امام سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که در عراق و در تبعید به سر می بردند، به فکر تشکیل و سازماندهی نیرویی از میان مردم بودند، نیرویی که آن را ارتش بیست میلیونی نام نهادند.

به گزارش خبرنگار جماران، بسیج حرکتی اجتماعی است که با توجه به فرهنگ هر جامعه و شرایط خاص آن قابل شکل گیری است تا جایی که در صدر اسلام نیز به هنگام حمله کفار، فرمان تشکیل نیرو علیه آنان صادر می شد و مسلمانان با گرد آمدن در مساجد، تجهیزات نظامی و نیروی انسانی خود را برای مقابله با دشمن آماده می کردند.

امام خمینی (س) صبح روز بیست و پنجم فروردین سال 64 در جمع مسئولان بسیج مستضعفان به این موضوع اشاره کرده و فرمودند:

«قضیۀ بسیج همان مسئله ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می شد،‌‎ ‎‌طوایف مختلف می آمدند و به جنگ می رفتند و این مسئلۀ جدیدی نیست و در اسلام‌‎ ‎‌سابقه داشته است. و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع‌‎ ‎‌از اسلام. و همۀ مردم و هرکس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و‌‎ ‎‌الحاد و هجوم بیگانگان. »(صحیفه امام؛ ج 19، ص 220)

بنابر این در تاریخ چهارم آذر ماه سال 58 به فرمان امام سازمان بسیج مستضعفین شکل گرفت و با تصویب این موضوع در مجلس شورای اسلامی در دی ماه سال 59 شکل قانونی پیدا کرد.

 

روایت محمدعلی رحمانی از اندیشه امام برای تشکیل بسیج مستضعفین

حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رحمانی که خود از شاگردان امام بود و پیش از انقلاب به علت فرار و گریز از دست ساواک به نجف رفته بود و از سال 62 فرماندهی این نیرو را عهده دار شد در پاسخ به این پرسش که آیا تشکیل بسیج در اندیشه امام به سال های نجف باز می گردد یا خیر؟ چنین پاسخ داده است: 

آشنایی من با این واژه مقدس به سال ۱۳۵۲ در نجف اشرف بر می‌گردد؛ زمانی که به اتفاق شهید بزرگوار محمد منتظری جلساتی در نجف اشرف برگزار کردیم و سپس خدمت رهبر نهضت رفتیم؛ شهید منتظری در یک گردهمایی فرمودند دوستان، فکری بکنید که برای نهضت ما که ارتشی نداریم! چگونه و با چه نیرویی سازمان یافته باید بر رژیم فائق آییم؟ کدام نیرو کشور و نهضت را نگه دارند؟ شما بررسی کنید و نظر بدهید. بعد از چندی شهید منتظری خدمت حضرت امام رفت و موضوع را مطرح کرد. ایشان نقل می‌ کرد که وقتی حضرت امام حرف هایم را شنید، کمی سکوت کرد و فرمود: من اشتباه آنها را که به زاهدیِ تانک سوار اعتماد کردند، و به او سلاح دادند که مردم را بکشد، تکرار نمی کنم! من به حول قوه الهی بسیج مردمی راه می‌ اندازم.

 

رحمانی این پرسش را "منظور امام در ابتدا این بود که یک نهادی به موازات ارتش تاسیس شود یا جایگزین آن؟" اینگونه پاسخ گفته است:

هیچ کدام؛ ببینید با بروز حوادث مختلف در دوران مبارزه و وقایع پس از آن، می‌ توان نتیجه گرفت که امام بر اساس دیدگاه خاص و آینده‌نگر تصمیم به تشکیل بسیج گرفته‌ اند. بسیجی که محصول تفکر و حمایت ویژه امام بود؛ و مفهومی وسیع‌تر از یک سازمان رزمی داشت. امام با نگاه خاصی که به مردم داشتند، واژه بسیج را وارد لغت‌نامه انقلاب کردند. امام از سال های پیش از انقلاب در فکر حراست از کشور و تمامیت ارضی و استقلال ایران بودند و می‌ دانستند نیروهای مسلح وابسته نمی‌ توانند از کشور و از مردم نگهداری کنند؛ لذا از آن زمان اشتباهات رژیم دیکتاتوری رضاخانی را متذکر شدند. بنابراین در سال های حضور ایشان در نجف و بعد هم در نوفل‌ لوشاتو همواره از بسیج میلیونی مردم برای پیروزی انقلاب اسلامی سخن گفت. نمونه‌ ای مشخص از این تفکر امام و اقتدار بسیجی ملت ایران در راهپیمایی تاسوعا و عاشورای سال 57 خود را بروز داد و باعث سرنگونی رژیم پهلوی شد؛ که با مشارکت همه اقشار و بسیج مردمی همراه بود. منظور امام را مردم به خوبی فهمیدند و در همان سال ها به آن لبیک گفتند؛ نتیجه اینکه این نهاد نقش تکاملی و همراهی باید داشته باشد و در از بین بردن رژیم و سپس حفظ و نگهداری نظام کمک کند. (گفت و گوی پرتال امام خمینی با حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رحمانی)

 

بسیج مستضعفین در اندیشه امام

امام خمینی در چهارم آذر ماه 1358 در یک سخنرانی مهم در جمع پاسداران تهران، با بیان نصایح و اندرزهایی به پاسداران، سنگ بنای یکی از مردمی‌ ترین نیروها و تشکل‌ های مردمی یعنی ارتش بیست میلیونی یا همان «بسیج مستضعفین» را بنیان گذاردند که حضور با برکت این نهاد مردمی در صحنه‌ های مختلف اجتماعی و به‌ ویژه دوران دفاع مقدس بر اهمیت نظر و صائب بودن اندیشه آن بزرگوار در این امر صحه گذاشت. ایشان در سخنانی در جمع افراد سپاه پاسداران در موضوع اهمیت شناخت موقعیت و شرایط زمان برای طرح مسائل، بر رویارویی قدرتمندترین زورگوی جهان و ضرورت مواجهه همه قوا علیه آمریکا تأکید ورزیدند و به اجتناب از تشنج در راه هدف اصلی و پرهیز از اختلاف افکنی توجه دادند. «اگر یک ملت که همه جوان هایش مجهز باشند به همین جهازی علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند، مجهز به جهازهای مادی هم باشند، سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند، همچی نباشند که یک تفنگی دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوان ها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتی آسیب بردار نیست.» (صحیفه امام، ج11، ص122-121)

 

تشکیل بسیج مستضعفین

سخنان امام مبنی بر لزوم آموزش نظامی همگانی و تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی خیلی زود با استقبال طیف‌ های مختلف گروه‌ های سیاسی و مردم مواجه شد. چند روز بعد یعنی در روز ۱۲ آذر‌‌ همان سال بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی در یک همه‌ پرسی به تایید مردم رسید. در اصل ۱۵۱ این قانون تصریح شده بود که: «به حکم آیه کریمه «واعدوالهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم» دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید، به طوری که همه افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد.»

اینچنین بود که مقدمات تشکیل بسیج با نام اولیه سازمان بسیج ملی فراهم شد. چند ماه پس از سخنان امام درباره ارتش ۲۰ میلیونی، شورای انقلاب در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ لایحه قانونی تشکیل سازمان بسیج ملی را تصویب و برای اجرا به وزارت کشور ارسال کرد.

متن کامل لایحه قانونی تشکیل سازمان بسیج ملی بدین شرح بود:

«ماده ۱: در اجرای فرمان رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد، آموزش و بسیج ارتش بیست میلیونی جهت پیشگیری و مقابله با هرگونه تهدید و تجاوز نظامی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سوانح طبیعی، سازمانی به نام سازمان بسیج ملی زیر نظر فرمانده کل قوا و وابسته به وزارت کشور تشکیل می‌ گردد.

ماده ۲: شرح وظایف و تشکیلات و پست‌ های سازمانی سازمان بسیج ملی با تأیید سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه خواهد شد.

ماده ۳: آیین نامه اجرایی این لایحه قانونی به وسیله وزارت کشور و سازمان امور اداری و استخدامی کشور تنظیم و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.»

 

در ابتدای تشکیل نیروی مقاومت بسیج، حجت‌ الاسلام امیر مجد فرماندهی این نیرو را بر عهده داشت و پس از او حجت‌ الاسلام احمد سالک این مسئولیت را عهده‌دار شد. سپس با حکم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حجت‌الاسلام  محمدعلی رحمانی از سال ۱۳۶۲ فرماندهی بسیج را بر عهده گرفت و تا پایان جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

 

با شروع جنگ تحمیلی موضوع آموزش نظامی همگانی و تشکیل بسیج بسیاری از مشکلات پیش روی کشور را حل کرد و مردم آموزش‌دیده فوج فوج به جبهه‌ ها اعزام شدند. ۲۸ دی ماه ۱۳۵۹ شهید رجایی، نخست‌وزیر وقت با ارسال نامه‌ای به مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: «قانون راجع به ادغام سازمان بسیج ملی (مستضعفین) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جلسه مورخ بیست و هشتم دی ماه ۱۳۵۹ مجلس شورای اسلامی تصویب شده و به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۱۶/ق/م مورخ ۵۹/۱۱/۲۱ ریاست جمهوری به نخست‌وزیر واصل گردیده است، برای اجرا به پیوست ابلاغ می‌گردد.»

بدین ترتیب سازمان بسیج ملی که حالا نام بسیج مستضعفین را بر پیشانی داشت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد و در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیروهای رزمی مردمی را برای اعزام به جبهه‌های جنگ سازماندهی کرد. 

محمدعلی رحمانی با تحویل این مسئولیت و با روشی نوین، نیروهایی را اعم از پیر و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاه‌ ها و دانش‌ آموزان و روحانیون را سازماندهی کرده و با افزایش پایگاه‌ های مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پایگاه، در راستای فرمان امام خمینی(س)، مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی، نیروی شکوهمند و عظیمی را به وجود آورد.

 

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی در هفتم آذر ماه سال 70 در دیدار با هزاران نفر از بسیجیان نواحی مختلف تهران، آنان را فرزندان انقلابی امام خواند و گفت:

اسلام مکتبی است جهانی که هرگز مرز نمی ‌شناسد، شما بسیجیان به عنوان سربازان اسلام اصیل و انقلابی و فرزندان انقلابی امام، هستۀ سپاه جهانی اسلام محسوب می ‌شوید و هدف اصلی حضرت امام خمینی(س) در زمینۀ تشکیل نیروی مقاومت بسیج، دفاع از حریم دین و کمک به مسلمانان تحت ستم در اقصی نقاط این کرۀ خاکی بود. شما بسیجیان باید با تقویت مبانی اعتقادی و روحیۀ رزم‌ آوری، حمایتگر ارزشهای متعالی نظام و انقلاب و همۀ مسلمانان در سراسر جهان باشید زیرا بار اصلی انقلاب بر دوش ما بسیجیان است.(مجموعه آثار یادگار امام، ج2، ص 63)

 

امام خمینی در دوم آذر ماه سال 67 در آخرین پیام خود به مناسبت هفته بسیج، خطاب به ملت ایران و بسیجیان سلحشور، بسیج را میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامی دانستند که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند. متن آخرین پیام امام به مناسبت هفته بسیج:

 

"بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیۀ خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد.

در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروه های فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت‌ طلبی، کشور و انقلاب اسلامی را بیمه کردند. ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجرۀ طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌ های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌ دهد. بسیج مدرسۀ عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌ های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌ اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌ اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همۀ مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌ اند.

 

من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌ خورم و از خدا می‌ خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ ام. من مجدداً به همۀ ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می‌ کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌ اند؛ لحظه‌ ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی ـ صلی‌ اللّه‌ علیه و آله و سلم ـ موج می‌ زند. باید برای شکستن امواج طوفان ها و فتنه‌ ها و جلوگیری از سیل آفت ها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی ـ صلی‌ اللّه‌ علیه و آله ـ و مخالف با استکبار و پول‌ پرستی و تحجرگرایی و مقدس‌ نمایی است، باید همۀ افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند، چرا که در هنگامۀ خطر ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشد.

 

خلاصۀ کلام، اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین‌انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الاّ هر لحظه باید منتظر حادثه ماند. بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از ضروری ترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی‌ ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می‌ پذیرد. مسائل اعتقادی بسیجیان به عهدۀ این دو پایگاه علمی است. حوزۀ علمیه و دانشگاه باید چهارچوب های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‌ های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌ توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری های شماست و مسئولین تنها با پشتوانۀ شماست که می‌ توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی می‌ شود به زندگی مسالمت‌آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه‌ ها موجب می‌شود که ریشۀ ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.

 

من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌ بوسم و می‌ دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأکید می‌ کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر می‌ کنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهدای عزیز و گمنام بسیج را به نعمت همجواری اهل بیت ـ علیهم السلام ـ متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالماً به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمی که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیة اللّه‌ الاعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ هستند بیفزاید. والسلام علیکم و رحمة‌ اللّه‌.

2/9/67

روح اللّه‌ الموسوی الخمینی"

(صحیفه امام؛ ج 21، ص 194- 196)

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.