پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشتی درباره مرحوم بروجردی

مردی که هرگز تسلیم ذات «قدرت» نشد

دکترحمید تنکابنی

دکتر بروجردی هیچگاه نسبت خانوادگی با حضرت امام را برای خود امتیازی خاص تلقی نمی کرد آشنایی اینجانب با استاد گرانقدر دکتر محمود بروجردی از سال 1366 آغاز شد. و به اقتضای مسئولیت شغلی، ارتباط کاری­ام با ایشان بسیار فشرده و زیاد بود. بدین لحاظ روز به روز بیشتر با سجایای اخلاقی و ارزش­های والای اخلاقی و انسانی و ایمان پاک و بی­آلایش استاد به حضرت حق، آشنا شدم.
نگرش عالمانه و عارفانة استاد به همکاران و مناسبات انسانی در محیط کار و هم­چنین روابط بیرونی ایشان با دوستان - و حتی کسانی که آشنایی مختصر و موردی با این بزرگوار داشتند- سبب پدید آمدن شخصیتی با فضیلت، اخلاق­مدار، مسئول، باگذشت و سخاوتمند، باصفا و باوفا و صمیمی، خلیق و مهربان، راه­گشا و مشگل­گشا، در ذهن اندیشمندان جامعه علمی کشور به طور عام و اصحاب علوم انسانی به طور خاص گردیده است.
­ مسلماً خدمات و فعالیت­های مؤثر ایشان در زمینه پژوهش محرز و از جنبه­های متفاوت و در عرصه­های گوناگون قابل بررسی و تحلیل است. لیکن آنچه به فعالیت­ها و خدمات گرانمایه ایشان در عرصه علوم انسانی و فرهنگ کشور مربوط می­شود، بیشتر معطوف به نقش این استاد فرهیخته در ارتباط با جذب کثیری از استادان و پژوهشگران نامی و دانشمندان تراز اوّل جهت خدمت به اسلام و فرهنگ و دانش ایران زمین است. از لابه لای خاطرات و بیانات ایشان درخصوص حالات و آرمان­های حضرت امام - که گاه با چشمان اشکبار روایت می­کردند - به روشنی رابطه­ای عارفانه و عاطفی و عمیق - جدا از نسبت فامیلی- احساس می­شد. هرچند توصیف این رابطة پررمز و راز و لاهوتی، شاید در تصور آدمیان زمان حاضر نگنجد. بهرروی به گمان حقیر احساس و احترام دکتر به حضرت ایشان، آنقدر شگفت­انگیز و غیرمتعارف می­نمود که بعید است بتوان با واژه­های متعارف آن را تبیین کرد. در این مدت بیست و چند سال هیچگاه به نظرم نیامد که نسبت خانوادگی با حضرت امام را برای خود امتیازی خاص تلقی کرده باشند. هرچند به نظرم می­رسد، تأثیرپذیری از حالات معنوی و نفس گرم آن حضرت همواره بر ایشان نعمتی الهی محسوب می­شد. تساهل و نقدپذیری در عین قاطعیت، صفا و صحبت همراه با جدیت درکار، رعایت احترام و منزلت اجتماعی همکاران، ترغیب روحیه مشارکت و همکاری جمعی در فرآیند فعالیت­های پژوهشی و علمی، توجه و تأکید خاص بر «کیفیت» فعالیت و پرهیز از تفکر افراطی کمیت­گرایی در امر تحقیق، ایجاد تحول در ساختار قدیمی سازمان و تبدیل گروه­های علمی به پژوهشکده­ها، پدید آوردن ارتباطات علمی پویا و مستمر با مؤسسات علمی داخل و خارج، تنها گوشه­ای از خدمات و کوشش­های خستگی­ناپذیرومبین نگرش مدیریت فضیلت محور آن بزرگوار بود. برجسته­ترین ویژگی این استاد گرانسنگ و فاضل، روحیه مهرورزانه و خورشیدوش ایشان نسبت به همة افراد بود. یعنی مهرشان بی­شائبه و بدون کمترین توقع، بر همگان متواضعانه می­تابید و این حال، اغلب اثرات وضعی مثبت و غریبی در اندیشه و رفتار همکاران و دوستان پدید می­آورد.
امر مهمی که حتما باید گفته شود این است که ایشان در زمان مدیریت خود در پژوهشگاه، عنایت خاصی به همکاران اقلیت مسیحی، زرتشتی و آسوری داشتند و معمولاً در اعیاد آنان، حضوراً و یا تلفنی و یا با یادداشتی کوتاه به آنان تبریک می­گفتند. این رفتار انسانی و عارفانه، جدا از تأثیرات ژرفی که بر همکاران اقلیت می­گذاشت، تحسین جامعه علمی را هم برمی­انگیخت. به ویژه آنکه دکتر از یکسو با بیت امام نسبت داشتند و از سوی دیگر رئیس مؤسسه نیز بودند و این امر در اذهان همکاران معنا و پیام خاص را منعکس می­کرد. اما خاطرة این جانب پس از ذکر این مقدمه آن بود که در تمام حدود 19 سالی که از قطع همکاری استاد با پژوهشگاه می­گذشت - حتی دو دوره­ای که در کشور فنلاند به عنوان سفیر خدمت می­کردند - این تبریکات به همکاران اقلیت تداوم یافت و بیشتر هم به واسطة این­جانب به دوستان اقلیت ابلاغ می­گردید. و جالب آن بود که در این رهگذر و در کثیری از موارد ایشان بودند که نادانسته به من هم یادآور می­شدند که زمان تبریک به این همکاران ارجمند فرا رسیده است. و بنده هم با ذکر تمام واقعیت و اعتراف به فراموشی­ام پیام ایشان را می­رساندم و تبریک خودم را نیز بیان می­کردم.
تنها می­توانم با تأسف عمیق بیان دارم که بدون اغراق با رحلت عالم و استاد فرزانه دکتر محمود بروجردی که از فضل و فضیلت توأمان و در حد عالی برخوردار بودند، دانشمندان و استادان و اصحاب فرهنگ و علوم انسانی ایران عضوی برجسته و یکی از حامیان حقیقی و معنوی خود را از دست دادند. هرچند منش و مرام جوانمردانه و روحیة فرهنگ پروری و شاگرد­نوازی آن عزیزِ به حضرت حق پیوسته، بر کثیری از دوستان و دوستارانشان تأثیرات بسیار مثبت و شگرفی گذاشته است. آنان با اشتیاق از مردی تأثیر پذیرفتند که صاحب «قدرت» بود ولی هرگز تسلیم ذات «قدرت» و قوانین آن نشد و هیچگاه «حقیقت» را به پای «وجاهت» قربانی نکرد، مردی که از این جهان خاکی بادلی پاک هجرت و به اقلیم نکوکاران سفر کرد، مردی که پاک آمد و پاک رفت و با عشق حق در دل خاک شد.






 
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.