از جمله مواد فروشی و... پشت نقاب صافکاری و نقاشی هم بروز کند.
گزارشگر: یحیی معماری - انتشار دهنده: محسن فتاحی
تهرام 6539**1625
فکر می کنم بحث کردن در مورد ماهیت شکل گیری این شغل و اینکه جزو مشاغل کاذب است و بیان استدلال های آنچنانی هم کمی کلیشه است و هم در حوصله این نوشتار نیست اما باید پذیرفت که امروزه صدها تن از بیکاران کشور از فرط بی درآمدی و نچرخیدن زندگی شان چنین شغل پرریسکی را انتخاب کرده اند و لازم است در این خصوص برای شان تدبیری اندیشید.
مجید؛ جوانی که اهل سبزوار است در بزرگراه شهید صیاد شیرازی (حد فاصل بزرگراه رسالت) در مورد اینکه چرا چنین شغلی را انتخاب کرده، می گوید: «سالها در یکی از کارخانه های مشهد کار می کردم اما متاسفانه این واحد تولیدی به یکباره دچار ورشکستگی شد و من و حدود 15 نفر دیگر شغل مان را از دست دادیم».
او گفت: با توجه به اینکه در دوران نوجوانی و حتی زمانی که در دبیرستان بودم، وردست یکی از استادکاران صافکاری در شهر خودم بودم، تسلط کافی به این حرفه دارم اما به این دلیل که سرمایه ای برای دایر کردن کارگاه و اجاره مغازه و خرید تجهیزات ندارم، از طریق یکی از دوستان که او هم چند ماهیست در این شغل فعالیت می کند، پیشنهاد کار در حاشیه بزرگراه ها را دریافت کردم.
البته مجید در ادامه گفت که از فرط ناچاری به تهران آمده و اکنون به دور از خانواده ، شبها را نیز در پارک می خوابد.
رحمت، همکار دیگر مجید نیز در مورد میزان رضایت از این کار و درآمدی که روزانه دارد، گفت: این کار همیشه با استرس همراه است زیرا هر لحظه بیم آن می رود که مامورین شهرداری یا حتی پلیس سر وقت ما بیایند و بساط مان را جمع کنند.
او ادامه داد: اگر شانس بیاوری ممکن است روزی چند مشتری راهنمای سمت راست خودرویش را به طرفت روشن کرده و کنارت توقف کند و کارهای جزئی نقاشی و صافکاری که عمدتا خط و خش و خوردگی های سطحی است را به شما بسپارد و ما هم با هزینه ای به مراتب کمتر از مغازه های صافکاری و نقاشی شهر کارشان را انجام می دهیم.
به گفته رحمت گاهی روزانه حدود 200 هزار تومان درآمد دارند و ممکن است روزی نیز تا غروب «هیچ» عایدی نداشته باشند.
مرد موسپید کرده ای نیز که ساکن کرج است از روزگار نه چندان دور خود که زمانی برای خودش کارگاه صافکاری و چندین شاگرد و وردست داشته و اکنون به دلیل چک برگشتی همه داشته هایش از دست رفته و کنار اتوبانی شده، دل پری داشت.
صادق گفت: از نظر مهارت و تسلط به کار در سطح بسیار بالایی است و همه گواهینامه های لازم در مورد فن صافکاری خودرو را از سازمان فنی و حرفه ای هم دریافت کرده اما اکنون ناگزیر است برای تامین مخارج خانواده همه امیدهایش را به گوشه ای از اتوبان امام علی منتقل کند!
او تاکید کرد که جماعتی که اکنون در حاشیه بزرگراه های پایتخت به کار صافکاری و نقاشی مشغول هستند از آدم های شرافتمند کشورند و در صورتی که از سوی دولت و سازمان های مربوطه مورد حمایت واقع شوند و وام های ارزان قیمت و با نرخ بهره پایین را دریافت کنند دوباره می توانند به شهر و دیار خود برگردند و بصورتی آبرومندانه شغل خود را از سر گیرند.
به نظر می رسد این شغل نوپدید باید هرچه سریعتر مورد توجه جدی متولیان امور اشتغال و حتی نهادهای اجتماعی که در زمینه آسیب های این حوزه فعالیت دارند، قرار گیرد و پیش از اینکه این موج به صنوف دیگری مانند مکانیکی ها، جلوبندی سازها و ... سرایت کند و پای شان را به گوشه بزرگراه های شهر باز کند، باید برای نقاشان و صافکارانی که در شرایطی بسیار پرخطر فعالیت دارند، چاره اندیشی کنند.
وجود این مناظر علاوه بر اینکه نمادی از بیکاری افراد است، سیمای ناخوشایندی ایجاد کرده و ممکن است سایر آسیب های اجتماعی از جمله مواد فروشی و... پشت نقاب صافکاری و نقاشی هم بروز کند.
گزارشگر: یحیی معماری - انتشار دهنده: محسن فتاحی
تهرام 6539**1625
کپی شد