مرکز آموزش و پژوهش های بین الملل به تازگی در ششمین جلد از مجموعه تاریخ شفاهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خاطرات سیاسی و دیپلماتیک دکتر سید محمد صدر از دولت اصلاحات را در شمارگان محدودی منتشر کرده است که شامل خاطرات جذاب و خواندنی از روابط خارجی سال 1376 است.
به گزارش جماران، این کتاب گفتگو با دکتر سید محمد صدر، معاون اسبق امور کشورهای عربی آفریقایی وزارت امور خارجه است که توسط گروه تاریخ شفاهی معاونت بین المللی وزارت امور خارجه انجام و از سوی اداره نشر این وزارت خانه منتشرشده است.
خاطرات مندرج در کتاب، حاوی مهم ترین وقایع دیپلماسی ایران در سال 1376 است. این سال همزمان با آغاز دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و دوران معاونت امور کشورهای عربی-آفریقایی سیدمحمد صدراست. در این کتاب به موضوعات مختلفی پرداخته شده است که محدود به اتفاقات و وقایع خارج از کشور ایران نیست.
جماران در ایام نوروز بخش هایی از این خاطرات را منتشر می کند که بخش دوم آن امروز منتشر می شود:
متعاقب آن، در یک ملاقات طولانی و معنوی که جوی عاطفی بر آن حکم فرما بود جناب آقای خاتمی با مقام معظم رهبری دیدار کرد و نقطه نظرات خود را بیان داشت. در این ملاقات مقام معظم رهبری مطالبی راجع به جناب آقای خاتمی گفتند که ایشان هیچ گاه آنها را بیان نکرد و به عبارت دیگر حدود سی درصد مطالب آن دیدار همچنان مکتوم است ولی هفتاد درصد بقیه شامل مطالب زیر هست.
در این دیدار آقای خاتمی ابتدا نقطه نظرات خود را راجع به قانونمند شدن جامعه و رعایت ضوابط و مقررات بیان می دارد و می گوید به نظر من مهم ترین مشکل ما در شرایط حاضر عدم اجرای قانون است. ایشان سپس نظراتی در مورد ولایت فقیه اظهار می کند که بدین شرح است: «به نظر من ولایت فقیه را در چارچوب قاهنون اساسی مطرح کنیم تا بتوانیم آن را حفظ نماییم. زیرا تعداد زیادی از فقها، ولایت فقیه را به آن گونه که امام خمینی بیان ممی داشت قبول ندارند و اگر بخواهیم آن را خارج از قانون اساسی مطرح کنیم این فقها نظر خود را بیان می کنند و باعث تضعیف ولایت فقیه می شوند. در صورتی که ولایت فقیه در چارچوب قانون اساسی مطرح شده است. دارای حمایت 60 میلیون ایرانی است. بنابراین کسی نمی تواند با قانون مخالفت کند.»
آیت الله خامنه ای در پاسخ، نظریات جناب آقای خاتمی را تایید می کنند و می گویند من هم اعتقاد به قانون مند شدن جامعه دارم و به همین علت هنگامی که دولتی ها می خواهند مشکل خود را از طریق غیرقانونی حل کنند و از حربه ولایت فقیه استفاده کنند به آنها می گویم بروید از مجرای قانونی عمل کنید.
سپس جناب آقای خاتمی اظهار می کند: به دو دلیل تصمیم به ورود به چنین صحنه ای را نداشتم. اول این که خود را لایق چنین مقامی نمی دانستم و دلیل دوم خوابی است که یکی از دوستان، چند سال پیش در مورد من دیده است که تعبیر آن این بود پدرم علاقه مند به دنبال کردن دروس حوزوی و علنی از جانب من بوده است. به همین علت چند سالی است که به تحقیق، مطالعه و تالیف پرداخته ام. آیت الله خامنه ای در پاسخ ورود ایشان را به صحنه انتخاباتی خوشامد می گویند و ایشان را بسیار تشویق می کند که به طور جد وارد کار شود و مسئله را تا مرحله نهایی پیگیری نماید. پس از این ملاقات ها آقای خاتمی تصمیم به ورود به صحنه انتخابات می گیرد و پس از مشورت با دوستان به این نتیجه می رسد که به جای نامزد مجمع روحانیون بودن مستقلا نامزدی خود را اعلام نماید تا هر گروهی که مایل است حمایت خود را از ایشان اعلام نماید. در پی این ملاقات و مشورت با دوستان جناب آقای خاتمی در تاریخ 10 دی ماه 1375 نامزدی خود را رسما اعلام نمود.
گروهی که در این میان مطرح بود با شک و تردید وارد حمایت می شد گروه گارگزاران بود. ابتدا آنها مطرح کردند که ما نمی خواهیم دنباله روی مجمع روحانیون باشیم و بهتر آن است که قبل از مجمع، گروه ما جناب آقای خاتمی را نامزد کند. از سوی دیگر اختلاف نظر جدی نیز میان اعضای گروه کارگزاران مطرح بود.
در حقیقت قضیه از این قرار بود که آقای محمد هاشمی رفسنجانی معتقد بود که خود شایستگی و محبوبیت بیشتری از جناب آقای خاتمی دارد و به همین دلیل بهتر است او نامزد کارگزاران شود. البته بقیه کارگزاران این نظر را قبول نداشتند و به همین علت به صورت انفرادی شروع به حمایت از آقای خاتمی کردند. در نتیجه، تصمیم نهایی گروه کارگزاران منوط به ملاقات محمد هاشمی با آقای خاتمی شد. در ملاقاتی که جناب آقای خاتمی با آقای محمد هاشمی داشت، آقای هاشمی بیان می کند که خوب است همگی از آقای حبیبی حمایت کنیم و آقای خاتمی در پاسخ می گوید منظورتان از همگی چیست؟ اگر من هستم که بنده قبل از اعلام نامزدی با دکتر حبیبی ملاقات کردم و ایشان قطعا شرکت خود در انتخابات را رد کردند و بنده بعد از دریافت نظر ایشان وارد صحنه شدم. البته اگر در حال حاضر آقای دکتر حبیبی به میدان بیاید چون من نامزدی خود را اعلام کرده ام در صحنه هستم و با جدیت کار را دنبال می کنم.
سپس آقای محمد هاشمی می گوید: تصمیم شما در مورد کابینه چیست؟ در این لحظه آقای خاتمی عصبانی می شود و می گوید: شما در پی تقسیم غنائم هستید من اصلا این گونه فکر نمی کنم. سپس ادامه می دهد: «بنده (خاتمی) اصلا حمایت شما را نمی خواهم و نیازی هم به شما ندارم.» در هر صورت بعد از مدتی گروه کارگزاران به دنبال مجمع روحانیون مبارز، ائتلاف گروه های خط امام و افراد گروه های دیگر حمایت خود را از جناب آقای خاتمی اعلام نمود.
ادامه دارد...
بخش اول را اینجا بخوانید.