عملکردها نشان میدهد که در هر دوره شوراها شاهد حجم زیادی از آزمون و خطا بودهایم؛ آزمون و خطاهایی از انتخاب نامزدها گرفته تا جزئیات آییننامهای و تعامل با دستگاههای اجرائی و.... خیل عظیم داوطلبانی که در این دوره افزایش ١٤درصدی در کل کشور داشتهاند و تنوع بسیار آنها در گرایشها، سنوسال و حضور بیشتر زنان این سؤال مجدد را مطرح میکند که آیا اینبار انتخابهای بهتری خواهیم داشت؟ چه کسانی با چه تخصصی وارد شورا میشوند؟ اصلا این تخصصیشدن که در دوره چهارم بنای آن گذاشته شد چقدر لازم است؟ افراد متخصص با این شرایط اجرائی در کشور و قوانینی که دستوپای شوراها را بسته چقدر میتوانند موفق باشند؟
دراینباره به شکلی اجمالی نظر تعدادی از افراد صاحبنظر و تا حد زیادی مرتبط با شهر و مردمان آن و شوراها و شهرداریها را جویا شدیم و از آنها پرسیدیم چه افرادی به شورا وارد شوند برای شهر بهتر است؟
در ستایش اهلیت
سیدمحمد بهشتی
«در روندی که در دورههای گذشته شورا تا کنون داشتهایم، از نظر جامعه شهری کسانی انتخاب شدهاند که اصطلاحا سلبریتی بودند، چه چهرههای سیاسی و چه چهره ورزشکار و هنرمند و... الان هم خیلیها تلاش میکنند که لزوما تکنوکراتها که تخصصشان نزدیک به مباحث شهری است، انتخاب بشوند، مسلما انتخاب متخصصان خیلی بهتر از سلبریتیهاست، اما به نظر من با توجه به جایگاه حقوقی و مدیریتی شوراها، باید کسانی انتخاب شوند که اهلیت شهر محل انتخاب را داشته باشند، اهلیت چیزی فراتر از تخصص است، منظور من داشتن ذوق و ذائقه و دلسوزی و دلبستگی برای شهر محل انتخابشان است؛ مثلا اگر شهر مورد بحث تهران است باید تهران و جذابیتهایش را بفهمد و دوست بدارد، به خیابان ولیعصر و چنارهای آن و بلندیهای البرز و باغهای شهر نگاهی صرفا کاربردی و کمّی نداشته باشد. نگاه کمّی و بدون کیفیت همین چیزی میشود که در این سالها در تهران شاهدش بودهایم. درختها و باغهای اصلی و قدیمی را که هویت شهر بودهاند قطع کردند و به جایش درختهای یکی، دوساله بیهویت غیربومی در اطراف شهر کاشتند و اسمش را گذاشتند کمربند سبز تهران و اعلام شد به سرانه فضای سبز شهر فلان مقدار اضافه شد. خیابانها و گذرگاههای شهر را به جاده و بزرگراه تبدیل کردند و با افتخار اعلام میکنند مسیر یکساعته، بیست دقیقه شد؛ انگار که مردم قرار است از خانه به محل کار شلیک بشوند و برعکس. اینکه ترافیک میشوداولویت شماره یک شهر، ناشی از همین نگاه بیتوجه به کیفیت است که همهچیز برایش در کمیت خلاصه شده. ترافیک اگرچه مهم است، اما هیچوقت اولویت شماره یک شهر نیست، مثل اینکه شما در خانه خودتان راهرو و پلکان خانه را در اولویت قرار بدهید و هرچه دارید خرج آن کنید. راهرو و پلکان مهم است، اما همه خانه نیست؛ خانه آنجاست که در آن لطف و صفا باشد. وقتی حافظ میگوید خوشا شیراز و وضع بیمثالش و هنوز هم درباره این شهر صدق میکند، قطعا به خاطر ترافیک و سیستم فاضلاب و آسفالت خیابانها و بزرگراههای شیراز نیست، کسی برای دیدن این چیزها که به شیراز نمیرود، آن چیزی که شیراز را شیراز کرده، هویت و صفای این شهر است. مشابه همین مثالها حتی درباره یک آدم هم صدق میکند؛ یک آدم اهل فهم و ذوق و شعر و هنر و... خیلی آدم باصفایی است، این آدم باصفا، البته باید معدهاش خوب کار کند و پاهایش سالم باشد و... اما صرفا داشتن معده و پای سالم یک آدم را باصفا و جذاب نمیکند».
توانایی ارجح بر محبوبیت
محمدرضا نیکنژاد، فعال صنفی معلمان
با توجه به مشکلات موجود در شهر، بهویژه در کلانشهرها نیازمند حضور متخصصان هستیم. بیش از آنکه بخواهیم به محبوبیت افراد بیشتر از تواناییهای آنها توجه داشته باشیم، مسئله اصلی برای ما باید تمرکز روی تخصص و توانایی برای حل مشکلات شهری باشد. این مشکلات روزافزون آسیبهایی جدی به شهر زده است. اینکه افراد بهواسطه محبوبیت و شهرت و پشتوانه سیاسی با لابی وارد شورای شهر بشوند، به صلاح شهر و مردم نخواهد بود. تجربه ما از دورههای اول شورا و درگیریهای سیاسی تا امروز نشان داده راههای غلطی را پیمودهایم و مسائل شخصی را بر مشکلات شهری ارجح دانستهایم. این مسئله خود ما مردم هم هست که فردی را به هر دلیلی دوست داریم و مدالآوری او برایمان باارزش است به او رأی میدهیم و او را وارد شورای شهر میکنیم. به نظر من شناسایی افراد متخصص و توجهنکردن به چهرههایی که درکی از مسائل اجتماعی ندارند، میتواند وضعیت شوراها را بهتر کند. ما نیازمند نیروهایی متخصص هستیم. همانطور که برای رئیسجمهورشدن یک فرد، ستارهبودن در ورزش یا سینما اهمیتی ندارد، در مرتفعکردن مسائل و مشکلات شهری نیز باید به توانمندیهای اجتماعی و سابقه آنها در این حوزه توجه کرد.
نیاز به متخصصان اجتماعی
عباس دیلمیزاده، مدیرعامل مؤسسه تولد دوباره
همانطور که در تمام دنیا کلانشهرها را مردم و نمایندگان مردم اداره میکنند، من فکر میکنم ما هم میتوانیم آرامآرام و بهتدریج این تغییر را در ساختار شورای شهر به وجود بیاوریم و به جای واردکردن افراد سیاسی و ورزشی در شورای شهر، فرصت را به افراد متخصص دارای تجربه و صلاحیت کاری مربوط به حوزههای مختلف شهری بدهیم. از بخشهایی که شورای شهر بسیار نیازمند ورود افراد متخصص است، قطعا حوزه اجتماعی است. ما نیازمند متخصصان اجتماعی هستیم که هم تخصص و دانش کافی داشته باشند و هم اینکه در این حوزه فعالیت و کاری انجام داده باشند و سابقه درخشانی را در ارائه خدمات اجتماعی داشته باشند. نمایندگانی برای ورود به شورای شهر نیازمند هستند که مسائل و مشکلات شهری را بشناسند و با اداره شهر در کشورهای مختلف آشنا باشند. از طرفی ما باید روی برنامههای نمایندگان شورا تمرکز کنیم. هر فردی در حوزهای که صاحبنظر است، باید به مردم برنامه ارائه دهد و مردم براساس برنامهای که قابل ارزیابی و سنجش و اندازهگیری است، تصمیم به رأیدادن بگیرند.
دلمان برای شهر بسوزد
نیره توکلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه
مهمترین مسئله برای ورود یک فرد به شورای شهر، داشتن تخصص در حوزه اجتماعی است. ما نه قرار است به استادیوم برویم و ورزشکاران را تشویق کنیم و نه در سالن سینما به دیدن یک فیلم سینمایی بنشینیم. البته اگر بازیگر یا ورزشکاری در حوزه اجتماعی تخصص هم داشته باشند، بحث بسیار فرق خواهد کرد. اما تخصص حلقه مفقوده در بسیاری از نهادهایی است که به صورت روزانه با مردم سروکار دارند. در دورههای مختلف شورای شهر روزهای بد و خوب فراوانی داشتهایم. این بد و خوبها به نوع عملکرد نمایندگان ما در شورای شهر بستگی دارد؛ نمایندگانی که با نشستن روی صندلی شورای شهر وظیفه خطیر تصمیمگیری برای شهرها و مردمی را برعهده دارند که با هزاران امید و آرزو نمایندگان خود را به شورای شهر میفرستند. نمایندگان باید بدانند در شهرها جایی برای معلولان وجود ندارد، زنان از کمترین حقوق اجتماعی و شهری در شهرها برخوردار میشوند، ترافیک بیداد میکند. آنها باید بدانند نماینده مردم هستند و شهرداری باید به نمایندگان شورای شهر به عنوان نمایندگان تمامقد مردم نگاه کند. حداقل کار پنجساله در حوزه اجتماع و تحصیل در حوزههای اجتماعی و مدیریت شهری برای نمایندگان شورا لازم است. فارغ از لیستها، تخصصها را و دلسوزیها را از یاد نبریم. نبض شهرهایمان کُند میزند، دلمان برایشان کمی، فقط کمی بسوزد.
اشتباه انتخاب نکنیم
محمد درویش/ مدیر کل مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست
با توجه به این نکته که هماکنون٧٠ درصد مردم ما در شهرها زندگی میکنند و وضعیت شهرها از معیارهای اصلی برای رصد کیفیت زندگی در ایران است، باید توجه داشت که اگر وضعیت شهرها خوب باشد؛ یعنی حقوق شهروندی بهبود پیدا کرده، اشتغال افزایش یافته، آلودگیها کاهش یافته و در مجموع کیفیت زندگی بهبود یافته است، بههمیندلیل اگر مردم در انتخابات شوراها درست عمل کنند و افرادی را که در حوزه شهرسازی تخصص دارند و صاحب دیدگاه هستند، انتخاب کنند بیتردید میشود به بهبود کیفیت زندگی در کشور دست پیدا کنیم. به اعتقاد من راهیافتگان به شوراهای شهر باید کسانی باشند که به تمام مؤلفههای ضروری در سکونتگاههای شهری توجه کنند، البته و متأسفانه در چهار دوره انتخابات شوراها این موارد رعایت نشده و معمولا بیشتر به چهرههای جناحی و همچنین به افراد محبوب ورزشی و هنری رأی دادهایم و چون این افراد تخصصی در حوزه شهر نداشتهاند، هم اعتبار خود را از دست دادند و هم وضعیت شهر را خراب کردند. به نظرم باید در دوره جدید ما بهعنوان شهروندان شیوه رأیدادنمان را تغییر دهیم، چراکه شرایط بیشتر کلانشهرهای کشور نشان میدهد تاکنون شیوه انتخابهای ما اشتباه بوده است و باید در آن تجدید نظر کنیم. در بیشتر کلانشهرهای کشور اعضای شوراها نهتنها بهموقع عملکرد شهرداریها را پایش نکردهاند، بلکه در بسیاری از مواقع با اقدامات غلط شهرداریها همراهی کردهاند. وقتی شهرداری تصور میکند برای ساخت شهر باید هرچه بیشتر تونل و بزرگراه و سازههای بزرگ بسازد و شهر را براساس خودرومحوری توسعه دهد، در حقیقت یک اشتباه راهبردی انجام میدهد و اعضای شورا هم در برابر این اقدامات سکوت میکنند یا از آن حمایت میکنند. این وظیفه ما بهعنوان شهروندان شهرهاست که با انتخاب متخصصان و کارشناسان درست، این روند را برای بهبود وضعیت تغییر دهیم و اصلاح کنیم.
باید به پویش مردمی در شهرهای بزرگ امیدوار بود
محمدرضا رستمی، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان
در این سالها شهرداری و شورای شهر تهران، تا حد کمی شهر را بهمثابه یک موجود زنده و پویا در نظر گرفتهاند و بههمیندلیل نتوانستهاند نیازهای آن را بهخوبی برآورده کنند. به نظر من نگاه به شهر نیاز به بازنگری دارد چون شهر بهعنوان موجوی زنده که جمعیت انسانی در آن مستقر است، نیاز به جامعهشناس، جمعیتشناس و روانشناس و بهلحاظ جسم و کالبد شهر هم نیاز به معمار و شهرساز و انواع تخصصهای شهری دارد. علاوه بر اینها شهر نیاز به افرادی دارد تا عناصر زیباییشناسی و تبلیغاتی را در شهر بهخوبی ارزیابی و پرورش دهند، چراکه با این کار شهر برای مردمانش زنده و جذاب و قابل سرمایهگذاری میشود. عملکرد شورا و شهرداریها در شهرهای مختلف از جمله در پایتخت که الگوی شهرها بوده نشان میدهد چنین نگاهی به شهر وجود نداشته است. واقعیت این است که در دورههای قبلی شورای شهرها افراد زیادی با اعمال قدرت یا جریانسازی توانستهاند وارد شوراها شوند و ما شاهد حضور افرادی در شوراها بودهایم که کوچکترین ارتباطی با تخصصهای مورد نیاز شهر نداشتهاند، اما وارد شوراها شدهاند. این مقام مسئول در امور جوانان بر این باور است که به دلیل همین شرایط، شوراها و شهرداریها در انجام وظایف اصلی خود؛ یعنی سیاستگذاری صحیح و نظارت کارنامه بسیار ضعیفی داشتهاند. پویش جدید مردمی اجتماعی که به راه افتاده اتفاق خوبی است و میتوان امیدوار بود که مردم فارغ از نگاههای سیاسی و حزبی، نسبت به تخصصها و نیازهای شهر توجه بیشتری داشته باشند. دراینمیان ورود تخصصی بسیاری از جوانان در دوره پنجم اتفاق خوبی است که مورد استقبال جریانهای سیاسی هم قرار گرفته. به نظر میرسد مردم شهرهای بزرگ در سالهای اخیر به شکل ملموس و نزدیکتری با چالشهای مهم شهری از جمله ترافیک و آلودگی هوا مواجه شدهاند و بههمیندلیل نسبت به انتخاب افرادی متخصص و مرتبط با شهر حساسیت بیشتری دارند؛ اما در شهرهای کوچکتر هنوز این روند آگاهسازی شکل نگرفته است. او معتقد است رسانهها و بهخصوص رسانه ملی نقش بسیار مهمی در این آگاهیبخشی دارند و میتوانند روی تغییر نگاه مردم اثرگذار باشند.
روزنامه شرق
1539
دراینباره به شکلی اجمالی نظر تعدادی از افراد صاحبنظر و تا حد زیادی مرتبط با شهر و مردمان آن و شوراها و شهرداریها را جویا شدیم و از آنها پرسیدیم چه افرادی به شورا وارد شوند برای شهر بهتر است؟
در ستایش اهلیت
سیدمحمد بهشتی
«در روندی که در دورههای گذشته شورا تا کنون داشتهایم، از نظر جامعه شهری کسانی انتخاب شدهاند که اصطلاحا سلبریتی بودند، چه چهرههای سیاسی و چه چهره ورزشکار و هنرمند و... الان هم خیلیها تلاش میکنند که لزوما تکنوکراتها که تخصصشان نزدیک به مباحث شهری است، انتخاب بشوند، مسلما انتخاب متخصصان خیلی بهتر از سلبریتیهاست، اما به نظر من با توجه به جایگاه حقوقی و مدیریتی شوراها، باید کسانی انتخاب شوند که اهلیت شهر محل انتخاب را داشته باشند، اهلیت چیزی فراتر از تخصص است، منظور من داشتن ذوق و ذائقه و دلسوزی و دلبستگی برای شهر محل انتخابشان است؛ مثلا اگر شهر مورد بحث تهران است باید تهران و جذابیتهایش را بفهمد و دوست بدارد، به خیابان ولیعصر و چنارهای آن و بلندیهای البرز و باغهای شهر نگاهی صرفا کاربردی و کمّی نداشته باشد. نگاه کمّی و بدون کیفیت همین چیزی میشود که در این سالها در تهران شاهدش بودهایم. درختها و باغهای اصلی و قدیمی را که هویت شهر بودهاند قطع کردند و به جایش درختهای یکی، دوساله بیهویت غیربومی در اطراف شهر کاشتند و اسمش را گذاشتند کمربند سبز تهران و اعلام شد به سرانه فضای سبز شهر فلان مقدار اضافه شد. خیابانها و گذرگاههای شهر را به جاده و بزرگراه تبدیل کردند و با افتخار اعلام میکنند مسیر یکساعته، بیست دقیقه شد؛ انگار که مردم قرار است از خانه به محل کار شلیک بشوند و برعکس. اینکه ترافیک میشوداولویت شماره یک شهر، ناشی از همین نگاه بیتوجه به کیفیت است که همهچیز برایش در کمیت خلاصه شده. ترافیک اگرچه مهم است، اما هیچوقت اولویت شماره یک شهر نیست، مثل اینکه شما در خانه خودتان راهرو و پلکان خانه را در اولویت قرار بدهید و هرچه دارید خرج آن کنید. راهرو و پلکان مهم است، اما همه خانه نیست؛ خانه آنجاست که در آن لطف و صفا باشد. وقتی حافظ میگوید خوشا شیراز و وضع بیمثالش و هنوز هم درباره این شهر صدق میکند، قطعا به خاطر ترافیک و سیستم فاضلاب و آسفالت خیابانها و بزرگراههای شیراز نیست، کسی برای دیدن این چیزها که به شیراز نمیرود، آن چیزی که شیراز را شیراز کرده، هویت و صفای این شهر است. مشابه همین مثالها حتی درباره یک آدم هم صدق میکند؛ یک آدم اهل فهم و ذوق و شعر و هنر و... خیلی آدم باصفایی است، این آدم باصفا، البته باید معدهاش خوب کار کند و پاهایش سالم باشد و... اما صرفا داشتن معده و پای سالم یک آدم را باصفا و جذاب نمیکند».
توانایی ارجح بر محبوبیت
محمدرضا نیکنژاد، فعال صنفی معلمان
با توجه به مشکلات موجود در شهر، بهویژه در کلانشهرها نیازمند حضور متخصصان هستیم. بیش از آنکه بخواهیم به محبوبیت افراد بیشتر از تواناییهای آنها توجه داشته باشیم، مسئله اصلی برای ما باید تمرکز روی تخصص و توانایی برای حل مشکلات شهری باشد. این مشکلات روزافزون آسیبهایی جدی به شهر زده است. اینکه افراد بهواسطه محبوبیت و شهرت و پشتوانه سیاسی با لابی وارد شورای شهر بشوند، به صلاح شهر و مردم نخواهد بود. تجربه ما از دورههای اول شورا و درگیریهای سیاسی تا امروز نشان داده راههای غلطی را پیمودهایم و مسائل شخصی را بر مشکلات شهری ارجح دانستهایم. این مسئله خود ما مردم هم هست که فردی را به هر دلیلی دوست داریم و مدالآوری او برایمان باارزش است به او رأی میدهیم و او را وارد شورای شهر میکنیم. به نظر من شناسایی افراد متخصص و توجهنکردن به چهرههایی که درکی از مسائل اجتماعی ندارند، میتواند وضعیت شوراها را بهتر کند. ما نیازمند نیروهایی متخصص هستیم. همانطور که برای رئیسجمهورشدن یک فرد، ستارهبودن در ورزش یا سینما اهمیتی ندارد، در مرتفعکردن مسائل و مشکلات شهری نیز باید به توانمندیهای اجتماعی و سابقه آنها در این حوزه توجه کرد.
نیاز به متخصصان اجتماعی
عباس دیلمیزاده، مدیرعامل مؤسسه تولد دوباره
همانطور که در تمام دنیا کلانشهرها را مردم و نمایندگان مردم اداره میکنند، من فکر میکنم ما هم میتوانیم آرامآرام و بهتدریج این تغییر را در ساختار شورای شهر به وجود بیاوریم و به جای واردکردن افراد سیاسی و ورزشی در شورای شهر، فرصت را به افراد متخصص دارای تجربه و صلاحیت کاری مربوط به حوزههای مختلف شهری بدهیم. از بخشهایی که شورای شهر بسیار نیازمند ورود افراد متخصص است، قطعا حوزه اجتماعی است. ما نیازمند متخصصان اجتماعی هستیم که هم تخصص و دانش کافی داشته باشند و هم اینکه در این حوزه فعالیت و کاری انجام داده باشند و سابقه درخشانی را در ارائه خدمات اجتماعی داشته باشند. نمایندگانی برای ورود به شورای شهر نیازمند هستند که مسائل و مشکلات شهری را بشناسند و با اداره شهر در کشورهای مختلف آشنا باشند. از طرفی ما باید روی برنامههای نمایندگان شورا تمرکز کنیم. هر فردی در حوزهای که صاحبنظر است، باید به مردم برنامه ارائه دهد و مردم براساس برنامهای که قابل ارزیابی و سنجش و اندازهگیری است، تصمیم به رأیدادن بگیرند.
دلمان برای شهر بسوزد
نیره توکلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه
مهمترین مسئله برای ورود یک فرد به شورای شهر، داشتن تخصص در حوزه اجتماعی است. ما نه قرار است به استادیوم برویم و ورزشکاران را تشویق کنیم و نه در سالن سینما به دیدن یک فیلم سینمایی بنشینیم. البته اگر بازیگر یا ورزشکاری در حوزه اجتماعی تخصص هم داشته باشند، بحث بسیار فرق خواهد کرد. اما تخصص حلقه مفقوده در بسیاری از نهادهایی است که به صورت روزانه با مردم سروکار دارند. در دورههای مختلف شورای شهر روزهای بد و خوب فراوانی داشتهایم. این بد و خوبها به نوع عملکرد نمایندگان ما در شورای شهر بستگی دارد؛ نمایندگانی که با نشستن روی صندلی شورای شهر وظیفه خطیر تصمیمگیری برای شهرها و مردمی را برعهده دارند که با هزاران امید و آرزو نمایندگان خود را به شورای شهر میفرستند. نمایندگان باید بدانند در شهرها جایی برای معلولان وجود ندارد، زنان از کمترین حقوق اجتماعی و شهری در شهرها برخوردار میشوند، ترافیک بیداد میکند. آنها باید بدانند نماینده مردم هستند و شهرداری باید به نمایندگان شورای شهر به عنوان نمایندگان تمامقد مردم نگاه کند. حداقل کار پنجساله در حوزه اجتماع و تحصیل در حوزههای اجتماعی و مدیریت شهری برای نمایندگان شورا لازم است. فارغ از لیستها، تخصصها را و دلسوزیها را از یاد نبریم. نبض شهرهایمان کُند میزند، دلمان برایشان کمی، فقط کمی بسوزد.
اشتباه انتخاب نکنیم
محمد درویش/ مدیر کل مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست
با توجه به این نکته که هماکنون٧٠ درصد مردم ما در شهرها زندگی میکنند و وضعیت شهرها از معیارهای اصلی برای رصد کیفیت زندگی در ایران است، باید توجه داشت که اگر وضعیت شهرها خوب باشد؛ یعنی حقوق شهروندی بهبود پیدا کرده، اشتغال افزایش یافته، آلودگیها کاهش یافته و در مجموع کیفیت زندگی بهبود یافته است، بههمیندلیل اگر مردم در انتخابات شوراها درست عمل کنند و افرادی را که در حوزه شهرسازی تخصص دارند و صاحب دیدگاه هستند، انتخاب کنند بیتردید میشود به بهبود کیفیت زندگی در کشور دست پیدا کنیم. به اعتقاد من راهیافتگان به شوراهای شهر باید کسانی باشند که به تمام مؤلفههای ضروری در سکونتگاههای شهری توجه کنند، البته و متأسفانه در چهار دوره انتخابات شوراها این موارد رعایت نشده و معمولا بیشتر به چهرههای جناحی و همچنین به افراد محبوب ورزشی و هنری رأی دادهایم و چون این افراد تخصصی در حوزه شهر نداشتهاند، هم اعتبار خود را از دست دادند و هم وضعیت شهر را خراب کردند. به نظرم باید در دوره جدید ما بهعنوان شهروندان شیوه رأیدادنمان را تغییر دهیم، چراکه شرایط بیشتر کلانشهرهای کشور نشان میدهد تاکنون شیوه انتخابهای ما اشتباه بوده است و باید در آن تجدید نظر کنیم. در بیشتر کلانشهرهای کشور اعضای شوراها نهتنها بهموقع عملکرد شهرداریها را پایش نکردهاند، بلکه در بسیاری از مواقع با اقدامات غلط شهرداریها همراهی کردهاند. وقتی شهرداری تصور میکند برای ساخت شهر باید هرچه بیشتر تونل و بزرگراه و سازههای بزرگ بسازد و شهر را براساس خودرومحوری توسعه دهد، در حقیقت یک اشتباه راهبردی انجام میدهد و اعضای شورا هم در برابر این اقدامات سکوت میکنند یا از آن حمایت میکنند. این وظیفه ما بهعنوان شهروندان شهرهاست که با انتخاب متخصصان و کارشناسان درست، این روند را برای بهبود وضعیت تغییر دهیم و اصلاح کنیم.
باید به پویش مردمی در شهرهای بزرگ امیدوار بود
محمدرضا رستمی، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان
در این سالها شهرداری و شورای شهر تهران، تا حد کمی شهر را بهمثابه یک موجود زنده و پویا در نظر گرفتهاند و بههمیندلیل نتوانستهاند نیازهای آن را بهخوبی برآورده کنند. به نظر من نگاه به شهر نیاز به بازنگری دارد چون شهر بهعنوان موجوی زنده که جمعیت انسانی در آن مستقر است، نیاز به جامعهشناس، جمعیتشناس و روانشناس و بهلحاظ جسم و کالبد شهر هم نیاز به معمار و شهرساز و انواع تخصصهای شهری دارد. علاوه بر اینها شهر نیاز به افرادی دارد تا عناصر زیباییشناسی و تبلیغاتی را در شهر بهخوبی ارزیابی و پرورش دهند، چراکه با این کار شهر برای مردمانش زنده و جذاب و قابل سرمایهگذاری میشود. عملکرد شورا و شهرداریها در شهرهای مختلف از جمله در پایتخت که الگوی شهرها بوده نشان میدهد چنین نگاهی به شهر وجود نداشته است. واقعیت این است که در دورههای قبلی شورای شهرها افراد زیادی با اعمال قدرت یا جریانسازی توانستهاند وارد شوراها شوند و ما شاهد حضور افرادی در شوراها بودهایم که کوچکترین ارتباطی با تخصصهای مورد نیاز شهر نداشتهاند، اما وارد شوراها شدهاند. این مقام مسئول در امور جوانان بر این باور است که به دلیل همین شرایط، شوراها و شهرداریها در انجام وظایف اصلی خود؛ یعنی سیاستگذاری صحیح و نظارت کارنامه بسیار ضعیفی داشتهاند. پویش جدید مردمی اجتماعی که به راه افتاده اتفاق خوبی است و میتوان امیدوار بود که مردم فارغ از نگاههای سیاسی و حزبی، نسبت به تخصصها و نیازهای شهر توجه بیشتری داشته باشند. دراینمیان ورود تخصصی بسیاری از جوانان در دوره پنجم اتفاق خوبی است که مورد استقبال جریانهای سیاسی هم قرار گرفته. به نظر میرسد مردم شهرهای بزرگ در سالهای اخیر به شکل ملموس و نزدیکتری با چالشهای مهم شهری از جمله ترافیک و آلودگی هوا مواجه شدهاند و بههمیندلیل نسبت به انتخاب افرادی متخصص و مرتبط با شهر حساسیت بیشتری دارند؛ اما در شهرهای کوچکتر هنوز این روند آگاهسازی شکل نگرفته است. او معتقد است رسانهها و بهخصوص رسانه ملی نقش بسیار مهمی در این آگاهیبخشی دارند و میتوانند روی تغییر نگاه مردم اثرگذار باشند.
روزنامه شرق
1539
کپی شد