قضاوت نهایی نسبت به این مسافرتها و رفت و آمدها باید بعد از تحقق خواستههایی که در ذهن آنها بوده صورت گیرد. زیرا ممکن است این سفر حتی به تضادهای بیشتر بین مقتدی صدر و عربستان دامن بزند و حتی این شرایط نیز برعکس شود.
به گزارش جماران، محمد شریعتی دهاقان در سر مقاله روزنامه اعتماد نوشت: موضوع سفر مقتدی صدر به عربستان سعودی این روزها در رسانهها مخصوصا در رسانههای عربی انعکاس فراوانی داشته است. شخصیت مقتدی صدر همیشه درعراق بحثانگیز بوده است. موضعگیریهای متناقض ایشان و احیانا غیرقابل فهم وی همیشه مورد بحث مفسران مسائل عراق و منطقه بوده است. یکی از دلایل اصلی پررنگ شدن مقتدی صدر در صحنه سیاسی عراق به دلیل تضادی بود که با مبارزان و مجاهدان مخالف صدام در خارج از این کشور داشت. پدر مقتدی صدر مدتی با حکومت عراق، نوعی سازش داشت و سپس روابط برهم خورد و شخص مقتدی صدر وارث برهم خوردن روابط بود. او توانست بخشی از مردم حاشیههای شهرهای نجف، کوفه، بغداد و برخی شهرهای شیعه نشین را به خود جذب کند. به خصوص امکاناتی که به لحاظ اوقاف در اختیار داشت او را در موقعیت بهتری قرار داد و از همین رو در مسیر کنونی خود قرار گرفت. موضعگیریهای خاصی که در خصوص نیروهای امریکایی و خارجی که به عراق پس از سال ٢٠٠٣ به این کشور آمدند داشت او را نسبت به دیگران متمایز کرد. اما برخی از افرادی که برنامهریز داخلی در ایران از نظر رسانهای بودند در خصوص آقای صدر افراط و تفریط کردند زیرا یک دوره طرفداران آقای مقتدی صدر را به عنوان کل مردم عراق دانستند و وقت دیگری که در تظاهرات بغداد شعار علیه ایران دادند، آنها را مورد غضب قرار دادند. متاسفانه در اظهارنظرها در خصوص آقای مقتدی صدر افراط و تفریط میشود. اکنون نیز که به عربستان نزدیک شده و دعوت ولیعهد را برای سفر به این کشور پذیرفته به نظر میآید برخی رسانههایی که حامی آقای مقتدی صدر بودند، متعجب شدهاند و نسبت به این مساله موضعگیریهای تندی داشتهاند. ما نباید نسبت به رابطه مقتدی صدر با عربستان تا این حد موضع مخالف داشته باشیم، همچنان که نباید نسبت به نزدیک شدن دولت عراق و آقای عبادی و حتی وزیر کشور شیعه عراق به عربستان و مسافرتهایشان به این کشور حساس باشیم. سیاست موضوع متغیری است و باید در شرایط موجود به خوبی از این امور متغیر استفاده کرد.در خصوص این سفر نیز بحثهای مختلفی صورت گرفته است. نخست به دلیل اینکه عربستان بگوید که تنها با ایران و سیاستهای آن تضاد دارد و با شیعیان مخالف نیست و
همچنین مقتدی صدر هم ارتباط و پیگیری مسائل شیعیان عربستان را در ذهن دارد، چرا که آنها نیز عرب هستند و یک شیعه دیگری که عرب باشد مسائل آنها را پیگیری کند، شاید از حساسیت کمتری برخوردار باشد. ما در خصوص مقتدی صدر سیاستهای گوناگونی داشتیم. ایران یک وقتی آن را تقویت و کمک کرد، اما مقتدی صدر باید مسوولیت اقدامات سیاسی خود را بپذیرد. تضاد اصلی مقتدی صدر نیز یک مدتی با خانواده حکیم و به خصوص شخص عمار حکیم بود که این مساله اکنون کمتر شده است. تضاد دیگر ایشان با شخص آقای مالکی، نخستوزیر سابق عراق و حزب الدعوه بود که با تدبیری که حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق اندیشید نسبتا این تضادها کمتر شده است و وی به گونهای رفتار میکند که نه تابع ایران و نه تابع کشورهای دیگر باشد و یک نوعی از استقلال را از خود به نمایش بگذارد. ولی به هر حال او نیز نقطه ضعفهای خاص خودش را داشته است. مقتدی صدر وزرایی که منصوب به او در دوره مالکی بودند و شهرت به فساد پیدا کردند را در زندانهای خصوصی حبس کرد.
به هر حال ما نباید این حساسیت را ایجاد کنیم که عربستان نباید در عراق سهمی داشته باشد. اما به شرطی که این سهمخواهی از راه تضاد و دعوای با ایران نباشد. در چنین شرایطی حتی ما باید نیروهای عراقی را به رابطه با عربستان تشویق کنیم به گونهای که به سمت پرهیز از جنگ در منطقه پیش برویم.
در عین حال قضاوت نهایی نسبت به این مسافرتها و رفت و آمدها باید بعد از تحقق خواستههایی که در ذهن آنها بوده صورت گیرد. زیرا ممکن است این سفر حتی به تضادهای بیشتر بین مقتدی صدر و عربستان دامن بزند و حتی این شرایط نیز برعکس شود. به هرحال در ذهن آقای مقتدی صدر واسطه شدن برای شیعیان قطیف در عربستان است و همچنین شاید به دنبال این باشد که روابط میان حزبالله و عربستان را نیز بهبود ببخشد، زیرا مقتدی صدر با حزبالله و شخص سیدحسن نصرالله رابطه عاطفی دارد و قصد او در این مسیر کمکی برای حل این تضادها است. زیرا اخیرا هم عربستان سعودی حزبالله را در لیست گروههای تروریستی قرار داده و این نوع اقدامات میتواند تضادها را نیز کاهش دهد. ولی پیچیدگیهای منطقه به حدی زیاد است که نمیتوان گفت که این اقدامات تنها با نیتهای خوب صورت میگیرد. به هر حال در دورهای که امریکا، کشورهای منطقه را برای تضاد با ایران بسیج کرده است و حتی عراق و عمان را در این مسیر تشویق کرده است، اینگونه نقشها اگر با تدبیر استفاده شود، میتواند مفید باشد ولی اگر با سلیقه بسیار ناپخته یا سلیقهای براساس زودباوری باشد ضررهای درازمدتی را نیز برجا بگذارد.