برخی از این عکسها، نمایانگر تهرانی است که برجهای آسمان خراشش سر به فلک کشیده و توسط پارکها و فضاهای سبز احاطه شده اند اما تصاویر دیگر، شهری دودگرفته با سازههای فرسوده و محلههای قدیمیکه پاکیزگی از آنها رخت بربسته است را نمایش میدهند. انگار که این عکسها برگرفته از یک شهر نیستند بلکه هرکدام یکی از آبادیهای گوشه و کنار این سرزمین را نمایش میدهند؛ درست بر خلاف ادعای محمدباقر قالیباف در نخستین مناظرات انتخاباتی که عنوان کرده بود: «ما فاصله شمال و جنوب پایتخت را کم کردیم»!
جدای از این ادعا؛ سرهنگ، در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای جلب آرای مردمان فرودست جامعه، سرزمین ایران را به دو پاره فقیر و غنی تقسیم کرد و به شیوهای خاص به کپیبرداری از جنبش 99 درصدی وال استریت پرداخت؛ به گونهای که 4 درصد از مردم ایران را ثروتمند و زالو صف نامید و خود را رئیس جمهور 96 درصد دیگر که در شمار محرومین و فقرا قرار میگیرند، دانست.
حال اگر این گفته حسن روحانی را که «انشقاق جامعه، امنیت را از بین میبرد و در یک جایی جنبش 99 درصدی ایجاد شده، حال ما به دلیل آنکه سال 96 است جامعه را نباید به دو قطب 4 درصدی و 96 درصدی منفک کنیم» در نظر نگیریم و تقسیم جامعه به 4 درصد فقیر و 96 درصد غنی را درست بپنداریم، شواهد و قرائن از این مهم گواهی میدهند که شهردار پایتخت نشینان برخلاف آنچه از خود به تصویر میکشد، مدیر 4 درصدیهاست. او ریاستش بر 4 درصد از مردم ایران و انکار و نادیده گرفتن 96 درصد از ملت را در طول 12 سال گذشته، به منصه ظهور گذاشته است. تصویری از نمای فوقانی آسمان پایتخت را میتوان گواه این موضوع دانست که نمایانگر مدیریت شهری این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است. البته شنیدهها حاکی از آن است که خود شهردار و خانوادهاش هم در زمره 4 درصدیها به شمار میروند!
*مدیریت 4 درصدی
بنا به باور بسیاری از فعالان حوزه شهری، اگر شهردار پایتخت نشینان تنها یک روز از میز ریاستش دوری میگزید و به سطح شهر تهران گام مینهاد، هیچ گاه مدعی نمیشد که شمال و جنوب پایتخت را به هم دوخته است و از دیگر سو 4 درصد مردم ایران را زالو صفت نمینامید و سایرین را فقیر و محروم. چراکه در همین شهری که قالیباف مدیریت آن را عهدهدار است نسکافهای از جنس طلا در برج میلاد سرو میشد و پلی ساخته شده است مخصوص ویلا داران ناحیه لواسانات، که این موارد، تنها نمونههای کوچکی از مدیریت 4 درصدی سرهنگ است.
*بستنی و نسکافه 4 درصدی!
درست 6 سال پیش بود که خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه در برج میلاد تهران بستنیها و نسکافههایی با روکشی از جنس طلا سرو میشود. دقیقا در سازهای که ریاست آن تحت نظر شهرداری تهران است! بی شک نود و شش درصدیها هیچ گاه توانایی خریداری این خوراکیهای طلایی را ندارند. در آن زمان تقی گلرخسار، مدیر عامل رستوران گردان برج میلاد در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که: « دو گرم و 30 سوت طلای خوراکی در این بستنیها استفاده میشود.
البته این طلای خوراکی فقط در کشور آلمان تولید میشود و باید وارد کشور کنیم. سرو بستنی طلایی حدوداً 400 هزار تومان است که در رستوارن گردان برج میلاد فروخته میشود و باید بخشی از ظروف این بستنی را از خارج کشور وارد کنیم. کسانی که میخواهند بستنی طلا را میل کنند باید یک روز قبل سفارش دهند، چون ساخت این بستنی یک روز طول میکشد.» بعدها عنوان شد که کسی خریدار بستنی 400 هزار تومانی نبوده است؛ از همین روی، تولید آن متوقف شد. رستوران گردان برج میلاد باز هم اقدام به تولید یک خوراکی طلایی دیگر کرد و این بار اقدام به سرو نسکافهای از جنس طلا نمود که برخلاف بستنی، هنوز هم جزو اقلام پیشنهادی رستوران گردان است.
*رستوران 4 درصدی !
پیش از درج خبر تولید بستنی طلا در برج میلاد، منویی منتشر شد از غذاهای رستوران گردانِ بلندترین سازه ایران که کمترین قیمت آن 168 هزار تومان بود! این رستوران در ارتفاع 276 متری برج واقع شده است و طبق تعریف سایت برج میلاد، با تهیه بلیت رستوران میتوان از مجموعهای از غذاهای ایرانی و فرنگی استفاده کرد. این رستوران در هر ساعت یک دور کامل میچرخد و دورتادور آن منقش به آثار هنری شاهنامه فردوسی است و در طول یک ساعت روایتی از شاهنامه مشاهده میشود. با جستجو در سایت رستوران گردان میتوان به سایر قیمتهای نجومیغذاهای رستورانِ زیر مجموعه برجی که قالیباف به آن مفتخر است، پی برد.
به طور مثال آنطور که در منو صبحانه این رستوران آمده، هزینه منو بوفه رستوران گردان 60 هزار تومان است. برای ناهار اما باید به هنگام ورود به صحن رستوران مبلغ 40 هزار تومان را پرداخت تا پس از آن بتوان غذاهای رستوران را خریداری کرد؛ غذاهایی با حداکثر قیمت 52 هزارتومان! برای شام هم هر نفر باید 158 هزار تومان بپردازد که البته موسیقی زنده هم مشمول پرداختیاش میشود!
در این باره محمد تندگویان عضو شورای شهر تهران به خبرنگار « آفتاب یزد» گفت: «یک مجتمع توریستی - تفریحی به اسم برج میلاد ایجاد میشود و مردم باید بیایند و از آن استفاده کنند . حال این اتفاق افتاده اما معلوم نیست درآمد آن بالاخره چگونه هزینه میشود. یا اینکه اصلا چرا درآمدهایش درآمدهای درست و استانداردی نیست.
شهرداری چه پاسخی در این باره میخواهد بدهد؟» از همین روی، میتوان استنتاج کرد که شهردار پایتخت نشینان در جهت حفظ آرامش و آسایش چهار درصدیها قریب به 12 سال است که به تکاپو افتاده و از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده است! اما به راستی کافی بود تا قالیباف به برج میلاد، سازه تحت ریاست خود سفری نیم روزه داشته باشد و به طبقات فوقانی این برج سفر نماید تا در صورت عدم آگاهی، از هزینههای جاری در این مجتمع تفریحی، خبردار شود و بعد از این گردش نیم روزه، جامعه را به 4 و 96 درصد تقسیم کند!
*پل 4 درصدیها!
بسیاری از مدیران شهری بر این باورند که بخشی از سازههای موجود در شهر تهران برای اقشار مرفه مردم ایران ساخته شدهاند و کاربردشان بیشتر نمایشی بوده است تا آنکه بخواهند گره کور ترافیک شهری را باز کنند. تا جایی که روز شنبه رحمت الله حافظی یکی از اعضای شورای شهر تهران، در گفتگویی درباره پل صدر، سازهای که شهرداری تهران به ایجاد آن مفتخر است، اظهار داشت: «پل صدر برای 96 درصد بود یا 4 درصد لواساننشین؟ این پل چه اثری بر ترافیک شهر تهران داشت؟ 7 هزار میلیارد تومان یا 12 هزار میلیارد تومان منابعی که میتوانستیم با آن حداقل 30 کیلومتر مترو بسازیم، چند درصد از خانوادههای جنوب شهر از این پل تردد میکنند؟ از این کارها زیاد است؛ به شعارها دل نبندید، رفتارهای خاص آقایان زیاد است.»
سایر اعضای شورای شهر نیز بر این گفتههای حافظی صحه میگذارند؛ به طوری که محمد حقانی در این باره به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: «پروژههایی مثل پارک آب و آتش و پل طبیعت در منطقه 3 تهران را در نظر بگیرید. نفس ساخت آنها بسیار خوب است اما آیا در جنوب شهر تهران هم چنین پروژههای عظیمی وجود دارد؟ آیا با وجود مشکلات موجود در سطح تهران، ایجاد پل طبیعت الزام آور بود؟ دلیل ساخت پل صدر چه بوده است، آیا کمکی به حمل و نقل مناطق شمالی کرده؟ حتی به صورت منطقهای هم تاثیری داشته است؟
من به تاثیر فرامنطقهای آن کاری ندارم. پلها، بزرگراهها و تونلهای مناطق شمالی شهر تهران چه دردی از مردم را دوا کرده است. ما هرچه پل، بزرگراه و تونل ساختیم، در واقع فراخوان دادهایم برای آمدن خودروهای بیشتر به خیابانها. ما به دنبال حمل و نقل عمومی نرفتهایم. امروز ساخت خیابان، بزرگراه و پلهای دو، سه طبقه در دنیا منسوخ شده است.»
وی افزود:«امروز باید حمل و نقل عمومی و حمل و نقل انبوه را توسعه دهیم. در بزرگراه ارتش به طرف لواسانات پلهای ساخته شده چه تاثیری در حمل و نقل عمومی داشته است. چرا از این نیروهای جهادگر قرارگاه خاتم الانبیا در توسعه مترو استفاده نکردیم و آنها را در ساخت این پلهای عریض و طویل به کار گرفتیم. این همه سرمایهگذاری اگر به سمت مناطق جنوبی سوق داده میشد وضع زندگی هموطنان ما اکنون به این صورت نبود.»
*خانههای 4 درصدی!
یک طرف رنگی است و طرف دیگر به خاکستری مینماید. در یک سو برجهای سر به فلک کشیده همچون گیاهان خودرو رشد کردهاند اما در دیگر سو خانههای کوتاه قد و ساختمانهای فرسوده به سختی به حیات خود ادامه میدهند. شمال تهران امروز به تسخیر برجهای میلیاردی و تریلیاردی در آمده است و جنوب آن همچنان قدیمیو کهنه باقی مانده است، لباسی که قالیباف بر تن شهر تهران کرده است!
این در حالی است که شهردار پایتخت نشینان مدعی است که حامیمحرومین که متشکل از 96 درصد مردم ایران هستند، است. در همین راستا ابراهیم اصغرزاده ، فعال سیاسی اصلاح طلب، در نشست «روحانی و سیاست داخلی» در این باره اظهار داشت:« همه چیز شفاف شود، چه کسی در تهران این همه برج ساخته است، پروژههای بزرگ، ساختمانهای بزرگ، شما به کدام گروه خدمت میکنید، 96 درصد مردم که توان مالی استفاده از این امکانات را ندارند.» اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت مینماید رشد بیرویه برجهای بدون ساکن است. سازههای آسمان خراشی که به خاطر قیمتهای سر به فلک کشیدهشان هیچکس را یارای خریداری آنها نیست.
در این باره محسنهاشمی، در گفتگویی خبر از خالی بودن 700 هزار دستگاه آپارتمان در شمال شهر تهران داده است. او در این خصوص در گفتگویی اظهار داشته است: «بخشی از این 4 درصدیها در 12 سال گذشته براساس عملکرد شهرداری تهران شکل گرفتند. اگر ریشه برجسازیها و مراکز تجاری-مسکونی دنبال شود به کجا میرسد؟ 700 هزار خانه خالی در برجهای شمال تهران الان وجود دارد. عکسهای تهران امروز را با تهران 12 سال پیش مقایسه کنید؛ واقعا چه وضعیتی برای شهر تهران به وجود آوردند. همه باغها و فضاهای سبز تهران را به اسم برج باغ نابود کردند. یک باغ دو هزار متری را تخریب کردند و برج ساختند و قیمتش به 500 میلیارد تومان رسید، در یک کوچه شش متری به ساختمان 21 طبقه مجوز دادند. در مجموع معتقدم باید ریشهیابی کرد و دید چه کسی عامل به وجود آمدن 4 درصدیها شد و حالا خودش میآید جمعیت ایران را به 4 درصدی و 96 درصدی تقسیم میکند و منتقد این وضع میشود.»
محمد حقانی نیز در گفتگو با «آفتاب یزد» با تاکید بر اینکه همه سرمایهگذاری شهرداری معطوف به شمال شهر تهران شده است، اظهار داشت: «دیگر کسی در جنوب شهر سرمایهگذاری نمیکند. با این حال اکنون در شمال شهر تهران بیش از پانصد هزار دستگاه آپارتمان خالی در مناطق شمالی وجود دارد. آیا اینها خانههای اجتماعی است؟ آیا جامعه فرودست ما، آن 96 درصد توانایی استفاده از این خانهها را دارد؟» در اصل، نام املاک گره خورده به نام شهرداری. هر کجا نامیاز املاک میآید ناخودآگاه ذهنها به سمت شهرداری تهران میرود.
ماجرا هم برمیگردد به افشاگری یک خبرنگار که مدعی بود ساکن ساختمان بهشت به برخی از اعضای شورای شهر و مسئولان شهرداری املاکی را با تخفیفهای آنچنانی واگذار کرده است. پس از این خبر و یا افشاگری، تایید و تکذیبهای متعددی رخ داد تا اینکه بخشی از این موضوع از سوی مراجع ذی صلاح تایید شد. هرچند قالیباف معتقد بود که براساس قانون مصوب شورای شهر، واگذاریها و تخفیفها رخ داده است. املاک مورد اشاره تماما در بخش مرفه نشین پایتخت قرار گرفته و قرابت زیادی با همان 4 درصدی ادعایی شهردار دارد.
*زندگی 4 درصدی
در واپسین دقایق مناظره دوم، محمدباقر قالیباف بار دیگر کاغذی از میان پرینتهایش بیرون کشید و عنوان کرد که این کاغذ لیست اموال او و خانوادهاش بوده و از سایر کاندیداها هم خواست تا فهرست داراییهای خود را منتشر کنند! حال آنکه شنیدهها حاکی از آن است که آقای شهردار و برخی اطرافیانش طبق تقسیم بندی خود قالیباف، در شمار 4 درصدیها قرار میگیرند.
*شهرداران 4 درصدی
پس از آنکه قالیباف در دومین مناظره با چهرهای درهم کشیده و اخمهای گره خورده کاغذ پرینت شدهاش را نشان داد و مدعی شد که در زمره 96 درصدیها قرار میگیرد، در شبکههای مجازی فهرستی منتشر شد از محل سکونت برخی مدیران شهرداری که با ملاحظه آن میتوان دریافت که برخی مدیران قالیباف جزو آن 4 درصد معروف هستند!
*خانه 4 درصدی!
بیشک خانههای 96 درصد از مردم ایران در مناطق شمالی و به اصطلاح بالای شهر، قرار ندارد. شنیدهها حاکی از آن است که سرهنگ علیرغم ادعای نود و شش درصدی بودنش، خانهای مستقر در محله 4 درصدیها دارد. این خبر را محمد تندگویان عضو شورای شهر تهران به خبرنگار «آفتاب یزد» داده است. او در این باره اظهار داشت: «تا آنجایی که من میدانم قالیباف در منطقه خواجه عبدالله تهران زندگی میکند.» بر همین اساس، خبرنگار «آفتاب یزد» به سراغ سه بنگاه معاملات ملکی در منطقه خواجه عبدالله رفته و از متولیان آن منطقه متراژ خانههای حاضر در آن ناحیه را پرس و جو کرده است. طبق سخنان بنگاه داران، قیمت خانههای واقع در خواجه عبدالله از متری 11 و نیم میلیون تومان شروع میشود و حداکثر قیمت هم متری 12 و نیم میلیون تومان است.
*همسر مدعی 96 درصدی!
آنطور که محمد تندگویان در گفتگو با آفتاب یزد اظهار داشت: «همسر آقای قالیباف عضو خیریه امامرضا(ع) است، هیچ وقت ما در شورای شهر به نتیجه نرسیدیم که در آن خیریه چه میزان بودجه از اعتبارات شهرداری مصرف میشود و صرف چه کارهایی میشود و هیچ وقت هم به ما گزارش عملکرد مالی آنجا را ندادند.» ضمن اینکه موسسه فوق، مبالغ گوناگونی تحت عنوان کمک به خیریه امام رضا (ع) از بودجه شهرداری دریافت کرده است، از جمله دو میلیارد و 5٠٠ میلیون تومان در سال 94 و 35 میلیارد تومان در سال 95.
در همین راستا، فاطمه دانشور عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران اعلام کرده که از سال 91 برای این خیریه و از پول شهروندان تهرانی بودجهای در نظر گرفته شده است که هیچ شفافیتی برای ما در کار نیست. وی افزوده است: «سازمانهای وابسته به شهرداری، روشهای سهلی را درباره این موسسه خیریه به کار گرفتهاند که جای سوال دارد.»
*فرزندان مدعی 96 درصدی!
آنطور که یکی از خبرگزاریهای اصولگرا اعلام کرده است، پسر دوم محمد باقر قالیباف، اسحاق، در کشور استرالیا تحصیل کرده است؛ کشوری که بیشک برای درس خواندن 96درصدیها تخصیص نیافته است. از دیگر سو، پسر اول قالیباف هم فرزند پرحاشیه او محسوب میشود. الیاس قالیباف پسر شهردار علیرغم ادعای پدر که او را معلم معرفی میکند، عضو هیئت مدیره موسسه آموزشی «مهر هشتم» بوده است. تا جایی که پس از مناظره دوم، محمدعلی وکیلی سخنگوی ستاد حسن روحانی در گفتگویی اظهار داشت: «در مناظره جمعه ادعا شد، دختر وزیر آموزش و پرورش مرتکب تخلف قانونی شده است. این در حالی است که طبق حکم رسمی دادگاه در12 اردیبهشت، کار ایشان غیرقانونی نبوده است. ممکن است این خرده گرفته شود که چرا دختر وزیر اقدام به کاسبی میکند که همین اشکال برای فرزند آقای قالیباف هم وجود دارد. فرزند آقای قالیباف سالهاست در داخل و خارج از کشور مشغول تجارت است. در فعالیتهای آموزشی غیرانتفاعی نام مدرسه او در فضاهای مجازی دست به دست میشود. البته اگر فرزندان مسئولین از رانت استفاده نکنند، اشکالی ندارد، اما اگر قرار است این مطالب برجسته شود، آقای قالیباف باید درباره پسرشان - الیاس قالیباف - به جامعه توضیح دهند.»
(هر چند ما هم تجارت را مذموم نمیدانیم ولی انتقاد ما بر این است که 4درصد جمعیت میشود حدود بالای 3 میلیون نفر که محترم هستند و فرزندان آقای شهردار هم جزو این قشر محترم جامعه محسوب میشوند و نباید موضوعی مطرح شود وقتی که خودمان هم در آن گروه قرار داریم).
*روزنامه آفتاب یزد*
تهرام/1109**1625
جدای از این ادعا؛ سرهنگ، در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای جلب آرای مردمان فرودست جامعه، سرزمین ایران را به دو پاره فقیر و غنی تقسیم کرد و به شیوهای خاص به کپیبرداری از جنبش 99 درصدی وال استریت پرداخت؛ به گونهای که 4 درصد از مردم ایران را ثروتمند و زالو صف نامید و خود را رئیس جمهور 96 درصد دیگر که در شمار محرومین و فقرا قرار میگیرند، دانست.
حال اگر این گفته حسن روحانی را که «انشقاق جامعه، امنیت را از بین میبرد و در یک جایی جنبش 99 درصدی ایجاد شده، حال ما به دلیل آنکه سال 96 است جامعه را نباید به دو قطب 4 درصدی و 96 درصدی منفک کنیم» در نظر نگیریم و تقسیم جامعه به 4 درصد فقیر و 96 درصد غنی را درست بپنداریم، شواهد و قرائن از این مهم گواهی میدهند که شهردار پایتخت نشینان برخلاف آنچه از خود به تصویر میکشد، مدیر 4 درصدیهاست. او ریاستش بر 4 درصد از مردم ایران و انکار و نادیده گرفتن 96 درصد از ملت را در طول 12 سال گذشته، به منصه ظهور گذاشته است. تصویری از نمای فوقانی آسمان پایتخت را میتوان گواه این موضوع دانست که نمایانگر مدیریت شهری این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است. البته شنیدهها حاکی از آن است که خود شهردار و خانوادهاش هم در زمره 4 درصدیها به شمار میروند!
*مدیریت 4 درصدی
بنا به باور بسیاری از فعالان حوزه شهری، اگر شهردار پایتخت نشینان تنها یک روز از میز ریاستش دوری میگزید و به سطح شهر تهران گام مینهاد، هیچ گاه مدعی نمیشد که شمال و جنوب پایتخت را به هم دوخته است و از دیگر سو 4 درصد مردم ایران را زالو صفت نمینامید و سایرین را فقیر و محروم. چراکه در همین شهری که قالیباف مدیریت آن را عهدهدار است نسکافهای از جنس طلا در برج میلاد سرو میشد و پلی ساخته شده است مخصوص ویلا داران ناحیه لواسانات، که این موارد، تنها نمونههای کوچکی از مدیریت 4 درصدی سرهنگ است.
*بستنی و نسکافه 4 درصدی!
درست 6 سال پیش بود که خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه در برج میلاد تهران بستنیها و نسکافههایی با روکشی از جنس طلا سرو میشود. دقیقا در سازهای که ریاست آن تحت نظر شهرداری تهران است! بی شک نود و شش درصدیها هیچ گاه توانایی خریداری این خوراکیهای طلایی را ندارند. در آن زمان تقی گلرخسار، مدیر عامل رستوران گردان برج میلاد در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که: « دو گرم و 30 سوت طلای خوراکی در این بستنیها استفاده میشود.
البته این طلای خوراکی فقط در کشور آلمان تولید میشود و باید وارد کشور کنیم. سرو بستنی طلایی حدوداً 400 هزار تومان است که در رستوارن گردان برج میلاد فروخته میشود و باید بخشی از ظروف این بستنی را از خارج کشور وارد کنیم. کسانی که میخواهند بستنی طلا را میل کنند باید یک روز قبل سفارش دهند، چون ساخت این بستنی یک روز طول میکشد.» بعدها عنوان شد که کسی خریدار بستنی 400 هزار تومانی نبوده است؛ از همین روی، تولید آن متوقف شد. رستوران گردان برج میلاد باز هم اقدام به تولید یک خوراکی طلایی دیگر کرد و این بار اقدام به سرو نسکافهای از جنس طلا نمود که برخلاف بستنی، هنوز هم جزو اقلام پیشنهادی رستوران گردان است.
*رستوران 4 درصدی !
پیش از درج خبر تولید بستنی طلا در برج میلاد، منویی منتشر شد از غذاهای رستوران گردانِ بلندترین سازه ایران که کمترین قیمت آن 168 هزار تومان بود! این رستوران در ارتفاع 276 متری برج واقع شده است و طبق تعریف سایت برج میلاد، با تهیه بلیت رستوران میتوان از مجموعهای از غذاهای ایرانی و فرنگی استفاده کرد. این رستوران در هر ساعت یک دور کامل میچرخد و دورتادور آن منقش به آثار هنری شاهنامه فردوسی است و در طول یک ساعت روایتی از شاهنامه مشاهده میشود. با جستجو در سایت رستوران گردان میتوان به سایر قیمتهای نجومیغذاهای رستورانِ زیر مجموعه برجی که قالیباف به آن مفتخر است، پی برد.
به طور مثال آنطور که در منو صبحانه این رستوران آمده، هزینه منو بوفه رستوران گردان 60 هزار تومان است. برای ناهار اما باید به هنگام ورود به صحن رستوران مبلغ 40 هزار تومان را پرداخت تا پس از آن بتوان غذاهای رستوران را خریداری کرد؛ غذاهایی با حداکثر قیمت 52 هزارتومان! برای شام هم هر نفر باید 158 هزار تومان بپردازد که البته موسیقی زنده هم مشمول پرداختیاش میشود!
در این باره محمد تندگویان عضو شورای شهر تهران به خبرنگار « آفتاب یزد» گفت: «یک مجتمع توریستی - تفریحی به اسم برج میلاد ایجاد میشود و مردم باید بیایند و از آن استفاده کنند . حال این اتفاق افتاده اما معلوم نیست درآمد آن بالاخره چگونه هزینه میشود. یا اینکه اصلا چرا درآمدهایش درآمدهای درست و استانداردی نیست.
شهرداری چه پاسخی در این باره میخواهد بدهد؟» از همین روی، میتوان استنتاج کرد که شهردار پایتخت نشینان در جهت حفظ آرامش و آسایش چهار درصدیها قریب به 12 سال است که به تکاپو افتاده و از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده است! اما به راستی کافی بود تا قالیباف به برج میلاد، سازه تحت ریاست خود سفری نیم روزه داشته باشد و به طبقات فوقانی این برج سفر نماید تا در صورت عدم آگاهی، از هزینههای جاری در این مجتمع تفریحی، خبردار شود و بعد از این گردش نیم روزه، جامعه را به 4 و 96 درصد تقسیم کند!
*پل 4 درصدیها!
بسیاری از مدیران شهری بر این باورند که بخشی از سازههای موجود در شهر تهران برای اقشار مرفه مردم ایران ساخته شدهاند و کاربردشان بیشتر نمایشی بوده است تا آنکه بخواهند گره کور ترافیک شهری را باز کنند. تا جایی که روز شنبه رحمت الله حافظی یکی از اعضای شورای شهر تهران، در گفتگویی درباره پل صدر، سازهای که شهرداری تهران به ایجاد آن مفتخر است، اظهار داشت: «پل صدر برای 96 درصد بود یا 4 درصد لواساننشین؟ این پل چه اثری بر ترافیک شهر تهران داشت؟ 7 هزار میلیارد تومان یا 12 هزار میلیارد تومان منابعی که میتوانستیم با آن حداقل 30 کیلومتر مترو بسازیم، چند درصد از خانوادههای جنوب شهر از این پل تردد میکنند؟ از این کارها زیاد است؛ به شعارها دل نبندید، رفتارهای خاص آقایان زیاد است.»
سایر اعضای شورای شهر نیز بر این گفتههای حافظی صحه میگذارند؛ به طوری که محمد حقانی در این باره به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: «پروژههایی مثل پارک آب و آتش و پل طبیعت در منطقه 3 تهران را در نظر بگیرید. نفس ساخت آنها بسیار خوب است اما آیا در جنوب شهر تهران هم چنین پروژههای عظیمی وجود دارد؟ آیا با وجود مشکلات موجود در سطح تهران، ایجاد پل طبیعت الزام آور بود؟ دلیل ساخت پل صدر چه بوده است، آیا کمکی به حمل و نقل مناطق شمالی کرده؟ حتی به صورت منطقهای هم تاثیری داشته است؟
من به تاثیر فرامنطقهای آن کاری ندارم. پلها، بزرگراهها و تونلهای مناطق شمالی شهر تهران چه دردی از مردم را دوا کرده است. ما هرچه پل، بزرگراه و تونل ساختیم، در واقع فراخوان دادهایم برای آمدن خودروهای بیشتر به خیابانها. ما به دنبال حمل و نقل عمومی نرفتهایم. امروز ساخت خیابان، بزرگراه و پلهای دو، سه طبقه در دنیا منسوخ شده است.»
وی افزود:«امروز باید حمل و نقل عمومی و حمل و نقل انبوه را توسعه دهیم. در بزرگراه ارتش به طرف لواسانات پلهای ساخته شده چه تاثیری در حمل و نقل عمومی داشته است. چرا از این نیروهای جهادگر قرارگاه خاتم الانبیا در توسعه مترو استفاده نکردیم و آنها را در ساخت این پلهای عریض و طویل به کار گرفتیم. این همه سرمایهگذاری اگر به سمت مناطق جنوبی سوق داده میشد وضع زندگی هموطنان ما اکنون به این صورت نبود.»
*خانههای 4 درصدی!
یک طرف رنگی است و طرف دیگر به خاکستری مینماید. در یک سو برجهای سر به فلک کشیده همچون گیاهان خودرو رشد کردهاند اما در دیگر سو خانههای کوتاه قد و ساختمانهای فرسوده به سختی به حیات خود ادامه میدهند. شمال تهران امروز به تسخیر برجهای میلیاردی و تریلیاردی در آمده است و جنوب آن همچنان قدیمیو کهنه باقی مانده است، لباسی که قالیباف بر تن شهر تهران کرده است!
این در حالی است که شهردار پایتخت نشینان مدعی است که حامیمحرومین که متشکل از 96 درصد مردم ایران هستند، است. در همین راستا ابراهیم اصغرزاده ، فعال سیاسی اصلاح طلب، در نشست «روحانی و سیاست داخلی» در این باره اظهار داشت:« همه چیز شفاف شود، چه کسی در تهران این همه برج ساخته است، پروژههای بزرگ، ساختمانهای بزرگ، شما به کدام گروه خدمت میکنید، 96 درصد مردم که توان مالی استفاده از این امکانات را ندارند.» اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت مینماید رشد بیرویه برجهای بدون ساکن است. سازههای آسمان خراشی که به خاطر قیمتهای سر به فلک کشیدهشان هیچکس را یارای خریداری آنها نیست.
در این باره محسنهاشمی، در گفتگویی خبر از خالی بودن 700 هزار دستگاه آپارتمان در شمال شهر تهران داده است. او در این خصوص در گفتگویی اظهار داشته است: «بخشی از این 4 درصدیها در 12 سال گذشته براساس عملکرد شهرداری تهران شکل گرفتند. اگر ریشه برجسازیها و مراکز تجاری-مسکونی دنبال شود به کجا میرسد؟ 700 هزار خانه خالی در برجهای شمال تهران الان وجود دارد. عکسهای تهران امروز را با تهران 12 سال پیش مقایسه کنید؛ واقعا چه وضعیتی برای شهر تهران به وجود آوردند. همه باغها و فضاهای سبز تهران را به اسم برج باغ نابود کردند. یک باغ دو هزار متری را تخریب کردند و برج ساختند و قیمتش به 500 میلیارد تومان رسید، در یک کوچه شش متری به ساختمان 21 طبقه مجوز دادند. در مجموع معتقدم باید ریشهیابی کرد و دید چه کسی عامل به وجود آمدن 4 درصدیها شد و حالا خودش میآید جمعیت ایران را به 4 درصدی و 96 درصدی تقسیم میکند و منتقد این وضع میشود.»
محمد حقانی نیز در گفتگو با «آفتاب یزد» با تاکید بر اینکه همه سرمایهگذاری شهرداری معطوف به شمال شهر تهران شده است، اظهار داشت: «دیگر کسی در جنوب شهر سرمایهگذاری نمیکند. با این حال اکنون در شمال شهر تهران بیش از پانصد هزار دستگاه آپارتمان خالی در مناطق شمالی وجود دارد. آیا اینها خانههای اجتماعی است؟ آیا جامعه فرودست ما، آن 96 درصد توانایی استفاده از این خانهها را دارد؟» در اصل، نام املاک گره خورده به نام شهرداری. هر کجا نامیاز املاک میآید ناخودآگاه ذهنها به سمت شهرداری تهران میرود.
ماجرا هم برمیگردد به افشاگری یک خبرنگار که مدعی بود ساکن ساختمان بهشت به برخی از اعضای شورای شهر و مسئولان شهرداری املاکی را با تخفیفهای آنچنانی واگذار کرده است. پس از این خبر و یا افشاگری، تایید و تکذیبهای متعددی رخ داد تا اینکه بخشی از این موضوع از سوی مراجع ذی صلاح تایید شد. هرچند قالیباف معتقد بود که براساس قانون مصوب شورای شهر، واگذاریها و تخفیفها رخ داده است. املاک مورد اشاره تماما در بخش مرفه نشین پایتخت قرار گرفته و قرابت زیادی با همان 4 درصدی ادعایی شهردار دارد.
*زندگی 4 درصدی
در واپسین دقایق مناظره دوم، محمدباقر قالیباف بار دیگر کاغذی از میان پرینتهایش بیرون کشید و عنوان کرد که این کاغذ لیست اموال او و خانوادهاش بوده و از سایر کاندیداها هم خواست تا فهرست داراییهای خود را منتشر کنند! حال آنکه شنیدهها حاکی از آن است که آقای شهردار و برخی اطرافیانش طبق تقسیم بندی خود قالیباف، در شمار 4 درصدیها قرار میگیرند.
*شهرداران 4 درصدی
پس از آنکه قالیباف در دومین مناظره با چهرهای درهم کشیده و اخمهای گره خورده کاغذ پرینت شدهاش را نشان داد و مدعی شد که در زمره 96 درصدیها قرار میگیرد، در شبکههای مجازی فهرستی منتشر شد از محل سکونت برخی مدیران شهرداری که با ملاحظه آن میتوان دریافت که برخی مدیران قالیباف جزو آن 4 درصد معروف هستند!
*خانه 4 درصدی!
بیشک خانههای 96 درصد از مردم ایران در مناطق شمالی و به اصطلاح بالای شهر، قرار ندارد. شنیدهها حاکی از آن است که سرهنگ علیرغم ادعای نود و شش درصدی بودنش، خانهای مستقر در محله 4 درصدیها دارد. این خبر را محمد تندگویان عضو شورای شهر تهران به خبرنگار «آفتاب یزد» داده است. او در این باره اظهار داشت: «تا آنجایی که من میدانم قالیباف در منطقه خواجه عبدالله تهران زندگی میکند.» بر همین اساس، خبرنگار «آفتاب یزد» به سراغ سه بنگاه معاملات ملکی در منطقه خواجه عبدالله رفته و از متولیان آن منطقه متراژ خانههای حاضر در آن ناحیه را پرس و جو کرده است. طبق سخنان بنگاه داران، قیمت خانههای واقع در خواجه عبدالله از متری 11 و نیم میلیون تومان شروع میشود و حداکثر قیمت هم متری 12 و نیم میلیون تومان است.
*همسر مدعی 96 درصدی!
آنطور که محمد تندگویان در گفتگو با آفتاب یزد اظهار داشت: «همسر آقای قالیباف عضو خیریه امامرضا(ع) است، هیچ وقت ما در شورای شهر به نتیجه نرسیدیم که در آن خیریه چه میزان بودجه از اعتبارات شهرداری مصرف میشود و صرف چه کارهایی میشود و هیچ وقت هم به ما گزارش عملکرد مالی آنجا را ندادند.» ضمن اینکه موسسه فوق، مبالغ گوناگونی تحت عنوان کمک به خیریه امام رضا (ع) از بودجه شهرداری دریافت کرده است، از جمله دو میلیارد و 5٠٠ میلیون تومان در سال 94 و 35 میلیارد تومان در سال 95.
در همین راستا، فاطمه دانشور عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران اعلام کرده که از سال 91 برای این خیریه و از پول شهروندان تهرانی بودجهای در نظر گرفته شده است که هیچ شفافیتی برای ما در کار نیست. وی افزوده است: «سازمانهای وابسته به شهرداری، روشهای سهلی را درباره این موسسه خیریه به کار گرفتهاند که جای سوال دارد.»
*فرزندان مدعی 96 درصدی!
آنطور که یکی از خبرگزاریهای اصولگرا اعلام کرده است، پسر دوم محمد باقر قالیباف، اسحاق، در کشور استرالیا تحصیل کرده است؛ کشوری که بیشک برای درس خواندن 96درصدیها تخصیص نیافته است. از دیگر سو، پسر اول قالیباف هم فرزند پرحاشیه او محسوب میشود. الیاس قالیباف پسر شهردار علیرغم ادعای پدر که او را معلم معرفی میکند، عضو هیئت مدیره موسسه آموزشی «مهر هشتم» بوده است. تا جایی که پس از مناظره دوم، محمدعلی وکیلی سخنگوی ستاد حسن روحانی در گفتگویی اظهار داشت: «در مناظره جمعه ادعا شد، دختر وزیر آموزش و پرورش مرتکب تخلف قانونی شده است. این در حالی است که طبق حکم رسمی دادگاه در12 اردیبهشت، کار ایشان غیرقانونی نبوده است. ممکن است این خرده گرفته شود که چرا دختر وزیر اقدام به کاسبی میکند که همین اشکال برای فرزند آقای قالیباف هم وجود دارد. فرزند آقای قالیباف سالهاست در داخل و خارج از کشور مشغول تجارت است. در فعالیتهای آموزشی غیرانتفاعی نام مدرسه او در فضاهای مجازی دست به دست میشود. البته اگر فرزندان مسئولین از رانت استفاده نکنند، اشکالی ندارد، اما اگر قرار است این مطالب برجسته شود، آقای قالیباف باید درباره پسرشان - الیاس قالیباف - به جامعه توضیح دهند.»
(هر چند ما هم تجارت را مذموم نمیدانیم ولی انتقاد ما بر این است که 4درصد جمعیت میشود حدود بالای 3 میلیون نفر که محترم هستند و فرزندان آقای شهردار هم جزو این قشر محترم جامعه محسوب میشوند و نباید موضوعی مطرح شود وقتی که خودمان هم در آن گروه قرار داریم).
*روزنامه آفتاب یزد*
تهرام/1109**1625
کپی شد