عده ای خود را منتسب به رجایی می دانند و با تمام وجود سعی می کنند که ارکان انقلاب را بزنند - غیر از یک ورد که آن هم من اعتقاد دارم به حفظ حرمت آن تظاهر می کنند - همه حرمت ها را می شکنند. این افراد اگر به ولایت فقیه اعتقاد داشتند اینجور بی رحمانه ارکان انقلاب را ریشه کن نمی کردند.
وزیر ارشاد کابینه شهیدان رجایی و باهنر گفت: آقای رجایی با تمام وجود سعی می کرد حرمت ارکان انقلاب را حفظ کند. من در تمام مدتی که ایشان را دیده ام سر سوزنی بوی حرمت شکنی و کم اعتنایی به این حرمت ها در کارهای وی احساس نمی شد. رجایی این ارکان را گنجینه ای برای انقلاب می دانستند و این در حالی است که امروزه عده ای بی محابا کلنگ می زنند بر پیکره نظام.
عبدالمجید معادیخواه در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در خصوص نحوه آشنایی خود با شهید رجایی خاطرنشان ساخت: من مرحوم رجایی را از سال 48 می شناختم. ایشان در مدرسه رفاه بسیار فعال و مدیریت بخشی از آن در دست ایشان بود. من ماه رمضان 51 بجای آقای باهنر سخنران مسجد هدایت بودم. هر روز آقای رجایی آنجا حضور داشتند. البته از آنجایی که ارتباط من بیشتر با مرحوم آقای باهنر بود، بیشتر از طریق آقای باهنر با شهید رجایی در ارتباط بودیم.
وزیر ارشاد کابینه شهید باهنر با بیان اینکه رجایی و باهنر شخصیت های دوقولوی سیاسی و فرهنگی تاریخ هستند، گفت: برخی از شخصیت ها همزاد معنوی و فکری همدیگر هستند. شخصیت هایی که به تنهایی وارد صحنه نشده اند. آنها با هم ایفای نقش کرده اند و به نوعی مکمل همدیگرند. موسی و هارون چنین شخصیتی در قرآن دارند. هارون جانشین موسی نیست مکمل موسی است. امیرالمومنین(ع) یک همچون وضعیتی نسبت به پیامبر(ص) داشته است. باهنر و رجایی در واقع همزاد تاریخی یکدیگر بودند. از وقتی که من این دو را می شناختم، اینها همچون حالتی را با هم داشتند. از آموزش و پرورش نظام قبلی تا زمان شهادت رابطه صمیمانه ای داشتند.
وی با بیان اینکه پیس از انقلاب آقای باهنر به لحاظ سیاسی و تشکیلاتی همیشه بالاتر از آقای رجایی قرار داشت ولی نخست وزیر آقای رجایی شد، اظهار داشت: این مساله نشان می دهد که برای این دو شخصیت "من" و "تو" یی در کار نبود. مقام اولی و دومی اصلا برای این دو مهم نبود. این نگاه هایی که ناشی از خودخواهی ها و قدرت طلبی ها در فضای فعلی رایج شده در فضای پیش از انقلاب و در دهه نخست نبود. این تغییر ارزشی در جامعه باید بررسی شود. الان نسبت به قبل خیلی فضا بد شده است.
معادیخواه به تشریح همکاری های خود با شهید باهنر در دوران مبارزه پرداخت و گفت: از آنجایی که قبل از انقلاب به خاطر فضای خفقان طاغوتی، تشکیلات به آن معنی خاص وجو نداشت، من با آقای باهنر بصورت تشکیلاتی کار نمی کردیم اما در جاهای مختلف هم را می دیدم. در مسجد هدایت، منزل آیت الله طالقانی و ... با هم در ارتباط بودیم البته می دانستیم یک افردای در تهران هستند که کار می کنند. اما مقید نبودیم که ببینم کی چه کاری انجام می دهد. هر کسی هر کاری که از دستش برمی آمد می کرد. بیشتر هسته های مقاومت فعال بودند نه تیم های تشکیلاتی.
وی به رابطه خود با شهدان رجایی و باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: در مجلس با آقای باهنر و رجایی همکار بودیم. در قضیه ساقط کردن بنی صدر فعال بودیم. در یک مرحله به آقای ناطق نوری، حسن روحانی و من می گفتند سه تفنگ دار. ما در برابر جامعه روحانیت آن موقع ایستادیم. آنها اگر مدافع بنی صدر نبودند، حداقل می باید بی طرف می بودند. در نهایت ما سه نفر آنها را شکست دادیم. البته بعدها شورای مرکزی روحانیت مبارز عوض شد.
وی افزود: مجموعه آشنایی ها در قبل از انقلاب و همچون همکاری در مجلس منشا آشنایی هایی بود که زمان تشکیل دولت جدید، در مشورتی که با هم کرده بودند، در مورد من هم صحبت کرده بودند. پیش از این هم آقای باهنر به دلیل مشغله های زیادش مسوولیت نهضت سوادآموزی را به من واگذار کرده بود. این مسوولیت تا زمان شهادت شهید باهنر همزمان با مسوولیت وزارت ارشاد با من بود. البته من مدام پیگیری می کردم از آقای باهنر که مسوولیت نهضت را به شخص دیگری محول کند.
وزیر ارشاد کابینه باهنر در ادامه به تشریح ابعاد شخصیتی و سیره سیاسی شهید رجایی پرداخت و گفت: آقای رجایی هیچ سنخیتی با کسانی که امروز او را علم خود کرده اند، ندارد. آقای رجایی با تمام وجودش پایبند به حفظ حرمت ارکان انقلاب بود در حالی که عده ای خود را منتسب به رجایی می دانند و با تمام وجود سعی می کنند که ارکان انقلاب را بزنند - غیر از یک ورد که آن هم من اعتقاد دارم به حفظ حرمت آن تظاهر می کنند - همه حرمت ها را می شکنند. این افراد اگر به ولایت فقیه اعتقاد داشتند اینجور بی رحمانه ارکان انقلاب را ریشه کن نمی کردند.
وی افزود: آقای رجایی با تمام وجود سعی می کرد حفظ حرمت ارکان انقلاب را بکند من در تمام مدتی که ایشان را دیده ام سر سوزنی بوی حرمت شکنی و کم اعتنایی به این حرمت ها در کارهای وی احساس نمی شد. رجایی این ارکان را گنجینه ای برای انقلاب می دانستند در حالی که امروز عده ای بی محابا کلنگ می زنند بر پیکره نظام.
معادیخواه با بیان اینکه در صحبت از ارکان نظام بحث، بحث اشخاص نیست، گفت: البته شخصیتی مثل آقای هاشمی جزو ارکان نظام محسوب می شوند. ایشان تاریخ پنجاه ساله این کشور هستند؛ یک سرمایه ملی و پتانسیلی که هیچ جایگزین دیگری ندارد.
معادیخواه با بیان اینکه نزاکت سیاسی آقای رجایی بی مانند بود، به رابطه وی با امام خمینی(س) اشاره کرد و گفت: خود آقای رجایی یک جایی نقل می کرد که امام مرا در مورد فلان مساله نصیحت کردند. این قضیه را نقل کرد تا دیگران بدانند که کارهای رهبر انقلاب کار زید و عمرو نیست. آقای رجایی در پاسخ به پیام یک رییس جمهور خارجی یک مقدار ادبیات دیپلماتیک را رعایت نکرده بود که امام به شدت به او تذکر دادند که شما باید عرف سیاسی دیپلماتیک را در نظر بگیرید،اگر می بینید من یکجور دیگر عمل می کنم، من یک طلبه هستم.
وی افزود: امام این را با تواضع می گفتند؛ یعنی من یک شرایطی دارم که شما ندارید. من خارج از این سیستم عرفی هستم. این را شرح نمی دادند اما ما باید شرح حرف های ایشان را می فهمیدیم. امام رهبر کبیر انقلاب بود. یک کارهایی را تنها ایشان می توانستند انجام بدهند و نه هیچ کس دیگر. آدم باید حد خودش را نگه بدارد، آقای رجایی حد خود را نگه می داشت، اهل مشورت و متعبد بود به معنای درست کلمه.
معادیخواه با بیان اینکه من ویژگی هایی که در برخی افراد می بینم درست عکس ویژگی هایی است که در رجایی می دیدم، گفت: البته آقای رجایی شاید اشتباهاتی هم داشت اما مشورت می کرد و اشتباهات خود را می پذیرفت. یکبار گفت بر اساس آیات قرآن شهیدان زنده اند و چون زنده اند باید درجات نظامی آنها مثل کسانی که زنده هستند مورد ارتقا قرار گیرد و حقوق دریافت کنند. من با ایشان صحبت کردم و ایشان قانع شدند.
وی افزود: ایشان حرف درست را می پذیرفتند؛ یکبار هم به ایشان گفتم اگر قرار باشد به افراد بر اساس فعالیت ها و مبارزات خود جایگاه حقوقی قائل شویم و جامعه را طبقه بندی کنیم این با اصل برابری انسان ها در تناقض است. اساس اصلاحات علوی بعد از عثمان این بود که این تبعیض ها را از بین ببرد. آقای رجایی دراین مورد هم حرف مرا پذیرفت. ایشان اهل مشورت بودند و هرگز تک روی نمی کردند.
